اینجا یک نقطه بیبازگشت برای همه کشورهاست
متین مسلم در روزنامه «آرمان» نوشت: به هر حال دِیر حلب (اگر چیزی از آن باقی مانده باشد) سقوط خواهد کرد و ارتش سوریه در آن مستقر خواهد شد.
«از یك نقطه مشخص، دیگر راهی برای بازگشت وجود ندارد» (كافكا). ظاهراً اوضاع سوریه پیچیدهتر از آن است كه تاكنون تصور میشد. البته با توجه به عمق خشونتی كه در این كشور مصیبتزده دیده میشود این یك كشف تحلیلی خارقالعاده از روند وقایع نیست. اما نگاهی به تحولات سیاسی سه روز گذشته و آشكار شدن عمق اختلافات ایالات متحده و روسیه به نظر میرسد بدبینانه، نه نتیجه جنگ حلب وخوشبینانه، نه مذاكرات سیاسی جاری، برخلاف تصور دیگر قادر به تعیین سرنوشت سوریه نیستند. به تعبیر «كافكا»، این نقطه بیبازگشت است.
«سیمون دبورا» در بیان حل معضلات بشری میگوید «برروی آینده قمار نكن. الان اقدام كن. بدون معطلی، بدون معطلی، اكنون اقدام كن و نه فردا» به نوعی توصیف دبورایی شرایط كنونی سوریه است. طرفین منازعه با نگرانی از فردا و بیاعتمادی به وعدههای سیاسی درصدند طی امروز و نه فردا كار را به نفع خود تمام كنند. از منظری اخلاقی شاید ایده قابل دفاعی نباشد اما با نگاهی سیاسی و منطق استراتژیك تنازع بقا در سده سوم میلادی آنهم درخاورمیانه، ظاهراً چنین نگاهی به برداشت غالب در سیاست و جنگ تبدیل شده است.
بیش از یك ماه است جنگ خونین و ویرانگر در دومین شهر مهم سوریه یعنی حلب جریان دارد. ۲۷۵ هزار نفر غیر نظامی در محاصره، بین ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ نفرشهروند كشته و بیش از ۵۰۰۰ نفر زخمی شدهاند و «در هر دو مورد كودكان قربانیان اصلی هستند» و امكان ارسال هرگونه كمك بشردوستانه سلب شده است. كانون اصلی نبردها در شرق این شهر متمركز است كه گفته میشود بین ۹۰۰ تا ۱۱۰۰ تن از شورشیان مسلح و گروههای تروریستی در آنجا پناه گرفتهاند.
هفته گذشته دیمیتسورا اعلام كرد آماده است شخصاً به حلب برود و با همراهی، خروج بی دردسر شبهنظامیان مسلح از شهر را تضمین كند. اما شبهنظامیان این درخواست را رد و اعلام كردند آماده جنگ هستند. پس از این موضعگیری بود كه مقامات دیپلماتیك روسیه گفتند از مذاكرات پیشرو نباید امید چندانی داشت. این یك تهدید بود یا تعیین تكلیف؟ نمیدانم. اما به نوعی تكلیف مذاكرات لوزان را از پیش روشن كرد. به باور پارهای تحلیلگران امور منطقه این موضعگیری از علل اصلی عدم شركت وزرای خارجه بریتانیا و فرانسه در مذاكرات روز شنبه بود. دستكم تا آنجا كه به فرانسویها مربوط میشود، آنها خواستار شدت عمل در برخورد با روسیه و پایان مماشات با مسكو هستند.
همین تحلیلگران معتقدند در نحوه برخورد با روسیه میان ایالات متحده و قدرتهای اروپایی اختلافنظرهایی بروز كرده. ایالات متحده با همه شدت برخورد لفظی و دیپلماتیكی كه با روسیه داشته اما معتقد است باید به فكر راهحلی سیاسی بود. اما بریتانیا آنگونه که از سخنان جانسون برداشت شد، مانند «الیزه» خواهان اقدامات جدیتر در سوریه و برخورد با روسیه است. جانكری بدون اشاره به حضور احتمالی متحدان اروپایی در مذاكرات آتی، اما نگفت اگر مواضع سیاسی طرفین خصوصاً روسها تغییری نكرد و از آن طرف شبهنظامیان مسلح مستقر در حلب حاضر به ترك شهر نشدند، چه تضمینی برای موفقیت مذاكرات آینده وجود دارد؟ ابهامی بزرگ كه منطقاً فكر میكنم هیچكس حاضر به دادن آن نیست، امكان آنهم وجود ندارد. به سه دلیل: ۱- مشكل چنین تضمینی تا حدودی به طرفهای نظامی و شبه نظامی مربوط میشود كه قابلیت بالایی در ادامه نبرد و شكست هرگونه فرآیند آتش بس دارند. نمونه آن را در حلب میبینیم. ۲- حیثیتیشدن جنگ حلب برای روسهاست. آنها كه عملا در موقعیتی برتر قرار دارند (شرایطی كه یك سال است منتظر آن هستند) دلیلی برای مماشات و صدور فرمان توقف به ارتش سوریه نمیبینند. ۳-
بسیاری اذعان كردهاند سقوط حلب نقطه عطف مهمی در جنگ ۵ ساله سوریه است و كار شبهنظامیان و تروریستها یكسره خواهد شد. لذا مسكو فارغ از فشارهای كنونی كه معتقد به گذرا بودن آنهاست درصدد فرو بردن چاقو تا انتهای قلب كره است.
البته این هم باوری خوشبینانه از نتیجه جنگ حلب است (در موقعیت شهری) كه روسها به آن اعتقاد دارند. اما فكر میكنم ولو اثباتا چنین باوری درست باشد - كه نیست - ایده كاملی به نظر نمیرسد. به هر حال دِیر حلب (اگر چیزی از آن باقی مانده باشد) سقوط خواهد کرد و ارتش سوریه در آن مستقر خواهد شد. از جنبه فیزیكی موفقیت قابل توجهی است اما اینكه باور كنیم موضوع جنگ و اقدامات شبهنظامیان و تروریستها در دیگر مناطق متوقف خواهد شد، قطعاً باوری اشتباه و برداشتی سادهلوحانه از نتیجه نبردهای كنونی است. اما چه خواهد شد؟ نمیدانم! شوربختانه و احتمالاً نكته همان است كه كافكا گفت: «همه در نقطه بیبازگشت قرار گرفتهاند».
ارسال نظر