کارآگاه بازی زن برای افشای خیانت شوهر
نه چهره‌اش شبیه کارآگاهان تلویزیونی بود و نه لباس پوشیدنش به شخصیت‌های داستان‌های آگاتاکریستی می‌ماند. با این‌حال بعد از چند ماه تعقیب و گریز توانسته بود دست همسرش را رو کند.
روزنامه ایران: نه چهره‌اش شبیه کارآگاهان تلویزیونی بود و نه لباس پوشیدنش به شخصیت‌های داستان‌های آگاتاکریستی می‌ماند. با این‌حال بعد از چند ماه تعقیب و گریز توانسته بود دست همسرش را رو کند.
«سمیرا» زنی ۳۹ ساله بود که چندان پرحرف هم به نظر نمی‌رسید. او مقابل قاضی شعبه ۲۶۸ دادگاه خانواده نشسته بود تابه پرونده‌اش رسیدگی شود. با آنکه از همسرش دلخور و عصبانی بود، اما باز هم دادخواست طلاق نداده و تنها به‌دنبال مطالبه نفقه و مهریه‌اش بود، شاید به‌این امید که همسر خیانتکار را به خانه بازگرداند.
آنها ۲۰ سال پیش با هم ازدواج کردند، اما تا سه سال پیش مورد مشکوکی در رابطه با همسرش ندیده بود. تربیت سنتی آنها ایجاب میکرد که مرد نان آور خانه باشد و زن هم در خانه کار کند. برای همین همیشه سعی میکرد شوهرش را سین جیم نکند. سه سال پیش بود که یک زن مانتویی که موهای سرش از زیر روسری بیرون زده بود را در شرکت شوهرش دید. آن روز وقتی درباره علت حضور آن زن پرسید، همسرش قانعش کرد که او فقط یک همکار است. اما پسر کوچک‌شان- طوری که پدر متوجه نشود- به مادرش گفت؛ خودش دیده که آنها بعضی وقتها با هم ناهار می‌خورند. سمیرا با شنیدن این حرف دلش ریخته بود، بغض کرده‌بود، اما موضوع را به‌روی خودش نیاورده بود.
چند ماه بعد شوهرش ورشکست شد و در شرکت را بست. برای یک مرد خوب نبود بیکار بماند، پس پدر سمیرا کمک کرد یک مغازه بلور فروشی بازکند، اما باز هم سر و کله آن زن پیدا شد. تنها توضیحی هم که شوهرش داد نیاز به یک آدم مطمئن برای امور فروشندگی بود. هنوز یک سال نگذشته بود که مغازه‌هم تعطیل شد و همسر سمیرا رفت دنبال تحصیل. با این حال سمیرا ته دلش خوشحال بود چرا که امید داشت پای آن زن هم از زندگی‌اش بریده شود، برای همین از ادامه تحصیل شوهرش حمایت کرد.
خرج خانه هم از محل درآمد اجاره آپارتمانی که در شمال شهر داشتند تأمین می‌شد. اما چندی بعد تلفن‌های گاه و بیگاه، مکالمات و چت‌کردن‌های طولانی شوهرش دوباره شک او را برانگیخت، حتی یکبار سعی کرد مخفیانه گوشی‌همسرش را بررسی کند، اما رمزگذاری مانع از دسترسی او به اطلاعات گوشی شد. با این حال شوهرش آن روز هم به شکلی موضوع را فیصله داد.
یک سال از تحصیل همسرش گذشته بود که مسافرت‌های کاری او شروع شد. سمیرا هم اعتراضی نداشت به‌همین خاطر خودش را مشغول مراقبت از فرزندان‌شان کرده بود. اما وقتی تعداد مسافرت‌های همسرش زیادتر از حد معقول شد یا وقتی می‌دید پس از بازگشت همچنان لباس‌های او مثل روز اول اتوکشیده و تمیز است به موضوع مشکوک شد. یک روز با همکلاسی‌های شوهرش تماس گرفت تا ته و توی ماجرا را درآورد، گرچه حرفی که شنید برایش خوشایند نبود، با این حال سعی کرد به بخش منفی قضیه فکر نکند.
مدتی بعد فکری به خاطر سمیرا رسید و در نخستین مسافرت شوهرش به شمال کشور کیلومتر ماشین را مخفیانه یادداشت‌کرد. پس از بازگشت همسرش نیز کیلومتر را دید؛ نتیجه نشان می‌داد که خودرو طی سه روز فقط حدود ۶۰ کیلومتر حرکت کرده است. این بارهم اعتراضش راه به جایی نبرد و همسرش خرابی ماشین را در میانه راه بهانه کرد.
بنابراین در سفر بعدی، سمیرا از همکلاسی قدیمی‌اش «نرگس» خواست مرخصی بگیرد تا شوهرش را تعقیب کند. یک ساعت بعد دوستش تماس گرفت و خبر داد؛ همسرش با ماشین وارد پارکینگ خانه‌ای در تهران شده است با شنیدن این حرف انگار که آب‌یخ روی سر سمیرا ریخته باشند همانجا دوباره دلش ریخت. نفس‌اش بند آمد و برای نخستین بار بلند بلند گریه کرد. در آن لحظه پسر بزرگترش نزدیک شد، مادرش را بوسید و اعتراف کرد از دو سال پیش که رمز گوشی پدر را پیدا کرده، می‌دانسته او با زن جوانی رابطه دارد و حتی از عکس‌های گوشی هم یک نسخه برای خودش کپی کرده بود.
پسرش حتی گفت: «یادتان هست، یک روز سر ناهار از شما پرسیدم: پدر یکی از دوستانم با زنی ارتباط دارد، به‌نظر شما دوستم باید چه کار کند؟ و شما جواب دادید بهتر است دوستت این راز را در دل نگه دارد چون زندگی آن خانواده از هم خواهد پاشید...!» سمیرا با شنیدن این حرف پسرش را بغل کرده و به گریه افتاد. بعدهم یک تاکسی دربستی گرفت و خودش را به در خانه‌ای رساند که نرگس آدرس آنجا را داده بود. آنها به بهانه‌ای داخل مجتمع شدند اما هر چه در آپارتمان را کوبیدند کسی در را باز نکرد. همسایه‌ها به‌خاطر سر و صدا جمع شدند و پچ‌پچ کردند. قبل از آنکه سمیرا و نرگس آنجا را ترک کنند، پیرزنی دست سمیرا را کشید و در گوشش گفت: «یک آقایی که می‌گویند پزشک است، اینجا را از یک سال قبل اجاره کرده و با خانمش همین جا زندگی می‌کند...»
حالا از آن روز بیشتر از شش ماه می‌گذرد. همان روزی که سمیرا بی‌هیچ نتیجه‌ای به خانه برگشت. همان شبی که همسرش به خانه برگشت و باز هم همه چیز را انکار کرد. اما وقتی عکس‌های دو نفره با همسر موقتش را دید، شروع به فحاشی کرد، آینه یادگاری عروسی را به کوچه پرت کرد و با مشت و لگد به جان سمیرا افتاد.
همان شب هم مسواک و حوله‌اش را برداشت و رفت و دیگر هم نیامد! سمیرا هم با تنی کبود راه دادگاه را پیش گرفت تا ببیند چطور می‌تواند کلاف از هم گسیخته زندگی‌اش را دوباره جمع و جور کند.
در آن صبح پاییزی، «سمیرا» ؛ مادر دو پسر نوجوان مقابل قاضی «حسن عموزادی» نشست تا بلکه بتواند به بهانه نپرداختن نفقه یا مهریه ۱۴ سکه طلا، پدر بچه‌ها را به خانه برگرداند یا شاید بتواند شوهرش را راضی به باطل کردن ازدواج موقت کند. اما...
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
... تو سر اون مردی که بخاطرشهوت رانی وهوسرانی زندگی شیرینش رانابودکنه آخه نامرد تو رحم ازبچه هات نیامد خواهرگرامی امروز از این خیانتکار جدا بشی بهترازفرداست موفق باشی
اما دو صد حیف که مردا زن صیغه ای رو حق خودشون میدونن. زنها هم همه چیو حق مردشون میدونن... حرف زیاده
عجب داستان غم انگیزی
شاید حق با زنه باشه
شایدم شوهرش حرفایی برا گفتن داشته باشه
اظهار نظر نمیکنم تا بگم کی مقصره
اما میدونم آدما یا از خوشی زیاد یا از ستوه آمدن
دست به همچین کارایی میزنن
شاید خوشی زیاد بوده برا این اقا
پاسخ ها
اگه خانم بود خیلی زود و راحت اظهار نظر میکردی
حیف نیس واقعاب این زن خیانت کنی مردکثیف بااحترام ب همه ی زناولی همچین زنای کم گیرمیاد بایدقدرشونوبدونن
بیچاره این زن معلومه که خیلی زن خوبی هم هست خیلی شوهرش نامردبوده واقعادلم به حالش میسوزه
لعنت خدا بر همه زنان و مردان خیانت کار
مردلجن پست
زن و مرد باید همیشه از کار هم با خبر باشن اگه تلفن های آن ها خصوصی باشد و ازهم قفل باشن مطمعن باشید زندگیشون دچار شک میشه وقتی مرد یا زن استرس باز شدن گوشی موبایلش توسط همسرش رو داشته باشه حتما پشت پرده هایی هست پس باید خارج از زمینه اعتماد بینشون شفاف سازی باشه همه چی بایدبین زن و شوهر شفاف باشه. مگه میشه بعضی مسائل عمومی باشه بعضی خصوصی. چون زن و شوهر وقتی پیوند قلبی میبندند دگه چیز های خصوصی وجود نداره چون یک قلب میشه. آیا میشه انسان با خودش هم خصوصی رفتار کنه؟ پس زن و مرد در همه مسائل زندگی باید از راز هم با خبر باشن حتی گوشی موبایل. تا چنین اتفاق هایی نیفتد
پاسخ ها
شما روانشناسی یا استاد دانشگاه ؟
خانم محترم کی گفته زن و مرد باید از همه چیه هم آگاه باشن و همش نقش کار آگاه رو در زندگی بازی کنن ؟
خانم محترم یک چیزی هست که اسمش اعتماده و یکچیزی هست به نام عشق که اگر اینا نباشه و مرد یا زن بخواد خیانت کنه راحت میتونه اینکارو بکنه حتی اگر به قول شما از همه چیه هم آگاه باشن پس یاد بگیرید که به جای چک کردن های بی مورد گوشی و وسایل شوهرتون زندگی با اعتماد و عشق را تجربه کنید وگرنه اون زندگی که شما همش دارید با کار آگاه بازی میکنید به درد بخور نیست نصیحت ازمن
ای کاش پدرت هم به مادرت خیانت کنه ....
اینجور آدما که از اعتماد طرف مقابل سواستفاده میکنن ، فکر میکنن خیلی زرنگن. فکر میکنن همسرشون چقدر هالو هستش. ولی نمی دونن اینا چقدر دلشون پاکه چقدر دلشون دریاست چقدر بی ریا هستن که همه رو مثل خودشون می بینن.
خدا خودش به هرکی ک خیانت کرد سزاشو بده. خیانت کمتر از آدم کشی نیست.
قاتل جسمو میکشه و خیانتکار روح رو.
ب نطر من حکم هردو قصاصه.
مردی ک به زنش خیانت کنه دیگه برگرده هم به دردزندگی نمیخوره،مهرشو بگیره بچه هاشم ک بزرگ شدن خداروشکر خودش یه کاسبی کوچیک راه بندازه خرج خودشو بچه هاشو درمیاره،اون نامردم بره به درک
شوهر منم سر من همین بلاهارو اوورد تا بحال چندین بارم خیانت کرده هم عکساشونو هم فیلمای کثیفشونو دیدم همیسه هم در حال چت و صحبته .به شوهرمن هیچی نشد فقط منو با یه دل شکسته یه دست بیحس شده یه افسردگی شدید ول کرد.واقعا گناه من چی بود.زیباییم .مهربونیم.یا پاک دامن بودنم؟بقران تموم اون زنایی که باهاشون رابطه داشت همشونم بچه داشتن.از لحاظ ظاهری هم نه زیبا بودن نه باحیا نمیدونم شوهرم از اون زنا چی دید که از من ندید؟
پاسخ ها
بی حسی دست یعنی اعصابتون خیلی داغونه.اما این سوال اینجا نپرسید که چی در بقیه دید که در شما ندید.هر کسی خودش رو بتهر از همه میشناسه.اگر باهاش جنگ و جدل نداشتید اگر باهاش سر دار و ندارش تو این اوضاع بلوشوی اقتصادی ساختید (اگر تنبل بیکاره نبود) اگر خود شما هم ازش غافل نمیشدید چه جنسی چه روحی و اگر همیشه کنارش بودید و قصدتون تحمیل خواسته هاتون با حربه ی زنانه نبود مثل زن من. اگر تحقیرش نمیکردید و اگر تحصیل کرده بود و واقعا کاری بلد بود و هنر و فنی داشت بهش پر و بال میدادی و بهش افتخار میکردید.اونوقت میتونیم بگیم این مرد یک آدم شهوتران بی عاطفه بوده و خاک بر سرش.
لعنت به همچین مردهایی که زن رادوتادوتامیخواد کثافت توکه بچه هم داشتی پس دردت چی بودازبچه هات خجالت نکشیدی!
همسر منم خیانت کرده ولی یک مادر به خاطر بچه هاش بدترین درد ها رو تحمل میکنه وقتی هم حرفش پیش میاد میگه اشتباه کردم
وقتی شوهرت رو گوشیش رمز گذاشت و بهت نگفت رمزشو،همون روز باید فاتحه زندگیتو میخوندی،نه اینکه بشینی بگی درست میشه سره عقل میاد
liliجان
شما هم بجای غصه خوردن پاشو زندگیتو کن،افسردگی بخاطره کی
دنیا که به اخر نرسیده،.منم یه زنم مادرم،میدونم تحملش سخته،اگه اون تو رو نکشت تو با خونه نشینی و غصه خوردن خودتو میکشی
زنها نباید دست کم گرفت بعضی خانمها با درایت و هوشمندی کارهایی میکنند که باورش برای ما مردها مشکل بنظر میرسه...
مرد کثیف این جور مردا لیاقت زن و زندگی رو ندارن باید بره پیش همون زن کثیف تر از خودش بچه های این مرد رو نمیدونم ولی اگر خدای نکرده پدر من همچین کاری رو میکرد برای همیشه میذاشتمش کنار دیگه تو کل زندگیم با هاش رو در رو نمیشدم این ها شوهر که هیچ لیلقت پدر خطاب شدن رو هم ندارن
همون روز اول ک فهمید باید تکلیف خودشو روشن میکرد ن ک این همه سال پشت گوش بندازه!! تو ک نمیتونی طلاق بگیری پس واسه چی تعقیب؟!! اینجوری وقیح ترش کردی ک!!
اخه خانم محترم اون مرد ... رو برای چی میخای؟به چه دردت میخوره؟اون مرد جایی توی زندگی تووپسرات نداره مثل آشغال از زندگیت بندازش بیرون وبا پسرات لذت زندگیتو ببر.خاک بر سر اون مرد هوسباز کنن که جوونیتو گرفت و...
سحر جون موافقم
خانمliliوخانمm واقعاجای تاسف داره ک شوهران شما بازم میرن سراغ زنهای دیگه حیف اون زنهای که گیراینجورمردای میفتن حالاخواهران گرلمی بخاطربچه هاتون زندگیتونو ول نکنید ب امیدموفقعیت شما دوستان
زیربارظلم نره چرابایدباهاش زندگی کنه خواری روتحمل کنه دست بچه هاشوبگیره بره خداخودش بزرگه کمکش میکنه به قران همچین آدمایی تاوانشوتواین دنیامیدن چه بمانداون دنیا
مطمئن باشید اون زنی که پاشو تو زندگی زن دیگه ای میذاره تا آخرت عمر با اون مرد (درحقیقت نامرد) خوشبخت نخواهد شد.خدا جای حق نشسته.اون موقع ست که مرد به غلط کردن میافته که چرا این خیانت رو مرتکب شده اما دیگه راهی واسه برگشت وجود نداره
خاک تو سر نامرد هوسبازش کنن
اولا درود برتوشیزن پاک ایرانی بله افتخار میکنیم به زنانی چون تو دست مریضاد اما نکته هایی دربحث عمومی قضیه اقامهدی گرگان وبقیه جدایی وطلاق گرچه مثل جراحی گاها لازم اما عزیزان بهیچ زن وشوهری این پیشنهاد ندین دعا کنید هردو بادرک ومنطق وصداقت برگردن حتی چند مرتبه بازهم گذشت اما بشرطها وشروتها یکی از اون شرط اینه بازیابی شود این مرد گرچه حریص وظالم اما اونم حرفی برا گفتن داره که زن وشوهر فقط گوش کنید زن وشوهر فقط میدونن چه بلایی سر هم اوردن اون یکی راهی کوچه شده - اقاسالار باشما موافقم ما خبر از هردو نداریم اما من میگم همیشه 50 _ 50 مقصرن وصد درصد باشماخوزستانی وپانیذا موافقم ای جماعت وقتی همسرتان رمز وقفل گذاشت توگوشیش یعنی نمیخام تو بدونی در صورتیکه دوجسمن در یکروح سکرت ویواشکی نداریم اگر بود پس همسربا توغریبه هست حتما شک کن وهرچه زود تر بفکر اینده باش فرق نمیکنه یامرد ویازن هیچ چیز محرمانه نباید باشد بخصوص برای زن
من که تو زندگیشون نبودم که بگم چی شده.اما ممکنه زنه با کارهاش مرده رو فراری داده باشه یا مرده کمبود عاطفی داشته.اما اما اگر زن بیچاره واقعا تمام و کمال خودش و وقف بچه و شوهرش کرده باید این مرد رو از سه نقطه ی بدن دار زد بعد.بی لیاقت ابله.سه تا بچه داره باز دلش جا داره.آخه فلان فلان شده دیگه از زندگی چی میخواستی؟حتما اون شرکت و اون مغازه رو هم برای همین ارتباطاتت به باد دادی.حمال.
زن صیغه ای حق مرد هاست...
شاید این خانئم نتونسته شوهرشو راضی کنه رفته زن دیگه گرفته..دیگه داستان بافی نداره..هوس رانی چیه..تو شرع هم کار حلال ودرستیه..
مطمعن باشید هیچ رازی تو این دنیا سر به مهر نمیمونه شاید فکر کنید زرنگی این زن باعث شد دست شوهرش رو بشه ولی این ظاهر ماجراست این خداست که همیشه خیانتکار رو رسوا میکنه شاید این مرد هم حرفهای برای گفتن داشته باشه ولی هیچ وقت نه شرع و نه قانون خیانت رو برای هیچ کس نسخه نمیکنه هیچ وقت هم کسی با دروغ و خیانت به آرامش نرسیده.
خاک برسر شوهرت ... بی لیاقت
وای سارا از اصفهان بدبخت مامانش چ گناهی کرده پسرش ناخلفه اکثرمردها همشون همینجورین از اول خلقت دنیا
درپاسخ به lili و mmm ودیگران در این زاویه این مهمه بدونیم همیشه سکوت نشانه ی تایید حرف طرف مقابل نیست گاها نشانه قطع امید از سطح شعور اوست … وگاهی اشتباهمان در زندگی اینه که به بعضیا جایگاهی میبخشیم که هرگز لیاقت انرا ندارن همین …
خیلی برای این خواهرناراحت شدم عزیزم باتمام وجوددرکت میکنم وناراحت شدم ان شاء الله این مردنامردبه زودی تقاص پس بده وخداوندحق توروذره ذره ازوجودش بگیره به امیدروزی که دل شکسته ات ترمیم پیداکنه شریک دردتم خواهرم
درضمن عزیزان ما نمیتونیم کسی راتنها با نوشته قضاوت کنیم ادمها خیلی چیزها رودرلایه های زیرین وجود خودشون پنهان می کنن وجز خدای متعال هیچ کس واقعنا کس دیکر رو نمیتونه بشناسه مگر انکه با اوزیر یک سقف زندگی کند………
سلام به همه . منم دوساله که ازدواج کردم شوهرم سه بار به خواستگاری اومد تا جواب دادم ولی الان باوجود ی دختره شیش ماهه بهم خیانت میکنه رفتارش باهام خیلی خوب نیست چندبارمچشوکگرفتم ولی هر دفعه میگه دیگه تکرار نمیشه من دوستت دارم ولی همیشه چشمش به زنان ی غریبه ست. بنظرتون بمونم یابرم؟؟
پاسخ ها
به نظر من تا بچه ات کوچیکه برو ، چون وقتی بچه ها به سن کودکی برسن شرایط طلاق براشون خیلی سخته و مجبوری تحمل کنی . این مشکل منه که با خیانت همسرم باهاش رو برو شدم
عجول نباشید.همه ی مردها وقتی بچه دار میشن به نوعی تغیر جهت عاطفی همسرشون به سمت بچه رو بی عاطفگی نسبت به خودشون میدونن.شما اگر مهر و محبتت رو بین بچه و همسرت متعادل کنی همه چی درست میشه.علاوه بر اینکه زن بعد از زایمان چون میل جنسیش کم میشه فکر میکنه شما عمداً نمیرید سمتش و سعی در جبران داره که همه ی اینها بخاطر نداشتن اطلاعات کافی و تابو بودن این مطلبه که اکثرا از طرف زوجین به زبان نمیاد.موقعیت شما حساس و قابل احترامه و باید به شما توجه بیشتری بشه و اون هم به عناوین روش های مختلف اما همسرتون مطمئن باشید فقط میخواد تحویلش بگیرید.نوازشش کنید باهاش حرف بزنید و مثل سابق باهاش رفتار کنید و در ایجاد ارتباط با فرزندتون شریکش کنید.همین
خانم رحیمی 23:57 مقصر خودتون هستید چرا دختر به دنیا آوردید آخه دختر به چه درد میخوره مطمئن باشید اگر یه پسر بدنیا می آوردید پیش شوهرتون بسیار محبوب می شدید و اینقدر او دنبال خیانت نبود الان شما میگید این دختری که به دنیا آوردید فردا به چه دردی میخوره ها؟
درپاسخ به شمایی که میگی پنجاه پنجاه طرفین مقصرن
شوهرمن هم بعد25 سال زندگی بمن خیانت کرد هنوزم نمیدونم.چرا ؟چون گناه من اعتماد بیش ازحدم بود چرا چون توخونه این آقاجونیمو گذاشته بودم دیگه منونمیخواست رفت بایکی دیگه که 15 سال از خودش کوچیکتر بود ومنوپسر16سالشو تنهاگداشت تو دوران زندگی کوچکترین بحثی نداشتیم اینقد محیط خونه رو براش راحت کرده بودم که زبانزد خونواده خودشم شده بودم اما اون رفت ومنو بادنیایی ازسوالات تنها گذاشت ( کاش میمردم)
پاسخ ها
نگران نباشید ، مادر منم بعد از 30 سال زندگی پدرم ازش جدا شد و رفت یه زن دیگه گرفت و الانم دوتا بچه چند ساله ازش داره و منم اون موقعی که طلاق گرفت فقط 8 سالم بود ولی الان بعد از گذشت 14 سال ازون موقع مادرم احساس بهتری داره و حداقل زندگی بدون بحثی داره درسته تنهاست ولی ارزششو به اینکه با یک خائن زندگی کنه داره و منم مطمئنم خدا هیچوقت چنین آدمهایی رو نمیبخشه
خدا‌کمکت‌کنه‌‌خیلی‌سخته
واقعامتاسفم برات مثل ...پر تش میکردی مرتیکه رو انگار خیلی سرترازخودته که بیخیالش نمی شی ..
بيچاره بچه! تا مدتها يه راز رو تو دلش نگه داشته :(
قبلا ها فكر ميكردند مردي كه چند زن داره، خيلي زرنگه اما روانشناس ها به اين نتيجه رسيدند كه اين مردان! از هوش پاييني برخوردارند.
تنها راهش جداشدن و طلاقه
آقای علی 20:23 .... درسته که زن صیغه ای شرعیه و قانونیه ؛ ولی برای زنی که 20 ساله مادر بچه هات و زن زندگیته و با همه چیزت ساخته و از پول اونه که به جایی رسیدی شلوارت دوتا شده دور از مردی و مردونگیه. همین و بس
یه زن باید زنیت رو در حد کمال در حق شوهرش ادا کنه. ولی درعین حال اگه کم نذاشتی و بدی دیدی باید اونقدر برای وجود و شخصیت خودت ارزش قائل باشی که بی حرف و بی بروبرگرد از همچین نر نامردی جدا بشی. که اگه نشی یه خوار و توسری خور هستی و خودتو بی ارزش کردی.باید بذاری با همون زن بمونه تا فرق زن زندگی با زنی که رو زندگی دیگران آوار میشه رو بدونه. واقعا درست گفتن اگه زنی مرد شمارو دزدید هیچ انتقامی بهتر ازاین نیست که بذارید نگهش داره چون مردای واقعی دزدیده نمیشن. و شما خانوم رحیمی که پرسیدین با وجود خیانت دیدن بمونم یا برم امیدوارم نظر بنده حقیر جواب سوالتون رو حداقل در حد نظر یه خیرخواه و دلسوز داده باشه . یاعلی
میدونید چرا شیر نر متنفر از بچه شیرماده واغلب بچه رومیکشه ؟ چرا چونکه شیر ماده درزمان شیردهی قادر به جفت گیری نبوده وهمه حواسش به بچشه اما شیر نر بدنبال فرمان طبیعی بدنش خوب خیلی از خانم های ما همچین که بچه دار شدن فراموش میکنن مردشون امیالی داره که گاها نمیتونه رها کنه پس وقتی کمبود احساس کرد فراری ومیره کوچه البته نه همه مردهای مسول بلکه مرد های افسرده ودارای شخصیت کمبود دار ونگران ببینید سیگار بزرگترین اعتیاده ونمیشه ترکش کرد چرا ؟ چون فوق العاده در دست رس وهرچه میخای نکشی اون فراوانی دسترسی وسوسطت میکنه ودوباره میری خوب خیلی از خانم های ایرانی دوست ندارن گاها در عین مهربانی بمردشان مثل بچه اشان اظهار عشق به کلام واغلب بگن شوهرم اول تو بعد بچه ام من تورو دوست دارم وعاشقت هستم همین چند کلام ساده پایه قوی نگهداری شوهره واغلب انتظار هست شوهر بگه اما زن خیر وبعدش همیشه در اخر هفته ساعاتی مناسب بیابید برای گفتگوی سازنده وبدور از کم دارم خیر از اینده نگری دوستی درکنار هم وهمیشه تازه کنید ایام اشنایی را شما محرم هم هستین وروح هردونفر نیازمنده شنیدن عشق ومودت نه انکه بشینیم بگیم فلانی داره من ندارم اصولا مردها تو دارن زود خسته میشن از گفته های این چنینی وفرار وپناه بکوچه خوب سیگار را یادتونه متاسفانه در کوچه نبرای همه وبلکه برای اون مردها مهیاست واو هم بلده چگونه پیدا کنه …… عزیزان زندگی را باچنگ ودندان نگهدارید نه با زبان که پیوسته بی احترامی ودشنام واخرش پشیمانی
سلام خانم رحیمی ۲۳:۵۷ عزیزم متوجه هستم که خیلی تحمل کردن این درد سخته من توی جزئیات زندگی شما نیستم ولی اگر برات مقدوره حتما یه راه پیدا کن که بتونی مشکلتون رو حل کنی. با شوهرت صحبت کن و بهش بگو که چقد داری عذاب میکشی و دیگه تحمل نداری یا با روانشناس صحبت کنید چون خیلی میتونه کمکتون کنه شما فرزند دارید آیا فک کردید که اگر خدای ناکرده از شوهرتون جدا بشید دخترتون چقد آسیب روحی میبینه. اکثر بچه های طلاق آسیب دیده هستن من از شما خواهش میکنم که طلاق رو آخرین راه بدونید. خود من بعضی وقتا که سر مسایل مختلف با شوهرم دعوام میشه دیوانه میشم ولی به خاطر بچم کوتاه میام. چون هیچ وقت نمیخوام کوچکترین لطمه ای با روحیش وارد بشه. عزیز دلم خواهش میکنم به بچتون هم فکر کنید
کاربر خوزستان و خانم طوطی کاملا باهاتون موافقم .مهمترین اصل اعتماده
هر کی خیانت میکنه خودش رو محق میدونه چه زن چه مرد، اما مردها چون برای هوس خودشون میرن حق زن وبچه هاشونو خرج هوسهاشون میکنند، اما زنها از سر احتیاج خیانت میکنند و از گلوی خانواده شون برای طرف نمیزنند .نفرین نکنید بجاش از خدا راه درست رو برای همه آرزو کنید -سپاس
خدا بزرگه یه وقت دیدی مسیره زندگیت عوض عوض شد و خود تم باور نشه که چقدرخوشبختی . خدا همیشه وقتی به دادت میرسه که جواب امتحانت رو خوب داده باشی. یاعلی.
لعنت بر این مرد های خیانت کار. لعنت بر این زن های کثیف...
من همه جا از مردها دفاع کردم خود برترینخا بهتر میدونه.حتی جایی که بخث کشتن بوده.جون اونجا فشار همسر رو میشه به کشتن ربط داد ولی از مردی که خیانت میکنه آشغالتر نیست.
ازهمتون ممنونم دوستا ی خوب ونازنینم. به فرمایشاتتون فکر میکنم.
خانم رحیمی به حرف هیچ کسی توجه نکنید مگر دیگران توی زندگی شما هستن که نظر میدن طلاق بگیر. زندگی انسانها با دیگران فرق میکنه. دلیل نمیشه زندگی هایی که توشون خیانت هست مثل هم باشن شما باید فقط بری پیش روانشناس خوب چون شما رو از نزدیک میبینه و مشکلاتتون رو براش بازگو میکنید و راه حل میزاره جلو پاتون. الان پای آینده بچتون در میانه. زندگی هایی رو دیدم که توشون خیانت بوده ولی درست شده. آدمایی رو دیدم که با وجود بچه طلاق گرفتن و بچه یه مدت پیش پدر و یه مدت پیش مادرش بود و دچار سردرگمی شده بود و وقتی که بزرگ بشه مطمئن باشید که شما رو آن طور که باید درک نمیکنه و فقط به این فک میکنه که چرا پدر و مادرم به خاطر من کنار هم زندگی نکردن.
خواهرگلمlili جان غصه نخوران شاء الله تقاص دل شکسته ات روتوهمین دنیاپس میده منم خیلی خیانت دیدم ولی بخاطربچه هاهنوزم کتکاوتحقیراشوتحمل میکنم امیدوارم خداوندبه تووبقیه خواهرای گلم که ازخیانت شوهراشون نوشتن صبربده
چشم رکسانای عزیزم حرفای شماخیلی منطقی هستش چندبار پستت رو خوندم حتمآ سبک سنگین میکنم نطره همه دوستای خوبمو.
خاک تو سر مرده.
قدر زن به این خوبی را ندونسته. ای خاک
اولا مرحبا صدباریکلا رکسانا دخترم گل گفتی من خودم بچه نه طلاق بلکه بچه بین جنگو جدل پدر ومادم همیشه بااضطراب بین انها باتن رنجور باین وان نگاه میکردم که خدایا همین دعوا هاشون باشه اما جدا نشن ممنون دخترم بسیار عالی گفتی برن نزد مشاور اما متاسفانه جذب طرف برای مشاوره سخته نمیاد وطفره میره خوب دخترم رحیمی با نوشته هات همگی فهمیدیم خانومی فهمیده وبفکر نجات زندگیت هستی دخترم ازمن پدر هم گوشکن البته با اجازه دخترم رکسانا رحیمی بیا اصلا مدتی فراموش کن شوهرت کیه چیه تو بازهم مهربون واز خصایص جذب زنانگی استفاده بحرحال محرم هم هستین خودت راهکار پیدا کن وبهیچ عنوان گوش کن بهیچ عنوان فعلا تا برگشت بحالت عادی از زندگیت نزد شوهرت ننال وشکایت نکن وتماما کارهایی که او دوس داره انجام غذا های مورد علاقه او تهیه و یک نامه عاشقانه بنویس وبگو شوهرت رودوست داری او پشتیبان تو ست اینو شب یواشکی بزار جیبش فردا شب که امد خوش بر ورو به استقبالش برو چایی یادت نره گوشی بازی هم تعطیل هرچه اون دوس داره وگفتم تا نهایت عادی شدن کمبودها فراموش پول هم نیست زیاد نخاه خوب بروبینم چه میکنی دعای همه ما هایی که مثل رکسانا در کنارت هستیم انشاا پیام میدی عالی شده اما بعدش ترک نشه بازم ادامه وبعدش در دوستی برین نزد مشاور نه باشکایت بلکه برای مودت
وای بیچاره فرزند شون
که از کارهای باباش خبر داشته
واقعا خیلی درد سنگینی بوده که تحمل کرده
ادم دوست داره پدرو مادرشو بهترین باشند مخصوصا در این سن وسال
احتمالا هم پسر تقریبا 17 یا 18 سالش باشه
واقعا خیلی ناراحت کننده هست..
کار بر بدون نام در جواب رحیمی نوشته (خانم رحیمی 23:57 مقصر خودتون هستید چرا دختر به دنیا آوردید آخه دختر به چه درد میخوره مطمئن باشید اگر یه پسر بدنیا می آوردید پیش شوهرتون بسیار محبوب می شدید و اینقدر او دنبال خیانت نبود الان شما میگید این دختری که به دنیا آوردید فردا به چه دردی میخوره ها؟)
اون وقت اینا با این طرز فکرشون میان و افغان ها رو متهم می کنن و خودشون رو متمدن به حساب میارن
من حرفم رو زدم و واقعیت رو گفتم برترین ها دوست داری منتشر کن دوستم نداری نکن
منم مثل این خانوم دو پسر دارم شوهر منم همین بلاها سرم اورد ولی من ۲۰ شاید بیشتر دارم تحمل میکنم مردهای ایرانی فقط شهوت و بس
بدون نام ۰۱:۳۹ در جواب رحیمی که نوشتی دختر به چ درد میخوره خاک بر سر اون طرز فکرت. وقتی میبینم آدمایی ابله مثل تو وجود دارن تعجبی نمیکنم که قدیم عربستانی ها دختراشونو زنده به گور میکردن. اتفاقا مردها بیشتر دختر دوست دارن. مثلا پسرها چ گلی به سر پدر مادرشون میزنن که دخترا نمیزنن. دختر و پسر هیچ فرقی با هم ندارن. طرز فکرت بخوره تو سرت نادان
لابد زنه اخلاقش خوب نیست یا سازش نداره هیچ مردی بی دلیل زن دوم نمیگیره بزار با زن دومش خوش باشه .تو هم برو با یکی دیگه ازدواج کن اگه جوونی
فارغ از توصیه‌هایی که گفته بودم من میخوام با یک زن طلاق گرفته شوهری کنم پول کم ندارم ریاد هم نداری اما اگر کسی باشه زندگی میکنیم من این همه الکی گفتم تا بلینم چه میشود از هموطن هم متنفر هستم میخوام سر به تنش نباشه من آدم خوبی هستم فقط دروغگویی بعضی وقتها بیاد خانوادم میگم چون اونها از دروغ ابا نداشتن ولی من خوب هستم معتاد نیستم مثل هموطن یکی باشد من قبول دارم چند هفته‌ای با رنها مخالفت کردم اما مثلا گربه پشیمونم میخوام به سرم دستی بکشید
سلام دوست عزیز من از شما تشکر کردم برای مشکلات منو فروختی میدانستم الکی منو تشویق میکردی حرف اون بی نام بر تو تاثیر گذاشت و منو رها ک
آقای کامرواشمایه چیزیتون میشه این حرفاچین مگه هموطن چکارتون کرده ازش متنفرین نمیدونم والاخودتونین؟یایکی ازدوستان به اسمتون کامنت گذاشته خدابخیرکنه
سلام وبازهم احترام گیج شدم نمیدونم از کجا شروع کنم ببینید اونهایی که به حریم خانه وخانواده معتقد هستن بحرحال در اخبار ای چندساله از مسولین فتا شنیده اند هم هکر هست وهم گرفتاری در گروهای اجتماعی چرا ؟؟ شاهدش همین نظرها (مسولین محترم برترژتها درست میگم ترا خدا چاپ کنید وسانسور نه ) اره همین قطره نظرها متوجه شدیم بنام میرزا وبنام دیگران وامروز بنام کامروا که خودش در جایی ازمن تشکر کرد حال میگه سر بتنم نباشه وباز میگه مثل هموطن !!!!! بابا گیج شدم اما نه گیج نشدم من خودم گفته بودم به نوشته هایی که طرف رانمیشناسیم اعتماد نکنیم همین وشاهدش همین کامنت ها وای بقول اون پیرمرد محترم پرسپولیسی تادید وضع اینه خداحافظی ورفت منهم همین طور بابا ما باکیا طرفیم ؟؟ طرف بمن میگه خودت رد میکنی پس چرا موندی ؟؟ راست میگه من اسمم بابک هست اره اقای بابک چرا موندی وحرص میخوری جماعت اینه توکه هیچ بابای بابات هم از گور بلند شه درست نمیشه خودت اعتقاد داری نشناخته چرا روی سخن باز شود دیدی چها شنیدی اصلا همه را در کنار هم بگو چه نفعی عایدت شد جز اینکه بر همان نظریه روز اول فکریت رسیدی ……دوستانی که بحرحال درعجبم راست یادروغ مرا جذب کردن اما رفتم بدنبال پیرمرد پرسپولیسی دیوانه شدم هی میره بالا هی میاد پایین بابا چی نصیبم شد خدا نگهدار وقتم رابیشتر ازاین صرف نکنم اما بقول قدیمیا حواله شما باخدا اگر اینطور باعث رنجش دیگران هستی شما که بخودت اجازه میدی اینجا که در دنیا دارن میبینن هرچه دلت خواست بگی دنیا با این کلمات برای ما طراحی میکنن ما کی هستیم تمام خدا حاقظ
این کامروا دیوانه اس
مطالب بسیار عالی و پر محتوا بودند. متشکر از زحمات و تلاش شما
کاراگاه خصوصی - کشف خیانت شوهر یا زن
ولش کن بره گم شه اصلا طرفش نرو بی لیاقت بالاخره دیر یا زود وقتی زنه همه چیزش وگرفت رفت با یک مرد دیگه؛ دست از پا درازتر برمیگرده آس و پاس وبه پات می افته اونروز مثل سگ پرتش کن بیرون وتازه اونوقت طلاقت رو بگیر؛البته به شرط اینکه احساساتی نشی ببخشیش