دستفروشی از بانکوک تا لس آنجلس
دستفروشی شغلی است که از تاریخی دور تا به امروز همواره همراه زندگی اجتماعی ایرانیان بوده است. اما طی سالهای اخیر دید اجتماعی به سوی این حرفه موسوم به شغل کاذب تغییر کرد و تقریبا جرم محسوب شد و دستفروش نیز مجرم!
تا همین دهههای پیشین نیز دستفروشی که بیشتر در قالب فروش میوهجات و لوازم منزل رواج داشت شغلی عادی تلقی میشد. تا جایی که مردم زمان حضور آنها را در محله میدانستند و خریدهای مورد نیاز خود را از قبل سفارش میدادند تا دستفروش برایشان بیاورد.
اما طی سالهای اخیر دید اجتماعی به سوی این حرفه موسوم به شغل کاذب تغییر کرد و تقریبا جرم محسوب شد و دستفروش نیز مجرم!
اما آیا این تنها ایران است که دستفروش را در بافت اجتماعی پذیرفته شده نمیداند؟ کشورهای دیگر چگونه با این پدیده برخورد میکنند. آیا دستفروشی را لازمه اقتصاد اجتماعی میبینند یا لکه ننگ و مستلزم تنبیه؟
دستفروشان شرقی جاذبه توریستی برای غربیها
در کشورهای شرقی نظیر ویتنام، اندونزی، بنگلادش، هند و به ویژه تایلند دستفروشی علاوه بر ضمانت اقتصاد شهری، ابزار قدرتمند توریستی نیز به شمار میرود. به طوریکه اغلب توریستهای غربی به علت تجربه نشاط زندگی عمومی واقعی شهرها تمایل به دیدن مکانهای دستفروشی صنایع دستی و یا حتی خوردن غذاهای پخته شده توسط دستفروشها دارند. البته برای جلوگیری از هرج و مرج و بی نظمیهای ناشی از حضور دستفروش ها در این کشورها نیز قوانینی وجود دارد و تخطی از آنها برای دستفروش تخلف محسوب میشود.
در این کشورها بخش قابل توجهی از نیروی کار شهری را دستفروشان تشکیل میدهند، برای مثال در شهرهای هانوی و هوشی مین سیتی ویتنام، 11 درصد از نیروی کار، مشغول به دستفروشی هستند. در یوگیاکارتا اندونزی نیز دستفروشها به عنوان فروشنده دسته اول جنسهای اندونزیایی به توریستها شناخته میشوند. درصد دستفروشی نیز در شهر لیما واقع در پرو نیز گزارش شده است؛ در شهر کوسکو پرو نیز شغل دستفروشی به عنوان عاملی برای کاهش فقر و البته راهی برای تحولات توسعه گردشگری محسوب می شود.
در هند فروشندگان خیابانی 11 درصد و در آفریقای جنوبی 15 درصد از کل اشتغال شهری را به خود اختصاص دادهاند. شهر بمبئی نیز به تنهایی محل اشتغال 250 هزار دستفروش است.
جواهر دستفروشی دنیا
بر اساس پژوهشی که توسط " Yasmeen and Nirathron " در سال 2014 صورت گرفته، بانکوک به عنوان شهری نمونه در صنعت خرده فروشی توانسته لقب جواهر را از آن خود کند، چراکه به طور نظام مند و با حمایت دستورهای سیاسی و اقتصادی دولتِ در حال توسعه، موفق به کنترل نظم شبانه روزی صنعت دستفروشی شده است، به طوریکه جزء مهم اقتصاد این شهر به شمار میرود و وجودش لازمه اجتماع محسوب میشود.
دستفروشی قانونی به سبک انگلیسی
اما بانکوک تنها شهری نیست که دستفروشی را قانونی شمرده و تسهیلات و پشتیبانیهای سیاسی و اقتصادی را برای این حرفه مهیا کرده است، بلکه حتی کشوری نظیر انگلستان نیز برای افراد شاغل در این حرفه نیز تدابیری اندیشیده است. در شهری نظیر دورهام انگلستان برنامههای کاربردی برای اجازه و عدم اجازه به فعالیت افراد دستفروش تهیه شده است تا هم رضایت عمومی فراهم شود و هم افراد بی بضاعت که ناچار به دستفروشی هستند و البته در رشد اقتصاد محلی نیز نقش مشهودی دارند، به بقای خود ادامه دهند.
میزان جرم و جنایت در لوس آنجلس
در آمریکا نیز فروشندگان خیابانی لوس آنجلس یک بافت جدایی ناپذیر از بافت زندگی شهرستانی تلقی میشوند. بررسیها نشان میدهد دستفروشهایی که در کنار فروشگاهها و رستورانها مشغول به کار هستند باعث رونق کسب و کار این واحدهای صنفی شده اند. علاوه بر این میزان جرم و جنایت بر خلاف آنچه تصور میشود در مکان هایی که دستفروشها هستند کمتر است و اغلب این خود دستفروشها هستند که قربانی دزدی می شوند. به همین منظور تدابیر امنیتی درخور نیز در این مکانها تعبیه شده تا با آرامش بیشتری از مکانهای دستفروشی بهره برد.
دستفروشی فرانسوی، اطراف برج ایفل
در شهر پاریس نیز دستفروشها اغلب سوغاتیهای مرتبط با فرانسه نظیر جا کلیدیهایی با طرح برج ایفل و صنایع دستی ظریف را در اطراف برج ایفل به فروش میرسانند؛ اما قانون فرانسه اجازه دستفروشی را به مهاجران غیر قانونی نمیدهد و همانند انگلیس نیز آنها باید جواز دستفروشی داشته باشند و تنها در صورت غیر قانونی بودن مهاجرت دستفروشان و یا بر هم زدن نظم اجتماعی دستگیر میشوند و نه به جرم دستفروش بودن.
دستفروشی ایرانی از نگاه مردم و شهرداری
اما در ایران کلا دستفروشی دو دید متفاوت را به خود اختصاص داده؛ دید مردمی و دید شهرداری. از دید مردم، دستفروشی نیاز روزانه آنها را در کوتاهترین زمان ممکن برآورده میکند؛ چراکه مثلا گاهی باید مسافتهای طولانی آن هم در ترافیکهای امروزی طی کرد تا مثلا یک شارژر موبایل و یا یک روسری نخی خرید اما تنها با عبور از یک خیابان یا در مترو و اتوبوس بسیاری از خریدهای لازم خود را بدون صرف وقت اضافی و با کمترین هزینه انجام میدهید.
اما از دید شهرداری، دستفروش یک سد معبر است که باید به هر روش ممکن زدوده شود که این زدوده شدنها از شکستن اموال دستفروش، تحقیر، زندان و ... ختم شده است.
اما وجود دستفروشی یک امر کاملا غیر قابل اجتناب است که نه تنها نباید آن را محو کرد بلکه میتوان حمایت نیز کرد. هرچند دستفروشی به واقع میتواند ریخت شهری را زشت کند اما میتوان تنها با ارائه چند راهکار زیباسازی از وجود آنها در زیبایی شهر و همچنین جذب توریست دستفروشی و فستیوالهای مربوطه که در کشورهایی نظیر اسپانیا، کانادا و هند رایج است بهره برد.
همچنین با ارایه جواز به دستفروشها و قانونی شمردن آنها نیز میتوان هم کنترل بیشتری روی آنها داشت و هم با مدیریت کارآمد از وجود آنها بهرههای اقتصای برد. علاوه بر این با ارایه مجوز هم میتوان از رقابت طلبی مغازه داران و یا اعتراض های پیش آمده کاست.
البته باید در نظر داشت که دستفروشها به خودی خود دارای مشکلات بسیاری هستند که از آن جمله بار کشیدن اقلام و وسایل از محلی به محل دیگر، ترس از ندزدیدن اموال توسط سارقان، نبودن مکان مناسب در روزهای آفتابی و گرم یا بارانی و سرد و .... است.
علاوه بر این، دستفروشها قطع به یقین از قشرهای کم در آمد جامعه هستند و به نوعی به جای دزدی و گدایی، با شرافت کسب روزی می کنند، پس باید مسئولان نگاه واقع بینانهتری را به حضور این افراد در جامعه داشته باشند و و با الگو گرفتن از دیگر کشورها تدابیر محترمانهتری را برای نظم بخشی به این افراد بیندیشند.
نظر کاربران
توی تهران هم کم از بانکوک ندارن ..ماشالا کل پیاده رو ها رو پوشش دادن