مصباحیمقدم: باید هزینه ردصلاحیت کاهش یابد
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام میگوید در سیاستهای کلی انتخابات که از سوی رهبری ابلاغ شد، تلاش شده است که هزینههای اجتماعی انتخابات برای شورای نگهبان و وزارت کشور کاهش پیدا کند.
حبرآنلاین: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام میگوید در سیاستهای کلی انتخابات که از سوی رهبری ابلاغ شد، تلاش شده است که هزینههای اجتماعی انتخابات برای شورای نگهبان و وزارت کشور کاهش پیدا کند.
سیاست های کلی انتخابات در حالی روز گذشته از سوی رهبر انقلاب به قوای سه گانه و مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شد که هر یک از بندهای مندرج در آن به یک دغدغه انتخاباتی پاسخ داده است، دغدغه هایی که بعضا در چند انتخابات اخیر محل چالش و مناقشه هم شده اند، چه آن زمان که بحث پول های کثیف و رانتی در انتخابات مطرح شد و نمایندگانی که وامدار همان پول های کثیف می شدند چه وقتی دیگر که ابهام در برخی تعاریف قانونی چون حد و حدود نظارت شورای نگهبان یا تعریف معیارهای رجل سیاسی و مذهبی این شورا را محل هجمه منتقدان قرار می داد.
غلامرضا مصباحی مقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده ادوار مجلس روز گذشته در کافه خبر خبرگزاری خبرآنلاین حضور یافت. حضوری که به فاصله کوتاه بعد از ابلاغیه رهبری صورت گرفت تا فضا این گفتگو را تحت الشعاع این موضوع قرار دهد.
او در بخشی از این گفتگو به تلاش های مجمع تشخیص برای رفع دغدغه های انتخاباتی اشاره کرد و تاکید داشت چنانچه لایحه دولت درباره نظام جامع انتخابات منطبق بر این سیاست ها تدوین شود می توان امیدوار به رفع بسیاری از این دغدغه های انتخاباتی بود.
او که معتقد است باید هزینه های اجتماعی انتخابات برای وزارت کشور و شورای نگهبان کاهش پیدا کند این را هم گفت که اگر دولت احمدی نژاد به لایحه ای که توسط پورمحمدی وزیر کشور وقت دولت نهم تهیه شده بود توجه می کرد شاهد برخی چالش ها در فضای انتخاباتی کشور نبودیم.
مجموعه بندهای ابلاغ شده توسط رهبری در حوزه انتخابات، طی چند هفته در مجمع تشخیص مورد بحث قرار گرفت و با توجه به آشنایی اعضای مجمع نسبت به مسائل انتخاباتی و سوابقی که هر یک از آنها در انتخاباتهای گذشته داشتند مسائل با پختگی لازم مورد بحث قرار گرفت. هریک از این بندها حسابی چکش کاری شدند و به این شکل که توسط رهبری ابلاغ شد درآمدند.
در واقع این بندها یک انتخابات سالم، اخلاقی و رقابتی را پیگیری میکنند و تلاش ها این است که از روی کار آمدن مجلس و رییس جمهور ناکارآمد پیگشیری کند.در واقع از اینکه کسانی نماینده مجلس شورای اسلامی، خبرگان یا حتی شوراهای شهر شوند که شایستگی لازم را ندارند جلوگیری می کند. تاکید بلیغی بر شایستگی ها و میدان دادن به احزاب و سوق دادن انتخابات به سمت انتخابات حزبی شده است.
نکته مهم دیگر این است که در این ابلاغیه تاکید شده است که انتخابات به گونه ای باشد که هزینه های اجتماعی انتخابات و ردصلاحیت شورای نگهبان کاهش پیدا کند. در واقع پیش از اینکه شورای نگهبان بخواهد کاندیداها را احراز صلاحیت کند یک صافی جلوتر توسط خود احزاب و گروه ها برای معرفی افراد شایسته در نظر گرفته شود. این موضوع کمک می کند که همه طیف های سیاسی کشور احساس کنند آزادی انتخابات تامین شده است.
بله همین که شرط دو سوم آرا را برای اصلاح قانون انتخابات مدنظر قرار دادند طبعا یک نوع بازدارندگی دارد و نوعی ماندگاری را برای قوانین انتخاباتی بوجود می آورد.
نه. قبلا با ۵۰ درصد به علاوه یک هر قانونی اصلاح می شد. حتی در مجمع پیشنهاد شد که تا ده سال حق تغییر قانون را نداشته باشند اما مناقشه شد که ممکن است تغییرات، تغییرات بهتر کننده انتخابات باشد و تغییر نکردن مشکل دارد برای همین رای دو سوم در نظر گرفته شد به این معنی که عقل جمعی بیشتری به موضوع بپردازد.
این موضوع با حساسیت زیادی در مجمع بررسی شد. البته روش کار در مجمع این است که پیش نویس از ناحیه دفتر رهبری به مجمع داده می شود. در تهیه پیش نویس آنها از افراد باکفایتی استفاده می کنند که پیش نویس تهیه می شود.
پیش نویس که به مجمع می آید در کمیسیون ها بررسی می شود، در کمیسیون ها مسانل خیلی چکش کاری می شود و رفت و برگشت بین مجمع و کمیسیون صورت می گیرد که همه اینها زمان بر است. همه همت در مجمع تشخیص این بود که سیاست هایی تصویب کنیم که وقتی حضرت آقا ابلاغ می کنند پاسخگوی نیاز انتخاباتی کشور باشد و دغدغه هایی که شخص رهبری، سیاستمداران و دیگر شخصیت های برجسته نظام دارند برطرف شود.
طبعا همینطور است. تجربه قانون انتخابات به چهار دهه رسیده است. این تجربه و روندی که طی شده کمک زیادی می کند که قانون انتخابات از پختگی لازم برخوردار شود. خصوصا اگر چارچوب این سیاست ها را مدنظر قرار دهند و در این چارچوب سیاست های ابلاغی لایحه خوبی نوشته شود و به تصویب برسد. آقای پورمحمدی که وزیر کشور دولت نهم بودند پیش نویس قانون انتخابات را تهیه کرده بود که خیلی هم روی آن کار شده بود ولی متاسفانه به مجلس ارجاع نشد. ظاهرا از آن کار هم بهره گرفته شده است. لذا انتظار است که کار بهتری را دولت به مجلس بدهد.
مطمئنا همینطور است. اگر ما یک قانون مادر برای انتخابات داشتیم که همه قانون های انتخاباتی را پوشش می داد، هماهنگی ایجاد می کرد و کمتر به شکل چسب و بست بود مسلما می توانست چالش هایی که پدید آمد را ایجاد نکند.
نمی شود کفت عمدی داشتند شاید دلیلش این باشد که به بعضی از کارهای اساسی نمی رسند کارهای روزمره آنقدر گرفتارشان می کند که کارهای اساسی تر مورد غفلت قرار می دهند.
یکی از علل هجمهها به شورای نگهبان این است که افراد توجه نمی کنند چه کار سنگینی به دوش شورای نگهبان است. در همین انتخابات مجلس، ۱۲ هزار نفر برای ۲۹۰ کرسی مجلس ثبت نام کردند.
بررسی احزار صلاحیت این تعداد افراد در یک مدت زمان کوتاه مسلما از کفایت لازم برخوردار نیست، اصلا کجای دنیا این تعداد کاندیدا برای انتخابات مجلس به میدان می آیند. برای ۸۶ کرسی مجلس خبرگان ۸۰۰ نفر ثبت نام کردند یعنی حدود ۱۰ برابر ظرفیت. معقول نیست این تعداد افراد به میدان بیایند.
همینطور است. این تعریف که به صورت قانونی شود کمک می کند که کسانی به میدان بیایند که اگر مدعی رجل سیاسی بودن هستند انطباق قانونی با شرایط را هم داشته باشند، در این حالت افراد کمی می توانند وارد میدان شوند.
دنیا به تجربه رسیده که باید به شفافیت در منابع مالی در انتخابات توجه کرد. صندوق هایی مشخص می شود که افراد وجوه خودشان را در آن بریزند. کسی که پرداخت می کند و اینکه به چه کسی پرداخت می کند مشخص است، هدفش هم مشخص است. ما می توانیم از تجربه های آنها استفاده کنیم و شفافیت را پدید بیاوریم. تا این شفافیت نباشد شبهات همچنان وجود دارد. از سویی منابع مالی ناپاک و آلوده از قاچاق و غیر قاچاق وجود داشته و واقعیت دارند البته وظیفه جلو گیری از پولشویی با بانک ها، بیمه و ...است ولی بالاخره اگر این وجوه از آن طریق ورود نکند ممکن است از طریق انتخابات ورود کنند. باید راهکاری قانونی داشته باشیم که شفافیت در منابع مالی تامین شود. در این حالت مشخص شده که چه کسی داده، به چه کسی داده و برای چه داده است. باید برای این منابع و تبلیغات حد و حدود قرار داد.
خاطرم هست در یکی از این انتخابات فردی که معروف هم بودند به اندازه مجموعه بزرگی از احزاب برای شخص خودش در انتخابات تهران هزینه کرده بود...
بنا ندارم موضع مشخص کنم چون مصداقش را روشن می کند ولی مهم این است که مردم ما چشم شان به این تبلیغات گسترده افتاد و از قضا کمترین رای را به او دادند. آنجا به رشد سیاسی مردم پی بردم که مردم چقدر فهیم هستند و رشد سیاسی دارند. واکنش مردم به تبلیغات پرحجم و پرهزینه این بود که این اقا به درد مجلس نمیخورد پس چرا به او رای بدهیم. به جز این نگاه مردم باید از طرق قانونی هم تلاش کنیم این هزینه ها نشود اصلا چرا باید این هزینه های سنگین هدر برود حتی اگر شخصی باشد. بهتر است که از پیداش این مسائل جلوگیری شود و با هزینه معقول انتخابات را پشت سر بگذاریم. فرد باید خود را به مردم معرفی کند نه اینکه با هزینه اینکار صورت گیرد. باید توانایی و صلاحیت خود را معرفی کند.
شما که خودتان تجربه نمایندگی داشته اید، در اطرافتان کسانی بودند که مثلا با همین هزینه ها وارد مجلس شوند و حس کنید واقعا دست و پای نماینده بخاطر آن هزینه ها در دوره نمایندگی اش بسته می شود و ...
مسلما موثر است کسانی که نماینده را تامین مالی می کنند به اقدامات نماینده طمع دارند. ممکن است یک نماینده از چنین راه هایی رای هم به دست آورد ولی در قانون گذاری خیلی موفق نباشد چون یک نفر چنین توفیقی ندارد قانونگذاری حاصل رای اکثریت است و فارغ از این تاثیرگذاری ها است ولی می تواند در برخی مسائل موثر واقع شود مثلا شرایطی را برای حامی خود دست و پا کند که مثلا فلان پروژه مورد حمایت قرار گیرد کم و بیش این فشارها وجود دارد.
ارسال نظر