بورس بازان در یک قدمی قله؟
روز گذشته شاخص سهام با رشد ۲۳۱ واحدی خود را به سطح ۷۸ هزار واحدی نزدیک کرد. روند ماههای اخیر بورس تهران نشان میدهد عبور پایدار از این سطح با مقاومتهایی مواجه بوده است.
چالشی به نام خودرو
از ابتدای مهرماه نمادهای خودرویی در کانون توجه بازار قرار گرفتند. بار دیگر اخبار منتشر شده از نهایی شدن قرارداد خودروییها با طرفهای خارجی سوخت هیجانی را برای رشد قیمت سهام این شرکتها بود. این نخستین بار نبود که خودروییها روی موجهای اخبار اینچنینی مسیر صعودی را در پیش گرفتند. اخبار توافقهای اولیه شرکتهای خودروسازی داخلی از عوامل شروع یک حرکت پرشتاب صعودی در گروه خودرویی بود. رشدهای عجیب سهام خودرویی باعث شد که اخبار مثبت این گروه در قیمت سهام پیشخور شود. پس از یک دوره اصلاح نزدیک به ۶ ماه (از ابتدای سال) در قیمت سهام این نماد، از ابتدای مهر بار دیگر انبوهی از نقدینگی به این گروه وارد شد و سهام این گروه را در مسیر صعودی قرار داد.
در هفتههای گذشته بازار به اخبار قدیمی واکنش مثبت نشان داد. این در حالی است که همچنان تا عملیاتی شدن و مشاهده اثر تولیدات جدید شرکتهای خودروساز راه زیادی باقی است و بهبود احتمالی سودآوری در دورههای آتی میتواند توجیهی بر رشدهای یک سال گذشته سهام خودرویی باشد. در شرایط کنونی تحلیلهای بنیادی در سطحیترین حالت آن، با موجهای هیجانی رنگ باختهاند. رشدهای پرشتاب و کسب سودهای یکشبه اهالی بازار را به رفتار معاملاتی هیجانی عادت داده است. این روند در ماههای گذشته نیز مشاهده شد. از ابتدای سال با قرار گرفتن بازار در فضای اصلاحی در دورههای کوتاهمدت نشانههای مثبتی از افزایش سطح تحلیل در بازار مشاهده شد، اما این موضوع در مقابل جذابیت رفتارهای هیجانی، دوام نیاورد و بازار مسیر خالی از تحلیل را ترجیح داد. در این میان با مشاهده رکود در صنایع بزرگتر که نوسانات قیمتی آنها اثر چشمگیری بر تغییرات شاخص کل دارد، حرکت این گروه از معاملهگران به سمت شرکتهای با ارزش بازار کمتر را شاهد بودیم.
چراکه با ورود نقدینگی بسیار کمتری امکان شروع یک موج صعودی در نمادهای کوچک وجود دارد. به این ترتیب نقدینگی میان سهام شرکتهای کوچکتر تقسیم شدند و بعضا رشدهای عجیبی را در نمادهای کوچک بازار شاهد بودیم. در این میان بهانههای مختلفی برای ایجاد یک موج هیجانی دستاویز فعالان بازار میشود، در حالیکه جویا شدن دلیل این اتفاقات از مدیران شرکتها نیز هیچ دلیلی بنیادی و حتی غیر بنیادی را نتیجه نمیدهد و بازیگران اصلی سهم نیز بعضا از نحوه خرید سهام تعجب میکنند. نمونه عینی این موارد را میتوان در معاملات ماه پایانی تابستان مشاهده کرد.در شهریورماه سایه رکود بر صنایع بورسی سنگینتر از قبل شد؛ مشابه چنین رکودی را در پاییز سال گذشته و پیش از شروع روند پرشتاب شاهد بودیم. پایان تابستان اما مطابق با انتظارات نقطه عطفی برای روند قیمتی سهام بود. در این میان آنگونه که انتظار میرفت بازار که در یافتن سهام بنیادی ناکام مانده بود، بار دیگر به سمت بستر مناسب هیجان
گرایش پیدا کرد.
فشار فروش در برابر خودروییها
در این میان گروه خودرویی با سابقهای که در 9 ماه گذشته از خود به ثبت رسانده، مستعدترین فضا برای شروع یک موج هیجانی بود با این تفاوت که ظرفیت شارژ نقدینگی به این گروه که حدود 6 درصد ارزش کل بازار را در اختیار دارد نسبت به گروههای کوچکتر که در دوره اصلاحی سهام نقدینگی را به خود جلب کرده بودند (مجموع این گروه کمتر از یک درصد کل ارزش بازار بورس را تشکیل میدهند) بستر مناسبتر برای سرمایههای بزرگتر و حتی حضور حقوقیها را فراهم میآورد. با این حال سهام متورم شده خودروییها توانایی چندانی برای کسب بازدهیهای مطابق میل فعالان تشنه بازار نداشتند. به نظر میرسد رشد قیمت نفت بهانه خوبی برای خرید سهام شرکتهای پالایشی است.
به نظر میرسد بخشی از نقدینگی که در هفتههای گذشته از سهام خودرویی خارج شده در کمین فرصت مناسبی برای نوسانگیری از سهام است. فشار فروش در گروه خودرویی با شناسایی سود باعث شده که سرمایه حقیقیها مسیر خروج را در پیش بگیرند و در این میان حقوقیها در نقش حامی این نمادها مانع از افت قیمت سهام شوند. این موضوع به خصوص در نماد «خساپا» و زیرمجموعههای گروه سایپا محسوس است. با این حال روز گذشته «خساپا» جزو محدود نمادهایی بود که در گروه خودرو مثبت ماند و سهام شرکت ایران خودرو با قیمت پایانی و آخرین قیمت منفی معاملات را به پایان رساند. سهام پالایشی با فضای مبهمی که بر صورتهای مالی این گروه حاکم است در شرایط کنونی به کانون توجه بازار برگشتهاند. بر این اساس میتوان این گروه را بهعنوان دومین گروه بزرگ بازار که مستعد هیجان است، معرفی کرد.
ریشه هیجان پالایشیها
بستر هیجانات پالایشی را میتوان ناشی از تحلیلناپذیری این گروه دانست. نرخگذاری محصولات و مواد اولیه این شرکتها از سوی شرکت ملی نفت انجام میشود. نکته مهم در این میان نحوه نرخگذاری و همچنین زمان اعلام نرخها است. بر اساس آخرین ابلاغیه وزیر نفت در اینخصوص نرخگذاری این محصولات فرمولبندی شده و در قسمتی از ابلاغیه زمان اعلام نهایی نرخ هر ماه، 25 روز پس از پایان ماه است. در بخش دیگری از این ابلاغیه نیز به نهایی شدن قیمتها 45 روز پس از هر ماه اشاره شده است. نحوه نرخگذاری محصولات و مواد اولیه بر اساس کیفیت آنها انجام میشود. نحوه نرخگذاری اعتراضات زیادی را از سوی شرکتهای پالایشی به دنبال داشته است.
در بازار چه گذشت؟
شاخص کل بورس تهران روز گذشته با رشد ۲۳۱ واحدی (معادل ۳/ ۰ درصد) مواجه شد. شاخص کل هموزن اما (با وزن یکسان نمادها در محاسبه این نماگر) افت حدود ۱/ ۰ درصدی را تجربه کرد. رشد قیمت سهام برخی از نمادهای بزرگ بازار به رشد شاخص کل کمک کرد، در حالیکه برآیند هموزن قیمت سهام منفی بود. در میان نمادهای اثرگذار بر شاخص کل پالایشیها پیشتاز بودند بهطوریکه رشد قیمت سه نماد بورسی زیرمجموعه این صنعت در مجموع بیش از ۱۳۳ واحد به رشد شاخص کمک کرد. سهام پالایشگاهی فعال در فرابورس نیز در حالت مشابه به رشد آیفکس کمک کردند. در حالیکه کارشناسان و مدیران پالایشی به این موضوع اشاره کردهاند که نمیتوان رابطه مستقیمی میان رشد قیمت نفت و بهبود سودآوری شرکتهای پالایشی پیدا کرد، بار دیگر به نظر میرسد رشد قیمت نفت دلیل اصلی حرکت اهالی بازار به سمت سهام پالایشی بوده است.
نظر کاربران
این مقاله بیش از آنکه فنی باشد ادبی است