۳۹۸۷۳۷
۱ نظر
۵۰۰۹
۱ نظر
۵۰۰۹
پ

بنگر که مردمان با روزگار چه بد کرده‌اند!

جواد رنجبر در روزنامه شرق نوشت: کارنامه بندار بیدخش، نوشته بهرام بیضایی است که آرش اشاداد آن را کارگردانی کرده است. همه می‌دانیم که استاد بهرام بیضایی و آثارشان چه جایگاه مهمی در هنر ایران‌زمین داشته و دارد.

جواد رنجبر در روزنامه شرق نوشت: کارنامه بندار بیدخش، نوشته بهرام بیضایی است که آرش اشاداد آن را کارگردانی کرده است. همه می‌دانیم که استاد بهرام بیضایی و آثارشان چه جایگاه مهمی در هنر ایران‌زمین داشته و دارد.

زبان فارسی درست و غنی، خردورزی برآمده از فرهنگ ایرانی و معرفی و کاربرد درست شکل‌های نمایشی ایرانی سه ویژگی مهم کارهای ایشان است که هر سه در نمایش‌نامه کارنامه بندار بیدخش بروز می‌یابد.

زبان نمایش‌نامه در حد شاهکارهاست. از زبان بنداربیدخش می‌خوانیم: تو! ‌ای که این نبشته می‌خوانی به هوش؛ که روزگار با هیچ مرد بد نکرد؛ و بنگر که مردمان با روزگار چه بد کرده‌اند. من مردی بودم - نامم گُم از جهان - که پدر مرا کارِ دانش فرمود؛ و گفت این سودِ مردم است... . موضوع نمایش به رویارویی خرد و قدرت یا دانش و قدرت می‌پردازد. خرد بنیان اندیشه و فرهنگ ایرانی است. شاهنامه استاد فردوسی که تاریخ و اسطوره‌های ایرانی را روایت می‌کند، سراسر خردنامه است.

کارنامه بنداربیدخش زبان و موضوع محوری خود را در شکل نمایشی برخوانی، به بهترین شکل ارائه می‌کند.

این سه ویژگی نمایش‌نامه کارنامه بنداربیدخش را در سطحی قرار می‌دهد که سراغ آن رفتن جسارتی تحسین‌برانگیز می‌خواهد. این تحسین نثار کارگردان و بازیگران و سایر عوامل این نمایش باد. و‌ای! کاش جسارت هنری این گروه نمایشی آغازگر فعالیت دیگر گروه‌ها برای به‌صحنه‌آوردن نمایش‌نامه‌های استاد بهرام بیضایی باشد، که هر کدامشان در نثر فارسی و گفت‌وگو در خردورزی ایرانی و کاربرد شکل‌های نمایشی ایرانی سهمی بی‌بدیل دارد.

نمایش درباره رویارویی بنداربیدخش دانشمند و جم قدرتمند است، در زمانی که بنداربیدخش جام جهان‌بین را ساخته و مثل همه دانشمندان دیگر به جای در صدر نشستن و قدردیدن، در بند نشسته است. سراسر نمایش، گفتارهای این دو است، بی‌آنکه با هم مراوده‌ای داشته باشند. که اگر قدرت و دانش با هم به گفت‌وگو می‌نشستند، بسیاری از سدهای سخت فی‌مابین شکسته می‌شد. نمایش مسئله ازلی و ابدی دانش و قدرت در جوامع استبدادی را مطرح می‌کند و چون سایر آثار بیضایی بسیار عمیق و انسانی است. از این‌رو، چون دیگر آثار نمایشی سنگین و بزرگ جهان به‌صحنه‌آوردنش کار سخت و طاقت‌فرسایی است و نیاز به دقت نظر و مطالعه فراوان دارد. سؤال این است که آیا نمایش روی صحنه هم چنین عمیق و انسانی و امانتدار آن سه ویژگی مهم هست یا نه؟

به نظر می‌رسد اجرای گروه آرش اشاداد از نمایش‌نامه بیضایی ایرادات اساسی دارد. نخستین ایراد نمایش نقالی یک زن در نقش بنداربیدخش است. بنداربیدخش در نمایش‌نامه و براساس آنچه از تاریخ و اسطوره‌های ایرانی به‌طور کلی می‌دانیم، مرد است. هر چند نقالی با بازیگری جدید متفاوت است و آن کس که نقل می‌کند، مدعی نیست که دقیقا آن کسی است که بازی‌اش می‌کند، اما زن نقال در نقش بنداربیدخش به فضای نمایش‌نامه نمی‌خورد.

ذکر این نکته البته لازم است که نغمه طوسی خوب در نقش ظاهر می‌شود، اما بنداربیدخش نمی‌تواند براساس آنچه استاد بیضایی نوشته است، زن باشد. زنان نقال امروزه شاهنامه را به خوبی و با روش‌هایی نو و برداشت‌هایی نو از این شاهکار بزرگ بشری می‌خوانند و گامی زنانه در معرفی و ترویج شاهنامه برداشته‌اند. به عبارت دیگر، بر نقالی زنان ایرادی وارد نیست بلکه زن‌بودن بنداربیدخش و نقالی زن از نقش او اشکال دارد.

ایراد دیگر نمایش تفکیک نقالی‌هاست. در نمایش‌نامه، دو نقال وجود دارد و در نمایش پنج نقال. هیچ ضرورتی برای افزودن نقال‌ها وجود ندارد. نمایش‌نامه بیضایی کامل و بی‌نقص است و دست‌بردن در آن درست نیست. هر چند اجراهای متفاوت از نمایش‌نامه‌های بزرگ جهانی مرسوم است و تئاتر که هنری اصیل و بالنده است تأثیر خود را در اجراهای متفاوت می‌گذارد، بهتر نیست سال‌ها نوشته‌ای چون کارنامه بنداربیدخش را به شکل نوشته‌شده‌اش اجرا کنیم و سپس دست به نوآوری بزنیم؟

اساسا تقابل قدرت و دانش که موضوع اصلی نمایش‌نامه است، در دو نفر بودن نقال‌ها بیشتر برجسته می‌شود و دو قطبی علم و قدرت را بهتر نشان می‌دهد. پنج‌نفره‌کردن نقال‌ها نمایش را آشفته کرده است. گاه وجود نقال‌های بیشتر به‌عنوان مثال در نقش دبیرک به طور اساسی با نمایش‌نامه تناقض دارد. نقش دبیرک در نمایش‌نامه میان تک‌گویی‌های جم و بنداربیدخش ایفا می‌شود و جان‌دادن به او و بر صحنه آوردنش با ماهیت نمایش همخوانی ندارد. سایر عناصر نمایش هم چندان کمکی به آن نمی‌کنند.

موسیقی تقریبا زائد است و ‌ای‌کاش وجود نداشت. کلام بیضایی به اندازه کافی موزون است و موسیقی کلام آن را می‌توان با بیان درست به مخاطب چشاند. موسیقی در نمایش، به‌ویژه روی واژه‌هایی که بیضایی نوشته است، گاه نه‌تنها کمکی نمی‌کند که جریان طبیعی نمایش را مختل می‌کند. بازی‌ها- نقالی‌ها خوب از کار درنیامده بود و غیر از دو بازیگر جم و بندار بقیه در حد یک نقالی از دنیای اسطوره ظاهر نشده‌اند. لباس‌های بازیگران هم ابعاد اسطوره‌ای نمایش را بر نمی‌تابانند و در کلیت نمایش گنگ می‌مانند.

کارنامه بنداربیدخش نمایش‌نامه‌ای انتزاعی و بی‌زمان و مکان نیست که لباس‌های برخوانان آن چنین باشد. در طراحی لباس و در صورت اصرار به وجود موسیقی، می‌شد از نمادهای اسطوره‌ای ایران بهره برد. اما بازیگران نمایش، به‌ویژه خود آرش اشاداد، تسلطی ستودنی بر متن دارند. تقریبا همه متن سنگین بیضایی را به درستی تلفظ و روایت کردند و این نقطه قوت نمایش و بازیگران آن بود. نثر بیضایی که بسیار بالاتر از نثر سست امروزی است، در کلام بازیگران به خوبی ادا می‌شد. در پایان، با همه آنچه گفته شد، دیدن نمایشی از آثار بیضایی بر صحنه، آن هم به دست جوانانی علاقه‌مند و مستعد، امیدوار‌کننده است و امید که بپاید.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • سعید

    منظور از خرد و خرد ورزی چیست؟
    خرد چیست و چه چهار چوبی دارد؟
    خردمند کیست؟
    اغلب مردم حتی نمیدانند خرد چیست و سوالی هم نمیپرسند
    تعاریف مختلف و بعضا متضاد از خرد (عقل)میشود.

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج