آدمکشی برای ۲ النگو!
جوانی که زن پدربزرگش را ۶ سال قبل با ضربات مهلک چاقو به قتل رسانده بود روز گذشته، راز این جنایت هولناک را فاش کرد و گفت: فقط ۲ النگوی پهن مادربزرگ ناتنی ام را سرقت کردم!
روزنامه خراسان: جوانی که زن پدربزرگش را ۶ سال قبل با ضربات مهلک چاقو به قتل رسانده بود روز گذشته، راز این جنایت هولناک را فاش کرد و گفت: فقط ۲ النگوی پهن مادربزرگ ناتنی ام را سرقت کردم!
ماجرای این پرونده جنایی از بیست و دوم خرداد سال ۱۳۸۹ زمانی در دستور کار پلیس قرار گرفت که پیرمردی پس از خرید شیر به منزلش بازگشت و با جسد خون آلود همسرش مواجه شد. دقایقی بعد کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به همراه قاضی ویژه قتل عمد عازم محل جنایت واقع در شهرک صابر مشهد شدند و بدین ترتیب تحقیقات در این باره آغاز شد. جسد، مربوط به زنی ۵۸ ساله بود که از حدود ۸ سال قبل و در سومین ازدواج خود به عقد پیرمردی به نام افضل درآمده بود. وضعیت منزل به هم ریخته و پیرزن با ضربات چاقو به قتل رسیده بود.
همسر مقتول به کارآگاهان گفت: حدود ساعت ۸ صبح بود که برای خرید شیر و نان از منزل خارج شدم و به فروشگاه محله رفتم اما ۲ ساعت بعد وقتی به منزلم بازگشتم با جسد غرق در خون همسرم روبه رو شدم. این گزارش حاکی است: کارآگاهان در ادامه تحقیقات و با توجه به شواهدی که از صحنه جنایت به دست آمد ابتدا به یکی از پسران پیرمرد مظنون شدند و با دستور قضایی او را بازداشت کردند.
اما چند ماه بعد، ارتکاب جنایت توسط وی به اثبات نرسید و مظنون این حادثه با سپردن وثیقه به دادسرا آزاد شد. در حالی که روند تحقیقات در این باره ادامه داشت حدود ۳ ماه قبل «فیلم صحنه جنایت» با دستور قاضی احمدی نژاد توسط کارآگاهان مورد بازبینی دوباره قرار گرفت اما این بار جمله یکی از همسایگان توجه مقام قضایی و کارآگاهان را به خود جلب کرد. آن زن هنگام وقوع حادثه گفته بود که نوه پیرمرد را صبح روز حادثه در حالی که سوار بر پراید بود در این محل مشاهده کرده است!!
بدین ترتیب ظن کارآگاهان برانگیخته شد و همسر نوه پیرمرد در پلیس آگاهی مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: همسرم هم اکنون به دلیل ارتکاب سرقت از یک مرکز نظامی در زندان به سر می برد اما روز حادثه او حدود ساعت ۷ صبح از منزل خارج شد و ساعت ۹ بازگشت و در حالی که نگران بود گفت: سر معصومه (مادربزرگ) به سنگ اپن آشپزخانه خورده و حالش خوب نیست! این تنها جمله ای بود که کارآگاهان در پی شنیدن آن بودند بنابراین با هماهنگی های قضایی، این جوان ۳۵ ساله که امیر نام دارد از زندان به پلیس آگاهی احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت.
او ابتدا سعی کرد حقیقت موضوع را پنهان کند اما استعلام رفت و آمد او به محل کارش در روز حادثه نشان داد که وی در ساعت وقوع قتل در محل کارش حضور نداشته است. مرد با دیدن این شواهد لب به اعتراف گشود و گفت: آن زمان در شرایط اقتصادی بدی قرار داشتم اما می دانستم که زن پدربزرگم طلاهای زیادی دارد به همین خاطر به منزل آن ها رفتم و دیدم پدربزرگم در حال رفتن به فروشگاه است.
می دانستم رفت و آمد او حدود ۲ سال طول می کشد بنابراین به خانه آنها رفتم و هنگامی که مادربزرگم برای آوردن چای به داخل آشپزخانه رفت از پشت سر او را با چاقو زدم و ۲ النگوی طلای او را سرقت کردم که طلاها را نیز در منطقه سمزقند به مبلغ ۵۰۰ هزار تومان به یک طلافروشی فروختم.
این گزارش حاکی است: رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی با تاکید بر این که هیچ پرونده جنایی در پلیس آگاهی راکد نمی ماند به خراسان گفت: گروه زبده ای از کارآگاهان اداره جنایی در حال مطالعه پرونده های جنایی مربوط به گذشته هستند و این گونه پرونده ها با ظرافت و دقت خاصی مورد بررسی قرار می گیرد.
سرهنگ کارآگاه «حمید رزمخواه» افزود: از ابتدای سال جاری چندین پرونده مربوط به سال های گذشته کشف شده است و این روند همچنان با هدایت سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی آگاهی) ادامه دارد. این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد: برخی از پرونده های جنایی دارای پیچیدگی های خاصی است که تحقیق درباره آن ها باید به صورت نامحسوس انجام شود و به همین دلیل کشف بعضی از پرونده های جنایی به طول می انجامد اما هیچ پرونده ای در پلیس آگاهی بسته نمی شود و تحقیقات تا زمان کشف جرم ادامه می یابد.
نظر کاربران
خدایا خودت به داد برس بعضی از این آدمای پست به هیچکس رحم نمی کنن پیرمرد پیرزن یا بچه براشون فرقی نداره آخه فقط بخاطر 500 هزار تومن باید آدم بکشی روانی !اون وقت میگن اعدام نکنید عذاب وجدان بگیره آخه اگه وجدان داشتن که همچین کاری نمیکردن فکر کنم اصلا فراموش کرده بوده که قاتله و راحت داشته به دزدیاش ادامه میداده نکبت
فقر پایه واساس تمام جنایت ها البته500هزارتومن چندسال پیش مبلغ کمی نبوده....اگه وضعیت مالی مردم رو به راه بشه حداقل نصف جنایت ها اتفاق نمی افته
نوه تو چیکار پیره مرد داری بزار عشق حالش کنه تو بخاطر ارث که به بابات برسه رفتی قتل کردی
سلام، آناهید عزیز ممکن است که فقر یکی از دلایل این جنایتها باشد اما کل آن نیست!! شاید در خبرها خونده ای که در یکی از روزنامه ها نوشته وقتی که اورا کشتم!! بعد دیدم النگو در نمیاد!! دستان وی را از مچ بریدم!!! این مثلاً زندگی و بچه داشته و مقتول هم مادر بزرگ او بوده!!! ببین چه قساوت و بیرحمی میخواد!! همه کس این کار را نمی توانند انجام دهند!!! موی آدم سیخ میشه، باریکلا به مادر این پسر جانی که قصاص اونو درخواست کرده!! بخدا من از کشته شدن دیگران نه اینکه خوشم نمیاد بلکه باز راضی نیستم، اما قلب بی رحم این پسر مادربزرگ کش را ببین!!
خاکبرسر دله سگت کنم ک بخاطر یک مشت دلار ناچیز زن بابای باباتو کشتی
پس بگو چرا هر چی میگم شوهرم برام النگو نمیخره!!!
پاسخ ها
آره احتمالا خیلی دوست داره ولی بگو الان بخره بعدا که نوه دار شدی بفروشش
... بیشرف که بخاطر دوتا النگو یه زن پا به سن و کشتی و روز قیامت مطمئن باش جهنم جایگاهته
راس میگه فریبا
فقط اعدامش کنید