آیا صوتی شدن رساله های فلسفی مفید است؟
الزامات دنیای جدید و اهمیت سرعت در آن، همه ابعاد زندگی را تحت تاثیر قرار داده است. شاید بنابر این الزامات بتوان زمانی را تصور کرد که ورق زدن کاغذهای یک کتاب، حسی نوستالژیک برای ما داشته باشد.
امروزه دست هر کسی یک گوشی با تکنولوژیهای جدید یا تبلت هست و در خانه هر کسی یک کامپیوتر شخصی و لپتاپ. این تکنولوژیهای قابل حمل همه جا با ما هستند. از این رو امکان بهرهبرداری از کتابهای صوتی را چند برابر کردهاند. بنابراین صنعت نشر برای جبران عقبافتادگیهای خود مجبور است با این تغییرات همگام شود. این نظری است که افسانه نجاتی، مترجم، که به تازگی کتابی را با صدای خود به صوت تبدیل کرده است، دارد. او معتقد است: «هر چقدر ساختارها و ابزارهای مدرن، بیشتر در دسترس قرار گیرند گویی مضیقههای وقت بیشتر و بیشتر میشود.
ورود کتابهای فلسفی صوتی
یکی از اتفاقاتی که در سیر رشد و تکمیل تبدیل آثار و کتابهای مختلف به صوت در حال رخ دادن است، وارد شدن کتابهای حوزه علوم انسانی به این جرگه است. تعداد معدودی از کتابهای حوزه علوم انسانی به خصوص کتابهای فلسفی هم این اقبال و شانس را پیدا کردهاند تا متنشان برای مخاطبان قرائت شود. اما نکته مهم در خصوص کتابهای فلسفی این است که این آثار تا چه اندازه پتانسیل تبدیل شدن به صوت را دارند؟ آثار ادبی با درونمایه فلسفی، بیشترین امکان را برای تبدیل شدن دارند. در این راستا چندین اثر با این ویژگی تبدیل به صوت شدهاند مانند کتاب «سرگذشت فلسفه» از برایان مگی که توسط نشر «نی» به صوت تبدیل شده است. اما آیا آثار محض فلسفی که نیازمند مداقه و توجه خواننده در سطر سطر آن و حتی در جملات و کلماتش است، میتوانند با صوت مورد مطالعه قرار گیرند؟ یا آثار فیلسوفان سختنویسی مانند هایدگر، هگل، کانت و ... که جملهبندیهای سختی برای فهم به واسطه یک بار خواندن دارند، میتوانند توسط هر کسی به صورت صحیح و با لحنی عاری از اشتباه خوانده شوند؟
آموزش خواننده
افسانه نجاتی که خود مترجم آثار مهم فلسفی است و درباره خواندن این آثار تجربه دارد، معتقد است شرط تولید این آثار در قدم اول تولید صحیح و اصولی است. در این باره نیاز است این حوزه به شکلی اصولی و صحیح ساماندهی شود. او درباره امکان به وجود آمدن چنین روندی به حضور افراد دارای مهارت در این حوزه اشاره میکند و اینکه «صدای خوب یکی از لوازم کار است؛ ولی عمدهترین بخش این کار لحن صحیح است که جز از طریق فهم درست گوینده میسر نمیشود. امکان ندارد کسی مطلبی به جان و دلش ننشسته باشد و بتواند آن را به جان و دل مخاطب بنشاند. همان ضربالمثل معروف که سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند، موید همین حرف است.»
ارسال نظر