ایده «دولت ائتلافی»؛ راهکار جدید اصولگرایان
علی رضایی در روزنامه ایران نوشت: هشت سال از پیشنهاد علی اکبر ناطق نوری مبنی بر تشکیل «دولت ائتلافی» گذشته است؛اما گویا اصولگرایانی که در سال ۸۷ به این ایده وقعی ننهادند، امروز آن را از بایگانی درآورده و روی میز گذاشتهاند.
علی رضایی در روزنامه ایران نوشت: هشت سال از پیشنهاد علی اکبر ناطق نوری مبنی بر تشکیل «دولت ائتلافی» گذشته است؛اما گویا اصولگرایانی که در سال ۸۷ به این ایده وقعی ننهادند، امروز آن را از بایگانی درآورده و روی میز گذاشتهاند.
مدت هاست در سایتهای منتسب به این اردوگاه این توصیه انتخاباتی دست به دست میشود که بهتر است نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، معاون اول پیشنهادی خود را پیش از انتخابات معرفی کنند. توصیهای که در چند هفته گذشته به این ترتیب تکمیل شد که بهتر است کاندیداها کابینه خود را نیز معرفی کنند. پیشنهادی که مورد استقبال برخی محافل رسانهای اصولگرا و فعالان سیاسی این اردوگاه قرار گرفته است.
چنانکه دیروز محمد نبی حبیبی، دبیر کل حزب مؤتلفه اسلامی به صراحت اعلام کرد: «بنده موافق این ایده هستم و معتقدم که هم نامزد ریاست جمهوری و هم همکاران احتمالی ایشان اعلام شوند و برای هر وزارتخانه ۲ یا ۳ نفر را پیشبینی کنند.» هر چند اکنون، گرایش ناطق نوری به حمایت از روحانی است اما از چنان وزانتی در اردوگاه اصولگرایان برخوردار است که ایده انتخاباتی اورا جدی بگیرند.
به اعتقاد ناظران شاید این ایده بتواند مسیر اصولگرایان برای «وحدت» در انتخابات ریاست جمهوری را فراهم کند.ایدهای که یادآور پیشنهاد انتخاباتی ۸ سال پیش است. ماههای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بود که علی اکبر ناطق نوری به اصولگرایانی که میان حمایت مجدد از محمود احمدینژاد مردد بودند پیشنهاد کرد بر سر کاندیدایی غیر از رئیس جمهوری وقت به توافق برسند و نامزدهای بالقوه دیگر همچنین احزاب، به فراخور سهمهایی از کابینه دریافت کنند. پیشنهادی که هم رأیآوری نامزدی غیر از احمدینژاد را تا حدی تضمین میکرد و هم مجموع اصولگرایان را راضی میساخت.
البته ناطق نوری معتقد بود این کابینه علاوه بر اصولگرایان، باید به چهرههای ملی و فراجناحی نیز سهم بدهد. هر چه بود اصولگرایان به این توصیه گوش نکردند و آرایش نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری دهم به گونهای شد که این اردوگاه ولو با دل خونین و چشم گریان پشت احمدینژاد صف آرایی کنند. اما حال به نظر میرسد اصولگرایان به این ایده با دیدهای دیگر مینگرند. چه این جناح در جریان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، نتوانست بر سر کاندیدایی واحد به تفاهم برسد و پنج نامزد از اصولگرایان برای انتخابات ثبتنام کردند. تشتت نامزدها، به سرشکن شدن آرا انجامید و اصولگرایان باوجود داشتن عده و عُده بسیار، نتیجه رقابت را به حسن روحانی واگذار کردند.
رویدادی که زنگهای هشدار برای این اردوگاه را به صدا درآورد. هر چند شماری از تشکلهای این اردوگاه در جریان انتخابات مجلس شورای اسلامی ، شورایی ائتلافی تشکیل دادند اما غیبت نامزدهای بالقوه ریاست جمهوری اصولگرایان، حاکی از شکافهای پر نشده انتخابات ۹۲ و پیش از آن بود. هر چند که چهرههایی چون علی اکبر ولایتی و محمد باقر قالیباف به این شورا نماینده فرستادند، اما حضور نداشتن مستقیم این افراد در کنار غیبت تام و تمام کاندیداهای پیشین نظیر علی لاریجانی، سعید جلیلی، محسن رضایی، محمود احمدینژاد و... معنادار بود.
از سوی دیگر زاویه تند و تیز برخی از اقطاب اصولگرایی با یکدیگر، احتمال هرگونه وحدت کلمه در انتخابات سال آینده را کمرنگ میکند؛برای نمونه کمتر کسی انتظار دارد علی لاریجانی و طیف نزدیکان او با محمود احمدینژاد و تشکیلات اطرافش زیر یک خیمه جمع شوند و برای یک صندلی به تفاهم برسند. در حالی که اگر تعداد صندلیها، از یک کرسی ریاست جمهوری فراتر رفته و پستهایی نظیر وزارت و معاونت نیز به میان بیاید، شاید بتوان اکثریت اصولگرایان را بر سر حمایت از یک کاندیدا متفق کرد. به هر حال ایده«دولت ائتلافی» فعلاً در حد نظریه است و هنوز اصولگرایان کارگزار انتخابات بدان جدی نپرداختهاند.
ارسال نظر