در دلهای محمد چرم شیر در سالروز تولدش
تولد پنجاه و شش سالگی محمد چرمشیر با حضور تعدادی از دوستداران این هنرمند در پردیس چارسو برگزار شد.
مراسم سالروز پنجاه و ششمین تولد محمد چرمشیر در فضایی صمیمانه شامگاه شنبه ۲۷ شهریورماه با حضور هنرمندان و تعدادی از دوستداران این نویسنده نام آشنا گرامی داشته شد.
چرمشیر از تجربه کردن نمیترسد
در آغاز این مراسم که اجرای آن را عباس غفاری برعهده داشت؛ حسین پاکدل طی سخنانی با خوانش مصراعی از مولانا گفت: این نویسنده پدیده است؛ چراکه در طول عمر خود به جای چند نفر زندگی و به وزن هستی اضافه کرده است. او ویژگیهای شاخصی دارد که منحصر به اوست. نخست آنکه همه را میبیند و تنها قشر خاصی را مدنظر نمیگیرد. متنهای او برای تمام زمانهاست، در تمام سی سال فعالیتش نمیتوان کاری را پیدا کرد که عمق کمی داشته باشد.
او افزود: او به شدت انسان محور است. مبلغ عشق، اندیشه و مهر است و هیچ خشونتی را ترویج نمیدهد. به انسان احترام میگذارد و انسان، موجود مقدسی در آثار اوست. او خودش را به ایدئولوژی خاصی محدود نمیکند؛ اینگونه نیست که نگاه از قبل تعیین شدهای به مکتبها و مذهب داشته باشد به همین دلیل ذهن رهایی دارد.
پاکدل عنوان کرد: او آگاه است؛ بسیار مطالعه میکند. افتادگی او در عین آگاهی یکی دیگر از خصوصیتهای خاص اوست. ما باید منش او را مدنظر قرار دهیم نه آنکه تنها به نمایشنامههایش توجه کنیم؛ چرمشیر از تجربه کردن نمیترسد؛ او با تمام وجود تئاتری است. بارها از او خواسته شده برای رسانههای دیگر بنویسد اما وسوسه آن را نداشته که به سراغ آنها برود.
خشونت در حال نهادینه شدن است
او عنوان کرد: زمانی سرقت، ضرب و جرح با عنوان شناخته میشد اما این بار شکلهای متنوعی پیدا کرده است. این صحبتها کلی است. ادبیات به طور کلی بودناش نه در مواجه با خشونت بلکه ممکن کردن امر ناممکن است. متنهای زیادی در حال تولید شدن است که از طریق تبلیغات از طریق رسانهها دیده میشوند.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود عنوان کرد: نمایشنامههای چرمشیر خودش هستند. منظورم این است که از میزان پیشبینی ما خارج شود. چطور میتواند آنچه را ساخت و پرداخت، حذف کرد. این مساله میزان قابل توجهی از دانش میخواهد آنهم در جامعهای که عادت دارد تنها به بتهای پیشینش بچسبد. چرمشیر جسارت دارد و در مقابله با خود، جریان اجتماعی، هنری و ادبی است.
چرمشیر برآیند تاریخ ادبیات نمایشی ماست
محمد رحمانیان نیز ضمن تبریک به محمد چرمشیر اظهار کرد: او برای تلویزیون، کودکان و سینما نوشته است چگونه میشود کسی که "کبوتری ناگهان" را نوشته شاعر نباشد. او در زمینههای مختلف کار کرده است اما به نمایشنامهنویسی مشهور است. بدون شک اگر تمرکزش را در هرزمینه دیگری هم میگذاشت به همان اندازه موفق خواهد بود.
این کارگردان تئاتر تاکید کرد: معمولا زمانی بزرگداشت میگرفتند که میخواهند او را بازنشسته کنند او در این سی سال تجربه میکند و از این به بعد برای او اتفاقهای خوبی میافتد. به نظرم او برآیند تاریخ ادبیات نمایشی ماست.
چرمشیر را نمایشنامهنویس و فیلسوف بدانیم
حسن فتحی یکی دیگر از میهمانان حاضر در این مراسم با مطرح کردن این سئوال که به نظر شما راز جوانی محمد چرمشیر در چیست؟ بیان کرد: رمز جوانی او به عنوان شخصیت فرهنگی در انعطافی است که او را شاخص میکند. سخت است برای سه نسل مختلف با علایق و نگاههای مختلف بنویسید و در تمام آثار هویت او را ببینید.
او خاطرنشان کرد: در قرائت شرق از مفهوم زندگی آمده است، نمایش زندگی را جدی بازی کنیم اما آن را جدی نگیریم و رمز جوانی او در این نکته است.
فتحی با اشاره به اینکه در آثار چرمشیر میراث غریبی نهفته است عنوان کرد: این میراث به نوعی پیش از او در آثار عباس نعلیندیان بوده است؛ میراثی که در آثار نعلبندیان شکل عصیان گرایانهتری داشته است. باید او را نمایشنامهنویس و فیلسوف بدانیم. او از منظر انسانشناسی فلسفی با تاثیرپذیری این میراث به تجزیه و تحلیل فلسفی انسان معاصر میپردازد.
تئاتر آنچه من لیاقت آنها را داشتم به من اهدا کرد
در ادامه این مراسم، محمد چرمشیر به روی صحنه آمد و بعد از خاموش کردن شمعهای تولد ۵۶ سالگی خود گفت: ما یکدیگر را کم میبینیم و به همین دلیل با یکدیگر کم صحبت میکنیم و در دلهامون را به یکدیگر میگوییم. به همین خاطر به دنبال گوش و دلی شنوا میگردیم؛ حال که این فرصت برای من به وجود آمده از آن برای در دل کردن استفاده میکنم.
او ادامه داد: روزهاست زمانی که از خواب بیدار میشوم با خود فکر میکنم حاصل این همه کار چه بوده است؟ این سئوال رمق مرا برای حرکت میگیرد. بعد به خودم میگویم به یاد بیاور روزی که در تلویزیون آذر فخر و منوچهر فرید نمایش "روزنه آبی" را اجرا میکردند؛ به یاد بیاور روزی که میخواستی تئاتر را یاد بگیری و مقابل دیوار ایستادی و سه فردی که بعدها شناختی نامشان را؛ افرادی چون رضا ژیان، دکتر علی رفیعی و بهمن جلالی قرار گرفتی. روزی که در دانشگاه با خسرو حکیم رابط برخورد کردی؛ روزی که با محمد رحمانیان آشنا شدی و عمیقا احساس کردی دوستاش داری و میخواهی رفیقت بماند؛ روزی که حمید امجد را دیدی و در چشمان جستوجوگرش فهمیدی میتوانی به او تکیه کنی؛ به یاد بیار روزی که آتیلا پسیانی را دیدی و جهان تازهای را به روی تو باز کرد؛ روزی که فرهاد مهندسپور و رضا حداد را دیدی... روزی که برای اولین بار به کلاس درس رفتی و بعد از سی سال هنوز از حضور در آن احساس ترس میکنی از ایستادن در مقابل چشمان کسانی که آنچه آموختهای را به آنها بیاموزی. بعد از اینکه این سخنان را به خودم میگویم روزم را آغاز میکنم.
چرمشیر اظهار کرد: برای یک روز خودم را تجهیز میکنم که زندگی میتواند همچنان زیبا و پرامید باشد. این را نتیجه جادوی تئاتر میدانم؛ فکر میکنم اگر کار دیگری داشتم آن روز از جایم تکان نمیخوردم.
او افزود: من خاطرات خوش و ناخوش زیادی دارم که حتی خاطرات ناخوش را هم خوش میدانم؛ توانستم آنچه آموختم را به دیگران منتقل کنم. دیگر آرزویی در جهان ندارم چراکه تئاتر آنچه من لیاقت آنها را داشتم به من اهدا کرد. امیدوارم آیندگان قضاوت مثبتی از من داشته باشند. از زمانی دیگر آدم نمیداند برای روزهای تولدش خوشحال باشد یا نه؟ میدانم که در تئاتر باشم و تک تک آدمهایی که از دست دادیم را با فکر کردنم و امید اینکه ما را میبینند جبران کنم.
او تاکید کرد: دلم میخواهد به تئاتر فکر کنیم؛ انرژیمان را صرف چیزهایی میکنیم که به آنها احتیاج نداریم. امیدوارم جادوی تئاتر ما را زیر یک سقف جمع کند و ما را وادار کند درد دلهایمان را بهم بگویم. پایدار بمانیم و برسیم به جایی که با عشق آن حرکت کردیم و تئاترمان به آنچه لیاقت آن را دارد برسد.
در ادامه این مراسم نمایشنامه "تنها خدا حق دارد بیدارم کند" از نوشتههای چرمشیر به کارگردانی جابر رمضانی با حضور هوشنگ قوانلو خوانش شد. همچنین در پایان این مراسم، دستگلی از سوی بنیاد فارابی و هزینههای رفت و برگشت محمد چرمشیر به جشنواره آوینیون ۲۰۱۷ از سوی شبکه آفتاب به این هنرمند اهدا شد.
ارسال نظر