در مصاحبه با احمدی مقدم
زوایای جدیدی از مساله گشت ارشاد و حجاب
سردار احمدی مقدم، در گفتگویی با روزنامه کیهان، درباره موضوعات مختلفی حرف زده است.
روزنامه کیهان: سردار احمدی مقدم، در گفتگویی با روزنامه کیهان، درباره موضوعات مختلفی حرف زده است.
گزیده ای از این گفتگوی فرمانده نیروی انتظامی را می خوانید؛
- امنیت نسبی است. اگر شما یک جایی بروید و ببینید فردی حجاب نامناسبی دارد طبیعی است که احساس بدی به شما دست خواهد داد و احساس ناامنی می کنید. درحالی که اگر یک شهروند اروپایی در این جمع باشد نه تنها احساس ناامنی نمی کند بلکه به پوشیدگی او نسبت به خودش احساس دیگری می کند که قطعا احساس ناامنی نیست. بنابراین این مساله بیشتر برمی گردد به معیارهای ارزشی هر خانواده.
- تهران را مقایسه کنیم با پایتخت یک کشور اروپایی. ساعت ۷ بعداز ظهر ببینید چقدر جمعیت در خیابان های یک کشور اروپایی در حال قدم زدن هستند. خواهید دید که بسیار اندک هستند. اما در خیابان های ما اینطور نیست؛ تا نیمه شب هم انبوه جمهعیت در خیابان های تهران در حال امد و شد هستند. احساس ناامنی هم نمی کنند.
- متاسفانه رشد کمی رسانه ها متناسب با رشد کیفی آنها نیست و اخلاق رسانه ای ما رشد نکرده است. در هیچ جای دنیا رسانه ها آزادی عمل به انگونه که ما فکر کنیم که هر کاری دلشان می خواهد می توانند بکنند ندارند. موظف هستند در یک چارچوبی که ضامن منافع ملی و امنیت ملی باشد فعالیت کنند. یعنی هیج رسانه ای حق ندارد امنیت روانی و اخلاقی جامعه را به خطر اندازد. هیچ جای دنیا اجازه نمی دهند که رسانه ای اخبار حوادث را طوری به مخاطبین منتقل کند که انگار راه های سرقت را آموزش می دهد.
- آیا کار روزنامه ای که ۸ صفحه خود را اختصاص به حوادث می دهد و نام آن را هم - «شوک!» می گذارد قابل تامل نیست؟! باید از این ها پرسید که اصلا شوک برای مردم چیز خوبی است؟! (ویژه نامه شوک مربوط به روزنامه ایران است)
- اگر ماجرای «گشت نسبت» یادتان باشد. یک عده ای با یک سری کارهای جعلی به نام نیروی انتظامی راه انداخته بودند و جلوی مردم را می گرفتند. آنها کارشان را بانیت خوانی پیش می بردند. حتی در وسط خیابان برگه جریمه صادر می کردند. مثلا برای ناخت و لاک ناخن حریمه ۷۵ هزار تومانی صادر می کردند. اصلا چنین گشتی در نیروی انتظامی وجود خارجی نداشت. به طوری که با شکایت ما آن افراد دستگیر شدند. حتی مسوولان مجله ای که خودسرانه دست به این کار زده بودند عذرخواهی هم کردند.
- آقای رییس جمهور در همان شرایط فتنه ۸۸ بعد از انتخابات رسما اعلام کردند که ما با شکل اجرا ی قانون عفاف و حجاب مخالفیم و اعالم کردند که نیروی انتظامی تحت امر ما نیست. البته نگفتند خودسر عمل میک نیم، لطف کردند گفتند نیروی انتظامی تحت امر ما نیست. خب معلوم است که ما خودسر نیستیم و سرخود هم عمل نمیکنیم.
قانونی است که باید اجرا شود و نیرویانتظامی مسٔیول اجرای آن است. همان موقع ایشان با بنده صحبت کردند و پیشنهادشان این بود که می گفتند؛ متخلفین از عفاف و حجاب، همین تیپ های مانکنی پراکنده در خیابانها را چهار گروه کنیم و برخورد با آنها نیز متناسب با گروهی باشد که درٓان قرار دارند. گروه اول کسانی که نیات سیاسی دارند و برای دهن کجی به نظام دست به این کارها میزنند، گروه دوم زنان بدکاره خیابانی، گروه سوم مانکن ها، کسانی که نیروهای استخدام شده تولیدکننده های لباسهای مبتذل غربی به حساب می آیند که در قبال دریافت مبلغی پول این لباسها را می پوشند و در خیابان ها می گردند تا برای تولید کننده مشتری پیدا کنند.
گروه چهارم هم غافلین هستند که معموال بیشترین افراد را در خود جای می دهند. پیشنهاد این بود که با سه گروه اول برخورد شود و گروه چهارم یعنی غافلین را با ارشاد و نصیحت به خانه هایشان راهی کنیم. پیشنهاد و طرح خوبی بود اما سوال ما این بود که با چه مکانیزمی نیت اینها را بفهمیم و چه جوری در این گروه ها قرارشان دهیم. بنده همان جا به آقای احمدی نژاد با توجه دادن به آن سابقه عرض کردم که "گشت نسبت" برای ما درست کردند با این پیشنهاد شما فردا "گشت نیت" را هم به ما می بندند.
در این طرح اولین سوالی که خواهند پرسید این است که شما نیت ما را از کجا متوجه شدید، یا از کجا متوجه شدید که ما داریم دهن کجی سیاسی میکنیم، از کجا می دانید که ما ضد انقلاب یا بدکاره ایم. مگر بدکارگی به این راحتی ها قابل اثبات است؟!. لذا وقتی اجرای این پیشنهاد میسر نشد، گفتند؛ پس فتیله رسانه ای آن را پایین بکشید ما هم گفتیم حاال که احساس می کنید برای مردم مشکل درست می کنیم کارهایمان را کمتر رسانه ای می کنیم!
- یواشکی که نمی شود فساد را از کشور پاک کرد. مگر این بدحجاب ها یواشکی آمده اند در خیابان خودنمایی می کنند و به فساد و انحراف این جامعه مشغول هستند که ما یواشکی کار خودمان را بکنیم؟! کار فرهنگی و نصیحت و ارشاد هم جای خود را دارد. ما که ان را تعطیل نکرده ایم.
- ۹۵ درصد کسانی که توسط این گشت ها (گشت ارشاد) احضار می شوند و سپس آزاد می شوند تکراری نیستند. یعنی اولین بار است که مرتکب چنین خطایی می شوند. خب اینها با رفتار درست و به روش های صحیح با حضور پدر و مادرشان مشاوره و نصیحت می شوند. تعهد می دهند و سپس آزاد می شوند. شاید برای بار دوم نیز دچار خطاهای مشابه شوند. ولی برای بار سوم بسیار نادر است.
این نشان می دهد این روش بسیار تاثیرگذار است. اگر نام این کار فرهنگی نیست پس چیست؟ اگر می خواستیم با متر قانون حرکت کنیم به خاطر اینکه جرم صورت گرفته باید پرونده تشکیل می شد و به دادسرا می رفت و حکم صادر می شد. اما با توافقی که با دستگاه قضایی داریم سعی کرده ایم با این روش از این روند جلوگیری کنیم.
- در پاسخ به این اظهار نظر (شما به جای بستن رستوران ها و کافی شاپ ها بروید کار فرهنگی بکنید و بگذارید مردم خودشان راه خودشان را انتخاب کنند) این یک تفکر و نگاه لیبرالی از جنس فرهنگی است. این ها به اشتباه فکر می کنند غربی ها با این همه رسانه هایی که در اختیار دارند می گذارند که ملت ها خودشان راه شان را انتخاب کنند. مثلا خیال می کنند که هالیوود بیکار می نشیند تا مردم راه خودشان را پیدا بکنند.
ما فکر می کنیم کشور ما نیز به عنوان یک نظام اسلامی به جای تسلیم شدن در برابر این گونه تفکرات باید ادعای فرهنگ سازی دابشته باشیم و از ارزش هایمان دفاع کنیم. به نظر صاحبان این تفکر این همه انبیا و اولیا و ائمه برای چه امدند و چرا در حدود اسلامی این همه حد و تعزیرات برای شراب و قمار و سرقت دیده شده است؟ به نظر بنده این تفکر هیچ وجاهت شرعی و قانونی ندارد.
- (در پاسخ به تعداد بازداشتگاه های رسمی نیروی انتظامی) آمار دقیق ندارم. ولی بازداشتگاه هایی که رسمی هستند عمدتا تحت نظارت اداره آگاهی پلیس مواد خدر و سپس پلیس امنیت قرار دارد و تعداد کمی هم در مراکز استان ها و برخی شهرهای بزرگ و کوجک قرار دارد. بازداشتگاه ها از سازمان زندان ها ابلاغ رسمی دارند.
- (درباره شکنجه متهمان) طبیعتا اگر چیزی تحت این عنوان صورت بگیرد در این مقطع (بازجویی) رخ می دهد. در مرحله دستگیری هم ممکن است یکی را دستگیر بکنند. اگر مقاومت کرد مامور امکان دارد او را به شدت کتک بزند. اگر متهم موقع دستگیری مقاومت نکند کتک زدنش ممنوع است. کتک زدن برای شکستن مقاومت متهم در برابر قانون است. اما به محض دستگیری و زدن دستبند به دست ها هیچ ماموری حق کتک زدن ندارد.
- (درمورد پرونده ستار بهشتی) دادستان فعلا اعلام نظر کرده که در این رابطه قتلی صورت نگرفته ولی قصور چرا. از نظر دادستان ماموران می توانسنند رفتارهایی داشته باشند که از مرگ وی پیشگیری کند. مثلا هیچ نیازی و ضرورتی به تحویل متهم برای بازجویی در روزهای تعطیل که معمولا بازجویی هم تعطیل استُنبود و می توانستیم این کار را روز یکشنبه و دشنبه بعد از پایان تعطیلات انجام دهیم.
دومین قصوری که صورت گرفته نگهداری از این متهم پس از تحویل گرفتن از زندان در بازداشتگاهی است که صرفا یک محل اداری است و مجهز به دوربین نیست تا بتوان وضعیت جسمانی و روحی متهم را لحظه به لحظه چک کرد. سومین قصور هم ندادن داروی آرامبخش به متهم بوده که البته نسخه ای هم همراه نداشته است.
- این طور نبود که فاحشه ها قبل ازانقلاب در یک جا جمع بودند بلکه به رغم وجود آن مکان، درکل تهران پراکنده بودند. حتی در مسیر مدرس های که در خیابان دماوند میرفتم از این زنها بودند با ظواهری کاملا زننده و محرک و حتی خطرناکتر از الان. خیلی آشکارا همه جای تهران بودند و این طور نبوده که همه جا جلویشان را می گرفتند. حالا شاید یک پاسبانی هم می آمد یکی را دستگیر می کرد و می برد، اما فردا باز همانها سرجایشان بودند. این که می گویید تعدادشان زیاد شده است اتفاقا این طور نیست و آمارها نشان می دهد که تعدادشان خیلی پایین هم آمده است.
- بنده ۷ سال است که پیشنهاد راهاندازی پلیس اقتصادی را به دستگاه اقتصادی داده ام و ٓان را مطالبه کرده ام. ولی اصوال دستگاه اقتصادی نظارت گریز است نه نظارت پذیر درحالی که وجود پلیس اقتصادی یک ضرورت است. بنده معتقدم مراقبت از یک سد تا آبش سرریز نشود یا شکسته نشود. آسان تر است از ترمیم ده ها هزار خانه که تخریب می شود، بنابراین ما اگر پلیس اقتصادی راه بیندازیم و از جرایم در این عرصه پیشگیری کنیم بهتر است یا هزاران کلاهبردار و سکه فروش و ارز فروش و از این قبیل افراد را دستگیر کنیم؟ معلوم است که فساد را از سرچشمه مهار کنیم کم هزینه تر خواهد بود.
- هرکس ادعا کند که می تواند یک شبه همه کارها را درست کند مطمٔین باشید که یک جای کارش میلنگد. پلیس که هر روز برای گشت بیرون میرود هیچ آمادگی قبلی برای برخورد با کسی را ندارد اما سارقین وقتی برای شکار از آشیانه خود خارج می شوند می دانند برای چه بیرون آمده اند، طرح دارند، نقشه دارند در ضمن کارشان هم مشابه هم نیست تا پلیس در این طور مواقع قدرت تصمیم گیری به هنگامی داشته باشد و از قبل نیز نمی توان به وی دیکته کرد لذا اینجاست که ما باید عنصر هوشمندی در افراد و تواناییها را طوری ارتقا دهیم که در مواجهه با صحنههای مختلف بتوانند بهترین تصمیم را بگیرند و بهترین اقدام را بکنند ولی در هر صورت احتمال خطا وجود دارد.
وقتی پلیس ۱۱۰ راهاندازی شد در ابتدای کار میانگین سرعت حضور در محل حادثه ۲۰ دقیقه بود، الان به ۷ دقیقه رسیده است. پلیس روزانه در کل کشور ۲۰۰۰ عملیات ضد سرقت انجام می دهد. از این تعداد ۱۰ فقره الی ۲۰ فقره اش ضعیف از آب در میٓاید پس بقیه عملیات ها که خیلی از انها را نمی توان گفت چه می شود؟. لذا طبیعی است که در بعضی از موارد این اتفاقات بیفتد، ولی ما این ها را هم کنترل می کنیم و آسیب شناسی می کنیم. در حال حاضر براساس براورد به عمل آمده میزان نارضایتی مردم از پلیس ۱۱۰ در ابتدای کار ۲۵ درصد بود ولی االن این نارضایتی به ۱۲ الی ۱۳ درصد رسیده است. به نظرمن ۸۵ درصد هم نمره خوبی است.
- فکر می کنید برای افرادی که چنین فتنه ای (فتنه ۸۸) را به پا کردند و کارهایی که کردند حصر خانگی کافی بود؟!. قطعا در هر جای دنیا چنین اتفاقی می افتاد با عوامل آن برخورد خیلی شدیدتری می کردند. اما چرا نشد؟ طبیعی است، زیرا که ما داریم در یک نظام متصف به والیت فقیه و در یک حکومتاسالمی که الگویش را امیرالمٔومنین قرار داده است زندگی می کنیم. حضرت امیر برخوردش با طلحه و زبیر ناکث و پیمان شکن در جنگ جمل چگونه بود؟ حضرت امیر دستور دادند با زبیر کاری نداشته باشید بگذارید برود با اینکه از سران فتنه بود و مستوجب مرگ و وقتی خبر آوردند که عده ای زبیر را کشته اند حضرت ناراحت شدند و حتی گریه کردند.
مصداق امروز این افراد پیمان شکن آقایان موسوی و کروبی و تعدادی دیگر هستند. میخواهم بگویم ما در چنین نظامی هستیم. و شما هم احتمال دهید که از این مالحظات نیز در کار بوده است یعنی دستگاههای ا نتظامی و امنیتی و قضایی به وظیفه خودشان عمل کردهاند و تشکیل پرونده دادهاند ولی در یک مصلحت باالتری معامله طلحه و زبیر با اینها شده است. به نظر من این هم جای تٔامل دارد یعنی ما نباید در این طور مواقع به افراط عمل کنیم و مصلحت جامعه اسالمی را نادیده بگیریم شاید یک وقتی ایجاب کند "زبیری" را که در جنگ جمل شمشیر روی امیرالمٔومنین کشیده است ٓازاد بگذارند.
قرار بود واقعا با اینها برخوردهای جدی کنیم ولی آقا اجازه ندادند. در یک جلسهای بعدازفتنه روز عاشورا ما به ایشان عرض کردیم که یک تعداد از کسانی که در این فتنه دخیل هستند باید دستگیر شوند. فرمودند بروید ابتدا احراز کنید بعد بیاورید پیش من از من مجوز بگیرید. بعد از احراز یک لیست ۴۰ نفره بردیم فرمودند؛ این چند نفر بامن، یعنی ایشان همان الگوی امیرالمومنین را در مورد این چند نفر در نظر گرفتند که البته امیدواریم قدر این عطوفت را بدانند و این فتنه را تبدیل به نهروان نکنند.
- در پاسخ به این سوال (در قضیه بازگرداندن آقای خاوری انتظار این بودکه نیروی انتظامی از طریق اینترپل بتواند کاری انجام دهد؟) اینترپل نه دادگاه دارد نه دستگاه قضایی . هر کشوری که احکام قضایی فردی را صادر می کند به اینترپل اطالع می دهد، آنها هم تحت پیگرد قرار می دهند. منتها کشورها خودشان را ملزم نمی بینند که با پروتکل های پلیس بین الملل همراه باشند یا ملزم باشند که با آنها همکاری کنند، در واقع گزینشی عمل می کنند و هیچ دستگاهی هم نیست که بتواند به آنها الزام کند.
گزیده ای از این گفتگوی فرمانده نیروی انتظامی را می خوانید؛
- امنیت نسبی است. اگر شما یک جایی بروید و ببینید فردی حجاب نامناسبی دارد طبیعی است که احساس بدی به شما دست خواهد داد و احساس ناامنی می کنید. درحالی که اگر یک شهروند اروپایی در این جمع باشد نه تنها احساس ناامنی نمی کند بلکه به پوشیدگی او نسبت به خودش احساس دیگری می کند که قطعا احساس ناامنی نیست. بنابراین این مساله بیشتر برمی گردد به معیارهای ارزشی هر خانواده.
- تهران را مقایسه کنیم با پایتخت یک کشور اروپایی. ساعت ۷ بعداز ظهر ببینید چقدر جمعیت در خیابان های یک کشور اروپایی در حال قدم زدن هستند. خواهید دید که بسیار اندک هستند. اما در خیابان های ما اینطور نیست؛ تا نیمه شب هم انبوه جمهعیت در خیابان های تهران در حال امد و شد هستند. احساس ناامنی هم نمی کنند.
- متاسفانه رشد کمی رسانه ها متناسب با رشد کیفی آنها نیست و اخلاق رسانه ای ما رشد نکرده است. در هیچ جای دنیا رسانه ها آزادی عمل به انگونه که ما فکر کنیم که هر کاری دلشان می خواهد می توانند بکنند ندارند. موظف هستند در یک چارچوبی که ضامن منافع ملی و امنیت ملی باشد فعالیت کنند. یعنی هیج رسانه ای حق ندارد امنیت روانی و اخلاقی جامعه را به خطر اندازد. هیچ جای دنیا اجازه نمی دهند که رسانه ای اخبار حوادث را طوری به مخاطبین منتقل کند که انگار راه های سرقت را آموزش می دهد.
- آیا کار روزنامه ای که ۸ صفحه خود را اختصاص به حوادث می دهد و نام آن را هم - «شوک!» می گذارد قابل تامل نیست؟! باید از این ها پرسید که اصلا شوک برای مردم چیز خوبی است؟! (ویژه نامه شوک مربوط به روزنامه ایران است)
- اگر ماجرای «گشت نسبت» یادتان باشد. یک عده ای با یک سری کارهای جعلی به نام نیروی انتظامی راه انداخته بودند و جلوی مردم را می گرفتند. آنها کارشان را بانیت خوانی پیش می بردند. حتی در وسط خیابان برگه جریمه صادر می کردند. مثلا برای ناخت و لاک ناخن حریمه ۷۵ هزار تومانی صادر می کردند. اصلا چنین گشتی در نیروی انتظامی وجود خارجی نداشت. به طوری که با شکایت ما آن افراد دستگیر شدند. حتی مسوولان مجله ای که خودسرانه دست به این کار زده بودند عذرخواهی هم کردند.
- آقای رییس جمهور در همان شرایط فتنه ۸۸ بعد از انتخابات رسما اعلام کردند که ما با شکل اجرا ی قانون عفاف و حجاب مخالفیم و اعالم کردند که نیروی انتظامی تحت امر ما نیست. البته نگفتند خودسر عمل میک نیم، لطف کردند گفتند نیروی انتظامی تحت امر ما نیست. خب معلوم است که ما خودسر نیستیم و سرخود هم عمل نمیکنیم.
قانونی است که باید اجرا شود و نیرویانتظامی مسٔیول اجرای آن است. همان موقع ایشان با بنده صحبت کردند و پیشنهادشان این بود که می گفتند؛ متخلفین از عفاف و حجاب، همین تیپ های مانکنی پراکنده در خیابانها را چهار گروه کنیم و برخورد با آنها نیز متناسب با گروهی باشد که درٓان قرار دارند. گروه اول کسانی که نیات سیاسی دارند و برای دهن کجی به نظام دست به این کارها میزنند، گروه دوم زنان بدکاره خیابانی، گروه سوم مانکن ها، کسانی که نیروهای استخدام شده تولیدکننده های لباسهای مبتذل غربی به حساب می آیند که در قبال دریافت مبلغی پول این لباسها را می پوشند و در خیابان ها می گردند تا برای تولید کننده مشتری پیدا کنند.
گروه چهارم هم غافلین هستند که معموال بیشترین افراد را در خود جای می دهند. پیشنهاد این بود که با سه گروه اول برخورد شود و گروه چهارم یعنی غافلین را با ارشاد و نصیحت به خانه هایشان راهی کنیم. پیشنهاد و طرح خوبی بود اما سوال ما این بود که با چه مکانیزمی نیت اینها را بفهمیم و چه جوری در این گروه ها قرارشان دهیم. بنده همان جا به آقای احمدی نژاد با توجه دادن به آن سابقه عرض کردم که "گشت نسبت" برای ما درست کردند با این پیشنهاد شما فردا "گشت نیت" را هم به ما می بندند.
در این طرح اولین سوالی که خواهند پرسید این است که شما نیت ما را از کجا متوجه شدید، یا از کجا متوجه شدید که ما داریم دهن کجی سیاسی میکنیم، از کجا می دانید که ما ضد انقلاب یا بدکاره ایم. مگر بدکارگی به این راحتی ها قابل اثبات است؟!. لذا وقتی اجرای این پیشنهاد میسر نشد، گفتند؛ پس فتیله رسانه ای آن را پایین بکشید ما هم گفتیم حاال که احساس می کنید برای مردم مشکل درست می کنیم کارهایمان را کمتر رسانه ای می کنیم!
- یواشکی که نمی شود فساد را از کشور پاک کرد. مگر این بدحجاب ها یواشکی آمده اند در خیابان خودنمایی می کنند و به فساد و انحراف این جامعه مشغول هستند که ما یواشکی کار خودمان را بکنیم؟! کار فرهنگی و نصیحت و ارشاد هم جای خود را دارد. ما که ان را تعطیل نکرده ایم.
- ۹۵ درصد کسانی که توسط این گشت ها (گشت ارشاد) احضار می شوند و سپس آزاد می شوند تکراری نیستند. یعنی اولین بار است که مرتکب چنین خطایی می شوند. خب اینها با رفتار درست و به روش های صحیح با حضور پدر و مادرشان مشاوره و نصیحت می شوند. تعهد می دهند و سپس آزاد می شوند. شاید برای بار دوم نیز دچار خطاهای مشابه شوند. ولی برای بار سوم بسیار نادر است.
این نشان می دهد این روش بسیار تاثیرگذار است. اگر نام این کار فرهنگی نیست پس چیست؟ اگر می خواستیم با متر قانون حرکت کنیم به خاطر اینکه جرم صورت گرفته باید پرونده تشکیل می شد و به دادسرا می رفت و حکم صادر می شد. اما با توافقی که با دستگاه قضایی داریم سعی کرده ایم با این روش از این روند جلوگیری کنیم.
- در پاسخ به این اظهار نظر (شما به جای بستن رستوران ها و کافی شاپ ها بروید کار فرهنگی بکنید و بگذارید مردم خودشان راه خودشان را انتخاب کنند) این یک تفکر و نگاه لیبرالی از جنس فرهنگی است. این ها به اشتباه فکر می کنند غربی ها با این همه رسانه هایی که در اختیار دارند می گذارند که ملت ها خودشان راه شان را انتخاب کنند. مثلا خیال می کنند که هالیوود بیکار می نشیند تا مردم راه خودشان را پیدا بکنند.
ما فکر می کنیم کشور ما نیز به عنوان یک نظام اسلامی به جای تسلیم شدن در برابر این گونه تفکرات باید ادعای فرهنگ سازی دابشته باشیم و از ارزش هایمان دفاع کنیم. به نظر صاحبان این تفکر این همه انبیا و اولیا و ائمه برای چه امدند و چرا در حدود اسلامی این همه حد و تعزیرات برای شراب و قمار و سرقت دیده شده است؟ به نظر بنده این تفکر هیچ وجاهت شرعی و قانونی ندارد.
- (در پاسخ به تعداد بازداشتگاه های رسمی نیروی انتظامی) آمار دقیق ندارم. ولی بازداشتگاه هایی که رسمی هستند عمدتا تحت نظارت اداره آگاهی پلیس مواد خدر و سپس پلیس امنیت قرار دارد و تعداد کمی هم در مراکز استان ها و برخی شهرهای بزرگ و کوجک قرار دارد. بازداشتگاه ها از سازمان زندان ها ابلاغ رسمی دارند.
- (درباره شکنجه متهمان) طبیعتا اگر چیزی تحت این عنوان صورت بگیرد در این مقطع (بازجویی) رخ می دهد. در مرحله دستگیری هم ممکن است یکی را دستگیر بکنند. اگر مقاومت کرد مامور امکان دارد او را به شدت کتک بزند. اگر متهم موقع دستگیری مقاومت نکند کتک زدنش ممنوع است. کتک زدن برای شکستن مقاومت متهم در برابر قانون است. اما به محض دستگیری و زدن دستبند به دست ها هیچ ماموری حق کتک زدن ندارد.
- (درمورد پرونده ستار بهشتی) دادستان فعلا اعلام نظر کرده که در این رابطه قتلی صورت نگرفته ولی قصور چرا. از نظر دادستان ماموران می توانسنند رفتارهایی داشته باشند که از مرگ وی پیشگیری کند. مثلا هیچ نیازی و ضرورتی به تحویل متهم برای بازجویی در روزهای تعطیل که معمولا بازجویی هم تعطیل استُنبود و می توانستیم این کار را روز یکشنبه و دشنبه بعد از پایان تعطیلات انجام دهیم.
دومین قصوری که صورت گرفته نگهداری از این متهم پس از تحویل گرفتن از زندان در بازداشتگاهی است که صرفا یک محل اداری است و مجهز به دوربین نیست تا بتوان وضعیت جسمانی و روحی متهم را لحظه به لحظه چک کرد. سومین قصور هم ندادن داروی آرامبخش به متهم بوده که البته نسخه ای هم همراه نداشته است.
- این طور نبود که فاحشه ها قبل ازانقلاب در یک جا جمع بودند بلکه به رغم وجود آن مکان، درکل تهران پراکنده بودند. حتی در مسیر مدرس های که در خیابان دماوند میرفتم از این زنها بودند با ظواهری کاملا زننده و محرک و حتی خطرناکتر از الان. خیلی آشکارا همه جای تهران بودند و این طور نبوده که همه جا جلویشان را می گرفتند. حالا شاید یک پاسبانی هم می آمد یکی را دستگیر می کرد و می برد، اما فردا باز همانها سرجایشان بودند. این که می گویید تعدادشان زیاد شده است اتفاقا این طور نیست و آمارها نشان می دهد که تعدادشان خیلی پایین هم آمده است.
- بنده ۷ سال است که پیشنهاد راهاندازی پلیس اقتصادی را به دستگاه اقتصادی داده ام و ٓان را مطالبه کرده ام. ولی اصوال دستگاه اقتصادی نظارت گریز است نه نظارت پذیر درحالی که وجود پلیس اقتصادی یک ضرورت است. بنده معتقدم مراقبت از یک سد تا آبش سرریز نشود یا شکسته نشود. آسان تر است از ترمیم ده ها هزار خانه که تخریب می شود، بنابراین ما اگر پلیس اقتصادی راه بیندازیم و از جرایم در این عرصه پیشگیری کنیم بهتر است یا هزاران کلاهبردار و سکه فروش و ارز فروش و از این قبیل افراد را دستگیر کنیم؟ معلوم است که فساد را از سرچشمه مهار کنیم کم هزینه تر خواهد بود.
- هرکس ادعا کند که می تواند یک شبه همه کارها را درست کند مطمٔین باشید که یک جای کارش میلنگد. پلیس که هر روز برای گشت بیرون میرود هیچ آمادگی قبلی برای برخورد با کسی را ندارد اما سارقین وقتی برای شکار از آشیانه خود خارج می شوند می دانند برای چه بیرون آمده اند، طرح دارند، نقشه دارند در ضمن کارشان هم مشابه هم نیست تا پلیس در این طور مواقع قدرت تصمیم گیری به هنگامی داشته باشد و از قبل نیز نمی توان به وی دیکته کرد لذا اینجاست که ما باید عنصر هوشمندی در افراد و تواناییها را طوری ارتقا دهیم که در مواجهه با صحنههای مختلف بتوانند بهترین تصمیم را بگیرند و بهترین اقدام را بکنند ولی در هر صورت احتمال خطا وجود دارد.
وقتی پلیس ۱۱۰ راهاندازی شد در ابتدای کار میانگین سرعت حضور در محل حادثه ۲۰ دقیقه بود، الان به ۷ دقیقه رسیده است. پلیس روزانه در کل کشور ۲۰۰۰ عملیات ضد سرقت انجام می دهد. از این تعداد ۱۰ فقره الی ۲۰ فقره اش ضعیف از آب در میٓاید پس بقیه عملیات ها که خیلی از انها را نمی توان گفت چه می شود؟. لذا طبیعی است که در بعضی از موارد این اتفاقات بیفتد، ولی ما این ها را هم کنترل می کنیم و آسیب شناسی می کنیم. در حال حاضر براساس براورد به عمل آمده میزان نارضایتی مردم از پلیس ۱۱۰ در ابتدای کار ۲۵ درصد بود ولی االن این نارضایتی به ۱۲ الی ۱۳ درصد رسیده است. به نظرمن ۸۵ درصد هم نمره خوبی است.
- فکر می کنید برای افرادی که چنین فتنه ای (فتنه ۸۸) را به پا کردند و کارهایی که کردند حصر خانگی کافی بود؟!. قطعا در هر جای دنیا چنین اتفاقی می افتاد با عوامل آن برخورد خیلی شدیدتری می کردند. اما چرا نشد؟ طبیعی است، زیرا که ما داریم در یک نظام متصف به والیت فقیه و در یک حکومتاسالمی که الگویش را امیرالمٔومنین قرار داده است زندگی می کنیم. حضرت امیر برخوردش با طلحه و زبیر ناکث و پیمان شکن در جنگ جمل چگونه بود؟ حضرت امیر دستور دادند با زبیر کاری نداشته باشید بگذارید برود با اینکه از سران فتنه بود و مستوجب مرگ و وقتی خبر آوردند که عده ای زبیر را کشته اند حضرت ناراحت شدند و حتی گریه کردند.
مصداق امروز این افراد پیمان شکن آقایان موسوی و کروبی و تعدادی دیگر هستند. میخواهم بگویم ما در چنین نظامی هستیم. و شما هم احتمال دهید که از این مالحظات نیز در کار بوده است یعنی دستگاههای ا نتظامی و امنیتی و قضایی به وظیفه خودشان عمل کردهاند و تشکیل پرونده دادهاند ولی در یک مصلحت باالتری معامله طلحه و زبیر با اینها شده است. به نظر من این هم جای تٔامل دارد یعنی ما نباید در این طور مواقع به افراط عمل کنیم و مصلحت جامعه اسالمی را نادیده بگیریم شاید یک وقتی ایجاب کند "زبیری" را که در جنگ جمل شمشیر روی امیرالمٔومنین کشیده است ٓازاد بگذارند.
قرار بود واقعا با اینها برخوردهای جدی کنیم ولی آقا اجازه ندادند. در یک جلسهای بعدازفتنه روز عاشورا ما به ایشان عرض کردیم که یک تعداد از کسانی که در این فتنه دخیل هستند باید دستگیر شوند. فرمودند بروید ابتدا احراز کنید بعد بیاورید پیش من از من مجوز بگیرید. بعد از احراز یک لیست ۴۰ نفره بردیم فرمودند؛ این چند نفر بامن، یعنی ایشان همان الگوی امیرالمومنین را در مورد این چند نفر در نظر گرفتند که البته امیدواریم قدر این عطوفت را بدانند و این فتنه را تبدیل به نهروان نکنند.
- در پاسخ به این سوال (در قضیه بازگرداندن آقای خاوری انتظار این بودکه نیروی انتظامی از طریق اینترپل بتواند کاری انجام دهد؟) اینترپل نه دادگاه دارد نه دستگاه قضایی . هر کشوری که احکام قضایی فردی را صادر می کند به اینترپل اطالع می دهد، آنها هم تحت پیگرد قرار می دهند. منتها کشورها خودشان را ملزم نمی بینند که با پروتکل های پلیس بین الملل همراه باشند یا ملزم باشند که با آنها همکاری کنند، در واقع گزینشی عمل می کنند و هیچ دستگاهی هم نیست که بتواند به آنها الزام کند.
پ
نظر کاربران
همه حرف هاش درست نيست.من قبول ندارم
من الان به عنوان يه پسر مجرد 25 ساله وقتي خانم هاي با حجاب ناجور رو ميبينم خدا شاهد ضربان قلبم به 200 ميرسه حالا شايد به من بخنديد ولي حقيقته شخصيت من و خيلي ها شبيه من هم جوري نيست كه به هر ريسموني براي رسيدن به غرايزمان چنگ بزنيم.مني كه شرايط ازدواج رو ندارم چرا بايد تحت فشار باشم آخه من و امثال من اين درد رو بايد به كي بگيم فقط ميتونيم شكايت نامه مون رو پيش خدا ببريم.
ولي اين جمله آقاي مقدم رو قبول دارم
"امنیت نسبی است. اگر شما یک جایی بروید و ببینید فردی حجاب نامناسبی دارد طبیعی است که احساس بدی به شما دست خواهد داد و احساس ناامنی می کنید"
حداقل در مورد من درسته
من نميدونم چرا خانومي كه متاهله خودشو مثله عروسك درست ميكنه اصلا چه نيازيه.حالا بگيم دختري مجرد است و به دنبال نيمه گم شده خودش ميگرده ...
پاسخ ها
خجالت آوره این حرف ها. ضربان قلب و خانم بدحجاب و ... یه کم دید خودتون رو عوض کنید باور کنید مشکلتون حل میشه. شما نگاهی که به جنس مخالف دارید اشتباهه. زن هم یه انسانه مثل شما . مجله ازت خواهش می کنم نظرمو حذف نکن.
جناب اگر واقعا این حال بهت دست میده زود رد شو نگاه نکن. مجبور نیستی نگاه کنی که این حالت برات پیش بیاد.
_ _ _ _ _ _ _مثله اینه که ی خانم برگرده بگه وقتی ی پسر میبینه...!!!! خودتو کنترل کن...
میدونی چرا این حس بهت دست میده؟ چون به زن به چشم یه شئی برای امیال نفسانیت نگاه میکنیو واقعا متاسفم تو چطوری میری دانشگاه و میای؟ این همه دختر میبینی یه هو ایست قلبی نکنی؟؟؟
تو دیگه خیلی ندید بدیدی
پس از مرز پاتو بیرون بذاری میخوای چی کار کنی؟
خیلی ممنون شهرزاد امیر مسعود خانوم سون لی لی و 120 از همدردیتون !
دوستان این قانون خلقته و شما و تمام موجودات هم شامل این قضیه میشوید که جنس نر به دنبال ماده در حرکت است و یک حرکت عرضی است نه طولی حتی در حیوانات
مجنونی رو میشناختم که همیشه از آب جوب میخورد اگر از آب لوله کشی تصفیه شده میخورد مریض میشد و ...
و شما که میگی میتونی نگاه نکنی مگر میشود حس بویایی داشت و بوی عطر را احساس نکرد مگر میشود در آب رفت و خیس نشد.تمام کسانی که میگویند میشود نگاه کرد و نفس لگام شده در دست داشت باید حضرت یوسف به ایشان رشک بورزد که عمرا!!!
شاید خانم ها پاراگراف بالای من رو درک نکنن ولی آقایون خوب میدونند که رودخانه بالاخره به دریا منتهی میشود.
به هیچ عنوان زن کالا نیست و فوقلاده مقدس است و لعنت بر کسی و مسلکی که این تفکر را دارد
Shoma be yek ravanpezeshk moraje konid,zarabane roohet tanzim mishe...moteasef shodam vasat
آخه نوابغ!
اگه قراره به دخترا نگاه نکنیم پس چه کاریه که اونا اینقدر خودشونو گریم میکنن؟؟؟
من که هر خانم بدحجابی میبینم مطمئن میشم این خانم حتما مشکلی داشته که با آرایش پوشوندتش! وقتی یه دختر چادری و ساده رو میبینم انگار دارم زیباترین آفریده خدا رو میبینم!
مجله حذفش نکن خواهش
بزار خانما بدونن ته ته دل ما آقایون چیه
به عنوان یک مرد به دماوند می گویم طرز فکرت اشتباهه. درسته که قانون خلقت اینکه که زن و مرد همدیگه رو جذب کنن، اما نه همیشه و در هرشرایطی. ما انسان ها باید بتوانیم فکر خود را رها کنیم و در کنار همه افراد چه زن چه مرد فعالیت کنیم بدون اینکه هرلحظه به فکر قانون حلقت باشیم!
و شما آقای نادر، شاید حرفت از طرف یه عده آقایون باشه ولی از طرف همه نیست.
آقا من خودم یدخترم من قبول دارم که باید آدم روشن فکرباشه واینم قبول دارم که هرکس هرجور راحته لباس بپوشه ولی جامعه ما جامعه ای که بانوانش باید حجاب داشته باشن .پس اگه میخوای رسوا نشی همرنگ جمالت شو(منظورم با شما نیست)با خانم هاست قبول کنیم بعضی ها واقعا بد لباس میپوشن.درمورد خارج کشور من خودم راهنمای تور هستم متاسفانه خانمای ما پاشون از مرز خارج نشده دیگه نمیشناسیشون............. البته استثنام داریم
ببخشید آقا نادر شما دارین توهین میکنید،یعنی چی برادر من همه خانوما ک اونطور ک شما میگید نیستن،همه ی خانومای مانتویی بد پوشش نیستن،و برعکس خانومای چادری هم پیدا میشن ک آبروی هر خانم چادری رو میبرن!!!
بابا چرا انقدر درمقابل نظر یه نفر جبهه میگیرید بچه ها؟بجای کج خلقی سعی کنید راه حل درست بهش بدین یا یه جور همدردی کنید تا فکر نکنه آدم بد یاخطرناکیه.بالاخره همه باهم یکی نیستن که .این دوستمونم که صادقانه حرف دلشو زده تا به مابگه چطور آدمیه (وهستن آدمای مشابه این آقا) که بنظر منم تقصیر خودش نیست.اولا ذاتشه دوما بعضی خانوم های جامعه ی ما هم مقصرن.منم خیلی از طرز پوشش وآرایش بعضی خانوم ها(مخصوصا متاهل ها)ناراحت میشم وغصه میخورم.بنظر من آدم باید حتی پیش برادر وپدر خودش هم یه سری حد وحدود ها رو رعایت کنه چه برسه بیرون از خونه..درضمن اونایی که نصیحت میکنن به آقای دماوند که نگاه نکنه :والا من که یه خانومم بعضی اوقات از دیدن بعضی تیپ وآرایش های خانومها انقدرخوشم میاد که نمیتونم چشم ازشون بردارم!خودشما چطور که همچین پیشنهادی میکنید!؟؟
امیدوارم به حرفهایی که خودتان می زنید فکر کنید و عمل کنید
خیابانهای تهران و اروپا!!!ساعت 7شب!!!همه خیابونا که شلوغ نیستن...اقای احمدی مقدم...طرح زمستانه شروع شد...
من فقط یه چیز می تونم بگم. اونم اینه که خیلی خوشحالم از اینکه یک مرد نیستم که اینقدر راحت به زانو دربیام و مثل آقای دماوند که بالا نظر دادند، یا دیدن جنس مخالف ضربان قلبم 200 بشه!!!
پاسخ ها
شما به خود نگیر اون مردی که اون نظر را گذاشته, جز محدود آقایان هست
"آیا کار روزنامه ای که 8 صفحه خود را اختصاص به حوادث می دهد و نام آن را هم - «شوک!» می گذارد قابل تامل نیست؟! باید از این ها پرسید که اصلا شوک برای مردم چیز خوبی است؟!"
اصلا با این نظر آقای احمدی مقدم موافق نیستم. مردم باید بدونن. باید آگاه باشن که دور و برشون چی داره می گذره. در این صورته که می تونیم یه جامعه هوشیار و دانا داشته باشیم.
پاسخ ها
موافقم ولی با شیوه عملکرد دزدا و زور گیرا به خوبی آشنا می شیم که خیلی می تونه کمک کنه
Ba arze salam khedmate agaye Sardar mogaddam,Sardar ganun besiar khub ast albateh be sharte ejraye dorost va baraye hamegan va bedune tabiiz.ama modem tar az ganun farhang Sazi va ijade bastare monaseb va agahi dadan be omum ast va az hame mohemtar dastandarkarane ejraye ganun.bande be shakhse gaman mikonam hanuz Rahe derazi dar in mavared ke arz kardam dar pish ast harchand ke besiari az forsatha az dast rafteh.khahesh mikonam tajil befarmayand massuulane amr.moteshakeram.
پاسخ ها
فارسی بنویسید لطــــــفا!سخته خوندنش...!
بابا دماوندو کشتید
همه حمله ور شدید بهش
هر کی نظری داره وا3 خودش و محترمه
اقا شاید نتونه خودشو کنترل کنه .
جرم که نکرده ؟ کرده ؟؟؟
یکی واسش عادیه این جور صحنه ها یکی نه
در جواب خانم شیلا باید بگم همه انگشتای یک دستت شبیه هم هستش ؟؟؟
میشه جوابمو بدی ؟
پاسخ ها
منم باهاتون موافقم آقا حمید!هرکسی برای خودش ذات وشخصیتی داره.نباید بخاطر اینکه آقای دماوند رک وراست حرفشو زده مورد هجوم قرار بگیره.همون بالا هم نظرمو کامل نوشتم.بازم میگم خیلی از خانوم ها واقعا مقصرن!