۳۸۹۱۵۸
۲ نظر
۵۰۰۹
۲ نظر
۵۰۰۹
پ

مشهد و موسیقی؛ بایدها و نبایدها

موسیقی از منظر ابوعلي‌سينا، علمی ریاضی است که در آن از چگونگی نغمه‌ها، از نظر ملایمت و تنافر و چگونگی زمان‌های بین نغمه‌ها بحث می‌شود تا معلوم شود لحن را چگونه باید تألیف کرد.

سالار مرتضوی در شرق نوشت: موسیقی از منظر ابوعلي‌سينا، علمی ریاضی است که در آن از چگونگی نغمه‌ها، از نظر ملایمت و تنافر و چگونگی زمان‌های بین نغمه‌ها بحث می‌شود تا معلوم شود لحن را چگونه باید تألیف کرد. ابونصر فارابی در احصاءالعلوم موسیقی را علم شناسایی الحان می‌داند که شامل دو علم است: یکی علم موسیقی عملی و دیگری علم موسیقی نظری. افلاطون در تعریف موسیقی می‌گوید: موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح به جهانیان، بال به تفکر و جهش، تصور و ربایش به غم‌وشادی و حیات به همه می‌بخشد. ارسطو می‌گوید موسیقی حکمتی است که نفوس بشر از اظهار آن در قالب الفاظ عاجز است بنابراین آن را در قالب اصوات ظاهر می‌کند.
تعریف فلاسفه و اندیشمندان شرق و غرب از موسیقی فراتر و گسترده‌تر از آن است که در این مختصر گنجد. پس درنهایت به نظر مقام معظم رهبری درباره موسیقی که در دیدار ایشان با هنرمندان سازمان صداوسیما بیان شد، اشاره و مابقی مبحث را پی می‌گیریم. ایشان می‌فرمایند: هنر موسیقی، تلفیقی از دانش، اندیشه و فطرت خدادادی است که مظهر فطرت خدادادی، در درجه‌اول، حنجره انسان‌ها و در درجه‌دوم، سازهایی است که به دست انسان‌ها ساخته شده است. پس می‌بینید که پایه، پایه الهی است.
به‌راستی موسیقی چیست و چگونه تعریف می‌شود؟
موسیقی فراتر از تعریف در الفاظ است و شگفتی آن نیز در همین است. موسیقی جبران ناکامی‌های زبان و شیوه‌ای برای بیان احساساتی ناملموس است که نمی‌دانیم چه هستند... آنجا که زبان از گفتن باز می‌ماند، موسیقی مأمنی برای روح و زبانی برای بیان احساسات و ناگفته‌های ناشناخته می‌شود. از موسیقی و تأثیرات آن سخن‌گفتن نیاز به مجالی بسیار فراتر از آنچه در این مختصر مهیاست، می‌طلبد.
قبل از شروع مبحث، یک سؤال کلیدی روشنگري می‌کند.
١. آیا در نهاد موسیقی به‌عنوان یک هنر و ودیعه الهی و به قول مقام معظم رهبری، برآمده از فطرت الهی و خدادادی ابتذال وجود دارد؟ بی‌شک ماهیت وجودی همه هنر‌ها نور است و معنویت و این بشر است که گاهی با بی‌سلیقگی‌های خویش زیباترین جلوه حیات یعنی هنر را چنان با زنگارهای درونی خویش می‌آلاید که خروجی این تلفیق نامبارک پدیده‌ای می‌شود که گاه اطلاق لفظ هنر را بسیار مشکل می‌نمایاند و این رخداد نامیمون را در همه اشکال هنر می‌توان یافت. رنگ‌وبوم و قلم‌مویی که در دستان ملکوتی استاد فرشچیان ظهر عاشورا را خلق می‌کند، می‌تواند در دست یک نقاش دیگر تبدیل به تصویری ناخوشایند شود و ملودی‌ها و نغماتی که در اندیشه حسین علیزاده نی‌نوا را می‌سازند، می‌تواند در اندیشه‌ای ناسالم به موسیقی لهوی و آزار‌دهنده تبدیل شود. اما به‌راستی می‌توان به بهانه وجود چنین مصداق‌هایی، هنر و ذات ملکوتی آن را کتمان کرد؟ تأثیر شگرف موسیقی بر روان آدمی امری کتمان‌نشدنی است. موسیقی می‌تواند آرامش‌بخش، هیجان‌آور و حماسی باشد و روح سلحشوری را در مخاطب در بالاترین شکل خویش به وجود آورد (قطعات و تصنیف‌های فاخر اوایل انقلاب و دفاع مقدس، مصداق بارز این نوع موسیقی هستند). موسیقی می‌تواند روحیه کار و تلاش را در مخاطب خود به وجود آورد. (کارآوا‌ها یا موسیقی‌های کار از دیرباز در بسیاری از مناطق ایران وجود داشته و بخشی از موسیقی فولکلور ایران محسوب می‌شود).
موسیقی می‌تواند بخنداند و بگریاند و ... . این تأثیر شگفت‌آور موسیقی است که این هنر را به ابزاری در جهت درمان بسیاری از بیماری‌های روحی و روانی و حتی جسمی مبدل کرده است تا جایی‌که علم موسیقی‌درمانی امروز به‌عنوان شاخه‌ای از دانش پزشکی در دانشگاه‌های معتبر پزشکی در سراسر جهان تدریس شده و موسیقی غنی ایرانی یکی از مهم‌ترین ابزارهای درمانی در این علم محسوب می‌شود. موسیقی ایران با پشتوانه حکمایی مانند ابونصر فارابی، ابن‌سینا، عبدالقادر مراغه‌ای، صفی‌الدین ارموی و حتی شیخ‌بهایی از غنی‌ترین و علمی‌ترین انواع موسیقی محسوب می‌شود و موسیقی مقامی خراسان به‌عنوان گنجینه‌ای ارزشمند دراین‌میان تأیید و ستایش بسیاری از محققان و موسیقی‌شناسان را در سراسر گیتی همراه داشته است.
در میان انواع سبک‌های موسیقی، بی‌تردید سبک‌هایی نیز وجود دارند که تأثیری منفی بر روحیه مخاطب خویش می‌گذارند. ملودی‌های خشن و فواصل نامطبوع موسیقیایی، سبک‌هایی را در موسیقی به وجود آورده که مصداق همان بی‌سلیقگی‌های بشر است، درباره هنر که پیش‌تر به آن اشاره شد. سبک‌های راک، هارد راک، متال و رپ سبک‌هایی نوظهور هستند که در غرب شکل گرفته و فضایی در جهت ارائه موسیقی‌هایی به وجود آورده‌اند که موجب افزایش روحیه تهاجم و پرخاشگری و بعضا بی‌بندوباری در مخاطب خویش می‌شوند (هرچند می‌توان آثاری را متمایز با آنچه بیان شد، در میان آثار شکل‌گرفته در این سبک‌ها یافت). امروزه رونق‌یافتن این سبک‌ها در میان جوانان غرب موجب نگرانی روان‌شناسان در غرب شده.
اکنون جای تأسف است که این‌گونه سبک‌های موسیقیایی در کشور عزیزمان و به طور خاص در مشهد مقدس گسترشی هولناک یافته است. در جشنواره موسیقی متال در کشور ارمنستان در میان انواع گروه‌های فعال در این سبک از موسیقی و از کشورهایی همچون انگلستان، فرانسه و دیگر نقاط جهان دو گروه اول و دوم از مشهد انتخاب شده‌اند! این اتفاق گرچه بیانگر وجود استعداد در جوانان مشهدی است، اما این سؤال را در ذهن به وجود می‌آورد که اشکال کار در کجاست که با وجود موسیقی غنی ایرانی، جوانان این شهر به سوی سبک‌هایی از موسیقی گرایش یافته‌اند که گسترش آنها حتی در غرب با چارچوب‌های اجتماعی خاص خود نیز پدیده‌ای نگران‌کننده است.
سال‌ها پیش مقام معظم رهبری خطر شبیخون فرهنگی را مطرح کرده‌اند و امروزه ما چه کرده‌ایم که شهر ولایت، مشهد مقدس، به یکی از مهم‌ترین پایگاه‌های تولید موسیقی زیرزمینی بالاخص موسیقی رپ بدل شده و جوانان مستعد آن در جشنواره متال رتبه‌های برتر را به خود اختصاص می‌دهند! جوانانی معصوم و به‌شدت مستعد که کوچک‌ترین تلاشی برای شناسایی و معرفی هنر ارزشمند بومی به آنها نشده است. در روزگار کنونی، بسیاری از بزرگان و نوابغ موسیقی در خراسان که هریک از آنان گنجینه‌ای ارزشمند برای فرهنگ این مرزوبوم هستند، یکی پس از دیگری بار سفر از جهان فانی بسته‌اند و ما را از شنیدن نغمات ملکوتی خویش محروم کرده‌اند.
افسوس و‌ هزار افسوس که امروز دیگر برای شنیدن صدای ساز و نوای عاشقانه استاد حاج‌قربان سلیمانی، استاد حسین سمندری، استاد عبدالله سروراحمدی، استاد غلامعلی پورعطایی، استاد غلامعلی نی‌نواز، استاد ذوالفقار عسکریان، استاد حاج‌نورمحمد درپور و بسیاری دیگر، مجالی نیست. مطلب و خاطره زیر را به نقل از مرحوم نورالدین رضوی‌سروستانی، از بزرگان آواز و موسیقی اصیل ایرانی، بدون‌‌هیچ کم‌وکاستی نقل می‌کنم: «موسیقی ایرانی درخت تناوری است که ریشه‌ای کهن در خاک سرزمین ما دارد. قرن‌ها می‌گذرد و متأسفانه در ارتباط با شناخت این موسیقی نجیب و پرمایه که بستر مناسبی برای‌ پرورش نهال معرفت و کمال انسانی است، چنان‌که بایدوشاید، حق مطلب ادا نشده است.
سال‌ ١٣٥٤ هنگام اجرای کنسرتی در دانشگاه درهام انگلستان متوجه پیرمردی در میان تماشاچیان‌ شدم که در حین اجرای کنسرت چشم‌هایش را بر هم گذاشته بود. بعد از پایان کنسرت نزد او رفتم و با کمک یکی از همراهان که زبان خارجی می‌دانست، با وی گفت‌وگو کردم و فهمیدم از موسیقی‌دانان شرق‌شناس است. استنباط او را از موسیقی ایرانی پرسیدم و دلیل اینکه چرا چشم‌هایش را هنگام شنیدن موسیقی بسته بود، پاسخ داد: «ابتدا سازها را دیدم که با عشق و محبت در آغوش نوازنده‌ها قرار گرفتند و بعد صدای آنها را شنیدم که چه خوش نواخته می‌شدند و هنگامی که تو شروع به خواندن شعر حافظ کردی، احساس کردم جذبه‌ای من را به درون خود می‌کشد.
اما دراین‌میان چیزی مانع این حالت و مخل ارتباط بود و آن چشم‌هایم بود. وقتی که‌ آنها را بستم حالی عجیب و دلنشین به من دست داد و هرچه عمیق‌تر گوش فرامی‌دادم، خود را سبک‌تر احساس می‌کردم تا آنجا که به قدر «زیتونی» در برابر کوهی سربه‌آسمان‌کشیده شدم. این‌ تعبیر و استنباط مردی با فرهنگ از دیاری دیگر درباره موسیقی ما بود. در سال ١٣٥٣ نیز ضمن‌ اجرای چندین کنسرت در فرانسه، یکی از شنوندگان که پیرمردی بود، می‌گفت: «از ما که دیگر گذشته است، مگر این موسیقی و فرهنگ شما به داد جوانان ما برسد». مرور این خاطره هنگامی که با آنچه امروز در حوزه موسیقی در مشهد می‌گذرد پیوند می‌خورد، ناخواسته انسان را به یاد این بیت از لسان‌الغیب می‌اندازد: پری نهفته رخ و دیو در کرشمه حسن، بسوخت دیده ز حیرت که این چه بوالعجبی است؟ در انتها با مطرح‌کردن چند پرسش از مسئولان به این بحث خاتمه می‌دهم و البته در انتظار پاسخ این دوستان خواهم ماند:
١. آیا به‌راستی برگزارنکردن کنسرت‌های اصیل و فاخر در مشهد، خود آب‌ریختن به آسیاب دشمنان فرهنگ‌وهنر این آب‌وخاک و دوری بیشتر جوانان این شهر از فرهنگ و هنر ناب سرزمینمان نیست؟
٢. اگر تهاجم فرهنگی را حقیقتی کتمان‌ناپذیر و دفاع در برابر آن را یک ضرورت بدانیم، ندادن اجازه فعالیت به هنرمندان مؤمن و متعهد این مرزوبوم خود به معنای خلع سلاح سربازان فرهنگ و هنر سرزمینمان در این نبرد نیست؟
٣. فرض بر وجود برخی از حواشی در تعداد معدودی از کنسرت‌ها و آن‌هم در برخی از سبک‌های موسیقی، کنترل و مدیریت این حواشی به وسیله ارگان‌های ذی‌صلاح و درنهایت برخورد با خاطیان، اقدامی عاقلانه‌تر و خردمندانه‌تر از پاک‌کردن صورت‌مسئله و جلوگیری و ممانعت از برگزاری همه کنسرت‌های موسیقی و در تمامی سبک‌ها نیست؟
٤. آیا در شرایطی که میزان بروز و ظهور انواع جرم در مشهد مقدس به گواه آمارها، به‌شدت نگران‌کننده می‌نماید، نمی‌توان از ظرفیت والای هنر و از جمله هنر موسیقی که نقشی انکار‌ناپذیر در کاهش خشونت و پرخاشگری و تلطیف فضای جامعه دارد، به‌درستی استفاده کرد؟
٥. به‌راستی اگر در اتفاقات روزهای اخیر جناح‌بندی‌ها و دعواهای سیاسی و استفاده از کنسرت‌ها به‌عنوان مستمسکی برای تخریب جناح مقابل مطرح نیست، این موضوع به‌قدری پیچیده است که با برگزاری نشستی میان طرفین و یافتن راه‌حلی مبتنی بر قانون کلی مملکت که قطعا مبتنی بر شریعت است، قابل حل نخواهد بود؟
ورود به تقسیمات فقهی موسیقی از تخصص حقیر خارج است و ورود به آن نیز مجالی دیگر می‌طلبد؛ اما بی‌شک، هنرمندان متعهد این شهر هیچ‌گاه موسیقی‌هایی را که مصداق موسیقی لهوی و گناه‌آلود هستند، شایسته اجرا در این شهر ملکوتی نمی‌دانند و فقط بر این باورند که با توجه به علاقه‌مندی فطری جوانان این شهر به هنر و به‌ویژه هنر موسیقی، ارائه‌ندادن موسیقی فاخر و غنی در فضایی سالم و خانوادگی موجب گرایش به سوی انواع موسیقی می‌شود که نمونه‌های آن را در سال‌های اخیر مشاهده کردیم و در صدر به آن اشاره شد.
امید است با نگاه مدبرانه و البته دلسوزانه مسئولان، شاهد شکوفایی فرهنگ و هنر ناب ایرانی در یکی از مهم‌ترین خاستگاه‌های خویش یعنی خراسان بزرگ و به‌ویژه مشهد مقدس باشیم. و من‌الله‌التوفیق
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • باقر رمزی باصر

    سلام و درود بزرگوار
    نمیدانم چه بگویم
    ولی حرفهایتان را نمیشود انکار کرد......

  • علی

    حرفتان حق بودوبامنطق واستدلال همراه بودولی کوگوش شنوا.

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج