تجرد حاشیه نشینی است!
نمیتوان منکر این واقعیت شد که آمارها در حوزه ازدواج و طلاق تکان دهنده است. اگر بحث تنها راجع به تغییر الگوی خانواده بود شاید میشد این مساله را مطرح کرد که زمان ساختارهای مختلف را تغییر میدهد و تغییر در نهاد خانواده ناشی از گذشته زمان و اتفاقاتی است که در این زمینه رخ داده است.
واقعیت این است که این مساله تنها درباره شکل خانواده که از خانواده گسترده به خانواده کوچک تغییر یافته پذیرفتنی است، اما افزایش میزان طلاق و کاهش ازدواج آنومیک است. موضوع زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که متوجه شویم بسیاری از افرادی که طلاق میگیرند، در واقع نمیخواهند طلاق بگیرند و به عبارت روشنتر زندگی مشترک را دوست دارند، اما مسائل مختلف آنها را به جدایی سوق میدهد. از طرف دیگر، اکثر میلیونها جوانی که موفق به ازدواج نشدهاند در واقع به دلیل موانعی که بر سر راه ازدواج است خانواده تشکیل ندادهاند. این چنین است که ما با ساختارهایی جدید آن هم به صورت اجباری رو بهرو میشویم که بسیاری از ابعاد زندگی ما را تحت تاثیر قرار میدهد.
تعداد مجردها در ایران در سالهای اخیر روند افزایشی داشته است. بر اساس آخرین اظهار نظرها در ایران تعداد افرادی که در سن ازدواج قرار دارند، اما موفق به تشکیل خانواده نشدهاند بیش از ۱۱ میلیون نفر است. به تازگی معاون دفتر سلامت جمعیت،خانواده و مدارس وزارت بهداشت تعداد افراد مجرد در ایران را ۵/۱۱ میلیون نفر دانسته است. این آمار مورد تایید ثبت احوال نیز هست. مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور گفت: تا سالهای قبل از سال ۹۰ تعداد دختران مجرد در سن ازدواج بیشتر از پسران بود، اما در سالهای اخیر این موضوع در حال معکوس شدن است و تعداد پسران مجرد در سن ازدواج در حال افزایش است.
علی اکبر محزون با بیان اینکه در مجموع ۱۱ میلیون و ۲۴۰ هزار دختر و پسر مجرد در کشور وجود دارد، افزود: پنج میلیون و ۵۷۰ نفر از آنها پسر و پنج میلیون و ۶۷۰ نفر نیز دختر در سن ازدواج هستند که این افراد هرگز ازدواج نکرده اند. آمارها نشان میدهد در سال ۹۳ تعداد خانمهای مجرد کشور از تعداد آقایان مجرد بیشتر بود. در سال گذشته ۴۸ درصد خانمهای در سن ازدواج كشور، هرگز ازدواج نكردهاند. مدير كل دفتر آمار و اطلاعات جمعيتی سازمان ثبتاحوال كشور خرداد سال گذشته به افکارنیوز گفته بود: آقايان در سن ازدواج كشور با طيف سنی ۲۰ تا ۳۴ شامل ۱۲ ميليون و ۷۰ هزار نفر میشوند كه از اين تعداد پنج ميليون و ۵۷۰ هزار نفر هرگز ازدواج نكردهاند. بنابراين ۴۶ درصد آقايان در سن ازدواج كشور هرگز ازدواج نكردهاند.
همچنين خانمهای در سن ازدواج كشور با طيف سنی ۱۵ تا ۲۹ سال شامل ۱۱ ميليون و ۷۹۰ هزار نفر میشوند، از اين تعداد پنج ميليون و ۶۷۰ هزار خانم هرگز ازدواج نكردهاند. همچنین محزون به آمار مربوط به افرادی كه در خطر تجرد قطعی قرار گرفته بودند و در طيف سنی بعد از ۳۴ سال برای آقايان و پس از ۲۹ سال برای خانمها تا سن ۵۰ سالگی قرار دارند، اشاره كرد و گفت: تعداد ۳۲۰ هزار نفر از آقايان از سن متعارف ازدواج در كشور عبور كرده و در خطر ورود به سن تجرد قطعی قرار دارند. به گفته مديركل دفتر آمار و اطلاعات جمعيتی سازمان ثبت احوال كشور در سال ۹۳، ۹۸۰ هزار خانم نيز در سن خطر تجرد قطعی قرار داشتند: خانمها تقريبا سه برابر بيشتر نسبت به آقايان در معرض خطر تجرد قطعی قرار دارند.
محزون همچنين به آمار سال ۸۵ و ۹۰ در ارتباط با افراد در سن ازدواج كه هرگز ازدواج نكردهاند و نيز افراد در سن تجرد قطعی اشاره كرد و گفت: در سال ۸۵ مجموعا ۱۱ ميليون و ۷۹۰ هزار نفر مجموع كليه خانمها و آقايانی بود كه در سن ازدواج قرار داشته و هرگز ازدواج نكردهاند كه از اين تعداد پنج ميليون و ۲۱۰ هزار آقا و شش ميليون و ۵۸۰ هزار خانم بودهاند.
زندگی از نوع جدید
هر چند در سالهای اخیر تعداد مجردها در ایران افزایش چشمگیری داشته است، اما ذهنیتها درباره زندگی هنوز همان چیزی است که از گذشته وجود دارد. مردم در هر سن و سالی باشند روند زندگی را این طور میدانند که فرد کودکی، نوجوانی و بخشی از جوانی خود را در خانواده پدری به سر میبرد. این خانواده در حد ممکن به تامین فرد در این دورهها میپردازد و زمینه استقلال اقتصادی، اجتماعی و... او را فراهم میکند. وقتی او مستقل شد به اصطلاح باید پی کار خودش برود که این پی کار رفتن معمولا با ازدواج اتفاق میافتد. کاهش ازدواج و افزایش طلاق اما این نظم را به هم ریخته است، به گونهای که اکنون شاهد زندگی افراد در جوانی و حتی میانسالی در خانواده پدری هستیم. این افراد که اغلب درآمد کافی ندارند به نوعی سر بار خانواده به حساب میآیند و امیدهای خود را از دست میدهند. در واقع زمانی که از کاهش ازدواج و افزایش طلاق حرف میزنیم از میلیونها نفری حرف میزنیم که دیگر در چارچوب خانوادههایی که میشناسیم تعریف نمیشوند.
آنها نمیتوانند در ساختارهای مشروع و تعریف شده نیازهای خود را تامین کنند، همان طور که از جریان تولید نسل بیرون انداخته میشوند. شاید برخی به شوخی عنوان کنند که آدم با ازدواج خودش را در دردسر میاندازد. این موضوع در شرایط کنونی و با کاستیهایی که وجود دارد میتواند صحت داشته باشد، اما واقعیت این است که بیرون بودن از ساختار خانواده به نوعی حاشیهنشینی است. مجردها، حداقل آنهایی که سن بالایی دارند، در واقع حاشیهنشینهایی هستند که به دلایل مختلف نتوانسته اند به متن راه پیدا کنند و ناگفته پیداست که این حاشیهنشینی باعث بروز مشکلاتی میشود که افسردگی و نا امیدی از جمله آنهاست.
شاید بر همین اساس است که عنوان میشود اکنون که میلیونها مجرد در ایران وجود دارد باید برنامههایی برای این افراد در نظر گرفت. در واقع، در سالهای اخیر هر چه درباره مجردها حرف زده شده است این بوده که آنها باید ازدواج کنند. کمتر مسئول و کارشناسی به این مهم توجه کرده است که به هر حال زمینه ازدواج برای دستهای از افراد وجود ندارد و باید برای آنها برنامه ریزی شده و به فکر تامین نیازها آنها بود.
مجرد ماندن، رسیدن به آخر دنیا نیست
چندی پیش شهیندخت مولاوردی معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده درباره طرح تجرد دختران، گفت: این طرح از سوی کارگروه تعمیق باورهای دینی ارائه شده است و در حقیقت میخواهیم با این طرح بگوییم مجرد ماندن دختران رسیدن به آخر دنیا نیست. این گفته او البته با واکنشهای منفی زیادی مواجه شد، اما واقعیت این است که برخورد ما با مسائل اجتماعی همواره صفر و یکی بوده و این برخورد باعث شده است که مشکلات همچنان وجود داشته باشند. هیچ فردی منکر اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده نیست.
با تشکیل خانواده ادامه نسل ممکن میشود؛ موضوعی که در کنار ارضای عاطفی، اجتماعی و... در صورت ازدواج مهم تلقی میشود، چرا که برخی برآوردها نشان میدهد ایران میتواند در آینده با بحران جمعیتی مواجه شود. با وجود این، برنامهها در این حوزه باید همه جانبه باشد. هنوز هم که هنوز است افرادی سعی دارند با متهم کردن جوانان به ازدواج گریزی بر این مساله تاکید کنند که مسائل اقتصادی در عدم ازدواج دلیل مهمی نیست.
هر چند مسائل فرهنگی و اجتماعی از جمله تغییر سبک زندگی میتواند در عدم ازدواج موثر باشد، اما کارشناسان مسائل اجتماعی در این زمینه متفق القولند که مسائل اقتصادی مهمترین مانع بر سر راه ازدواج جوانان است. حل این مساله همواره یک بعدی و بدون در نظر گرفتن جوانب مختلف موضوع بوده است. برای مثال اخیرا مجلس وام ازدواج را سه برابر کرده است.
از اینکه بگذریم که بسیاری از بانکها هنوز پرداخت این وام را در دستور کار خود قرار ندادهاند، باید پرسید که با ۲۰ میلیون تومان پولی که زوجها دریافت میکنند چقدر مشکلاتشان حل میشود. در واقع بیشتر از اینکه این نوع وام دهیها مهم باشد ایجاد اشتغال و استقلال مالی جوانان مهم است، در غیر این صورت روندهای موجود ادامه خواهد یافت و در آینده باز هم شاهد انتشار آمارهایی در مورد افزایش تعداد مجردها در کشور خواهیم بود.
نظر کاربران
خطر تجرد قطعی؟!!!
خطر!!!