چرا فرانسوی ها در ایران بی رقیب ماندند؟
۹ ماه از اجرایی شدن برجام میگذرد و دیگر مانند روزهای اول خبری از مسافران خارجی که برای مذاکره و حضور در صنعت خودروسازی ایران بلیت تهران میگرفتند، نیست.
با گذشت این مدت، دیگر مانند روزهای اول خبری از نامهای مختلف شرکتهای خودروساز اروپایی به میان نمیآید و فقط این شرکای فرانسوی قدیمی صنعت خودروی ایران هستند که نامشان همچنان به قوت روز اول باقی است.
پژو سیتروئن فرانسوی در قالب دو شرکت مجزا، علاوه بر اینکه قرارداد خود را با ایران خودرو نهایی کرده، سیتروئن نیز برای خرید سایپای کاشان اعلام آمادگی کرده که آن هم هنوز نهایی نشده است. از سوی دیگر قرارداد با شرکت رنو، دیگر خودروساز فرانسوی نیز با گذشت شش ماه از اعلام آن هنوز به مرحله امضا نرسیده است.
تفاهمنامه مشارکت در زمینه خودروهای تجاری میان ایران خودرو دیزل و بنز نیز فعلا در حد همان تفاهمنامه باقیمانده و هیچ جوینت ونچری میان این دو شرکت شکل نگرفته است. در این گذر زمان نه تنها نام تازهای به فهرست شرکای خارجی صنعت خودروی ایران اضافه نشده، بلکه نامهایی نظیر فیات، نیسان و فولکس واگن نیز که در همان ابتدا خبرهای جدی از حضورشان در بازار خودروی ایران شنیده میشد، کمرنگ هم شدهاند.
شاید مهمترین پرسشی که با مرور همه اتفاقات رخ داده برای صنعت خودرو در پسابرجام بتوان مطرح کرد، این است که چرا به غیر از پژو سیتروئن و رنو هیچ شرکت خارجی دیگری برای سرمایهگذاری در ایران چراغ سبز نشان نداده یا به عبارت بهتر حاضر به سرمایهگذاری در ایران نشده است؟
این پرسش زمانی رنگ جدیتری به خود میگیرد که نگاهی به اقبال خودروهای آسیایی نظیر تویوتا، هیوندا و کیا در بازار ایران داشته باشیم؛ خودروهایی محبوب در بازار ایران با وجود وارداتی بودن و قیمت بالای آنها. طبیعتاً مدیران این شرکتها نیز از محبوبیت محصولاتشان در بازار ایران خبر دارند، اما چرا تاکنون به غیر از نام کیا که آن هم در حد مذاکره بوده، خبری از تمایل دیگر خودروسازان برای سرمایهگذاری مستقیم به بازار ایران نیست؟
فربد زاوه، کارشناس صنعت خودرو، در پاسخ به این پرسش به «فرصت امروز» میگوید: «تب ترافیک مسافران تجاری بعد از برجام و اخبار مشارکتها با خودروسازان بینالمللی خیلی زود فروکش کرد و عملاً جز شرکای قدیمی فرانسوی، قراردادهای جدیدی در حوزه خودرو منعقد نشد.
صنعت خودروسازی با عمری بیش از ۱۰۰ سال، صنعت سریعی نیست و گذر یک یا چند سال، در حیات بسیاری از شرکتها تأثیری ندارد. لذا صنعتگران این حوزه، معمولاً عجله و شتابی برای ورود به بازارهای جدید ندارند. مثلاً ورود خودروسازان به چین در بازه زمانی بیش از ۱۰ سال انجام شد و هند به عنوان دومین بازار بالقوه جهان، هنوز تمامی رقبای جهانی در آن به صورت کامل ورود نکردهاند. این مهم در خصوص بازار ایران هم صدق میکند و هنوز زمان زیادی از اجرایی شدن برجام در قیاس با متوسط عمر این صنعت نگذشته است و در گذر زمان میتوان منتظر ورود شرکتهای جدید به بازار بود.»
او میافزاید: «محدودیتهای باقیمانده از سوی آمریکا و نگرانی از چرخش سیاستهای دولت آینده آن کشور، سبب شده است شرکتهایی که بازار آمریکا برای آنها نقش حیاتی بازی میکند در ورود به بازار ایران اندکی صبر کنند. مجموعه پژو و سیتروئن هیچ بازاری در آمریکا ندارند و در نتیجه به راحتی و بدون نگرانی به فضای همکاری با شرکای قدیمی خود بازگشت. رنو باوجود فعالیت گسترده شاخه ژاپنی خود در آمریکا حتی در دوران تحریمها هم مجوز فعالیت در ایران را داشت و توسعه فعالیتهای آن در ایران با خطر جرایم احتمالی دولت بعدی آمریکا مواجه نیست. سایر خودروسازان مانند فیات کرایسلر، فولکس واگن، هیوندای و کیا، تویوتا و برخی دیگر، یا حجم عمده از فروش خود را در بازار آمریکا انجام میدهند یا اصولا آمریکایی محسوب میشوند، لذا تا انتخابات نوامبر سال جاری، بعید است به صورت عملیاتی پروژه جدی در ایران آغاز کنند.»
همچنین محمدرضا نجفی منش، عضو هیأت مدیره انجمن قطعهسازان که در اکثر مذاکرات با سرمایهگذاران خارجی حضور داشته، در این زمینه در گفتوگو با «فرصت امروز» تصریح میکند: «خودروسازان ژاپنی و کرهای بسیار محتاط عمل میکنند. در سمیناری که در ژاپن داشتیم، خودروسازان ژاپنی برای حضور در ایران ابراز علاقه کردند، ولی سرمایهگذاران ژاپنی و کرهای بسیار دیر تصمیم میگیرند، اما اگر تصمیم به حضور در بازاری بگیرند، حضوری پایدار خواهند داشت. در هر صورت موانعی هم برای حضور سرمایهگذاران خارجی در بازار ایران وجود دارد، مثلا برقرار نشدن ارتباطات بانکی و بیمهها.»
او با اشاره به عوامل سیاسی نظیر انتخابات آمریکا، اظهار میکند: «انتخابات آمریکا موضوعی است که نمیتوان گفت در چراغ سبز نشان ندادن سایر خودروسازان نقش ندارد، اما خودروسازان اروپایی که از بازار ایران شناخت داشتند، تحت تاثیر چنین عواملی نبوده و به همین دلیل کار خود را برای سرمایهگذاری در ایران آغاز کرده اند.»
وزارت صنعت نقشآفرین میشود
علاوه بر عواملی که کارشناسان به آن اشاره کردند، یک موضوع دیگر مطرح میشود و آن هم نقش پررنگ وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت) در بازی مشارکتهای خارجی است؛ از چارچوبگذاری این وزارتخانه برای قراردادها گرفته تا حضور مسئولان آن در مذاکرات با شرکای خارجی.
زاوه این موضوع را عامل سوم برای چراغ سبز نشان ندادن سایر خودروسازان میداند و بیان میکند: «عامل سوم، حضور معاونان و مدیران ارشد وزارت صمت در هیأت مدیره شرکتهای خودروساز است.
این حضور و روابط بسیار نزدیک پژو و سیتروئن با این وزارتخانه، سبب شده است که شرکتهای خودروساز خارجی یا به سمت این دو شرکت دولتی سوق داده شوند که شرایط مالی این شرکتها، زیان انباشته و بدهیهای سنگین برای شریک خارجی نگرانکننده است، یا در صورت مشارکت با بخش خصوصی نگران عکسالعمل وزارتخانه در صورت باخت شرکتهای دولتی در بازار رقابت به شرکای خصوصی داخلی خود باشند. این نگرانی به خصوص از این جهت پررنگ میشود که در اسفند سال گذشته، تلاش شد موفقیت چینیسازها با افزایش ناگهانی تعرفه قطعات منفصله کنترل شود.»
او ادامه میدهد: «عامل بعدی، شروط وزارتخانه در ورود شرکتهای جدید به بازار ایران است. شرط شروع تولید با داخلیسازی ۴۰درصد و صادرات ۳۰ درصد در ابتدای امر برای ناآشنایان بازار ایران، شروط سختی است، خصوصاً اگر شرکتی بنا داشته باشد تنوع محصول تولیدی زیادی داشته باشد، تحقق شرط داخلیسازی برای وی بسیار دشوار و حتی نشدنی است. این سختگیری که البته در عملیاتی شدن قرارداد پژو و ایران خودرو لحاظ نشد و به پژو مجوز شروع تولید با قطعات منفصله و داخلیسازی ۲۰ درصد را داده است، منشاء اقتصادی ندارد و در بسیار از محصولات در صورت اجرا سبب افزایش بهای تمام شده محصول میشود. به هر صورت مشخص نیست آیا شروع تولید با قطعات منفصله و ۲۰ درصد داخلیسازی تنها منحصر به پژو است یا سایر خودروسازان هم میتوانند منتظر بهرهوری از این شرایط باشند.»
آنچه شرایط نشان میدهد، دستکم تا دو ماه دیگر و تعیین تکلیف انتخابات آمریکا و در پی آن وضعیت برجام در دولت بعدی آمریکا نباید منتظر نام خودروساز جدیدی برای سرمایهگذاری در صنعت خودروی ایران بود و تا اطلاع ثانوی فقط پرچم فرانسویها و چینیها بر بازار ایران برافراشته خواهد ماند.
ارسال نظر