راسته کتابفروشها منتظر باز شدن دانشگاهها
از راسته کتابفروشیهای انقلاب که میگذری، بعید است راهت به سمت کتابفروشیها و بساطیهای کنار خیابان کج نشود.
الهام کاظمی در فرهیختگان نوشت: از راسته کتابفروشیهای انقلاب که میگذری، بعید است راهت به سمت کتابفروشیها و بساطیهای کنار خیابان کج نشود. کتابنخوان هم که باشی، وسوسه میشوی که پس از مدتها یادی از کتاب کنی، حالا فرقی نمیکند این کتابها در ویترینهای تر و تمیز کتابفروشیها باشند یا روی آسفالت داغ پیادهرو یا در کتابخانههای درهم و برهم دستدومفروشها.
این روزها اما گرمای بازار این صنف فقط گرمای تابستان است. تابستان که به این راسته میآید، با خودش کسادی میآورد و دیگر خبری از شلوغیهای پاییز و زمستان نیست. در پیادهرو که راه میروی شانهات به شانه کسی برخورد نمیکند و لازم نیست دائم مسیر حرکتت را تغییر بدهی. البته کسادی تنها درد کتابفروشها نیست؛ بلکه درد مشترک سینماها و کافههای این راسته هم هست و همه علاجشان را باز شدن دانشگاه میدانند. گویا بیشتر مشتریان کتابفروشیهای انقلاب، دانشجوها و دانشآموزانی هستند که دنبال کتاب درسی میآیند.
البته علیرضا یکی از کتابفروشها میگوید: «از پارسال که قیمت کتاب گران شد، دیگر دانشجوها هم برای خرید کتابهای درسی نمیآیند؛ آنها هم یا سراغ دستدومفروشها میروند یا فقط جزوه استادشان را میخوانند.»
تنها چیزی که باعث میشود مطمئن شوی این راسته همان راسته همیشگی است، جوانهایی هستند که پلاکارد به دست ایستادهاند. روی پلاکاردها نوشته شده، پایاننامه و کتاب دستدوم موجود است. البته آنها به این پلاکاردها بسنده نمیکنند و داد زدن را هم چاشنی کارشان میکنند. در این میان اما کسادی بازار باعث شده است که صاحبان کتابفروشیها دستی به سر و روی مغازههایشان بکشند.
خیلی از مغازهها در یک سال اخیر تکانی به خود دادهاند و سروسامانی به اوضاع آشفته مغازههایشان دادهاند. البته پارسال هم سازمان زیباسازی شهرداری تهران دست به کار شده و اقداماتی برای ساماندهی راسته کتابفروشها انجام داده است. حالا تابلوهای تمام کتابفروشیها یکدست شدهاند و در کنار نامشان پلاکهای مغازهها به صورت یکدست دیده میشود. محسن یکی دیگر از کتابفروشها میگوید: «علاوهبر این تابلوها شهرداری کمک کرد کرکره همه مغازهها یکدست و برقی شوند، البته هزینه آن را از ما دریافت کرد.»
او در کتابفروشیای کار میکند که یک ایستگاه اتوبوس روبهروی آن است. به گفته او، تمام ساعات روز باید صدای موتور و دود اتوبوسها را تحمل کرد. این اتوبوسها مربوط به خط انقلاب - میدان خراسان است که جدا از خط بیآر تی آزادی- تهرانپارس در حال فعالیت است و حتی شهرداری ایستگاه آن را در پیادهرو نصب کرده که این مساله مساحت زیادی از پیادهرو را اشغال کرده است.
محسن ادامه میدهد: «پارسال ما نامهای به شهرداری نوشتیم که این خط از اینجا به پایانه کاوه در ابتدای جمالزاده جنوبی منتقل شود؛ اما همچنان به نامه ما ترتیب اثر داده نشده است.» سارا یکی از مشتریان این مغازه که به گفته خودش بهطور مرتب به این راسته میآید، مهمترین مشکل این راسته را دادزنها و دستفروشها میداند.
او میگوید: «بساط دستفروشها گاه تا وسط برخی خیابانها از جمله خیابان ۱۲ فروردین و منیری جاوید میآید و عبور و مرور را مختل میکند.» از هر دو متر هم که یکی در خیابان، جلویت را میگیرد و میخواهد پایاننامه یا کتاب دست دومش را بفروشد. با این حال سارا میگوید: «با این راسته و کتابفروشیها و کافههایش خاطرات شیرینی دارم و انقلاب را با تمام آشفتگیهایش دوست دارم.»
ارسال نظر