دو «یوز» تا انقراض کامل!
بالای صفحه اول سایت پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی نوشته شده «این پروژه از سال ١٣٨٠ با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست و بخش برنامهریزی برای توسعه سازمان ملل در حال اجراست و هدف از آن نجات یوزپلنگهای آسیایی باقیماندهای است که بهشدت در خطر منقرضشدن هستند و اکنون تنها در ایران یافت میشوند»؛ گونهاي جانوری که به نام یوزپلنگ ایرانی هم شناخته میشود.
بااینحال، آنگونه که روز گذشته رئیس انجمن یوزپلنگ ایرانی در یک نشست خبری اعلام کرد: «از مجموع کل یوزپلنگهای موجود در ایران که تعداد آنها کمتر از ٤٠ قلاده است، تنها دو قلاده ماده هستند و این یعنی اگر اقدام مفیدی در اینباره صورت نگیرد، قطعا در دهه ٩٠ این گونه ارزشمند منقرض خواهد شد».بااینحساب به نظر میرسد باید از الان پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با ١٦ سال سابقه را پروژهای شکستخورده دانست. این در حالی است که در این سالها تلاشهای بسیاری برای حفاظت این گونه جانوری در ایران انجام شده، اما از آنسو تخریب زیستگاهها و دیگر مشکلاتی که در این راه به وجود آمده، به تلاشها برای جلوگیری از انقراض یوزپلنگهای ایرانی در سرزمین ایران امان نداده است و شرایط بهسرعت به سمت بستهشدن این پرونده پیش میرود.
پیشینه روز یوزپلنگ
امروز نهم شهریور روز «یوزپلنگ ایرانی» نامگذاری شده است؛ روزی که به یاد کشتهشدن دو توله یوزپلنگ در سال ١٣٧٣ به این نام مشهور شد. در نهم شهریورماه سال ۱۳۷۳ در شهرستان بافق استان یزد و در گرمای تابستان، یک یوزپلنگ ماده بههمراه سه تولهاش برای نوشیدن آب به سوی نخلستانهای اطراف بافق آمد، اما در میان تعدادی از مردم محلی ناآگاه محاصره میشود و مادر پس از مدتی مقاومت در برابر حملات و ضربات مردم که با سنگ و چوب به او وارد میشود، فرار میکند، اما سه تولهاش گرفتار میشوند. یکی از شاهدان، خود را به اداره محیط زیست بافق میرساند و مأموران محیط زیست را آگاه میکند.
هنگامیکه مأموران اداره به محل میرسند، با لاشه بیجان یکی از تولهها مواجه میشوند، اما دو توله دیگر با وجود جراحات شدید همچنان زنده بودند و به یزد منتقل شدند. شدت ضربات وارده بر سر و روی یکی از تولهها باعث مرگ او در میانه راه میشود. توله سوم در یزد بهوسیله دامپزشک درمان سطحی میشود، اما برای نجات از مرگ بلافاصله به تهران منتقل میشود و تا سال ٨٢ هم در پارک پردیسان تهران بود و سپس در همانجا از دنیا رفت. طبق گزارشهای محیطبانان بافق، مادهیوز مادر، هر روز به نزدیکی شهر و نخلستان میآمد تا تولههای خود را جستوجو کند، اما بعد از یک هفته جستوجوی ناکام، دیگر در محل دیده نشد.
وضعیت نگرانکننده
مرتضی اسلامیدهکردی، رئیس انجمن یوزپلنگ ایرانی که روز گذشته به مناسبت همین روز یک نشست خبری با خبرنگاران ترتیب داده بود، در سخنان خود دراینباره گفت: «از سالهای گذشته همواره آمارهای مختلفی از جمعیت یوزها ارائه میشد چون روشهای آمارگیری متفاوت بود، ازاینرو نمیتوان زیاد به آنها استناد کرد. نتیجه پایشها نشان میدهد وضعیت یوزها بسیار نگرانکننده است و زنگ خطر انقراض این گونه ارزشمند به صدا درآمده است؛ بهعنوانمثال از سال ٩٠ پایش ملی یوزپلنگ ایرانی در کشور شکل گرفت و قرار شد هر دو سال یک بار این پایش انجام شود که اساس کار، استفاده از دوربینهای تلهای است چون با آنها آمارگیری با روشی یکسان انجام میشود و به نتیجه بهدستآمده میتوان استناد کرد.
برایناساس اولین مرحله پایش در سالهای ٩٠ و ٩٢ و مرحله دوم در سالهای ٩٣ و ٩٤ انجام شد و مرحله سوم نیز از ابتدای سال ٩٥ در حال اجراست که نتیجه این پایشها بسیار نگرانکننده است و نشان از کاهش جمعیت یوزها بهویژه یوزهای ماده دارد». اسلامی افزود: «در فاز اول از ٢٠ قلاده یوزپلنگ که ١١ قلاده نر و هفت قلاده ماده بودند، تصویربرداری شد که جمعیت مادهها در این پایش ٣٥ درصد جمعیت را نشان میدهد که با برآورد صورتگرفته، احتمال میرفت در آن سال حدود ٤٠ قلاده یوز در کشور باشد، اما در فاز دوم مجموع یوزهایی که شناسایی شدند ٢٣ قلاده بود که از این تعداد فقط چهار قلاده ماده، یعنی ١٧ درصد جمعیت را شامل میشد، اما وضعیت در فاز سوم نگرانکنندهتر بود چراکه نتایج پایشها نشان میدهد اکنون فقط دو قلاده یوزپلنگ ماده در کشور وجود دارد که بااینحساب این گربهسان ارزشمند فقط یک قدم تا انقراض فاصله دارد؛ یعنی جمعیت ماده از ٣٥ درصد در فاز اول، به ١٠ درصد در فاز دوم کاهش یافته است».
طبق گفته رئیس انجمن یوزپلنگ ایرانی: «در زیستگاه میاندشت در سال گذشته فقط سه ماده و چهار یوز نر شناسایی شده است، این در حالی است که حوادثی مانند تصادفات جادهای همیشه در کمین یوزپلنگهاست. در بهار امسال یک مادهیوز که مادر پنج یوز و مادربزرگ سه یوز بود، در جاده عباسآباد در مسیر تهران - مشهد کشته شد، بارها توله این یوز در آن منطقه دیده شده بود، اما چون هنوز به سن استقلال نرسیده بود، نمیدانیم که اکنون زنده است یا تلف شده است». به گفته وی، احتمال میرود یک یوز ماده هم در منطقه حفاظتشده توران باشد که البته زیاد هم مطمئن نیستیم».
رئیس انجمن یوزپلنگ ایرانی گفت: «یوزها در پارک ملی میاندشت و توران مرتب در حال تردد هستند و فاصله میان این دو منطقه، حفاظتشده نیست، بنابراین نقاط پرخطری هستند و تاکنون هفت یوز در این مسیر کشته شدهاند که پنج قلاده از آنها ماده بوده است. در چنین شرایطی که وضعیت یوزپلنگها تا این حد بحرانی است، اگر اقدام مفید صورت نگیرد قطعا در دهه ٩٠ این گونه ارزشمند منقرض خواهد شد، البته در این سالها اقدامات خوبی صورت گرفته در غیراینصورت تاکنون یوز منقرض شده بود.
باید توجه داشت که یوزها موجوداتی هستند که مسافتهای طولانی حدود ١٣٠ تا ٢١٠ کیلومتر را میپیمایند که در این مسیر خطرات زیادی متوجه آنها میشود؛ از این رو حفاظت از کریدورهایی که یوزها در آن رفتوآمد میکنند، بسیار حائز اهمیت است که باید ایمنسازی شوند. به همین دلیل اگر جاده عباسآباد به شکل اورژانسی ایمنسازی نشود، ممکن است تمام یوزهای زادآور نابود شوند».
وی درباره زیستگاههای جنوبی یوزپلنگ نیز گفت: «تا سال ٩١ فقط یک قلاده یوز نر در پارک ملی کویر مشاهده شد و بعد از آن دیگر یوزی دیده نشد. از این رو به نظر میرسد این گونه ارزشمند در آن منطقه به صورت محلی منقرض شده باشد. یوزهای ماده بسیار مخفیکارتر از یوزهای نر هستند، بنابراین دیدن آنها مشکلتر است، بهعنوان مثال در فاز اول پایش ملی یوزها در دره انجیر و بافق از یک یوز نر شاید ٣٠ بار عکسبرداری شد اما از یک ماده سه تا چهار بار فیلمبرداری شد؛ برای همین امید داریم تا پایان فاز سوم نتایج خوبی به دست آید».
وی درباره تعداد دوربینهای بهکارگرفتهشده برای پایش یوزها گفت: «در فاز اول از صد دوربین استفاده کردیم و در فاز سوم از ٥٥ دوربین استفاده میکنیم چون به دوربین بیشتری نیاز نداریم و همین تعداد جوابگو است». اسلامی با اشاره به اینکه این دوربینها خارجی هستند و هزینه نگهداری آنها اعم از تعویض باتری یا تعمیر بسیار گران است، ادامه داد: «البته امکان تعمیر این دوربینها بسیار کم است، همچنین برخی از آنها به سرقت رفته و تعدادی هم با سیلابها از بین میروند؛ از این رو هزینه زیادی به انجمن تحمیل میشود.
البته ما در تلاشیم تا این دوربین در داخل کشور تولید شود که اقداماتی نیز در این راستا صورت گرفته است».
رئیس انجمن حفاظت از یوزپلنگهای ایرانی با بیان اینکه تعداد یوزها را تا پایان سرشماری میتوانیم اعلام کنیم، گفت: «در سال ٩٢ برآوردها از جمعیت یوز بین ٤٠ تا ٧٠ قلاده بود اما اکنون برآوردها نشان میدهد حداقل ٥٠ قلاده هستند که البته قطعا زیر ٥٠ است. اگر سرعت حفاظت با روند فعلی پیش رود، وضع یوزها سال به سال بدتر خواهد شد».
علاوه بر اسلامی، روز گذشته هومن جوکار، مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، نیز در رابطه با روز یوزپلنگ با بیان اینکه نهم شهریور، روز حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، نماد تلاش ایرانیان برای حفظ آخرین بازماندههای این گونه ارزشمند و منحصربهفرد است، گفت: «امروز شرایط یوز در زیستگاههای کشور، شرایطی خاص و متفاوت با گذشته است و مطالعات و شواهد دو سال گذشته به ما نشان میدهند که با وجود مشاهده پیوسته یوزپلنگ در اغلب مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محیط زیست و زیستگاههای تحت حفاظت پروژه، در مناطقی مانند استان یزد، یوزپلنگهای ماده کمتری مشاهده شده و زیستگاههای جنوبی با وجود شرایط نسبتا مناسب، با کاهش جمعیت شدیدتری روبهرو هستند.
این مقام مسئول خاطرنشان کرد: «تجربه چند سال گذشته نشان داده که اصولا یوزپلنگهای ماده، کمتر در عکسهای دوربینهای تلهای دیده میشوند. به گونهای که میتوان گفت به طور میانگین، کمتر از ١٠ درصد یوزپلنگهایی که جلوی دوربینهای تلهای قرار گرفتهاند، مادهها بودهاند. بهعنوان مثال از ٨٠ دوربین تلهای کارگذاشتهشده در بخشی از ذخیرهگاه زیستکره توران، پس از دو ماه، تنها از یک ماده یوز به همراه توله عکسبرداری شد اما به فاصله دو هفته، کارشناسان پروژه در منطقه به یک یوز ماده و تولههایش برخورد کردند که با یوز ماده قبل متفاوت بود».
تأثیر خشکسالی بر وضعیت یوزپلنگها
به گفته جوکار، پرفسور جورج شالر و دکتر استفان آستروفسکی، از نامدارترین چهرههای حفاظت از حیات وحش جهان پس از بررسی زیستگاههای استان یزد معتقد بودند که خشکسالی، شرایط زیستگاه را برای یوزپلنگها مساعدتر کرده است چراکه گونههایی مانند کل و بز برای یافتن منابع آب مجبور به پایینآمدن از ارتفاعات و حضور در دشتها هستند و شکار این گونهها برای یوز بسیار آسانتر از گونههای دشتزی است. جوکار ادامه داد: «با اینحال جمعیت زیستگاههای یزد به اندازهای پایین است که آسیبپذیری یوزپلنگها را تا حد زیادی افزایش داده و به گفته پرفسور شالر، در جمعیتهای بسیار کم و با تراکم پایین، گاهی مادهها بر اثر عواملی کوچک مانند درگیری با سگهای اهلی یا تصادفات جادهای بهسرعت از طبیعت حذف میشوند و جمعیت زیستگاه به سمت تکجنسیتیشدن میرود و به نظر میرسد که هماکنون برای زیستگاههای یزد چنین واقعهای رخ داده است».
به گفته مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، تعدد تلفات جادهای در دهه گذشته منجر به خالیشدن زیستگاه کالمند-بهادران در استان یزد از جمعیت یوز شده است. این مقام مسئول ضمن تأکید بر اینکه شرایط برای زیستگاههای دیگر متفاوت است، تصریح کرد: «از میان پنج زیستگاه نایبندان، میاندشت، توران، دربند راور و کویر، زیستگاههاي میاندشت و توران زیستگاههای زایای یوزپلنگ هستند و زادآوری یوز در آنجا انجام میشود».
وی درباره پارک ملی کویر هم با بیان اینکه در مطالعات سال ١٣٨٩ مشخص شد که فقط یک یوزپلنگ نر در این زیستگاه زندگی میکند که در یک سال گذشته، هیچ شواهدی از آن به دست نیامد، اضافه کرد: درباره دربند راور نیز اطلاعات دقیقی در دسترس نیست چراکه پایش گستردهای در این زیستگاهها انجام نشده است.
٤٠ یوزپلنگ در ١٠ زیستگاه
به گفته مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، درحالحاضر آخرین سرشماریها با استفاده از عکسهای بهدستآمده از دوربینهای تلهای، حضور قطعی کمتر از ٤٠ یوزپلنگ در ١٠ زیستگاه تحت پوشش پروژه را نشان میدهند. وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به شواهد موجود مبنی بر کاهش مشاهدات یوز در برخی زیستگاهها و خصوصا کاهش مشاهدات یوزهای ماده، چه اقدامی باید انجام داد، گفت: «سیاست کنونی پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در برابر این شواهد، انجام چند اقدام اساسی است. نخست، بررسی زیستگاههای میانی است که منظور از آن، مناطقی خارج از مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محیط زیست هستند که هیچگاه پایش نشدهاند. زیرا این احتمال وجود دارد که یوزهای دیگری در این مناطق زندگی میکنند یا آنکه بخشی از جمعیت ١٠ زیستگاه اصلی به این مناطق مهاجرت کردهاند».
سگهای گله تهدیدی جدی برای یوزپلنگ
جوکار وجود سگهای گله در زیستگاههای شمالی را تهدیدی جدی برای یوزپلنگ دانست و افزود: «به گفته پروفسور شالر، وجود هر سگ در زیستگاهها به معنای ازدسترفتن یک یوزپلنگ یا مرگ یک توله یوز است و از این رو، تلاش برای خروج سگهای اهلی از زیستگاهها یکی از اقدامات اساسی دراینباره خواهد بود. حفظ امنیت مسیرهای بین زیستگاههای شمالی بهگونهای که ارتباط بین زیستگاههای شمالی قطع نشود، از دیگر اولویتهای این منطقه است».
تاکنون در طبیعت ایران دو گونه جانوری مهم شیر و ببر منقرض شده و برای همیشه از طبیعت ایران حذف شدهاند، از گربهسانان مهم و گوشتخوار، پلنگها و یوزپلنگها باقی ماندهاند، از این دو گروه نیز یوزپلنگها با سرعتی غمانگیز به سمت انقراض پیش میروند. اگرچه در این سالها تلاشهای بسیاری برای شناساندن این گونه جانوری به مردم و مسئولان صورت گرفت (رفتن تصویر یوزپلنگ روی پیراهن تیم ملی از اقدامات مهم در این زمینه بود) اما بههرحال به صورت میانگین در هر سال تقریبا دو یوزپلنگ توسط انسانها کشته میشوند؛ برخی در جادهها و تصادفات و برخی توسط سگهای گله یا مردم محلی. برای گونه جانوری که تنها ٤٠ قلاده از آن در طبیعت باقی مانده و طبق گفته مسئولان مرتبط از این تعداد تنها دو قلاده ماده هستند، میتوان گفت دیگر امیدی به جلوگیری از انقراض آن وجود ندارد، مگر آنکه معجزه رخ دهد.
نظر کاربران
توراخدامواظبشون باشید
ناراحت کننده است واقعا.حیفه این حیوونا منقرض بشن
الان سالهاست صحبت از پروژه یوز ایرانی میشود وسالهست دم از حفاظت وتکثیر این حیوان میشود مسعول پاسخگو کیست چرا محیط زیست در این پروژه شکست خورده خانم ابتکار بیاید به افکار عمومی پاسخ بدهد