گوشي Apple به زندگي زوج جوان پايان داد!
مرد جواني در دادگاه گفت: به دليل اينکه پول نداشتم براي همسرم گوشي Apple بخرم او به منزل پدرش رفت و بعد از مدتي به اين نتيجه رسيديم که بايد از يکديگر جدا شويم، زيرا همسرم بعد از ازدواج بسيار پرتوقع شده بود.
وي ادامه داد: در دوران نامزديمان همسرم بسيار قانع بود و هيچ توقعي خارج از توانم از من نداشت. اما بعد از اينکه زندگيمان را شروع کرديم اخلاق همسرم تغيير کرد، به گونهاي که گاهي اوقات احساس ميکردم او را نميشناسم.
اين مرد جوان خاطرنشان کرد: ازدواج ما بر اساس علاقه بود و خانوادههايمان با اين ازدواج مخالف بودند. به همين دليل از ابتدا قرار گذاشتيم که اگر در زندگي مشکلي داشتيم آن را بدون دخالت خانوادهها برطرف کنيم اما متاسفانه همسرم از همان ابتدا ناراحتيهايمان را به خانوادهاش اطلاع داد و آنها به خود اجازه دادند که در تمامي موضوعات زندگيمان دخالت کنند و اين دخالتها بعد از گذشت سه سال تاثيرات منفي خود را نشان داد.
مرد جوان با بيان اينکه من عاشق همسرم بودم اما در حال حاضر ديگر او را نميشناسم، گفت: همسرم بسيار متفاوت است و تفاوت او در اين حد است که به دليل نخريدن گوشي Apple دو ماه مرا ترک کرد و به خانهي پدرش رفت، زيرا من پول نداشتم تا بتوانم براي او گوشي Apple بخرم و بعد از دو ماه از من خواست تا از يکديگر جدا شويم.
وي تصريح کرد: همسرم هر روز چيز تازهاي از من ميخواست و ميدانست که من توانايي خريد آن را ندارم اما به داشتن آن اصرار ميکرد و اگر جواب منفي من را ميشنيد خانه تبديل به محل جنگ ميشد. به همين دليل ديگر نميخواهيم با يکديگر زندگي کنيم، زيرا از نظر يکديگر کامل نيستيم.
در ادامهي جلسه دادگاه، همسر اين مرد جوان با بيان اين که همسرم از قناعت و صرفهجويي من سوءاستفاده کرده است، گفت: زماني که به شوهرم «بله» گفتم ميدانستم وضع مالي مناسبي ندارد. به همين دليل نه مهريه سنگيني تعيين کردم و نه جشن ازدواجي برگزار کرديم اما شوهرم از علاقهي من نسبت به خود سوءاستفاده کرده است.
اين زن جوان که ۲۸ سال سن داشت، ادامه داد: دو سال از زندگيمان ميگذشت و من حتي از شوهرم يک بار نخواستم که پوشاکي براي من بخرد و متاسفانه او فکر کرد اين قناعت وظيفهي من است، در حالي که من براي آينده زندگيمان با او مدارا ميکردم.
وي افزود: شايد شوهرم مدعي باشد که من تغيير کردهام اما اگر تغييري هم در من به وجود آمد به دليل رفتارهاي ناشايست شوهرم بوده است. من به شوهرم علاقهمند بودهام اما او نخواست که زندگيمان ادامه داشته باشد. او فقط ادعا ميکند که پول کافي ندارد. زماني که از او گوشي Apple خواستم، گفت که نميتواند آن مقدار هزينه کند، اما بعد از گذشت چند روز همان گوشي را براي خواهرش خريد و من آن موقع متوجه شدم که همهي حرفهاي همسرم دروغ است. ديگر نميخواهيم با يکديگر زندگي کنيم و من نيز هيچگونه ادعاي مالي نسبت به شوهرم ندارم.
قاضي دادگاه بعد از شنيدن اظهارات زوج جوان بنا بر اصرار آنها حکم طلاق توافقيشان را صادر کرد.
نظر کاربران
و باز هم اقتصاد و فشار مالی...................
مرتیکه دروغگو. همه مردا همینطورین
پاسخ ها
تا چیزی میشه به همه تعمیم میدی. شما اول برید آموزش ببینید چطور باید با یه مرد برخورد کرد. البته فقط یه خانم واقعی میتونه با یه مررد برخورد درستی داشته باشه
من دیگه به تو مجله هیچی نگم بهتره.. :))))
با مطالب پر بارت...!!!