قفلهای اقتصاد و اقدامات دولت
دکتر پویا ناظران؛ درِ بازار بانکداری بینالمللی چون در آپارتمانی سه قفله است. باز نشدن در خانه پس از باز کردن تنها یک قفل تعجبی ندارد؛ به همین ترتیب، باز نشدن پای بانکهای کشور به بانکداری بینالمللی پس از اجرای برجام نیز تعجبی ندارد.
دنیای اقتصاد: دکتر پویا ناظران؛ درِ بازار بانکداری بینالمللی چون در آپارتمانی سه قفله است. باز نشدن در خانه پس از باز کردن تنها یک قفل تعجبی ندارد؛ به همین ترتیب، باز نشدن پای بانکهای کشور به بانکداری بینالمللی پس از اجرای برجام نیز تعجبی ندارد. قفل دوم نکول دولت بر بدهیهایش است. قرار بود قفل نکول دولتی بهوسیله لایحه اصلاحیه بودجه سال ۹۵ باز شود، اما این لایحه در مجلس هنوز به نتیجه نرسیده است.
قفل دوم: میزان بدهیهای دولت اگرچه نامعلوم، اما زیاد نیست، این میزان بین «۲۰۰ هزار میلیارد» تا «۴۰۰ هزار میلیارد» تومان تخمین زده میشود؛ یعنی در بدترین حالت نیز از یک سوم تولید ناخالص داخلی کشور کمتر است. مشکل بدهیهای دولت در میزان آن نیست، بلکه در سررسید گذشتگی آنها است.
قفل سوم: راهکار پیشنهادی دولت برای بازکردن قفل سوم ترکیبی است از آنچه لوایح دوقلو خوانده میشود و آنچه تحت عنوان برنامه اصلاح نظام بانکی و مالی کشور معرفی شده است. در سال ۲۰۰۸، نظام مالی دنیا دچار یک بحران جدی شد.
از طرف دیگر، این نهادهای نظارتی بانکها را موظف به برقراری فرآیندهای ارزیابی و حسابرسی داخلی جدیدی کردند تا مدیریت هر بانکی درک علمی و دقیقی از ریسک ترازنامه خود داشته باشد. علاوهبر آن، به منظور استفاده از بازار بهعنوان ناظر، قوانین حسابداری را بازنویسی کردند تا نحوه محاسبه ALLL تغییر کند.
مجموعه تمهیدات نهادهای نظارتی در اقتصادهای توسعهیافته، اولا دقت در سنجش ریسک تسهیلاتگیرندگان را افزایش داد و ثانیا دقت در سنجش ریسک خود بانک را افزایش داد. اما این دقت در سنجش ریسک متوجه وجه سومی نیز بود. وقتی دو بانک با هم مبادلات روزانه قابل توجهی دارند، میگویند که این دو counter party هم هستند. در نظام بانکداری پسا ۲۰۰۸، بانکها ملزم به سنجش دقیقتر counter party risk خود نیز شدهاند.
نتیجه: تصور باز شدن قفل اعتباری بانکها پس از پرداخت بدهیهای دولت همانقدر ناآگاهانه است که وعده باز شدن درهای دنیا به روی اقتصاد کشور پس از برجام ناآگاهانه بود. برای ورود مجدد به بازارهای دنیا، پرداخت بدهیهای دولت شرط لازم است؛ اما کافی نیست. ارتقای سطح نظام بانکی کشور نیز شرطی لازم است؛ اما کافی نیست؛ همانگونه که اجرایی شدن برجام شرط لازم بود؛ اما کافی نبود.
از قفل دوم هم که بگذریم، سوال این است که آیا لوایح دوقلو و برنامه اصلاح نظام بانکی و مالی دولت قفل سوم را میگشایند؟ در پاسخ تنها میپرسم:
۱) کجای آن لوایح بستر قانونی برای ارزیابی ریسک مشروط بانکها یا همان stress testing، ایجاد کرده است؟
۲) اما stress testing، مدلهای اعتبارسنجی احتمالی میطلبد. کجای لوایح بسترسازی برای اعتبارسنجی ازسوی بانکها و همینطور نهادهای نظارتی ایجاد کرده است؟ حتی صندوق ضمانتسپرده نیز ملزم به دریافت حق بیمه خود بر مبنای ریسک اعتباری سنجش شده نیست!
۳) برای اجتناب از فساد در تسهیلاتدهی، نهادهای نظارتی بانکها را موظف به استفاده از فرآیندهای اعتبارسنجی مستقل میکنند. آنگاه برای اجتناب از فساد در اعتبارسنجی، فرآیند ارزیابی اعتبارسنجی و همینطور فرآیند حسابرسی ارزیابی اعتبارسنجی برقرار میکنند. بهعبارت دیگر، برای آنکه ترازنامه بانک نگندد، به آن نمک میزنند، آنگاه بر نمک نیز نمک میزنند. بعد برای آنکه نمک نمک نگندد، بر نمک نمک نیز نمک میزنند. نمک لوایح دوقلو کجاست؟
۴) ساخت مدلهای اعتبارسنجی نیاز به داده دارد. کجای لوایح یا برنامه اصلاحی، تدبیری برای جمعآوری داده اندیشیده شده است؟
۵) دادههای مورد نیاز، داده صورتهای مالی هستند. نظام حسابداری کشور چنان از استانداردهای بینالمللی عقب افتاده است که ارزش دادههای آن نیز محل سوال است. کجای بسته پیشنهادی دولت، به اصلاح نظام حسابداری اشاره شده است؟
نظر کاربران
قفل اقتصاد اين مملكت را بانكها با روش بنگاهداريشان زده اند و حالا حالا باز نمي شود مگر نظارت بي قيد وشرط دولت بر عملكرد صحيصح بانكها با فشار اجرائي ومضاعف حكومتي