شکنجه پسر نوجوان در دوستی تلگرامی
پسر نوجوان که از طریق تلگرام با دختری آشنا شده بود وقتی برای دیدار با دختر مورد علاقهاش به محل قرار میرفت نمیدانست چه سرنوشت شومی درانتظارش است.
به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، اوایل مرداد امسال زن جوانی که دلواپس پسرش شده بود با نگرانی چندین بار با تلفن همراه وی تماس گرفت اما تلفن در دسترس نبود. زن جوان به امید اینکه پسرش در محوطه مجتمع سرگرم بازی شده است خودش را سراسیمه به آنجا رساند اما از سروش خبری نبود. انتظار چند ساعته توأم با دلشوره مادر ادامه داشت تا اینکه او خودروی سمند سفید رنگی را دید که نزدیک مجتمع ایستاد. بعد هم مرد جوانی با عجله پیاده شد و پیکر نیمهجان سروش را از ماشین بیرون انداخت و از آنجا گریخت.
مادر سروش که از دیدن این صحنه شوکه شده بود بلافاصله پسرش را به یکی از بیمارستانهای غرب تهران انتقال داد. کبودی و آثار ضرب و شتم روی بدن پسر 15 ساله حکایت از شکنجه شدید او داشت. سروش پس از درمان و بهبودی نسبی دیروز به همراه مادرش به دادسرای جنایی تهران رفت و از مردی شکایت کرد که او را ربوده و سه ساعت نیز مورد شکنجه قرارش داده است.
سروش به بازپرس آرش سیفی گفت: مدتی قبل از طریق تلگرام با دختری به نام لادن آشنا شدم. او در یکی از خانههای اطراف مجتمع ما زندگی میکند. آشنایی ما ادامه داشت تا اینکه یک روز لادن تماس گرفت و از من خواست برای دیدنش به خانهشان بروم. محل قرار در نزدیکی خانه آنها بود. من هم در راه بازگشت از باشگاه به محل قرار رفتم، اما در کمال ناباوری به جای لادن، پدرش را دیدم که اوهم با تهدید مرا به خانهشان برد. سپس مرا عریان کرد و با کمربند به جانم افتاد.
گریه و التماسهایم نیز بیفایده بود. او آنقدر کتکم زد که از هوش رفتم و زمانی که چشمهایم را باز کردم خودم را روی تخت بیمارستان دیدم. پدر لادن در جریان شکنجه از من عکاسی و فیلمبرداری نیز کرد. او قبل از آنکه بیهوش شوم از من اقرار نامهای هم گرفت تا هرگز با دخترش ارتباط نداشته باشم.
باتوجه به شکایت پسر نوجوان و با دستور بازپرس، تحقیقات کارآگاهان در این باره آغاز و در ادامه نیز پدر لادن بازداشت شد. مرد 45 ساله زمانی که روبهروی بازپرس جنایی ایستاد به جرم خود اعتراف کرد و گفت: چند روز قبل از حادثه، از محل کارم به خانه میآمدم متوجه شدم لادن در محوطه بازی مجتمع با پسری همسن وسال خود در حال صحبت است. از دیدن این صحنه شوکه شدم و ضمن تنبیه دخترم تصمیم گرفتم کاری کنم که پسر نوجوان دیگر سراغ دخترم نرود. به همین دلیل با نقشهای از پیش تعیین شده از دخترم خواستم تا با سروش قرار بگذارد. اما روز حادثه خودم به جای لادن سر قرار رفتم.بعد هم پسرک را با تهدید به خانه برده و ساعتها شکنجهاش کردم.
به دنبال این اعتراف، بازپرس آرش سیفی دستور بازداشت او را صادر کرد.
نظر کاربران
تقریبا کارش بد نبوده اگر همه پدراا کمی مواظب دخترانشان باشند دنیا تا این هد به گند وکثافت کشیده نمی شد این پسر ب ای همیشه عاقل سر بزیر میشه بچه پانزه ساله چی به این کارها بری خونه مردم ناموس مردم دستش درد نکنه پس هنوز غیرت نمرده
پاسخ ها
ببخشید ولی شما ها دیوانه اید سادیسم دارید بابا این تفکر وحشیگری تا کی قراره ادامه داشته باشه باورکنید شماها نیاز به معالجه روانی دارین
باید یه فکری به حال ظرفیت کم بیمارستان های اعصاب و روان کرد. شدیدن نیاز به گسترششون احساس میشه
پاسخ ها
باید یه فکری به حال این دختر پسرها کرد.این شیوه زندگی بسته عقده های جنسی میاره که هر روز شاهد یک جنایتت هولناک تو این رابطه هستیم
دستش درد نکنه.کار خوبی کرد
فکرشو کن انتظار دیدن چه کسیو تو قرار داری یهو پدر سبیل کلفتش با کمربند منتظرته خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
دستش درد نکنه خوب کاری کرده باید هر دو تا تنبیه بشن خجالت نمیکشن دختره و پسره خخخخخ
الان حالش جا اومد درس عبرتی باشه امثال این آدمها ....مادرش یهو یادش افتاد پسرش چه غلطی داره میکنه
با سلام و خسته نباشید، خبر و مشخصات آن با آن خبر که نوجوانان را تو حمووم میکرد زیاد تغاوتی ندارد!!!؟؟؟ فقط در این فرقه پس از بردن مورد شکنجه و آزار بیشتر عمل کرده احتمالاً این آدم ربای محترم زمینه وجود بهانهای در خصوص کتاب کاریکاتور نوجوانی ساده لوح اغفال شده توسعه تلگرامی ها باعث این آزار و ازیت از پدر بسیار محترمه اون دختر که نوجوانان را طعمه خود قرار داده است حالا جای شکرش باقیمانده است کهن نوجوانی سبکی سر وقت هرز گرد محترم به قتل نرسیده این داستان ببشتر از ولگرد و به دنبال شهوت و غریضه جنسیتی رفتن نوجوانان پسر محترم بسیار احمقانه خبر میدهد و اینکه نوجوانان عزیزم تا سر نامحترمشان به سنگسار نخورد دست بردار نخواهند بود، این خاطره تا پایان عمر نوجوانی علاقه مند بهتر رابطهای با همراه نوجوان خواهد بود و اورا رها نخواهد نمود، توصیهها بهتر نوجوانان عزیز که درس عبرت گیرند و به این کارهای نزدیک نشوند،
هفت برادر قد و نیم قد و یک خواهر در کوچه ما زندگی میکردند برادران یکی از یکی خلاف کار تر و دعوا کن. هر روز درگیر با خواهر خود و دوست هایش و اخرش هم خواهرشان در یک خانه تیمی بر اثر تزریق مواد جان خود را از دست داد. باور من در زندگی این است که هیچ کسی را نمیشود به زور تغییر داد. بلکه روشهایی دیگر هست که میشود روی زندگی دیگران بدون خشونت تاثیر گذاشت. ...
خدایی خاطره خوبی واسه پسره میشه؟؟/ به بچه هاش نصیحت میکنه میگه بابا دنبال ناموس مردم نرید من یکبار کبود شدم**** ولی رفیقاش هم از یاد اوری این داستان شاد میشنا
خوب پسر و دختر تنبیه شدن حالا نوبت پدر دختر که دیگه بچه مردم به زور به خانه نبره و تنبیهش کنه وقتی که پدر تشریف برد زندان آب خنک خورد میفهم چه کار غیر انسانی کرده
مگر مملکت قانون ندارد هر کسی هر کاری دلش می خواد می کنه این پدر عیرتی می تونست اول از راه نصیحت وارد شود وبعد اگر خواب نداد از طریق قانون ونیروی انتطامی اقدام می کرد این پدر عیرتی فکر نکرده که اگر این نوجوان زیر دست وپای ایشون می مرد چه اتفاقی می افتاد باید به فکر اعدام بود
ای ول به این پدر
افرین ، اون پسر رو اگه یکی ترمزش رو نمیکیشید ممکن بود یه تجاوز کار ازش در بیاد !
پاسخ ها
ترمز !!!!!
اتفاقا الان اون پسر یه عقده ای بزرگ تو دلش داره که ممکنه به هرکاری وادارش کنه
اکثر کشورهای توسعه یافته از بدو اموزش تا ب سن قانون مندی روابط غیر همجنس بجز تجاوز بدور از اشکال میباشد
چون اموزش ارتباط با نوع غیر همجنس نداریم
این پدر خودش برای خودش زندان رو تهیه فرمود
جرمش ادم ربایی ضرب جرح و....
راههای دیگری وجود داشت پدر
حالا هی از حاج آقا قراءتی ایراد بگیرید بابا دختر پسرای ۱۵،۱۶ساله دلشون ازدواج میخواد
بنده این خبر را به کلیه افرادی که ادعای نوجوانی، جوانی ومردانگی دارند یه کم به شرنوشت نوجوان محترمی که پدر یا برادر محترم اونو تو حموم کرده و با کمربند تمام بدنش راه سیاه و کبود کرده یه کم فکر کنن و بعدش کفشهاشون بپوشند چون اون سبیلی کلفت در انتظار اونهاست، کاری نداریم اما انصافاً به اون دختره که نوجوان محترم را به صورت یه حیوان تکرار سمت به معیادگاه کشونده و با شکنجه های که به نوجوان شدهاند از ته دلم خندیده باید احسنت و باریکلا گفت، یقیناً دختر بازی هماهنگی پدری سبیلی کلفت این نوجوان را تا لب چشمه برده و تنها وقتی کتکش خورده ولنگان لنگان برگشته!!!؟؟؟ حالا اونایی که حال دارن به اینکه پسری نوجوان بخندن و بگن خخخخخخ،و ضرب شست دخترا راه ببینن از این به بعد کتک خوردن وکردن توی حموم پسرا را تماشا کنید،
پاسخ ها
باور کن از هر دو کامنتی که گذاشتی سر در نیاوردم
میشه یکی ترجمه کنه ؟
فقط میتونم بگم متاسفم برای خودمون و برای جامعه مون من تا زمانی که به این سایت نیومده بودم و این کامنت ها رو از هموطنامون نخونده بودم فکر می کردم خیلی متمدن هستیم اصلا کلی با کشور های دور بر مون فرق داریم ولی هر روز بیشتر وحشت می کنم ما کجا داریم زندگی می کنیم این همه توحش این همه کینه و نفرت کی گفته با این کارها میشه نوجوان و جوان جامعه رو درست کرد
قول میدم همین آدم ها هستن که وقتی خبر خودکشی یک جوان و نوجوان رو میخونن میان و دولتی و فلان و فلان رو محکوم می کنن اون چیزی که باعث خودکشی جوان و نوجوان مون میشه همین فقر فرهنگی و دید عصر حجری جامعه اس
اون کاربری که نوشته بود که پسرنجوان عقده ای شده ممکن است دست به هر کاری بزند!!! نه!! بطور کامل تنبیه روحی و جسمی شده اما پدر دختره میبایست اول هم با پسر و دختر صحبت کنه چنانچه واقعاً رغبت و علاقه پسرودختر حقیقی بود به پسره میگفت تو هنوز بچه ای برو با پدرومادرت بیایید!!! دختر خودش را راهنمایی میکرد آگهی پسره نمیتونست خانواده اش را راضی کنه پدر دختر با مهربانی پدر وار اونو راهنمایی مینمود و میگفت دفعهای دیگه ببینم اینجور مهربون باید تو صحبت نخواهم کرد اما دختر خودش را هم راهنمایی و ارشاد میکرد، اون پسر تا زنده بود مثل پدر!!! پدر دختر را دوست میداشت، همیشه که نمیشه با چوب وچماق وتجاوز و کردن نو حموم و اتاق هزار کوفت دیگه رفتار نمود!!!؟؟؟ آدم خوبه انسان باشه و دیگران را هم بحساب بیاره و با انسانیت تنبیه کنه!!! چقده خوب میشد هیچ که از هیچ کس دیگر عقده نداشت و با هم دوست خوب بودن و زندگی میکردن!!!؟؟؟
خداازاین پدرنگذره بیوجدان نوجوان۱۵ساله هیچی حالیش نیست یه دختر۱۵ساله ازلحاظ پختگی وکمال ازیه پسرهمسن خودش بزرگتره حالااین نوجوان درپی احساساتی شدن یه اشتباهی کرده یه قرارملاقات گذاشته بودحقش نبوداینطوروحشیانه کتک بخوره وروح وروانش جریحه داربشه خداوندبه همه عقل سالم عطاکنه که طریقه برخوردصحیح رویادبگیرن.خواهشانظرموبذارین ممنون میشم
سلام به همه، اما جناب خودم مگه میرزا چی نوشته که سر از کامنت هاش در نمیاری من بهت میگم که اول گفته پدر میتونست با مهربونی هم پسره و هم دختر خودش را راهنمایی و ارشاد کنه و اگه مایل نبودن بگه دیگه مزاحم نشو و اینکه جنابعالی گفته بودی که عقدهای میشه و چی و چی، گفتم نه دیگه مزاحم دختر مردم نمیشه!!!؟؟؟ این کجای آن بد و یا گنگ بوده؟؟؟!!! بنده با زبون ساده و شیرین پارسی گفته بودم، آری جوونم!؟؟؟
من از شما میپرسم که میگید این کار پدره بد بوده اگه با ناموس خودتون هم بود تشویقش میکردید و دلتون براش میسوخت
درود بر این پدر با غیرت