پرداخت یارانه نقدی حرام کردن پول است
اغلب دولتها برای نشان دادن اوضاع مناسب اقتصادی، بر آماردهی در باب میزان تورم و رکود تکیه میکنند. البته گاه نگاه پوپولیستی و غیر واقعی، بر اشاعه آمار غلبه میکند و مانع از انعکاس حقیقت میگردد.
اما آنچه که مبرهن است حد و اندازه سفره و رفاه مردم است که با مقایسهای سر انگشتی با سالیان پیش، حقایق ناگفته در این زمینه را میتوان عیان دید. همچنین نمایش دولتهای نهم و دهم در حساب بازی و بالا و پایین کردن آمار رکود و تورم در قالب چند طرح و نقاشی تلویزیونی، جایگاه مهم این دو مفهوم اقتصادی را بر همگان آشکار کرد. افزایش هزینهها، کم شدن توان خرید مردم و بیارزش شدن پول رایج مملکت، از جمله عوارض افزایش تورم در دولت پیشین است؛ یعنی همان میراث بد خط و خالی که اکنون همنشین دولت یازدهم شده است.
در گفتوگو با مهندس سید مصطفی هاشمیطبا، وزیر صنایع دوران نخست وزیری میرحسین موسوی، به بررسی جایگاه رکود و تورم در اقتصاد یک کشور و دلایل ازدیاد تورم در دوران دولت احمدینژاد پرداختیم. پاسخهای صریح و مستندهاشمیطبا، پیش بینی او از آینده اقتصادی، بررسی جایگاه و پتانسیل اقتصاد مقاومتی در تغییر مسیر اقتصادی کشور و ارائه راه حلهایی برای نجات اقتصاد ایران از جمله مباحثی است که در گفتوگو با مهندسهاشمیطبا میخوانید:
با نگاه به دوران ده ساله اول انقلاب که از آن با عنوان عصر طلایی انقلاب یاد میشود، شاهد جنگی نابرابر و اعمال تحریمها بر کشور بودیم. اما با این اوصاف بر اساس شواهد و مستندات هیچگاه تورم و رکود سالهای اخیر در آن زمان رقم نخورد. علت را در چه مسائلی ارزیابی میکنید؟
به گمان من نمیتوان بین آن دوران و زمان حال مقایسه ای را به عمل آورد؛ چرا که آن دوران ویژگیهایی داشت که جامعه امروز آن ویژگیها و شرایط را ندارد. یکی از آن ویژگیها «جمعیت جامعه» است. در آن دوران جمعیت کم بود. به علاوه نوع برخورد با مردم و توقعات مردم از نظام و حکومت با زمان حال تفاوت داشت.
در آن ۱۰ سال اگر درآمدها کم بود و در اقتصاد گاهاً دچار ضعف میشدیم، سعی بر این بود که آن مقدار درآمد اندک را نیز به صورت عادلانه در جامعه توزیع کنیم. اگر نفت حدود ۷ دلار قیمت داشت و صادرات نفت روزانه حدود ۶۰۰ هزار بشکه بود، و هر چند بخشی از درآمد ناشی از نفت روانه دفاع مقدس میشد، اما سعی بر این بود که با باقی مانده آن، جامعه را عادلانه اداره کنیم.
اما در ادامه و به مرور زمان لیبرالیسم اقتصادی در کشور جاری شد.
دقیقا از چه زمانی؟
بعد از دوران جنگ و دوران نخست وزیری آقای مهندس میرحسین موسوی و همزمان با دوران آقایهاشمی رفسنجانی این لیبرالیسم اقتصادی با هدف برخورداری هر چه بیشتر مردم و رفاه آنان و زدودن آثار فقر از جامعه شکل گرفت. از طرفی سیاستهای خارجی ما تا حدودی رادیکال تر شد.
وقتی که پول مردم را در بانکها نگهداری میکنند و به آنها وعده سود بیشتر داده میشود، مشخصا نتیجه، ازدیاد حجم پول در جامعه است. وقتی که وام با سود ۲۸ درصد پرداخت میشود، معنایش این است که باید دریافتکنندگان وام، بهرهبرداری بیشتری از این پول داشته باشند. مفهوم «بهرهبرداری» ترجمه فارسی همان «استثمار» است.
آیا میتوان گفت که دچار نوعی تحجر شدیم؟
نمیتوان آن را تحجر نامید. این را سیاست «راضی نگهداشتن مردم از هر طریق» باید نامید. هیچ لزومینداشت که لوازم خانگی آنچنانی را از اقصی نقاط دنیا وارد کنیم اما این مساله رخ داد. از چین، آلمان، آمریکا و کره واردات کالا داریم. آمریکایی که میگوییم «دشمن ما» است، ولی کالای جنرال الکتریک آمریکایی را در مغازهها میفروشند. آلمان ما را تحریم کرد، اما زیمنس در ایران غوغا میکند. کره ما را تحریم کرد، اما محصولات با مارک سامسونگ و ال جی در ایران به شدت به فروش میروند.
بخش خطرناک تر این است که نوعی آزادی و بیبند و باری در زمینه اقتصادی، در کشور اتفاق افتاده است. ما منابع داخلی مان را به شدت هدر دادهایم. اگر خوب توجه کنیم در مصرف برق، آب و بنزین در حد غیرقابل توجیهی مصرف داریم. سالهاست مشغول واردات بنزین هستیم. واقعا با چه هدفی؟ فقط برای اینکه در تهران این چنین آلودگی و ترافیکی را ایجاد کنیم؟!
در صحبتهایتان به قانون محور بودن در دوران جنگ اشاره داشتید. سوال این است که بعد از این دوران که به گفته شما نوعی لیبرالیسم ناقص اقتصادی در کشور پیاده شد، در سطح مدیریت کلان و خرد کشور چه اتفاقی رخ داد که جامعه به این سمت کشانده شد؟
نوع نگرش به جامعه و اینکه ما همه چیز را در رفاه ظاهری مردم ببینیم باعث چنین امری شد. یعنی سبک زندگی مردم را در حقیقت - حال عالمانه یا غیر عالمانه - به صورتی خاص طراحی کردیم و البته هیچگاه فکر نمیکردیم که قضیه به اینجا برسد. فکر میکردیم که با هزینه کردن پول نفت میتوانیم زندگی مردم را تامین کنیم. طنزی هم در این مورد هست که گفتنش خالی از لطف نیست: کسی میگفت که مردم! ناراحت نباشید، بعد از جنگ، مثل زمان شاه خواهیم شد!
مراودات بینالمللی ما به گونهای که از یک سو با تحریم مواجه بودیم و از سوی دیگر مَنشی انقلابی در دنیا داشتیم. به هر حال وقتی که ما با آمریکا مقابله میکنیم یقینا آمریکا هم طبیعتا با ما برخورد میکند. اما به این مساله هیچ توجهی نکردیم و گفتیم که تحریمها کاغذ پاره هستند. این سخن را صراحتا آقای احمدی نژاد بر زبان جاری کرد و این همه درآمد نفت را به پای تحریمها ریخت.
اصولا همین بحث اقتصاد مقاومتی که رهبر انقلاب ابلاغ کردند - و همگی هم در این راستا شعار میدهند - اصل آن بر این اساس است که ما در داخل، سیاستهای منطقی را در دست داشته باشیم و با خارج مراودات منطقی مانند صادرات و ارتباطات علمی- فنی داشته باشیم که متاسفانه ما هیچ یک از این موارد را رعایت نمیکنیم؛ چرا که هر یک از بندهای این برنامه مستلزم این است که از سیاستهای خاصی پیروی کنیم. اما برای اینکه عده ای بگویند که از برنامه اقتصاد مقاومتی پیروی میکنند، ذیل برنامههای خود صرفا یک کلمه «اقتصاد مقاومتی» قرار میدهند و در ادامه هر کاری را که صحیح تشخیص دادند به سرانجام میرسانند.
رخنه کردن تورم و رکود در اقتصاد کشور مساله ای نیست که در یک شب دامن گیر اقتصاد کشور شده باشد. به نظر شما آغاز هجوم رکود و تورم به اقتصاد کشور که امروزه شاهد آن هستیم، از چه زمانی و با چه سیاستهایی بود؟
تورم در حالتی اتفاق میافتد که حجم پول در گردش جامعه زیاد شود؛ الان اگر دولت طرحهای عمرانی را در جامعه راه اندازی کند مقدار پولی به جامعه تزریق میشود و تورم به وجود میآید. در حال حاضر مقدار پولی هم که در بانکها وجود دارد، مردم واقعا نمیدانند که این مقدار پول را در کجا سرمایهگذاری کنند یا حداقل این اعتماد را ندارند که آن را در جامعه و در جایی خاص سرمایهگذاری کنند.
عیبها و ایرادهای اساسی ما کاملا مشخص است و به صورت اصلی مسائلی است که حیات ایران زمین را به خطر انداخته است برای حل هرکدام از این مشکلات هم باید هزینه زیادی پرداخت کرد. مثلا در حال حاضر مصوبه ای وجود دارد مبنی بر خرید حقآبههای کشاورزانی که در اطراف دریاچه ارومیه زمین کشاورزی دارند؛ یا اینکه چاههای آب غیرمجاز را پر کنند. این در حالی است که لازمه همه این موارد پرداخت هزینههای چشم گیر است.
یکی از مشکلاتی که در به وجود آمدن رکود میتواند تاثیرگذار باشد، مشکل صادرات است. در دوران آقای احمدینژاد سخن این بود که تحریمها بر زندگی مردم تاثیر نخواهند گذاشت اما دیدیم که با اعمال تحریمها توان صادرات کشور تا چه حدی کاهش یافت. با این اوصاف به نظر شما آیا میتوان گفت که رکود حاکم بر زندگی مردم را نشات گرفته از تفکراتی همچون «تحریمها کاغذ پاره هستند و بر زندگی مردم تاثیری نخواهند داشت» دانست؟
برای برون رفت از وضع فعلی تفکری میگوید که «برای رفع مشکلاتی که دامنگیر کشور شده باید ما به سیستم استکبار جهانی ملحق شویم که بسیاری از مشکلاتمان حل شوند» در این صورت باید دست از آرمانهایمان برداریم و البته این تفکر بسیار ساده لوحانه است زیرا بقول سعدی : به دست آهن تفته کردن خمیر به از دست بستن به پیش امیر.
اگر دنبال آرمانهایمان هستیم باید در داخل کشور نیز سیاستهای مطابق با آنها را پیگیری و اجرا کنیم؛ البته آرمانهای انقلاب شعارهای تندی که عدهای بر زبان جاری میکنند نیست. معنایی ندارد که در داخل کشور سیاستهای اقتصادی کاملا باز داشته باشیم، اما در سیاستهای خارج از کشور نگرشی رادیکال را دنبال کنیم. سیاستهای ما باید هم در داخل و هم در خارج یکدست و یک رنگ باشند.
اکنون هیچ تناسبی بین سیاستهای داخلی و سیاستهای خارجیمان وجود ندارد. امروز هم که آقای روحانی مشغول ترمیم سیاستهای خارجی کشور است، میبینم که علیه ایشان چقدر جوسازی میکنند و آدمهایی که هیچ مسئولیتی در کشور ندارند و فاقد هرگونه اندیشهای برای اداره کشور هستند در رسانهها مدام از ایشان و سیاستهای خارجی دولت انتقاد و حتی فحاشی میکنند و صحبتها و انتقادات آنها دقیقا بر خلاف روال کشورداری و زمامداری است.
به نظر شما آیا اصلاحطلبی میتواند درمان این دردهای جامعه باشد؟
اصلاحطلبی به آن معنایی که امروزه در کشور مطرح شده، بیشتر مباحث سیاسی و اصلاحات سیاسی را در بر میگیرد. شکی در این نیست که باید در هر کشوری اصلاحات سیاسی اعمال شود؛ اما معتقدم که اصلاحطلبها (که خود بنده هم ممکن است جزء آنها باشم) هیچ نسخهای برای وضعیت کنونی جامعه ندارند؛ چرا که میدانند که اگر سیاستهای اقتصادی نجات دهنده اقتصاد ایران را اعلام کنند، جایگاه مردمیخود را از دست میدهند.
یعنی عموما دولتها با یک نگرش مبتنی بر پوپولیسم سراغ مردم میروند؟
بله. در واقع کسی که میخواهد از مردم رای بگیرد، همه حقایق جامعه را به مردم منعکس نمیکند. بخشی از سخن را بر زبان جاری میکند که مردم از آن لذت میبرند. به گمان من کسی که واقعا بخواهد به مردم و کشور خدمت کند باید سخنان بسیار تلخی را به مردم بگوید.
مسالهای که نزد اقتصاددانها سر و صدای زیادی ایجاد کرد برنامه ششم توسعه بود. به نظر شما آیا ماهیت این برنامه به گونهای است که بتواند مشکلات اقتصادی جامعه از جمله رکود و تورم را حل کند؟
به عقیده من آنچه که امروزه به عنوان مساله در کشور مطرح میشود، فیالواقع مساله اساسی مملکت محسوب نمیشود. معتقدم که مساله اساسی در کشور که باید دولت به آن اهتمام ورزد دو بخش است: یک بخش کارهایی است که دولت میخواهد آنها را انجام دهد و یک بخش دیگر به مواردی باز میگردد که دولت میخواهد در مورد آنها سیاستگذاری کند.
یعنی فرجام برنامههای توسعه پیشین نیز در انتظار برنامه ششم خواهد بود؟
اصولا هیچ یک از برنامههای ما اجرایی نشده و نمیشوند. ما باید بدانیم که مساله اصلی در کشور ما چیست تا در برنامههای اقتصادی و سیاسی در پی حل آنها باشیم. من امروز میگویم که مساله اصلی در کشور «حفظ اقلیم و سرزمین» است و دولت هر میزان درآمد دارد باید در این زمینه هزینه کند نه در جهت خوشایندی و رضایتمندی مردم.
آیا موارد گفته شده در دولتهای نهم و دهم پیگیری میشد؟
خیر. هیچکدام از این موارد در دولتهای نهم و دهم رعایت نمیشد و هدف صرفا این بود که پولی به دست دولت بیاید و آنرا بین مردم تقسیم کنند تا به مردم بگویند که ما شما را دوست داریم!
با این اوصاف برخی در تریبونهای تاثیرگذار از سیاستهای دولت آقای احمدینژاد حمایت میکردند. علت را در چه امری باید جست؟
صرفا به خاطر یک مساله بود و آن به جهت راضی نگه داشتن مردم. البته در همان دوران بود که آقایهاشمیرفسنجانی نسبت به عواقب چنین عملکردهایی تذکراتی را میدادند که با جبههگیریهایی خاص از طرف افراد خاص مواجه میشد.
البته احتیاجی هم به جبههگیری نیست. همین که همان سیاستهای «راضی کن و جلو برو» را دنبال کنند کافی است. چرا که خیلی از این حرفهایی که گفته میشود کسی به آنها توجهی نمیکند.
در این میان برنامه اقتصاد مقاومتی آیا میتواند نسخهای درمانکننده در جهت رفع التهاب اقتصاد کشور باشد یا خیر؟
اقتصاد مقاومتی به شرط اینکه همه دستورات آن اجرا شود میتواند اقتصاد کشور را پویا و توانمند سازد. اما یقیناً در کشور هر کسی بنا به ظن و گمان خود از اقتصاد مقاومتی، بخشی از کار را دست میگیرد و با نام اقتصاد مقاومتی عمل میکند در حالیکه عموم بندهای اقتصاد مقاومتی نیاز به منابع دارد. ما باید در این جهت منابعمان را هدایت کنیم. اما وقتی که این منابع هدایت نمیشوند، یقینا دستورالعملهای اقتصاد مقاومتی هم ابتر میمانند.
از مفهوم «هدایت شدن منابع» سخن به میان آوردید. آیا این هدایت شدن منابع در اقتصاد مقاومتی تبیین شده است؟
خیر. اقتصاد مقاومتی دستور العمل برای انجام کارهای خوب است. همه آن، «کارهای خوب» است. اما این «کارهای خوب» هنگام عملیاتی شدن، با سیاستهای جاری کشور و همچنین با سیاستهای بینالمللی که ممکن ما داشته باشیم، ممکن است که در تعارض باشند.
یعنی میتوان گفت که اقتصاد مقاومتی، با توجه به سیاستهای جاری کشور و سیاستهای خارجی ما عملی نخواهد شد؟
علیرغم آنکه متن ابلاغ شده اقتصاد مقاومتی بسیار قوی و صحیح و پویا است و اینکه همه شعار «اقتصاد مقاومتی» سر میدهند، اما در شرایط کنونی عملیاتی نخواهد نشد.
آیا قابلیت عملیاتی شدن ندارد یا اینکه بستر برای پیادهسازی آن وجود ندارد؟
نخیر؛ قابلیت دارد. اما برای هر کار خوبی باید هزینهای را هم تقبل کرد. به عنوان مثال در حال حاضر منابع ارزی و مالی ما محدود است و باید به کار اقتصاد مقاومتی اختصاص یابد ولی آیا چه مقدار از این منابع تخصیص مییابد؟ آنچه که مشخص است برای اجرایی شدن این دستورالعمل باید هزینه پرداخت شود؛ هم هزینه مالی و هم هزینه اجتماعی.
پس به قول معروف «به صرفه نیست» که چنین هزینههایی پرداخت شود ...
حتی در برخی مواقع هم ممکن است که در کشور بحرانهایی هم ایجاد شود. اگر ما مثلا میخواهیم در کشور سرمایهگذاری کنیم به ارز یا سرمایه خارجی نیازمندیم. از سویی اگر ارز میخواهیم باید وارداتمان را محدود کنیم و بخشی از آن را در سرمایهگذاری هزینه کنیم؛ بنابراین واردات محدود میشود که این امر روی کیفیت زندگی مردم تاثیرگذار خواهد بود.
با این اوصاف آیا واقعا باید برای اجرای «اقتصاد مقاومتی» این هزینهها پرداخت شود؟
حتما. غیر از این راه دیگری نداریم. ما هم اکنون در یک سراشیبی اقتصادی - اقلیمیقرار داریم و چارهای جز این نداریم که اقتصاد مقاومتی را به اجرا درآوریم و هزینههای آن را هم پرداخت کنیم. با شعار و حرف این برنامه اجرا نمیشود. عمل به این برنامه هزینه بر است.
مشخصا پرداخت این هزینه از بطن جامعه نشات میگیرد. آیا این پتانسل در بدنه جامعه وجود دارد که هزینه پرداخت کند؟
بله وجود دارد. منتها خیلی از چیزهایی که امروزه ما به عنوان موهبت به مردم پرداخت میکنیم، باید آنها را پس بگیریم. به گمان من باید یک نوع فشار داخلی به مملکت وارد شود. به عنوان مثال ما امروزه چه نیازی داریم که این همه اتومبیل وارد کنیم؟ یا اینکه این همه مسافرت خارجی واقعا نیاز است؟
یعنی لازمه اجرای اقتصاد مقاومتی فشار بر آرامش و آسایش مردم هست؟
البته من معتقد نیستم که آرامش و آسایش مردم تحت تاثیر قرار میگیرد. در حال حاضر زندگی قشر آسیبپذیرکشورمان به شدت تحت فشار است. با اجرای اقتصاد مقاومتی و پرداخت هزینهها، زندگی عدهای از مردم که وضعیت بهتری دارند اندکی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. تاکید من این است که کسانی که بیش از «حداقل» مصرف میکنند، باید مصرف آنها به نفع جامعه کاهش یابد.
به اعتقاد شما با چه برنامههایی باید سراغ رفع مشکلات کشور، از جمله رکود و تورم رفت؟
به نظر من ملاک اصلی در جامعه، نمیتواند کاهش تورم و رکود باشد. ملاک اصلی ما حفظ منابع کشور و خرج کردن منابع آن در راه پیشرفت بخشیدن است. در این راه ممکن است در کوتاه مدت تورم هم داشته باشیم، اما میتوانیم برای اقشار آسیب پذیر برای محفوظ ماندن از هجوم تورم راه حل داشته باشیم. ما نباید در پی این باشیم که رکود و تورم را چگونه مهار کنیم؛ بلکه باید آینده کشور را ترسیم کنیم. در این آیندهنگری باید در پی حفظ منابع، پیشرفت و توسعه بود. این سیاستها باید در دستور کار قرار بگیرند و در حین توجه به این سیاستها اگر فشاری متوجه اقشاری شد باید سعی شود که در حد امکان از آن کاسته شود.
ما باید منابع کشور را در مسیر درستی هدایت کنیم. اگر بخواهیم چنین سیاستی را عملی کنیم، آنگاه بحث تولید، صادرات، سرمایهگذاری خارجی و تسهیلات برای سرمایهگذاری خارجی را باید مد نظر قرار بدهیم.
اما به نظر نمیآید که این تفکر در کشور ما عملی باشد.
دلیل خاصی برای اجرایی نشدن این تفکر وجود دارد؟
دلیلش این است ما میخواهیم همه کارها را با هم انجام دهیم و به سرانجام برسانیم، یعنی هم میخواهیم توسعه داشته باشیم، هم دارای رفاه بیحد و حصر باشیم و هم مثل کشورهای اروپایی دارای واردات باشیم. دلایل اجتماعی آن هم فراوان است. به عنوان نمونه اینکه میخواهیم هم بی حجابها راضی باشند و هم حزب الهیها...! خب چنین امری امکان ندارد. واقعا نمیتوان هم انقلابی باشیم هم لیبرال باشیم و هم دموکرات! مثل بنده، همه کاره و هیچ کاره!
نظر کاربران
عجب رویی دارن
چیزی نمیگم چون میدونم سانسور میشه اگه بخوام این دهنمو باز کنم
عععععععع ............
پاسخ ها
یارانه بگیر های کاسه به دست
اینقدر نمیفهمی که همه چیز ده برابر شده ولی یارانه هنوز افزایش پیدا نکرده.شما قیمتها را به حالت سابق برگردون بعدش مردم یارانه نمیخوان.
بدن حقوق به شما خوبه 400 میلیون دلار آمریکارو وام بدن مردم
میدانید چرا در کشور ثروتمند ایران این همه فقیر بی خانمان و بیکار داریم آقای مهندس ، چون عنان امور
کشور دست بیسوادهای چون شماست،
تا دیروز پول امام زمان بود حالا حرام من که نمیگیرم ولی لطف کنید اول باخودتون سنگ هاتون وابکنید
حتماً یارانه خودش قطع شده که اینجور ميگه
با حقوقهای نجومی شما ... باید هم این نظرات ... را بدید
شماها که اینقدر حلال وحر ام می دانید پس اینهمه دزدی و اختلاس و رانت و انحصار و حقوقها ی نجومی و غارت بیت المال و کوه خواری و چه و چه و حق یتیم و صغیر و کبیر ....
این حرام را، آن ... بر سر سفره ی ما آورد
متاسفانه هنوز تشخیص نمیدهی پولی را که در حال حاضر مردم با آن زندگی میکنند حرام گفتن نوعی توهین به ملت است، یعنی ملت ایران حرام خور هستند،؟
اتفاقا از شماها که ... باید ترسید شماها ... از احمدی نژاد بپرسید که می گه یارانه باید حداقل 10 برابر بشه مثل کشورها ی خارج
حرام کزدن پول یعنی حقوق نجومی گرفتن یعنی وام ملیاردی گرفتن برای تولیدی زدن ولی جای دیگه خرج کردن حرام کردن پول یعنی یکی حقوق میلیونی بگیره ولی هیچ کاری از دستش بر نیاد لطفا”حرف مفت ممنوع
نمیدانم اینها چرا گیر به این چندرغاز پول دادن.
من هم پولدار بودم این حرفها رامیزدم
بخاطر توهین به مردم باید بازداشت شود، تا دیگران عبرت بگیرند که به ملت نباید هتک حرمت کرد، مردم
شریف ایران صبور و صادق همیشه در خدمت نظام
بودنند، و همی دشواریها تحمل گردند چه در دوران جنگ چه در دوران بازسازی، اینگونه قضاوت کردن انصاف نیست،
چطورقطع سوپسیدها وگرانی بنزین نان و........حرام کردن زندگی مردم نیست
.. خرد خیلی خوب است،
عوض اینکه میزان یارانه رو افزایش بدن، این حرفا رو دارن میگن. خدا باعث و عامل این بدبختیها رو لعنت کنه
واقعاً حرف حق گفته این پول دادن به بدبخت بیچاره ها که هیچ دردی ازشون دوا نمی کنه حرام کردن است .بایدیه جا یک نفر یانهایتاً دو سه نفر ازاین ازمابهترانها بالا بکشن بزنن به چاک .....که حرام نشه .بخورید نوش جانتان عزیزان دلسوز مملکت ..........
حرف بسیار منطقی ودرستی زده جناب مهندس
الان کل مسائل مملکت گیر این چندرغاز.ه .اگه ا ین پول هم برگرده باجیب خودتون میره باجیب هم پیماناتون .بخدازندگی خیلیاگیراین چهل تومنه نباشه ازگرسنگی میمیرن
قانونا" باید هر سال میزان یارانه رو افزایش بدن. اگه دقت کنین این آقایون هرماه موقع واریز یارانه ها، یه حرفایی در مورد قطع یارانه میگن و بعدش یارانه رو واریز میکنن. با این سیاستشون نه تنها توقع افزایش سالانه یارانه از ذهن مردم پاک میشه; بلکه ملت خدارو شکر میکنن که هنوز این 45 هزار تومن هم قطع نشده. عجب سیاستی!
من هم با این موضوع موافقم. دادن یارانه به مردم بی زبان، حرام است.
متاسفانه الان دولت تفکرات احمقانه این به اصطلاح مهندس را در موصوع فشار به مردم دنبال میکنند.....
چطور یارانه به درد اقشار ضعیف نمیخوره اگه ادم گرسنه باشه گوشت هم نوع خودش رو هم میخوره پس خودتو ن گرسنگی نکشیدین که ای حرفارو میزنین.
......... میخوای یارانه مردم مستضعف قطع بشه که بودجه اضافه بشه برای اضافه کردن دزدی های حقوق بگیران نجومی ، اشتباه کردی بنده تازنده هستم تا آخرین شاهی یارانه خود را دریافت میکنم تاچیزی اضاف نیادبرای دزدان بیت المال
..........
مردم بینوا با یارانه دارند فقط بخشی از قبضاشونا میدند
واقعا برات متاسفم برای شما حلال و برای ملت حرام حتما جیبت خالی شده
حقوق شما ومدیران حلال است
خداوند ازشما وزندگی تان نگذرد
یارانه حق مردم ایرانه
من بیکارم یارانه حق منه
یارانه من قطع بشه اینقدر شاکی میشم تا دوباره فعال بشه
مرگ بر مسولانی که میخواهند یارانه راقطع کنن
حقوق نجومی ووام بدون بهره چطور. حرام کردن پول نیست. محمودخاوری با3000میلیارد فرارکرد حرامکردن پول نیست نفت را جهت فروش به بابک زنجانی دادن وپولش را ... و هواپیمای جت شخصی برای خودش خرید حرام کردن پول نیست. ولی یارانه ای که چندین برابرش را از خودمردم میگیرند در اب وبرق وبنزین و... بعد اندکی ازان را به مردم برمیگردانند حرام کردن پول است شگفتا. برادر محترم چاپ کن شما در نظرهایی که از بدترین الفاظ استفاده شده چاپ کرده اید که جای تعجب دارد ولی درنظرهایی که بااحترام نوشته شده. وهیچ توهینی دران نیست چاپ نمیکنید
عرض کنم خدمتت آقای مهندس حرام اون سه هزار میلیارد سه هزار میلیاردی هست ک الان دارن تو کانادا باهاش عشق میکنن . 70 درصد مردم فقیر ایران الان منتظر همین 45 تومنن . خوبه قبل از حرف زدن یه چرخی تو همون شهر خودت بزنی راه دورم نمیخواد بری . خجالتم خوب چیزیه والله . مردم ساده تر از ایرانیا گیر نیاوردین تا میتونین ...
سلام من همون قبلیم . خواستم بگم ببخشید ک تند حرف زدم حواسم به یه سری چیزا نبود . راست میگه مهنس واقعا یارانه دادن پول حروم کردنه آخه 45 تومن 45 تومن به چشم نمیاد و خیلی ارزشی نداره اما اگه یه دفعه هفتاد میلیون تا 45 تومن رو یکیشون بکشه بالا و بره به سلامت نه پول حروم شده نه خرج مصارف بیهوده مثل چارتا نون و ماست و پنیر چارتا فقیر مثل ما میشه . راستی آقای مهنددددددس تا حالا نون و ماست خوردی ؟! اونم با پول یارانه
اخه.......شما اگه ... حالیتون بود مملکت با این ثروت دچار این چنین زندگی طبقاتی نمیشد که ....،تو از کجا پیدات شد کار مفیدت تو ايران چیه با پول بیت المال میچرخی لقز میگی چهار تا شغل ایجاد کن اگه داری ..... ولمون کن ........
شما اول برو سیستم کشورداری و سیستم اقتصادی و سیاسی کشور سویس رو تو ایران اجرا کن اونوقت ماهم یارانه نمیخایم ...
واقعا خجالت نمیکشین نظرات مارو سانسور میکنین
خسته نباشی سانسورچی
اگرمردی وراست میگویی کاری کن که قشرضعیف هم به نو و نوایی برسد ... ایران کشوری است باثروت فراوان ...
2 میلیارد به فوتبالیست های .. میدن.چیزی نیست 45هزارتومان پول شده .انقدرسرمردم روکلاه نزارن این ....
پس چرا قبلا میگوفتید خوبه.........
خدا ازتون نگذره اینقده بدبخت داریم که نیاز به پول یارانه دارن اقای مهندس دسش به دهانش میرسه حرام دونسته یارانه رو
من حاضرم یارانه نگیرم ولی همه قیمتا برگرده به زمان قبل از یارانه.اینا که از این حرفا میزنن نفسشون از جای گرم بلند میشه فیش حقوقیاشونو باید نشون بدن بعد از این حرفا بزنن
چه جالب دزدی ها و اختلاس ها و رشوهای میلیاردی حرام نیست ولی این 45 تومن که که حتی ده درصد از حق مردم از نفت هم نمیشه شده حرام
اختلاس کردن و دزدی حرام نیست
راستی این همه پول نفت تو این دهه ها کجا رفته؟
بنده برجی 1میلیارد درآمدخالص وناخالص دارم اما اماچی جونم به این چهل وپنج هزارومخصوصا پانصدتومن بنده .این حرف ها رو بعد 27که پول وبرداشت میکنم بزنید.که قلبم میگیره.این حرف ها ذره ای ازعشق بنده به آقای احمدی نژاد کم نمیکنه یااحمدی نژادیا یارانه...یاعلی