آدم ربایی به خاطر بدهی
پرونده مردی که مدعی است به وسیله شریکش ربوده و شکنجه شده است در دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت.
مرد جوانی یک سال پیش به مأموران مراجعه کرد و گفت: مدتی قبل پدرم فوت شد و ٣٢٠ میلیون تومان به من ارثیه رسید. میخواستم آن را جایی سرمایهگذاری کنم. یکی از دوستانم به من گفت یک تالار عروسی دارد و اگر من شریک شوم آن را گسترش میدهد و به سود میرسیم. من هم قبول کردم پولم را به او بدهم و رسید گرفتم.
وقتی دیدم او در تالار کاری نمیکند، گفتم پولم را بده و رسید را بگیر، او هم قبول کرد. روزی که قرار گذاشتیم پول را بگیرم، من به دفترش رفتم دو نفر از کارگرانش آمدند و من را با خود به زیرزمینی بردند و شکنجهام کردند و وادار شدم نامهای را امضا کنم که زیر آن نوشته بود پول را به طور کامل دریافت کردهام. به محض خلاصی از این موضوع به دادسرا رفتم و شکایت کردم. در آنجا مردی را دیدم که به من گفت خیلی زود میتواند حکم جلب برایم بگیرد و من دو نفری که من را ربوده بودند و فردی را که به آنها دستور داده بود، بگیرم.
من هم قبول کردم، چند روز بعد او با من قرار گذاشت و حکم جلبی را نشانم داد و گفت برای اینکه بازپرس پرونده را تکمیل کند، باید رسید پول را که از قبل داشتم به او دهم. من هم قبول کردم ضمن اینکه قرار شد وقتی پولم را از دوستم گرفتم ١٤ میلیون تومان هم دستمزد به آن مرد بدهم، اما چند روز بعد به طور اتفاقی دیدم مرد کارچاقکن و دوستم که از او شاکی بودم در خیابان با هم راه میروند و اینطور شد که فهمیدم اینبار هم سرم کلاه گذاشتهاند و تصمیم گرفتم شکایت کنم. مرد متهم با این شکایت بازداشت شد و با توجه به اینکه ادعای آدمربایی در پرونده مطرح شده بود، شعبه هشتم دادگاه کیفری رسیدگی به پرونده را در دستور کار خود قرار داد.
روز گذشته بعد از اینکه کیفرخواست خوانده شد و شاکی نیز شکایت خود را مطرح کرد، متهم ردیفاول در جایگاه حاضر شد. او اتهام آدمربایی را رد کرد و گفت: من به مرد شاکی بدهکار بودم و هستم و این موضوع را انکار نمیکنم. به صورت نزول پول گرفته بودم و هر ماه نیز پول نزول را میدادم اما نه او را دزدیدهام و نه گفتههایش درباره کارچاقکنی را قبول دارم.
سپس دو متهم دیگر نیز دفاعیات خود را بیان کردند و در پایان هیأت قضات شعبه هشتم به ریاست قاضی اصغرزاده برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
ارسال نظر