روحانی؛ گزینه اصلاحات برای انتخابات ۹۶
حجتالاسلام دکترمحسن رهامی دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها و عضو هیأت رئیسه شورایعالی سیاستگذاری اصلاحات، حسن روحانی را نامزد اصلاحطلبان برای ریاست جمهوری سال ۹۶ میداند و معتقد است چتر اصلاحات روز به روز گستردهتر میشود.
اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، حمایت خود را معطوف به حسن روحانی کرده و در سه سال گذشته نیز به عنوان یکی از مدافعان جدی رئیس جمهوری نقش آفرینی کردند. برنامه این جریان برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده چیست؟ آیا همان طور که آقای محمد رضا خاتمی گفته «روحانی گزینه اول و آخری اصلاحطلبان است» یا ممکن است اصلاحطلبان از گزینه دیگری حمایت کنند؟
در حال حاضر و بر اساس جلساتی که با همفکران و تشکلهای اصلاحطلب داشتیم، میتوان گفت کاندیدای اصلاحطلبان برای سال ۹۶ آقای حسن روحانی است.
چرا در حال حاضر؟
زیرا ما هنوز جلسات رسمی خودرا برای تصمیمگیری در خصوص انتخابات ریاست جمهوری سال آینده برگزار نکردهایم. بنای اصلاحطلبان تاکنون حمایت از دولت بوده و در عین حال گروههای مختلف اصلاحطلب، جلساتی با محوریت ارزیابی نقاط ضعف و قوت دولت آقای روحانی دارند. آقای روحانی در شرایطی دولت را تحویل گرفت که هشت سال فشارهای خارجی و ریخت و پاشهای داخلی باعث خالی شدن خزانه، آسیب دیدن اعتماد عمومی، اختلاسهای کلان، قطعنامهها و تحریمها و.. شده بود و با وجود تمامی این مشکلات، دولت وی عملکرد مناسبی داشته است. البته همفکران ما منتقد بخشی از عملکرد دولت بوده و معتقدند باید در زمان باقی مانده وعدههای انتخابات گذشته که به آرمانهای اصلاحطلبان بسیار نزدیک بود، محقق شود.
به هر رو در فضای فعلی و در مقایسه با افرادی که تاکنون مطرح شده، آقای روحانی بهترین گزینه است و فکر میکنیم باید از ایشان حمایت کرده و به وی مجال دهیم؛چرا که سه سال، فرصت زیادی برای ارزیابی منصفانه و دقیق نیست و برای ارزیابی یک حرکت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، فرصت بیشتری نیازهست. در مجموع معتقدیم شیب حرکت دولت مثبت بوده و نیاز است سرعت بیشتری بگیرد که در این صورت میتواند درصد بالاتری از اهداف اعلام شده را محقق کند.
اتفاق نظری میان اصلاحطلبان در مورد آقای روحانی برای انتخابات ۹۶ وجود دارد؟
همان طور که گفتم ما هنوز به رأیگیری نرسیدهایم و برای سخن گفتن از این مسأله زود است.
جلسات انتخاباتی رقبایتان در جریان است، از رقبا عقب نمیمانید؟
جلسات ما هم در حال برگزاری است، اما اگر از حالا برنامههایمان را علنی سازیم، ممکن است از رقیب رو دست بخوریم. حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی در سال ۹۲ پس از کناررفتن آقای هاشمی و انصراف آقای عارف بود. به عبارتی ما ۲۰ خرداد رسماً و طی اعلام علنی درحمایت از آقای روحانی وارد کار شدیم. بنابراین اصلاحطلبان هیچ زمانی را از دست نمیدهند و آقای روحانی باید در این مدت بیش از پیش توانایی خود را نشان دهد.
اصلاحطلبان چه انتظاراتی از آقای روحانی در فرصت باقی مانده دارند؟
موضوعاتی همچون ایجاد رونق اقتصادی، حمایت از طبقات فرودست جامعه، توجه به حاشیه نشینها و روستاییها، تأمین عدالت اقتصادی، ایجاد تغییرات مطلوب در مدیران دولتی، مسائل حقوق شهروندی و امثالهم در امتیازدهی ما به ایشان مؤثر است. این بدان معنا نیست که اصلاحطلبان بین ایشان و سعید جلیلی یا احمدینژاد سرگردان هستند.
فاصله ما نسبت به رقبایی از نوع احمدینژاد یا جلیلی و سایرین کاملاً مشخص است.حرف ما این است که دولت باید عمل به برنامههایش را سرعت بخشد. بخشی از موانع دولت ناشی از پارلمان ناهمسو با دولت بود؛ اما در مجلس جدید ۱۷۰ نفر از فهرست امید رأی آورد.غیر از ۱۱۰ نماینده اصلاحطلب، حدود۶۰ نفر از این نمایندگان را حامیان دولت تشکیل میدهند. اکثریت مجلس با دولت است و حتی رئیس مجلس هم در فهرست حامیان دولت رأی آورده است. به هر رو انتقادهایی مبنی بر همسو نبودن مجلس، رأی نیاوردن لوایح، مستهلک کردن توان دولت با استیضاحها و سؤالهای مکرر و.. با مجلس جدید حل شده است و ما از این جهت بر تحقق مطالبات دوران انتخابات تأکید داریم.
الان اکثریت مجلس کسانی هستند که از طریق فهرست امید وارد مجلس شدهاند.البته ممکن است تعداد قابل توجهی از نامزدهای فهرست امید، وارد فراکسیون امید در مجلس نشده باشند اما در حمایت از دولت با این مجموعه مشترک هستند. از مجلس نهم هم که بخش عمده آنان را نمایندگان تندرو و افراطی تشکیل میدادند، ۷۰ نفر فقط به این مجلس راه یافتند. از این جهت دولت امروز از پشتوانه بسیار بالایی برخوردار است که میتواند سرمایهای باشد برای عمل به برنامههای خود.
کاندیدایی انتخاب کردید که مخالفان آن با تمام قوا در تلاش برای یک دورهای کردن دولت او هستند. چه برنامه حمایتی در این مسیر برای حفظ گزینهتان دارید؟
در این زمینه باید دو مسأله را از هم تفکیک کرد. در یک فضای آزاد انتخاباتی، رقبا حق دارند رقیب را نقد کنند؛البته تا جایی که این نقدها منصفانه و براساس اعداد و ارقام واقعی باشد، نباید ترسی داشته باشیم.
سوی دیگر ماجرا نوعی مقابله به مثل است. در واقع دولت قبل که به نام اصولگرایان و با حمایت اصولگرایان بر سر کار آمد با مشکل بزرگی بهعنوان فساد اقتصادی و سونامی اختلاس مواجه شد. این سونامی بشدت به حیثیت اصولگرایان و دولت مورد تأیید آنها آسیب زده و سرمایه اجتماعیشان با اختلاسهای نجومی- که سر به فلک کشیده- خدشه دار شده است. به نظر من حجم سنگین اختلاس در دولت سابق در تاریخ ۶۰ - ۵۰ ساله اخیر بیسابقه بود. اختلاسهایی در این سطح را شاید در دوره پهلوی هم کمتر سراغ داریم، حال بهنظر میرسد بخشی از این تبلیغات وبزرگنماییها در جهت فضاسازی و ایجاد فراموشی برای سونامی اختلاس است.
پس شما هم معتقدید مباحث انتشار فیش حقوقی و... با هدف سرپوش گذاشتن روی فساد دوره قبل برای انتخابات ۹۶ است؟
بله؛ جریان مقابل سعی میکند سونامی اختلاس خود را به شکل «فیش گیت» مقابله به مثل کند. جمع اعداد و ارقام پرداختی به مدیرانی که حقوقهای کلان دریافت میکردند و ما هم منتقد آن بوده و هستیم، آنطور که اعلام شده حدود ۶۰ تا ۷۰ میلیارد تومان است که اگر این عدد را مقایسه کنیم با یک رقم ۳ هزار میلیارد تومانی آقای خاوری، رئیس بانک ملی در دولت آقای احمدینژاد (بنابر آنچه در مطبوعات مطرح شده) میبینیم مجموع حقوقهای نامتعارف، یک پنجاهم تخلف شخص خاوری میشود. به عبارت دیگر فقط حجم اختلاس خاوری ۵۰ تا ۶۰ برابر مجموعه حقوقهای نامتعارف است.
اما اگر مجموع سخنرانیها، خطبهها، مقالههایی که در آن دوره از سوی این طیف به فساد امثال آقای خاوری نشان داده شده را مرور کنیم، میبینیم به اندازه یک دهم فیشهای حقوقی نبوده است. هیاهو و سروصدای امروز صرفاً برای حقوقهای درشت نیست، بلکه نوعی آتش زدن قیصریه برای یک دستمال است. به عبارتی عدهای درصدد هستند تا اعتماد عمومی نسبت به دولت را کاهش داده و دولت را «اشرافی» قلمداد کنند که با پرداختهای نجومی، بیت المال را حراج میکند. این در حالی است که از اکثریت قریب به اتفاق معترضان و منتقدان امروز در دوره فسادهای ۳ هزار میلیاردی حتی یک کلمه حرف نزدهاند ویک خط بیانیه نداده اند!
دولت باید چه رویهای دنبال کند؟
دولت باید دقیق و هوشمندانه وارد قضیه شده و صحنه را به رقیب واگذار نکند و به موازات کنترل و نظارت بر پرداختها، حقایق را به مردم بگوید. دولت و قوه قضائیه باید نشان دهند که نسبت به اصل فساد، حساس هستند نه صرفاً به فساد در دولت روحانی یا فلان دولت. در واقع باید دید اگر آن فسادهای کلان در دولت قبل اتفاق افتاده، قوه قضائیه، سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات، نمایندگان مجلس، خصوصاً کمیسیون اصل نود مجلس نهم و دهم چه اقدامی کرده اند؟ به نظرم باید جامعه را به این سمت ببریم که نسبت به کل فساد و هر نوع پرداخت غیرقانونی و غیرمعقول حساس باشند. اگر دولت در این زمینه دچار عکسالعمل شده و صحنه را واگذار کند، مخالفان جلوتر میروند. طبیعی است که تریبون وسیع در اختیار رقبای دولت است و با بزرگنمایی مسائل و ضعفهای دولت، میکوشند به اعتماد عمومی آسیب بزند.
از سوی دیگر دولت با مشکلات مالی مواجه است. بسیاری از پولهای فروش نفت دوره گذشته از کشورهایی مثل هندوستان، کره جنوبی، چین و.. هنوز بازنگشته است. تلاش این است که ضعفها و مشکلات را به همین دوره دولت آقای روحانی نسبت دهند، در حالی که میدانیم همین پرداختها و فیشها نوعاً برمبنای مصوباتی در دولتهای قبل است. بنابراین دولت در این قضیه باید دو مسأله را از هم تفکیک کند؛نخست در حوزهای که مربوط به مسائل حزبی و رقابتی است، دچار نگرانی و عکسالعمل نشود. ما در انتخابات سال ۹۲ در آن فضای بستهتر از فضای موجود توانستیم صحنه را در دست بگیریم. در انتخابات سال ۹۴ مجلس هم، ملت ایران یک حرکت حزبی نشان داد که این نقطه قوت جامعه ماست. باید از این اعتماد حسن استفاده را داشته باشیم. برای آسیب نخوردن آن باید به دولت فشار بیاوریم که تغییرات مورد نظر مردم را سریعترانجام دهد، در عمل به وعدههایش جدیتر وقاطعتر باشد.دولت زمان کمی دارد.
به اعتقاد شما دولت در برابر تخریبها چه باید بکند؟
پاشنه آشیل دولت رقابتها و مخالفتهای دیگران و جوسازی مخالفان نیست، پاشنه آشیل دولت اعتماد عمومی است؛ اینکه نتواند به وعدههایش عمل کند. ما بیش از اینکه پیگیر حرفهای رقبا باشیم، باید ببینیم مردم چه میگویند و چه میخواهند. آقای روحانی و وزرایشان غیر از سفرهای فعلی باید افرادی را به روستاها و مناطق محروم اعزام کنند تا به وضع مردم رسیدگی کنند.
اگر بتوانیم خواستههای اکثریت مردم را تأمین کنیم، کارشکنی و جوسازی رقبا و مخالفان تأثیر کمی خواهد داشت. در رضایت اکثریت، نارضایتی اقلیت پرمدعا و پرخاشگر تأثیری نخواهد داشت. کثرت رسانهها و سایتهای مخالفان و بلند بودن هیاهوی آنها به معنای زیاد بودن مخالفان دولت نیست. اینها ناشی از دسترسی آنها به امکانات زیاد و پولهای بادآوردهای است که در دولت گذشته به دست خیلی از جریانها افتاده و حالا مرتب در حال ایجاد رسانه و فضاسازی هستند. آنچه باید برای دولت قابل اهمیت باشد، رضایت اکثریت مردم است.اگر صدای طبقات مختلف کارگر، کشاورز، فرهنگیان شنیده نشود، صدای رقبای سیاسی دولت بیش از حد شنیده خواهد شد و حواس دولت بیش از حد متوجه دلواپسانی خواهد بود که هر روز مسألهای میسازند.
طیفی از اصولگرایان مثل آقای باهنر یاآقای مصباحی مقدم اعلام میکنند روحانی میتواند گزینه تحت حمایت اصولگرایان به شرط و شروطی باشد. به نظر میرسد این حمایت بیشتر از اینکه حمایت اصولگرایان به نفع آقای روحانی باشد، به سود اصولگرایانی باشد که در انتخاباتهای گذشته شکست خوردند. شما چه نظری دارید؟
این نقطه قوت آقای روحانی است که با مشی اعتدالی خود، نظر بخشی از اصولگرایان را هم جلب کرده است.از سویی چتر اصلاحات هم مرتب گستردهتر میشود و روز به روز به سمت اعتدال و میانه روی بیشتری میرود. بنابراین جبهه اصلاحات بسیاری از دوستانی که از حرکتهای تند و افراطی نیروهای راست، آسیب دیده و رنجیده شدند و به مصالح کلان کشور فکر میکنند، جذب میکند. به عبارتی قطار اصلاحات کسانی را سوار میکند که اصولگرایان از قطار خود پیاده میکنند.
هر چند در انتخابات اخیر مجلس برای فهرست تهران دوستان انتقاداتی نسبت به قرار دادن امثال آقایان جلالی و نعمتی به ما داشتند، اما ما فکر کردیم اگر دایره اصلاحات واعتدال را محدود در نظر بگیریم، مجبور به حذف بسیاری از دوستان خواهیم شد که در این صورت انتخابات با چند فهرست همراه میشد و ممکن بود نتیجهای جز شکست به همراه نداشته باشد.اکنون افراد دلسوزی چون آقای مصباحی مقدم، دولت آقای روحانی را با دوره احمدینژاد مقایسه میکرده و میبینند که از فسادهای گسترده و اختلاسهای کلان آن ایام خبری نیست. فسادهایی که کسی حاضر نشد مسئولیت آن را قبول کند و حتی یک بارهم شده به خاطر آن از مردم عذرخواهی نشد. در شرایط کنونی برای اصولگرایان هم کار کردن با یک دولت باتدبیر مثل دولت آقای روحانی قابل قبولتر است. این دسته از اصولگرایان هم میدانند از بیتدبیری دولت و لجام گسیختگی مدیریت، کل کشور آسیب میبیند و از این منظر با اصلاحطلبان نقاط مشترک دارند.
با این اوصاف امکان تداوم ائتلاف در انتخابات ۹۶ هم وجود دارد؟
ما با برخی از سران اصولگرا جلساتی داشتهایم که قرار است تداوم داشته باشد. در تلاشیم با افزایش این جلسات همسویی بیشتری داشته باشیم. ۸۰ درصد از دغدغههای ما با جریان اصیل اصولگرای سنتی مشترک است. به هر حال سه سال تلاش و فعالیت دولت آقای روحانی مجال خوبی بود تا دوستانی مثل آقایان باهنر، نجابت، مصباحی مقدم ارزیابی و مقایسهای با دولت قبل داشته و میزان همراهی و هماهنگی آقای روحانی با نظام، خصوصاً شخص رهبر معظم انقلاب و مسئولان عالی رتبه کشور را شاهد باشند.
در زمان دولت اصولگرا اختلافات تا جایی پیش رفت که منجر به تشکیل شورای جدیدی برای حل اختلاف قوا از سوی رهبری شد.اختلافات و تقابل قوا در دوره احمدینژاد تا جایی پیش رفت که بعضاً سران قوا علیه هم فیلم پخش کردند و افکار عمومی به چالشهای شخصی و تسویه حسابهای خانوادگی کشیده شد. با روی کار آمدن دولت آقای روحانی این فضا تغییر یافت و به جو همکاری تبدیل شد و خط کشیهای سیاسی گذشته بتدریج رنگ باخت.طی نشستهایی که با تعدادی از مراجع عظام در قم وسایربزرگان ودلسوزان کشور داشتیم وداریم، درصددیم چالش میان نیروهای معتدل جامعه کمتر وهمگرایی بیشتر شود. تمامی این موارد نافی آن نیست که از رقیب غافل شویم، باید همه حرکتهای رقیب و اتاق فکرهایی که با سفرهای مختلف آنها همراه است، درنظر داشته باشیم.
به نظر میرسد طیف آقای احمدینژاد با توجه به اینکه در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده راه به جایی ندارند، در انتخابات شوراها متمرکز شوند. با توجه به حضور شما در شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در این زمینه بحث و اقدامی را آغاز کرده اند؟
اصلاحطلبان برای انتخابات شوراهای اسلامی از پایگاه و جایگاه مردمی برخوردار هستند. همانطور که میدانید در شورای اول در تهران و شهرستانها موفق بودیم و مردم به ما اعتماد کردند.اما اعضای شورای اول به دلیل بیتجربگی و ناپختگی با ترکیب صددرصد اصلاحطلبان، با اختلافات درونی مواجه و در نهایت منجر به انحلال شورای اول شد.اعتماد عمومی در آن دوره خدشه دار شد و در شورای دوم و سوم نتوانستیم بدرخشیم.
در شورای چهارم سعی کردیم که فضا راتا حدی اصلاح کنیم، شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با تشکیل کمیته انتخابات با مسئولیت بنده فعالیت را آغاز کرد. با وضع حاکم در آن زمان، تعداد زیادی از کاندیداهای ما از جمله چهرههای سرشناسی همچون خانم معصومه ابتکار، محسن هاشمی، علی ربیعی وامثال آنها از سوی هیأت اجرایی دولت احمدینژاد و هیأت نظارت مجلس نهم ردصلاحیت شدند. اما در همان اوضاع توانستیم فهرست ارائه کنیم و با وجود نامساعد بودن فضاو ناعادلانه بودن جو تبلیغات، چند روز مانده به انتخابات لیستمان را ارائه کردیم و حدود ۵۰ درصد کرسیهای شهر تهران و سایر شهرها رابهدست آوردیم. اکنون نیز اکثریت قریب به اتفاق افرادی که با فهرست ما وارد شورای شهر شدند، به مواضع خود پایبندند.غیر از یک مورد در تهران که به قواعد حزبی پایبند نبود، سایرین منسجم و هم موضع هستند؛فراکسیون قوی دارند و نشان دادند یک کار تشکیلاتی منسجم در فضای عمومی کشور که احزاب امکان فعالیت ندارند، میتواند نتیجه بخش باشد.
اصلاحطلبان برای انتخابات شوراهای این دوره چه استراتژی دارند؟
بنای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات بر این است که با بازسازی نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت، وارد انتخابات سال ۹۶ شوراها شود. اصلاحطلبان با همان مدل شورای چهارم وارد شورای پنجم خواهند شد. در این زمینه در جلساتمان مفصل بحث شده است و چندان نگران رقابت دوستان رقیب نیستیم. البته تعداد اعضای شورا این بار با مصوبه مجلس نهم ۲۱ نفر شده است که فکر میکنم برای شهر تهران اقدام درستی نبوده و مجلس فعلی باید در زمان باقی مانده تعداد اعضای شورا را افزایش دهد، شورا یک پارلمان شهریست وهر اندازه تقویت شود در کاهش مشکلات زیستی واجتماعی وفرهنگی شهرها موفقتر خواهد بود، در بعضی شهرهای بزرگ مانند استانبول، تعداد اعضای شورای شهر تا ۱۰۰ نفر میرسد.
آیا فهرست انتخاباتی آماده کرده اید؟
بتدریج افراد را برای ثبتنام شناسایی میکنیم، در این مسیر درصددیم انسجام میان احزاب را افزایش دهیم. امیدواریم در این دوره با حمایت مردم بتوانیم شورای قوی تری از دورههای قبل ایجاد کنیم. وضعیت فعلی ما نسبت به اواخر سال۹۱ و ۹۲ بهتر است و نمایندگان کنونی اصلاحطلبان در شورا فعالیت مناسبی دارند. تلاش ما این است از تجربه شورای چهارم به اضافه تجربه انتخابات مجلس دهم استفاده کنیم. آن سازمان رأیی که اصلاحطلبان در انتخابات شورای چهارم به دست آوردیم، حفظ شده و در انتخابات مجلس دهم نیز از آن استفاده کردیم ودیدیم که چه اندازه نتیجه بخش بود، با همان تشکیلات و سازمان رأی وارد انتخابات شورا میشویم.
چه پیشبینی دارید؟
با توجه به موفقیت ما در انتخابات شورای چهارم ونیز انتخابات مجلس دهم ونظر به اینکه مرجع تأیید صلاحیت کاندیداها مجلس شورای اسلامی است ودر مجلس هم اکثریتی از اصلاحطلبان وحامیان دولت هستندو دغدغه گذشته را در زمینه رد صلاحیتها نداریم وآن فضای سنگینی که در انتخابات شورای چهارم بود، در این دوره وجود ندارد، به نظر میرسد ما با فهرست فراگیرتری از شورای چهارم، بتوانیم وارد شورای پنجم شویم.
شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان همچنان جلسه دارد؟
بله؛ فعلاً به طور کامل تعطیل نشده وبعضاً جلساتی جهت ارزیابی کار برگزار میشود. تلاش ما این است با استفاده از تجربه شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان و سوابق کمیته انتخابات یک مدل بهتر و موفق تری ایجاد کنیم. آن شورا برای انتخابات مجلس دهم بود و بعد از آن موضوعیت خود را از دست داد. قرار شد با تمدید موقت آن، فرصتی برای ارزیابی تعیین شود تا بهترین مدل را انتخاب کنیم، در این مسیر تلاش ما این است که به سمت حزبی شدن انتخابات حرکت کنیم.
ارسال نظر