شلیک اتفاقی باعث قتل شد
مرد جوانی که متهم است دوستش را با شلیک گلوله به قتل رسانده، مدعی شد عمدی در کار نبوده و مرگ دوستش فقط یک اتفاق بوده است.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، پس از اینکه اولیای دم مقتول به نام شاهین درخواست قصاص متهم را مطرح کردند، متهم در جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتل عمدی را رد کرد و گفت: من با شخصی به نام کامران اختلاف داشتم، مبلغی پول از او طلب داشتم و سر این موضوع با هم درگیر بودیم. یک بار من را با چاقو زد؛ میخواستم از او شکایت کنم اما افرادی واسطه شدند. کامران به دلیل مسئله دیگری به زندان رفت، یک سال بعد که آزاد شد، من دوباره نزدش رفتم و پولم را خواستم و باز هم اختلاف بین ما بالا گرفت.
متهم درباره روز حادثه گفت: کامران به من زنگ زد؛ خانه دوستش ساناز بود. به من گفت سجاد را که از دوستانم بود با چاقو زده است، من حرفش را باور نکردم و با تلفن دوستم تماس گرفتم، دیدم تلفنش دست کامران است. آنطور که من متوجه شدم، وقتی کامران به خانه ساناز رفته و دوستم سجاد را آنجا دیده بود، با هم درگیر شده و کامران سجاد را با چاقو زده بود. کامران به من گفت در گاراژی که پاتوقش است منتظر من است؛ من هم ماشینی کرایه کردم و به آنجا رفتم. اسلحه داشتم، میخواستم کامران را بترسانم. وقتی وارد گاراژ شدم، دو تیر هوایی شلیک کردم؛ یک تیر کمانه و به شاهین برخورد کرد. من هیچ عمدی در قتل شاهین نداشتم؛ اصلا با او درگیری نداشتم، ما خیلی با هم دوست بودیم و رابطه خیلی خوبی با هم داشتیم.
متهم درباره اینکه اسلحه را از کجا آورده و چرا بعد از قتل فرار کرده بود، گفت: من خیلی ترسیده بودم و به همین دلیل هم فرار کردم. به سمت غرب کشور رفتم و یک شناسنامه خریدم؛ اما نمیدانستم شناسنامه سرقتی است، عکس را کندم و عکس خودم را روی آن چسباندم تا بتوانم از آن استفاده کنم، بعد هم دستگیر شدم. متهم درباره انکار اولیهاش گفت: از ترس این کار را کردم، خیلی وحشتزده بودم؛ اما بعد دیدم هرچه انکار میکنم وضعیت بدتر میشود و به همین خاطر هم تصمیم گرفتم واقعیت را بگویم.
از اتفاقی که افتاده است، خیلی ناراحتم؛ به اولیایدم تسلیت میگویم و به آنها میگویم واقعا عمدی در کار نبوده است و من خیلی شاهین را دوست داشتم. خودشان میدانند که ما چقدر با هم دوست بودیم و به خاطر مرگ شاهین خیلی ناراحتم. او درباره اتهام دیگرش که شرب خمر بود، گفت: من مشروب نمیخورم و آن روز هم نخورده بودم.
من فقط مواد مصرف کرده بودم و حالت غیرعادی هم نداشتم. او همچنین درباره رابطهاش با ساناز و اینکه کامران چطور متوجه حضور سجاد در خانه ساناز شد، گفت: او دروغ گفته که من هم با ساناز رابطه داشتم؛ من ساناز را میشناختم و با هم صحبت هم میکردیم اما فکر میکردم دوست سجاد است و به همین دلیل حتی به او فکر هم نمیکردم اما بعد کامران به خانه ساناز رفت و به صورت اتفاقی سجاد را در آنجا دید؛ بعدها متوجه شدم سجاد هم از حضور کامران در زندگی ساناز خبر نداشت. سپس وکیلمدافع متهم دفاعیات خود را مطرح کرد و خواستار برائت موکلش از اتهام قتل عمدی شد. هیأت قضات با پایان جلسه رسیدگی برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
نظر کاربران
آخرش شاهین کشته شد یا سجاد،کامران!!!!