من رکیک نیستم
«ناسزا گفتن در شان ما نیست، گفتار نیک و مهرورزی را گسترش دهید.» این روزها پست هایی با این محوریت در فضای مجازی دست به دست می چرخد تا به نوعی فرهنگ مقابله با فحاشی را در دنیای مجازی کاهش دهد.
گرچه چندی پیش کمپین «من رکیک نیستم» برای مقابله با هتاکی مجازی راه اندازی شد، اما با رصد کردن شبکه های اجتماعی متوجه می شویم که این کمپین هم نه تنها کارساز نبوده بلکه شاید بتوان گفت هیچ نتیجهای نداشته است.
تا جایی که هوشنگ گلمکانی، منتقد پیشکسوت سینما درباره کمپین «من رکیک نیستم» گفته است بسیاری از رفتارهای غلط در جامعه ایرانی قابل رفع نیست و اگر چنین بود، آنها در اولویت بودند. آنچنان که پس از این هنجارشکنی ها، موجی از نگرانی در جامعه ایران به راه افتاد و بحث ناسزاگویی در فضای مجازی دغدغه خاطر رسانه ها شد.
امروزه با گسترش تکنولوژی در دنیای ارتباطات بازار پست ها، نظرات و انتقادات داغ داغ است تا جایی که برخی کاربران از هر طبقه اجتماعی و گروه سنی با پرسه زدن در شبکه های اجتماعی میزان قابل توجهی از وقت خود را به آن اختصاص داده و در مواردی بدون رعایت حقوق شهروندی مرزی را برای مقابله با نظرات مغایر با خود رعایت نمی کنند و طوری با فحاشی و اهانت، فضای عمومی مجازی را مختل کرده و به چالش می کشند که افراد مورد نظرشان از اشتراک گذاشتن نظرات خود پشیمان شده و گاهی مجبور به ترک صفحات خود می شوند که نمونه بارز آن را بارها و بارها در صفحات چهره های محبوب ایرانی از جمله توهین به ظاهر سوسن پرور، حمله به راهاندازی کمپین زبالههای فضای مجازی توسط امین زندگانی و همسرش، حمله به صفحه هانیه توسلی پس از مرگ مرتضی پاشایی و... دیده ایم.
در مواردی آنچنان کار به جاهای باریک کشیده شده است که برخی کاربران ایرانی از مرزها عبور کرده و به هواداری از کریستیانو رونالدو به صفحه اجتماعی دیمیتری نیز حمله کرده اند که این عمل آنها حتی تعجب رسانه های اروپایی را هم برانگیخت. این کاربران با انواع توهین ها به بدترین شکل ممکن فرهنگ ایرانی را نشانه گرفته و اثرات سویی را بر جامعه گذاشته اند و آنچه بیشتر از پیش این موضوع را به چالش میکشاند، این است که برخی از همان افرادی که دم از دموکراسی و آزادی بیان می زنند به محض آنکه پیامی مغایر با نظراتشان را می خوانند.
شروع به فحاشی کرده و با این عمل در واقع اصل عقیده خود را زیر سوال می برند. آنچنان که در صفحات پربازدید شبکه هایی مثل اینستاگرام می بینیم بیشتر افرادی که صفحات خود را به اشتراک گذاشته اند، در بالای صفحه خود این عبارت را نوشته اند که هرگونه توهین و هتک حرمت مساوی با بلاک است و این در حالی است که پس از خواندن نظرات کاربران به آنان حق می دهیم، چراکه گویی صفحه شان به چاله میدانی تبدیل شده است که دیگر نشانی از انسانیت در آن نیست. در حالی که فرهنگ متمدن ایرانی که زبانزد جهان است، آنچنان که باید و شاید برای این گروه از توهین کنندگان جا نیفتاده است، چرا که با رعایت نکردن ادب نوشتاری، افراد را مورد ناسزاگویی قرار داده و با این کار به جامعه ضربه می زنند.
عدم تفکر انتقادی زیربنای آسیبهای اجتماعی
راست است که می گویند قدیمها در قدیمها ماند. آن زمان برای بزرگترها ارزش قائل بودند، هر حرفی را جلوی زنان و کودکان نمی زدند و معنی ضربالمثل «هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد» تنها در آن زمان هویدا بود، اما این روزها با آمدن شبکه های اجتماعی فرهنگ ایرانی دستخوش تغییراتی شده است. آنچنان که در برخی موارد بدون رعایت اخلاقیات، انواع توهین ها دست به دست می شوند.
یک پژوهشگر مسائل اجتماعی درباره چگونگی روابط در دنیای مجازی می گوید: در قدیم امکانات ارتباطی به صورت امروزه وسیع نبود و افراد نظرات خودشان را نسبت به فرد دیگر یا در قالب غیبت کردن بیان می کردند یا درگیری های کلامی به صورت رو در رو انجام می گرفت، اما امروزه چون مردم بیشتر وقت خود را در شبکه های اجتماعی می گذرانند و در حال رصد کردن صفحات اشخاص هستند، انواع عبارات دون از شان افزایش پیدا کرده است.
حسن عشایری درباره کاربرد تکنولوژی در ایران ادامه می دهد: متاسفانه امروزه جنبه منفی استفاده از تکنولوژی در ایران بیشتر از جنبه مثبت آن است. در فضای مجازی مانند ارتباطات حضوری، امکان دفاع نیست. آنچنان که محکوم کردن و حمله کلامی بسیار ساده و متقاعد کردن بسیار مشکل است. باید منطق و استدلال ورزی را در فضای مجازی تمرین کنیم. این استاد دانشگاه با بیان اینکه زیر بنای آسیبهای اجتماعی عدم تفکر انتقادی است، تصریح می کند: هر ارتباطی که در فرهنگ روزمره امروزی برقرار میشود، باید تفکر انتقادی داشته باشد.
او ادامه می دهد: اگر در روابط و دوستی ها اشکالاتی پیش می آید، به جای فحاشی باید دلیل و منطق را جای آن گذاشت تا دیگران هم یاد بگیرند و اینگونه پویایی نسل ها ادامه پیدا کند. او با اشاره به اینکه از خرد در دنیای مجازی خبری نیست، می گوید: متاسفانه فرهنگ پذیرش و کنار آمدن با عقاید در کشور ما جا نیفتاده است، چرا که برای بیان نظرات اصلا فحاشی لازم نیست. باید طرف مقابل را تنها متقاعد کرد، اما امروزه کسی متقاعد نیست. همه از حقوق غیر متعارف می گویند، طرح مساله میکنند، اما کلید آن را ندارند و بیشتر شعار می دهند.
سقوط فرهنگ شخصی با فحاشی
امروزه برخی افراد کارشان این است که در شبکه های اجتماعی کلمات رکیک و توهین آمیز را به بهانه های مختلف به دیگران نسبت دهند. گویی به نوعی با ورود تکنولوژی اخلاق از زندگی شان رخت بربسته و فحاشی بهعنوان یک ویژگی ناپسند و سرگرمی ناخوشایند عادت آنها شده است، آنچنان که از آن به مراتب لذت می برند. هر چند ورود تکنولوژی به عرصه زندگی می تواند پیامدهای مثبتی داشته باشد، اما قبل از آن فرهنگسازی فکری در جهت استفاده از آن نیاز است که این اتفاق با ورود ناگهانی شبکههای اجتماعی در ایران عملی نشده است.
در حالی که دیگر در فضای مجازی جای حرمت خالی است و این فحاشی که نشات گرفته از تندخویی هیجانی است، احترام سرش نمیشود، چرا که فضای عمومی که در معرض دید همگان از هر سن و سالی است، مورد بدترین و شدیدترین توهین ها و اهانت ها قرار می گیرد. عشایری عنوان می کند: پشت هر کلامی مسئولیت است. هر کس باید مسئول برون دادهای ذهنی خودش باشد. چون همه در گفتار و کردارمان مسئول هستیم. این پژوهشگر مسائل اجتماعی عنوان می کند: آنچه برای پیشرفت جامعه در ورود به فضای مجازی می تواند موثر باشد بعد از تفکر انتقادی، مساله مسئولیت پذیری است.
عشایری خاطرنشان می کند: این مسئولیت فردی نیست و جامعه را در بر می گیرد و به نوعی توهین به جمع ذهنیتهایی است که با آن در ارتباط هستیم. او ادامه می دهد: حتی در همه جوامع دنیا برخی لغات نباید از نظر فرهنگی نوشته و بیان شود و جزو خطوط قرمز محسوب می شوند. بنابراین در این زمینه آموزش و خانوده جایگاه مهمی دارند تا در رعایت خط قرمزها به فرزندان کمک کنند. او درباره افزایش فحاشی در شبکه های اجتماعی می گوید: پدیده فحاشی در شبکههای اجتماعی یک فاجعه است. افرادی که به فحاشی در شبکههای اجتماعی میپردازند، مشکل از خودشان است. این افراد اختلالات شخصیتی و شهروندی دارند. عشایری ادامه می دهد: با فحاشی عفونت اجتماعی گسترش پیدا می کند و مسری می شود، چرا که این افراد بددهن الگوی جوانان دیگر می شوند که این علامت خوبی نیست و نشاندهنده بیماری جدیدی است.
او در مورد ویژگی های افرادی که در شبکه های اجتماعی فحاشی می کنند، می گوید: بازتاب رفتار این افراد نشان دهنده این است که به تعادل روانی و خودآگاهی کامل نرسیده اند و میخواهند کمبودهای خود را با فحاشی در شبکههای اجتماعی جبران کنند. به گفته این استاد دانشگاه فحاشی نتیجه عقده و هیجانات منفی سرگردان است، کسی که تعادل نسبی هیجانی دارد، می تواند در جایگاه نقادی قرار بگیرد و تفکر انتقادی داشته باشد، نه آنکه به اختلال ارتباطی دچار شود و به دیگران حمله کند. عشایری عنوان می کند: در کشورهای پیشرفته هم افراد در دنیای مجازی با هم در ارتباط هستند، اما اینگونه به هم توهین نمی کنند، حرمت شهروندی رعایت می شود و حد و حدود ارتباطات جمعی و اجتماعی را می دانند.
عشایری خاطرنشان می کند: وقتی پشت حمله های کلامی برخی افراد منطق وجود ندارد و این اتفاق رو به فزونی است باید آسیب شناسان اجتماعی وارد عمل شوند، این پدیده را بررسی کنند و شخصیت توهین کنندگان را مورد تحلیل و ارزیابی قرار بدهند. چون فحاشی یک بیماری و سقوط فرهنگی است. او ادامه می دهد: ارتباطات یعنی زندگی و اکنون ارتباطات مجازی هم جزو زندگی ما شده است که باید در جهت همبستگی، همدلی و همدردی اتفاق بیفتد نه حمله کلامی به همدیگر که منجر به توهین شود.
ارسال نظر