درسی که از ۳۰ تیر باید آموخت
روزهاي پاياني تيرماه هر سال، يادآور قيام پرشكوه سي تير در سال ١٣٣١ در متن جنبش ضداستعماري ملي شدن صنعت نفت در ايران بود كه براساس پيوندهاي استوار و يكپارچگي و انسجام نيروهاي سياسي در مجلس و دولت در سالهاي آغازين دهه ١٣٣٠ شكل گرفت و جنبش ضداستعماري را به الگويي براي اين نوع مبارزات براي كشورهاي تحت استعمار و استثمار تبديل كرد.
الهه کولایی در روزنامه اعتماد نوشت: هركه ناموخت از گذشت روزگار / هيچ ناموزد ز هيچ آموزگار
در تقويم تاريخ سياسي ايران، اتفاقاتي به ثبت رسيده است كه حكايت از تلاشهاي مردمان سرزمينمان براي به ثمر رسانيدن خواستهها و مطالبات خود دارد؛ مطالباتي كه در قالب جنبشهاي سياسي جاي ميگرفتند و همواره حاوي نكاتي بودهاند كه در مقاطع گوناگون توانستهاند درسهايي آموزنده براي آيندگان باشند.
روزهاي پاياني تيرماه هر سال، يادآور قيام پرشكوه سي تير در سال ١٣٣١ در متن جنبش ضداستعماري ملي شدن صنعت نفت در ايران بود كه براساس پيوندهاي استوار و يكپارچگي و انسجام نيروهاي سياسي در مجلس و دولت در سالهاي آغازين دهه ١٣٣٠ شكل گرفت و جنبش ضداستعماري را به الگويي براي اين نوع مبارزات براي كشورهاي تحت استعمار و استثمار تبديل كرد.
قيام ٣٠ تير سال ٣١ نماد پرشكوهي از يكپارچگي و انسجام نيروهاي سياسي در متن اين جنبش عظيم و بهيادماندني بود كه نخبگان سياسي در مجلس و دولت، مبارزه با ناقضان حقوق مردم در سطح بينالمللي يا استعمارگران را در يك مرحله به پيروزي رساندند. اما اين قيام پرشكوه به دليل بيتدبيريها و رفتار نابخردانه بسياري از نيروهاي سياسي آن زمان سبب شد تا اين جنبش عظيم ضد استعماري ناكام بماند.
يادآوري خاطره و آموزههاي اين قيام و جنبش عظيم ضداستعماري براي همه فعالان سياسي درسهاي بسياري را دربردارد كه مهمترين آن ضرورت انسجام نيروهاي سياسي پيرامون محور مطالبات و خواستههاي مردم است. تاريخ تلاشهاي گوناگون مردم ايران از اين تكاپوها انباشته شده است كه آخرين آن تجربه موفق نيروهاي سياسي از ميان اصلاحطلبان و اعتدالگرايان در خرداد ١٣٩٢ و تغيير مسير سياست در كشور با محوريت واقعگرايي و خردورزي بوده است.
رويازدگي و توهمگرايي پس از آن جاي خود را به محاسبات و برآوردهاي عقلاني براي اجرايي كردن و تحقق بخشيدن به خواستهها و مطالبات مردم ايران داد.
بر همين اساس اين تجربه موفق در انتخابات مجلس دهم دستمايهاي گرانقدر براي اصلاحطلبان و اعتدالگرايان فراهم آورد تا بتوانند سهم قابل توجهي از صندليهاي مجلس را به نيروهاي تحولخواه و خواستار پيشرفت و توسعه همهجانبه كشور و تامين خردورزانه نيازهاي مردم ايران اختصاص دهد.
اين تجربههاي موفق نه تنها در ايران بلكه در عرصههاي سياسي همه كشورهاي جهان نشان داده رمز قدرت يافتن و حفظ آن براي نيروهاي سياسي يكپارچگي وحدت و انسجام آنان در مراحل گوناگون اين تلاش است. اصلاحطلبان و اعتدالگرايان كه طعم اين پيروزي را به مردم چشاندند وظيفه دارند با بهرهگيري از آموزههاي گوناگون، با حفظ و تقويت انسجام خود و محكم كردن صفوفي كه در آن ايستادهاند در مسير تحقق رشد و توسعه همهجانبه ايران گام بردارند تا در اين شرايط ملتهب و پيچيده منطقهاي كه در آن قرار گرفتهايم، بتوانند كشور را از گزندهاي داخلي و خارجي ايمن دارند.
ارسال نظر