بازیگران و بازیگردانان کودتا در ترکیه
یک کارشناس مسائل بینالمللی می گوید: . تنها رقیب قدرتمند اردوغان در ترکیه ارتش است. با این اقدام شاید بتواند ارتش را پاکسازی کند تا به انتظار دیرینه خود دسترسی پیدا کند.
اوضاع در ترکیه آرام است و تحت کنترل دولت. این را نخست وزیر ترکیه پس از ظاهر شدن در مقابل دوربینها در حضور خبرنگاران و در اولین کنفرانس مطبوعاتی در عصر روز شنبه گفت و به همۀ اخبار و شایعات پایان داد. ییلدیریم تأکید کرد که کشورش بهترین پاسخ را به کودتا داده است و نیروهای امنیتی کشورش حماسه آفریدند و مردم قهرمان ترکیه بهترین پاسخ را به کودتا دادند و ثابت کردند که از دموکراسی دست نمیکشند.
اما پرسش اصلی اینجاست که این شوک سیاسی در ترکیه از چه زاویه ای قابل بررسی است؟ خبرگزاری خبرآنلاین در گفتگو با علی بیگدلی، استاد دانشگاه شهید بهشتی، ابعاد و فرضیههای موجود دربارۀ کودتای ترکیه را مورد بررسی قرار داده است که در ادامه می خوانید:
در ابتدا بفرمائید ارزیابی اولیه شما از کودتای ترکیه چیست؟
کودتای ترکیه یک حادثه درون زا بوده و با عوامل خارجی هیچ ارتباطی نداشت. به این دلیل که ارتش ترکیه میراث آتاتورک است و مسئولیت دارد که از قانون اساسی دفاع کند و آقای اردوغان هم علاقمند است که قانون اساسی مقداری تعدیل شود. مخصوصا اینکه در قانون اساسی ذکرشده که نظام سیاسی، نظام سکولار است و آقای اردوغان حزبش حزب مذهبی است، هم اکنون تلاش می کند به گونه ای این اصطلاح را ازقانون اساسی حذف کند و قرار است در آینده هم دست به یک رفراندومی بزند.
تفاسیر زیادی دربارۀ شکل کودتا و تفاوت آن مطرح می شود.
چند سال قبل هم که یک کودتای دیگری که نافرجام بود، صورت گرفت و البته آنهم موفقیت آمیز نبود. این کودتا هم به شکل غیرماهرانه ای سازمان یافته بود. به این خاطر که کودتا در ساعت ۱۱ شب صورت گرفت، در حالیکه معمولا کودتاها در ساعات اولیه روز دو یا سه صبح اتفاق میفتد که مردم در خیابانها نباشند و کودتاچی ها بتوانند به نهادهای دولتی دسترسی پیدا کنند و یا مقامات را دستگیر کنند. شکل کودتا در واقع به این گونه است. ارتش ترکیه یک ارتش دو ضلعی است. یک ضلع آن تحت نظارت مستشاران آمریکایی است و ضلع دیگر که بدنه اصلی ارتش را تشکیل میدهد از گروههای ناسیونالیست هستند. در واقع همین گروه بودند که به علت اختلافاتی که با آقای اردوغان داشتند، دست به کودتا زدند.
این فرضیه مطرح میشود که این نمایش اردوغان است؛ چقدر این فرضیه درست و علمی است؟
ممکن است اردوغان هم در این کودتا دخالت داشته و یا آنگونه که مطرح می شود، خودش عمدا این کودتارو به وجود آورده تا یک تصفیه وسیعی در ارتش به وجود بیاورد. به این دلیل که اردوغان در ارتش مخالفینی دارد که این مخالفین مانع تصمیم گیری های او دراصلاح ارتش شدند؛ لذا این فرضیه هم مطرح است که این کودتا به او اجازه را خواهد داد که دست به یک سری اصلاحات وسیعی بزند که بتواند تعدادی را دستگیر و یا عده ای را اعدام کند. بنابراین شاید براساس این فرضیه، تبعات این اقدام به نفع آقای اردوغان تمام بشود، به این دلیل که از قدرت فرماندهی بیشتری برخوردار خواهد شد. بر این اساس، ارتش از او بیشتر فرمانبرداری خواهد کرد و بدین ترتیب او قویترین رقیبش که ارتش باقیمانده از دوران آتاتورک است، تحت سیطره خودش در خواهد آورد و کودتا قطعا با شکست مواجه می شود.
فرضیه نقش قدرتهای خارجی در این کودتا چقدر درست است؟
هیچ برنامه ریزی در این کودتا صورت نگرفته است و یک امر کاملا درونی بوده است. به خصوص اینکه با واکنش های بین المللی مهمی همراه بوده است. تمام کشورها از جمله آمریکا این اقدام را محکوم کرده اند و معلوم است که کودتا به خواست قدرتهای خارجی مخصوصا آمریکا نبوده است. این نکته را در نظر داشته باشید که آمریکاییها روی ارتش سه کشور منطقه تاثیر مستشاری دارند: ارتش ترکیه، ارتش پاکستان و ارتش مصر. بنابراین نمی توان گفته که آمریکا و کشورهای خارجی دخالتی در این کودتا داشته اند.
این کودتا یک موضوع کاملا درونزاست و به نظر بنده هم این احتمال هست که خود آقای اردوغان در این کار دست داشته باشد. شاید بتوان گفت اردوغان در حال حاضر دارد کاری می کند که هم در حوزه سیاست و هم در حوزه نظامی گری و بحث امنیت بتواند جای پای خود را محکمتر کند. تنها رقیب قدرتمند اردوغان در ترکیه ارتش است. با این اقدام شاید بتواند ارتش را پاکسازی کند تا به انتظار دیرینه خود دسترسی پیدا کند.
آیندۀ این روند را چگونه پیش بینی می کنید؟
این موضوع ارتباطی به بیرون از ترکیه ندارد. اردوغان دست به اقداماتی جدید زده است. اردوغان دو استراتژی در سیاست خارجی داشت: او ابتدا قصد داشت به سمت اتحاده اروپا برود که با جواب منفی کشورها به خصوص فرانسه مواجه شد، آقای اولاند تأکید کرده بود که اتحادیه اروپا جهان مسیحیت است، خب طبیعی است که جای آقای اردوغان به عنوان کشوری مذهبی در این اتحادیه نیست. استراتژی دوم، استراتژی به شرق آقای اردوغان بود که میخواست باز قصد داشت؛ عثمانی گری را به نحوی جوری احیا بکند و رابطه با کشورهای عرب منطقه را گسترش بدهد. به همین دلیل دیدیم که ارتباطش را با کشورهای عربی گسترش داد. شاهد بودیم که ارتباطش را با مرسی، از رهبران اخوان المسلمین گسترش داد، به خصوص اینکه آقای اردوغان هم از اعضای برجسته این حزب بود؛ اما در این کشور ورق برگشت.
اخیراً اردوغان، اختلاف کشورش با اسراییل و ورسیه را برطرف کرده بود. اردوغان اخیر هم مسئله حماس را پیش کشیده بود تا با وساطت ترکیه، حماس بتواند با اسراییل اختلافاتش را حل کند. اردوغان در مقطعی به یک قهرمان منطقه ای تبدیل شده بود و هم اکنون تلاش می کند که همان مسیر را برود. اردوغان تمام تلاشش را می کند که رقبای منطقه ای ترکیه از جمله ایران را کنار بزند.
ارسال نظر