مهلت یک هفتهای متهم برای جلب رضایت
دادگاه به مردی که متهم است با شلیک گلوله جوانی را زخمی کرده و بعد از سه سال باعث مرگ او شده است، یک هفته فرصت داد تا با اولیای دم مصالحه کند.
متهم که جاوید نام دارد سال ٩٠ در پی یک درگیری جوانی به نام داریوش را زخمی کرد و بعد از سه سال، داریوش به دلیل عوارض ناشی از زخم، جانش را از دست داد. نماینده دادستان دیروز در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده در جایگاه حاضر شد. او کیفرخواست علیه متهم را خواند و گفت: هرچند شلیک گلوله درجا باعث مرگ مقتول نشده اما عوارض ناشی از این شلیک او را پس از سه سال به کام مرگ کشانده است.
براساس نظریه پزشکی قانونی علت دقیق مرگ عفونتها و مشکلات ناشی از زخم گلوله بوده است. بنابراین بهعنوان نماینده دادستان تهران خواستار صدور حکم قانونی براساس آنچه اولیای دم درخواست میکنند، هستم. سپس نوبت به خانواده مقتول رسید؛ مادر مقتول درخواست قصاص را مطرح کرد و گفت: داریوش در زمان حیاتش به ما گفت از سوی جاوید زخمی شده و او به سمتش شلیک کرده است. ضمن اینکه شاهدان پرونده نیز گفتهاند جاوید به سمت پسرم شلیک کرده؛ من او را نمیبخشم و خواستار صدور حکم قصاص هستم. در آن مدت هم که پسرم در بستر بود و زجر میکشید، خانواده او حتی یک بار هم به ما مراجعه نکردند تا عذرخواهی کنند من هم گذشت نمیکنم.
سپس وکیل اولیای دم در جایگاه حاضر شد؛ او مدارک موجود در پرونده را یادآوری کرد و گفت: گلولهای که به مقتول برخورد کرد، راه تنفسی و بلع او را از بین برد. در این سه سال هم خانوادهاش در نگهداری از او سختی زیادی را تحمل کردند و هزینه سنگینی هم متقبل شدند اما هیچوقت از سوی متهم حتی یک عذرخواهی نشنیدند. پزشکی قانونی نیز اشاره کرده است علت مرگ عفونت شدید ناشی از زخم ایجادشده روی گلوی متهم است و آنطورکه مقتول و شاهدان گفتهاند، ضارب کسی نیست جز جاوید و براساس کیفرخواست و نظریه پزشکی قانونی خواستار صدور حکم قصاص هستیم.
سپس نوبت به متهم رسید؛ او اتهام قتل را قبول نکرد و گفت: چند سال قبل من با شخصی به نام مهدی دعوا کردم. او با قمه ضربهای به سرم زد و بعد هم فرار کرد. در این مدت شکایت کردم و حکم جلب مهدی را گرفتم. او و برادرش با هم من را زده بودند چندینبار به سراغش رفتم که پیدایش کنم اما فرار کرد، تا اینکه روز حادثه یکی از دوستانم به نام حسین با من تماس گرفت و گفت دو برادری که دنبالشان هستی، حالا در قهوهخانه هستند و بهترین فرصت است برای اینکه دستگیرشان کنی.
بلافاصله با حسین به قهوهخانه رفتیم، فراریها را دیدم و با آنها درگیر شدم، میخواستم زنگ بزنم و موضوع را به مأموران اطلاع بدهم اما دعوا بالا گرفت. داریوش طرفدار طرف مقابل بود. به حمایت از آنها با من وارد دعوا شد، در این میان حسین تفنگش را در آورد و شلیک کرد. دو گلوله شلیک شد که یکی از آنها به گردن مقتول برخورد کرد. من از همان ابتدا گفتم شلیک کار من نبود اما نمیدانم چرا داریوش اصرار دارد من این کار را کردهام. من هیچ نقشی در قتل نداشتم. او بعد از سه سال بر اثر عوارض ناشی از بیماریاش جان خود را از دست داد اما من عامل آن نبودم.
متهم درباره اینکه سلاحی که با آن به سمت مقتول شلیک شد چه بود، گفت: حسین یک کلت کمری داشت و با همان هم شلیک کرد. یک گلوله هوایی زد و دومی را درست به گردن مقتول زد. او بعد از این ماجرا فرار کرد، چون مرتکب جنایت شده بود.وقتی نوبت به وکیل متهم رسید، او درباره موکلش گفت: اولا موکل من در هیچجای پرونده اعتراف نکرده است که مرتکب قتل شده و حتی شلیک کرده است؛ او از ابتدا منکر شلیک شده و این شاهدان بودهاند که او را متهم کردند.
دوم اینکه موکل بعد از اینکه شنید زخمیشدن مقتول را به گردنش میاندازند، با اینکه ابتدا فرار کرده و ردی از خود بر جای نگذاشته بود، خود را تسلیم مأموران پلیس کرد و موضوع را به آنها توضیح دهد اما نفر دوم پرونده همچنان متواری است. اگر ضارب موکل من بود دلیلی نداشت که متهم دوم پرونده فرار کند. ضمن اینکه من بهعنوان وکیل جاوید خواستار گذشت اولیای دم هستم. با توجه به اینکه بهجز شهادت شهود و گفتههای مقتول دلیل دیگری در پرونده نیست، خواستار صدور حکم برائت هستم.
در پایان رئیس شعبه ١٠ دادگاه کیفری استان تهران اولیای دم را دعوت به گذشت و بخشش کرد. مادر مقتول گفت: ما در ایام ماه محرم پیام دادیم که میخواهیم به احترام بزرگان دینمان گذشت کنیم اما خانواده جاوید هیچ اقدامی نکردند؛ حتی مقابل خانه ما هم نیامدند. من دلم نمیآید جان جوانی را بگیرم اما خودتان به رفتار متهم و خانوادهاش نگاه و بعد قضاوت کنید. در پایان وکلای هر دو طرف پرونده از قاضی خواستند برای صدور رأی دادگاه یک هفته صبر کند تا بتوانند مصالحهای بین طرفین پرونده ایجاد کنند. قضات با پایان جلسه رسیدگی، خواسته وکلا را پذیرفتند و صدور رأی را به بعد موکل کردند.
ارسال نظر