بهداشت و درمان؛ از مهد تا لحد
مهمترين شاخص معرف جايگاه هر كشور در فرآيند توسعه، شاخص HDI يا شاخص توسعه انساني است.
اين شاخص نشان ميدهد كه وقتي يك نفر در جامعه مشخصي متولد ميشود، احتمال دارد كه چندسال عمر كند. كافي است كه بگوييم اين شاخص در چهار دهه گذشته ايران از حدود ٥٣سال در میانه دهه پنجاه و پيش از انقلاب، اكنون به بيش از ٧٣سال رسيده است. البته اين مهمترين شاخص است، ولي شاخصهاي مهم ديگري هم داريم كه مرگومیر نوزادان و مادران يا دسترسي به آب آشاميدني سالم و... و ميزان بيماريها در هر صدهزار نفر جمعيت، ازجمله اين شاخصها است که در همه موارد روند شاخصها رو به بهبود بوده است، مگر در برخی بیماریها مثل سرطان و ایدز و بیماریهای قلبی و عروقی. با این حال ذکر چند نکته کلی درباره مسأله بسیار مهم بهداشت و درمان خالی از فایده نیست.
١- صرف هزينه در بهداشت و درمان، يك اقدام سرمايهگذارانه است و برخلاف تصور رايج آن را نميتوان در هزينههاي مصرفي ديد. در حقيقت هر مقدار پولي كه صرف بهداشت كنيم، بهنوعي آن را پسانداز كردهايم و سود اين اقدام را درحال و آينده به دست خواهيم آورد؛ مثل قرار دادن پول در بانك است كه سود ميگيريم. هزینه امروز برای بهداشت موجب صرفهجویی شدید در هزینههای مستقیم و غیرمستقیم درمان بیماری در آینده خواهد شد. از اينرو بايد هزینههای بهداشتي را بهنحوي جزو هزينههاي سرمايهگذاري محسوب كرد. به همين دليل است كه مردم هنگام ضرورت حاضر ميشوند، تمام ثروت خود را جهت بازيابي سلامت صرف كنند.
٢- شايد بتوان گفت تنها موضوعي كه همه مردم با آن درگير هستند، بحث بهداشت و درمان است. از لحظه تولد کودک و حتی پيش از آن تا لحظه فوت و پس از آن مردم در چالش با موضوع بهداشت و درمان قرار دارند. از اينرو دربرگيري اين بخش از فعاليتهاي دولت بسيار زياد است و از اين جهت هيچيك از اقدامات دولت به اندازه اقدامات و تصميمات آن در زمينه بهداشت و درمان در ميان مردم بازتاب ندارد. به همين دليل اقدام دولت در برقراري بيمه سلامت که يكي از مهمترين اقدامات این دولت بود، بازتاب بسيار مثبتي نيز در جامعه داشت. بهداشت و درمان كالا و خدمتي نيست كه توصيه كنيم مردم كمتر مصرف كنند (مثل برق يا آب و پوشاك)؛ اگر بهتر و بيشتر مصرف كنند به نفع همه است و اگر مصرف آن كم شود همه ضرر ميكنيم، پس بايد منابع آن را نيز براي مردم تأمين كرد.
٣- متاسفانه در ١٠سال گذشته روند مناسبي را در زمينه هزینههای درمان طي نكردهايم. براي مثال در سال ١٣٨٤، فقط ٣/٤درصد كل هزينههاي خانوار صرف بهداشت و درمان ميشد ولي در سال ١٣٩٣ اين رقم به ٨/٥درصد رسيده است كه درواقع بهنوعي نشاندهنده افزايش سهم بهداشت و درمان از هزينههاي خانوار است. اگر اين را در كنار افزايش سهم بيماران از پرداختي هزينههاي درمان كه به حدود ٥٢درصد ميرسد، قرار دهيم، شاهد روند رو به رشد پرداختيهاي مردم از هزينههاي بهداشتي خواهيم بود. فراموش نشود به دليل ماهيت خدمات بهداشتي و درماني كه كمابيش براي همه طبقات درآمدي مشابه است، فشار خدمات درماني بر هزينههاي خانوار طبقات كمدرآمد بيشتر است و طبق دادههای مرکز آمار به ٧ تا ٨درصد نيز ميرسد. بنابراين هرگونه افزايشي در هزينههاي درماني در صورتي كه از سوي دولت يا از سوی بيمهها تأمين نشود، موجب فقيرتر شدن فقرا ميشود.
٤- اگرچه ايران بهلحاظ شاخصهاي بهداشتي جايگاه نامطلوبي ندارد و در مجموع در جایگاه ميانه كشورهاي جهان قرار دارد و هزينه سرانهاي كه صرف بهداشت مردم ميشود نيز قابل توجه و حدود ١٤٢٠ دلار در سال است (به نرخ برابري ارز) و از حيث زيربناهاي خدمات بهداشتي بهويژه در زمينه نيروي انساني و تا حدي در تجهيزات درماني و نيز توليدات دارويي در موقعيتي قرار دارد كه ميتواند به مركز منطقهاي درماني تبديل شود و درآمدهاي زيادي را براي كشور فراهم كند، ولي همزمان نيز بايد براساس ارزیابیهای رسمی موجود در اين بخش دست به اصلاحات بنيادي در زمينه بهداشت و درمان زده شود. تأكيد بر اولويت پيشگيري به جاي درمان، پايدار كردن منابع مالي اين بخش، اصلاح وضع بيمهها و كاهش كسري اعتبارات آنها، بهبود هزينههاي عمومي و دولتي بهنحوي كه از سهم پرداختي مستقيم مردم كاسته شود ازجمله این اصلاحات ضروری است و بالاخره يكي از مسائل مهم كه ظاهرا هيچگاه قصد حل شدن ندارد، ميزان دريافتي پزشكان است. قرار نيست كه دريافتي پزشكان كم باشد، ولي قرار نيست كه بيحسابوكتاب باشد. درست است كه بهداشت و درمان پرهزينه است و پزشكان نيز بهترين دوران زندگي خود را صرف يادگيري اين حرفه ميكنند و بهطور طبیعی باید در آینده جبران کنند، ولي شفافيت و ابلاغ رسمي اين دريافتها ميتواند به كاهش حساسيتها كمك كند. درواقع پاسخگويي مسئولان بهداشتي و درماني به اين وضع كمك خواهد كرد.
ارسال نظر