کمک دي کاپريو به یک فیلم ایرانی
براي بسياري از ما چندان قابل تصور نبود که لئوناردو دي کاپريو به موضوع درياچه اروميه و خشک شدن آن واکنش نشان دهد اما کمابيش در همان وقتي که او به اين معضل محيط زيستي ايران واکنش نشان داد فيلم«گميچي» به نوزدهمين جشنواره فيلم بروکلين راه پيدا کرد.
محمد فکوري؛ فيلمساز و مدير فيلمبرداري است که فعاليتهاي بينالمللي در کشورهاي روسيه، عراق و آذربايجان را درکارنامهاش دارد. او پيش از اين فيلمبرداري بسياري از فيلمهاي کوتاه و سينمايي از جمله «باد چيزي خواهد گفت»، «گورمردها» و «به دنبال قانون» را در ايران انجام داده است و توانسته جوايزي چون جايزه نخست فيلمبرداري فيلم جوانان ايران ۱۳۸۹، جايزه ويژه فيلمبرداري پنجمين جشنواره سراسري فيلم رويش ۱۳۹۰، جايزه نخست فيلمبرداري جشنواره فيلم تهران ۱۳۹۱ و جايزه نخست فيلمبرداري دوسالانه جشنواره توليدات مراکز استاني حوزه هنري ۱۳۹۴ را از آن خود کند.
با اين مدير فيلمبرداري جوان درباره درياچه اروميه فيلم«گميچي» و اولين جايزه بينالمللياش گفتوگو کردهايم که در ادامه ميخوانيد.
درباره جشنواره فيلم بروکلين که شما جايزه بهترين فيلمبرداري را از آن کسب کردهايد توضيح دهيد؟
جشنواره فيلم بروکلين نوزدهمين دوره خود را در شهر نيويورک برگزار کرد. در اين جشنواره با سابقه نمايندگاني از کشورهايي چون کانادا، فرانسه، هندوستان و... که صاحب سينمايي شناختهشده در دنيا هستند حضور داشتند. جشنواره بروکلين در آمريکا جشنواره خاصي است که از جهت موضوع و نحوه برگزاري اعتبار خاصي دارد. موضوعي که در اين جشنواره مورد تاکيد قرار گرفته مسئله محيطزيست است که در همه جاي دنيا و با پيشرفت زندگي شهرنشيني به يک معضل تبديل شده است. اهميت اين جشنواره برگزاري جشنوارهاي با موضوع محيطزيست در سراسر جهان و البته به وسعت جهان است.اين جشنواره سعي ميکند در کنار آگاهي دادن و به نمايش گذاشتن فيلمهايي که به مسئله محيط زيست ميپردازد افکار عمومي را در زمينه پاک نگهداشتن محيط زندگي و هوايي که تنفس ميکنند به خود جلب کند و روي افکار عمومي تاثير بگذارد.
اين جشنواره چه بخشهايي دارد و چه اهدافي را دنبال ميکند؟
هدف اين جشنواره که توسط انجمن فيلم بروکلين تاسيس شده است، تاثيرگذاشتن بر تفکرات افراد مختلف و بهمنظور پيشبرد منافع عمومي فيلمها و توليدات مستقل فيلم و جلب توجه سراسر جهان به بروکلين به عنوان يک مرکز سينمايي است. در اين جشنواره فيلمها در شش بخش بلند داستاني، مستند بلند، کوتاه داستاني، مستند کوتاه، انيميشن و تجربي به رقابت ميپردازند. جشنواره بروکلين با حضور يکصد اثر از بيست کشور در شهر بروکلين آمريکا برگزار شد که فيلم «گميچي» به عنوان يک اثر از ايران در اين جشنواره حاضر بود. اين فيلم در سازمان ملل نيز اکران شد و بهدليل موضوع حمايت فيلم از محيطزيست مورد توجه ويژه نيز قرار گرفت.
اين فيلم پيش از اين در جشنوارههاي داخلي تحسين شده بوداما جايزه فيلمبرداري براي شما اولين جايزه بينالمللي آن است.درباره آن توضيح دهيد؟
فيلم «گميچي»در پنجمين جشنواره بينالمللي فيلم سبز به عنوان فيلم برگزيده شناخته شد و در آنجا چهرههاي هنري، فرهنگي و سياسي کشور حضور داشتند. همچنين در بيست و نهمين جشنواره بينالمللي فيلمهاي نوجوان در همدان به نمايش درآمد و از آن استقبال شد اما اين فيلم اولين جايزه بينالمللي خود را در بروکلين و در زمينه فيلمبرداري گرفت. اين فيلم در بين برترين فيلمبردارهاي اين جشنواره و پنج نامزد انتخاب شده آن قرار داشت و درنهايت هيات داوران فيلمبرداري فيلم «گميچي» را به عنوان برترين فيلمبرداري انتخاب کرد.
دي کاپريو به ديده شدن «گميچي» کمک کرد
مجيد اسماعيلي پارسا چقدر دست شما را به عنوان فيلمبردار باز ميگذاشت؟
خوشبختانه او به من باور کامل داشت، دستم را باز گذاشت و در زمينه ويژگيهاي تصويري به من آزادي کامل داد. من هيچ کجا مانعي در جهت ايده دادن يا انجام آزادانه و بدون مشکل کار مشاهده نکردم و خوشبختانه بيش از 95 درصد ايدهها مورد پذيرش بود. همين موضوع سبب ميشد که بتوانم آنچه را از ذهن و قلبم تراوش ميکند در کار بگويم. نکته بسيار جالب ديگر اينکه دست اندرکاران اين کار اهل ريسک بودند و براي گرفتن پلانهاي سخت، وقت ميگذاشتند چون گروه به اين باور رسيده بود که با يک کار سخت اما ارزنده طرف است؛ کمتر اتفاق ميافتد که يک تهيهکننده به فيلمبردار بگويد شما نگران زمان نباشيد، مهم کيفيت است ولي ما اين جمله را از جواد قليزاده زياد ميشنيديم.
فيلمنامه اين فيلم چقدر باعث شد تا بتوانيد خلاقيتهاي تصويري خودتان را در آن به اجرا دربياوريد؟
فيلم «گميچي» داستان نوجواني به نام حسن است که سعي دارد کشتي به گل نشسته پدرش را که در درياچه اروميه قرار دارد احيا کند که در اين راستا با معضلات و مشکلات بسياري مواجه ميشود و بيشتر اين داستان در کشتي به عنوان لوکيشن اصلي اثر به تصوير درآمده است. هدف فيلم اين بود که نسبت به نمکزار شدن اين درياچه واکنش نشان دهد و از روند خشک شدن آن جلوگيري کند که خوشبختانه اين اتفاق هم افتاد.اين فيلم در بستري دراماتيک خلق شده و خشم،خنده،گريه و اخم دارد.بعد از خواندن فيلمنامه جذاب و جالب «گميچي» و ديدن لوکيشنها به اين نتيجه رسيدم که کار بسيار خوبي خواهد شد. به خصوص اينکه من درياچه اروميه و پتانسيلي را که آنجا ميتوانست براي اين فيلم داشته باشد به خوبي ميشناختم. علاوهبر اين داستان داراي تعليق، کشمکش، درگيري و ريتم بالايي بود که در قسمتهايي هم در نوع خودش بسيار رمانتيک ميشد به خصوص ارتباط عاطفي بين دو نوجوان که پس از کشوقوس و درگيري با همديگر مثل دو رفيق و برادر پيمان ميبندند و مسير را با هم ادامه ميدهند. در واقع علاوهبر اينکه ما سختيهاي طبيعت و کوير نمک را داشتيم، موظف بوديم که ارتباط عاطفي بين دو نوجوان را هم به کمک رنگ، نور و قاب بندي در بياوريم.
به نظر ميرسد که نگاه کردن به آسيبهاي اين درياچه از ابتدا منظور نظر فيلم بوده است. چقدر دغدغه محيطزيست در کار جدي بود؟
فيلم «گميچي» فيلمي در حوزه محيطزيست است و صددرصد به موضوع خشک شدن درياچه اروميه و مشکلاتي که به تبع آن براي مردم منطقه و محيطزيست کشور به وجود ميآيد ميپردازد. در اين فيلم کشتيبانهايي که زماني در اين درياچه تردد ميکردند،کشتيهايشان و باروبنه مسافران ديده ميشود که به نوعي در قبال اين اتفاق ناخوشايند دچار بلاتکليفي و مشکلات متعدد شدهاند.«گميچي» در زبان ترکي به معناي کشتيبان و ناخداست. اين اسم به نوعي با تمام فيلم و حوادث آن ارتباط معنايي دارد. بعد از اينکه اين درياچه دچار مشکل شد زندگي بسياري از ساکنان منطقه در آذربايجان هم دچار مشکل شد. فراموش نکنيم که درياچه اروميه بزرگترين درياچه داخلي ايران است و دومين درياچه بزرگ آب شور دنيا به حساب ميآيد. علاوهبر اين اين درياچه پيشينه تاريخي بسيار غنياي دارد که نميتوان به سادگي از کنار اهميت آن گذشت. اميدوارم مسئولان توجه بيشتري به درياچهها مخصوصا درياچه اروميه داشته باشند که به وضعيت سابقش برگردد.
فاصله شخصيتهاي داستاني به دليل جنس کار از دوربين بسيار زياد است. از چه دوربيني براي فيلمبرداري استفاده کرديد؟
با توجه به فضاي کار تصميم گرفتيم از لنزهاي سوپرتله استفاده کنيم. به طور مثال وقتي قهرمان داستان ما با يک دوچرخه در نمکزار حرکت ميکند، کمترين فاصلهاي که با دوربين دارد حدود پانصد،ششصد متر است و گاهي حتي به يک کيلومتر هم ميرسد و ميدانستم که به اين لنز نياز داريم. همچنين در کنار پلانهاي فيکس در شب و روز، پلانهاي حرکتي داشتيم و همه اينها فيلمبردار را به چالش ميکشد. به نظر من اين فيلم ويژگيهاي مختلف و قابل توجهي را براي يک فيلمبردار داشت و توانستم با توجه به مجموعه شرايط، کاري متناسب با فضاي فيلم و به لحاظ فيلمبرداري تمام و کمال انجام دهم چون قابليت مانورهاي فيلمبرداري زيادي در فيلم وجود داشت.
داوران و منتقدان چه نکاتي را درباره فيلم برجسته ميکردند؟
به هر حال فيلم توانست توجهات زيادي را در داخل و خارج کشور جلب کند. داوران جشنواره بروکلين متفق القول بودند که فيلم نبايد در پستو بماند و بايد اکران جهاني داشته باشد.خوشبختانه توجهات زيادي به محيطزيست آن هم در هر نقطه از دنيا وجود دارد که در نوع خود جالب توجه است.کمتر کسي فکر ميکرد يک هنرمند شناخته شده در سطح بينالملل و با اين مشغله کاري متوجه اين معضل محيطزيستي باشد و چنين شخصي نسبت به مسائل جغرافيايي و محيطزيستي ما واکنش نشان دهد.
چرا فيلم «گميچي» شيوه داستاني را به جاي مستندسازي درباره درياچه اروميه انتخاب کرد؟
درباره درياچه اروميه کارهاي مستندي انجام شده است اما فيلم «گميچي» بستر درام و سينمايي دارد. مدتي قبل قرار بود که يک سريال 13 قسمتي با حضور بهروز صمد مطلق توليد کنيم و کارهاي تحقيقاتي و پژوهشهاي بنيادي آن هم تا حد زيادي پيش رفت اما مشکلات تلويزيون در پنج سال گذشته مانع ادامه کار شد. در واقع 10 تا 15درصد کار هم پيش رفته بود. مستندسازان معمولا به طور غيرمستقيم يا مستقيم به موضوعات نزديک ميشوند اما فيلم «گميچي» درامي است که در خود درياچه اتفاق ميافتد و تاثير قصه را چند برابر ميکند. ما در تابستان فيلمبرداري ميکرديم و توانستيم به واسطه داغي تابستان و نمکزار و فشردگي و تعدد لنز تله، فرم حاصل از تصاعد گرماي زمين به بالا را به تصوير بکشيم که اين همان هدف ما بود. من به عنوان فيلمبردار بايد نشان ميدادم که چه تبخيري روي زمين صورت ميگيرد و اين درياچه چگونه به طور مداوم در حال خشک شدن است که فکر ميکنم در نشان دادن اين موضوع موفق بوديم.
به نظر شما آيا درياچه اروميه قهرمان فيلم «گميچي» نيست؟
از چند زاويه ميشود به اين موضوع نگاه کرد. اگر درياچه نباشد اصلا داستان نميتواند تاثيرگذاري کافي خودش را داشته باشد. کشتيهاي پهلوگرفته در نمکزار منظره غمانگيزي را به وجود ميآورند اما از يک طيف ديگر نوجوانها و کشتيبانها قهرمانان فيلم به حساب ميآيند.
در هفتههاي گذشته لئوناردو دي کاپريو درباره اين درياچه اظهارنظر کرده بود.چقدر صحبتهاي او باعث توجه بيشتر به اين فيلم شد؟
به نظر من او پيش از فيلم توجهات را به موضوع درياچه جلب کرده بود و به ديده شدن «گميچي» کمک کرد. لئوناردو ديکاپريو؛ بازيگر مشهور سينماي جهان و برنده جايزه اسکار، عکسي از درياچه اروميه در صفحه رسمي اينستاگرام خود منتشر کرد و در همان سالني که فيلم «گميچي» به نمايش درآمد نسبت به وضعيت اين درياچه ابراز نگراني کرد.اين اتفاق با جايزه من همزماني داشت که از اين نظر اتفاق خوشايندي است.البته فيلم ما قبل از اظهارنظر دي کاپريو به عنوان يک فعال محيطزيست کليد خورده بود و دست روي اين معضل محيطي گذاشته بود.
اين کشتي را دوست بداريم و ارزان نفروشيم
مجيد اسماعيلي پارسا؛کارگردان فيلم سينمايي « ماهي سياه کوچولو» دلنوشته کوتاهي را درباره ساخته اخيرش فيلم «گميچي» و درياچه اروميه در اختيار ما گذاشت که از نظر ميگذرانيد.
وقتي اميد نباشد دريچه نگاه و انگيزه انسان براي ادامه حيات از بين خواهد رفت و زندگي به پوچي ميگرايد. نيروي محرکه «گميچي» اميد است ؛اميد با چاشني ايثار. «گميچي» درباره زندگي و بقا و اميد و ايثار سخن ميگويد. دو نوجوان در خشکسالي مفرط، درمقابل ديدگان نااميد همگان که چشم اميدشان را از ادامه زندگي در اين شرايط بسته و در حال ترک خاکشان هستند، دست از تلاش برنميدارند و با اميد و همبستگي و تلاش، استوار در برابر توفان بيمهري و بيرونقي ايستادگي ميکنند و با تمام وجود درس استقامت و فداکاري و اميد و ايثار ميدهند و معجزه را نه به انتظار بلکه با تلاش محقق ميسازند. درست است که اين کشتي سالها پيش عروس دريا بوده و با سينه ستبر و سري بالا امواج خروشان را درمينورديده اما حال که به گل نشسته و با بغض به افقهاي غبارآلود دوردست خيره شده، بايد دست در دست هم دهيم و با همبستگي و مهر از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب دستهايمان را به هم گره بزنيم و آن را احيا کنيم. اين کشتي براي ماست. دوستش بداريم و آن را ارزان نفروشيم.
پست اينستاگرامي ديکاپريو براي درياچه اروميه
در هفتههاي گذشته لئوناردو ديکاپريو؛ بازيگر مشهور سينماي جهان و برنده جايزه اسکار، عکسي از درياچه اروميه در صفحه رسمي اينستاگرامش منتشر کرد و متن کوتاهي درباره وضعيت فعلي آن نوشت ودر صفحه اينستاگرام رسمي خود، نسبت به وضعيت درياچه اروميه ابراز نگراني کرد.
او عکسي از کشتي به گل نشسته در بخش خشکشده درياچه اروميه را در صفحه اينستاگرام خود منتشر کرده و زير آن به نقل از پايگاه جهاني هواشناسي، نوشته است:«يک کشتي مخروبه در درياچه خشک شده اروميه در شمال غربي ايران. اين بزرگترين درياچه نمک در خاورميانه است اما در حال حاضر فقط پنج درصد از آب آن باقي مانده. از دو دهه پيش به دليل تغيير آب و هوا، ساخت و ساز سد و کاهش بارندگي، درياچه رو به خشکي رفته است.»
دي کاپريو در سپتامبر 2014 به سمت سفير صلح سازمان ملل متحد و نماينده اين سازمان در امور تغييرات جوي برگزيده شد.
وي از سال 1998 تاکنون همواره براي حفظ محيط زيست تلاش کرده است و در بنيادي که با نام او راهاندازي شده، فعاليت ميکند.
پس از اين اتفاق بود که گري لوييس؛ نماينده سازمان ملل در ايران از پست اينستاگرامي دي کاپريو درباره درياچه اروميه تقدير و عنوان کرده است: «ممنون از اينکه توجه جهان را به درياچه اروميه جلب کرديد.»
انتشار پست اينستاگرامي دي کاپريو همچنين با استقبال فعالان رسانههاي و شبکههاي اجتماعي در آذربايجان غربي رو به رو شده و اين مسئله به همراه توييتهاي مشابه و واکنش چهرههاي سرشناس، به مسئله روز در آذربايجان غربي تبديل شده است.
در همان زمان سيدهادي بهادري؛ نماينده مجري طرح احياي درياچه اروميه و نماينده منتخب مردم اروميه در مجلس شوراي اسلامي ضمن تقدير و تشکر از ابراز احساسات لئوناردو دي کاپريو؛ بازيگر مشهور سينماي جهان، نسبت به وضعيت درياچه اروميه و انتشار عکس درياچه اروميه در صفحه شخصي اينستاگرام خود، از اين بازيگر توانمند سينما براي بازديد از درياچه اروميه و همسو کردن همه مردم جهان براي احياي درياچه اروميه دعوت کرد.
بهادري اعلام کرد: بعد از همراهي و همکاري کشورهاي ژاپن، سوييس و استراليا اميدواريم با اينگونه حرکات اجتماعي شاهد افزايش چشمگير حساسيت و همراهي مردم جهان نسبت به درياچه اروميه باشيم.
وي افزود: با توجه به پيامدهاي خطرناک زيست محيطي و انساني خشک شدن درياچه اروميه، حرکت جهاني جهت نجات دومين درياچه شور جهان بسيار اميدوارکننده و نتيجه بخش خواهد بود.
وي همچنين گفت: ما از هرگونه حرکت اجتماعي که باعث توجه جوامع بينالمللي به موضوع مهم درياچه اروميه شود، استقبال ميکنيم و آماده پذيرايي از تمام چهرههاي شاخص جهان براي بازديد از درياچه اروميه و شهر فرهنگي، هنري و تاريخي اروميه هستيم.
درياچه اروميه بزرگترين درياچه داخلي ايران و دومين درياچه شور جهان است که در 20 سال گذشته با بحران شديد کم آبي مواجه شده و از پهنه 5700 کيلومتري آن، در اوايل پاييز پارسال تنها حدود 10 درصد باقي مانده بود.
نظر کاربران
قطعا فیلم ضد ارزشی بوده