تازه ترین آمار نزاع های خیابانی در ایران
مشكلات مالي خود را در قامت فشارهاي روحي و رواني نشان ميدهند و آستانه تحمل فرد را تا آنجا پايين ميآورند كه با اولين درگيري، نزاع رخ ميدهد و حتي برخي از آنها منجر به قتل ميشود. حتي اگر با قتل نيز پايان نيابد، آمار ضرب و جرح در جامعه را افزايش ميدهد.
اين همه ماجرا نيست. نگاهي به آمار پزشكي قانوني در سه ماهه نخست امسال نشان ميدهد كه در همه استانهاي كشور، به ازاي هر صدهزار نفر، حداقل صد نفر در نزاع دخيل بودهاند و از آغاز امسال تا پايان مرداد همين درگيريها سبب شده تا ۴۸هزار پرونده به پروندههاي ارجاعي پزشكي قانوني فقط در استان تهران افزوده شود.
دكتر سعيد خراطها، آسيبشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعي كه چندي پيش پژوهشي را درباره نزاع در شهر تهران به سفارش اداره كل مطالعات اجتماعي ناجا انجام داده است، دراينباره ميگويد: «نزاعهايي كه در پي اختلافات آني در شهرها رخ ميدهد از فحاشي آغاز ميشود و از انجا كه مسائلي چون بيكاري، تورم و شيوع مواد محرك صنعتي، آستانه تحمل افراد را پايين آورده است، افراد فحاشي را برنميتابند و درگيري به نزاع مبدل ميشود.»
از پارك خودرو تا چاقوكشي
جوان عربده ميكشد و خودش را از دست آنهايي كه ميخواهند مانع حمله كردنش شوند رها ميكند. پيراهنش پاره شده و خوني كه از بازوي چپش بيرون ميزند، حتي شلوارش را هم رنگين كرده است. فحاشي ميكند و براي پسرجواني به اسم بابك شاخ و شانه ميكشد. جمعيت كه جابه جا ميشود، برق چاقويي كه در دست دارد، چشمها را خيره ميكند.
طرف ديگر دعوا كه هم جوانتر است و هم جثه ريزتري دارد، وقتي ميبيند چاقويي كه بر تن حريف كشيده حالا در دستان اوست، فرار ميكند و ميرود داخل يك مغازه و با يك چماق باز ميگردد. مردم باز هم مانع دو طرف ميشوند. اين بار صداي فرياد و فحاشي از طرف بابك بلند ميشود. اهالي كه حتي تا آن طرف خيابان هم براي ديدن دعوا ايستادهاند معتقدند آنكه بابك بر خلاف همه تذكرهاي جوان ديگر بازهم هر روز خودروش را جلوي مغازه او پارك كرده است...
مشكلات اقتصادي نزاعها را تشديد ميكند
دكتر خراطها در اين باره ميگويد: «نزاعها دو دسته هستند. نزاعهايي كه بر اثر اختلافات ريشه دار اتفاق ميافتد يا نزاعهايي كه اختلافات آني منجر به وقوع آن ميشود. آيتمهايي چون كمبود پارك اتومبيل، عدم رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي، ساختوسازها و مزاحمتهاي ناشي از آن، فقدان فرهنگ آپارتمان نشيني، افزايش قيمت خدماتي چون كرايه تاكسي، افزايش قيمت كالاهايي كه در سبد خانوار حياتي هستند و فقدان نظارت بر همه اين موارد بيشترين دلايل نزاعهاي آني هستند.» به گفته اين پژوهشگر مسائل اجتماعي «نزاعهاي آني بيشتر در شهرها اتفاق ميافتد تا در روستاها و به همان نسبت سهم كلانشهرها از نزاع بيشتر از شهرهاي كوچك است.
دليل آن نيز ناتواني زبان در حل اختلافات آني است. اين روزها زبان قابليت ميانجيگري خود را از دست داده است. چرا كه در شهرها افراد از خرده فرهنگهاي متفاوتي و از قوميتهاي مختلف در كنار يكديگر زندگي ميكنند و زبان مشتركي كه در آن همه واژگان و عبارات هم معنا باشند، ندارند.»
دكتر خراطها با تاكيد بر اينكه بسياري از نزاعهاي خياباني ريشه در مسائل اقتصادي دارند ميگويد: «مشكلات مالي خود را در قامت فشارهاي روحي و رواني نشان ميدهند و آستانه تحمل فرد را تا آنجا پايين ميآورند كه با اولين درگيري، نزاع رخ ميدهد و حتي برخي از آنها منجر به قتل ميشود. حتي اگر با قتل نيز پايان نيابد، آمار ضرب و جرح در جامعه را افزايش ميدهد.»
او در همين باره به عواملي كه فرد را آماده نزاع ميكند اشاره ميكند و ميگويد: «بيكاري، تورم، اختلافات خانوادگي و شيوع موادمخدر از اين عوامل است. ۶۳.۴ درصد از افرادي كه درگير نزاع ميشوند متاهل هستند و ۳۶.۵ درصد مجرد. ميتوان چنين استنباط كرد كه فشار مالي بيشتر بر متاهلها آمار نزاع را هم افزايش ميدهد. البته بايد در نظر داشت كه پديدههاي اجتماعي در پي مجموعهاي از علل اتفاق ميافتند.»
نتايج تحقيق دكتر خراطها نشان ميدهد ۱۲.۲ درصد از نزاعها به علت رعايت نكردن حقوق ديگران رخ داده و سهم مسائل مربوط به راهنمايي و رانندگي ۶.۴ درصد است. اين در حالي است كه عواملي چون آسيبهاي اجتماعي و مسائل خانوادگي نيز به ترتيب ۲۴.۲ و ۲۵.۵ درصد نقش دارند. همچنين اين تحقيق نشان ميدهد كه تحصيلات بالاتر كاهش نزاع را منجر ميشود. اما بيشترين نزاع در سطح دارندگان ديپلم رخ ميدهد و پس از آن دارندگان تحصيلات مقطع راهنمايي در رتبه دوم قرار دارند.
در راهروهاي پزشكي قانوني
همين چند روز پيش بود كه سیدحسن موسوی چلک، رئيس انجمن مددکاران اجتماعی کشور با يادآوري آمار بالاي نزاع و خشونت گفته بود: «اگرچه ۴۸هزار پرونده با موضوع ضرب و جرح در پزشکی قانونی ثبت شده است، این آمار مربوط به افرادی است که مراجعه کردهاند و بسیاری از رفتار خشونتآمیز رخ میدهد که افراد مراجعه نمیکنند.» او تنها راه را تقويت سلامت روان در جامعه دانسته و گفته بود: «نمیتوان کتمان کرد که فشارهای مختلفی که در حوزههای مختلف بر مردم میآید باعث این کاهش سلامت بوده است.»
در سالن اداره معاينات پزشكي جنوب تهران همهمه بيداد ميكند. روي صندليهاي مشبكي كه به رديف چيده شدهاند مراجعاني نشستهاند، كلافه و بيقرار. يكي دستش گچ گرفته است يكي سرش باندپيچي شده آن يكي پايش شكسته است و عصا زنان خود را به باجهاي ميرساند كه متصدي آن صدايش زده است.
هر چند به گفته متصدي باجه پذيرش در سالن معاينات پزشكي قانوني، بيشتر درگيريها در عصر و شب رخ ميدهد و در همان زمان هم مجروحان به پزشكي قانوني مراجعه ميكنند، هنوز عقربههاي ساعت ۱۰ صبح را نشان نداده، از بلندگو شماره ۵۰۳ اعلام ميشود. بعضيها با پدر يا مادرشان آمدهاند و بعضي ديگر دستشان با دستبندي به دست مامور نيروي انتظامي بسته شده است.
يكي ديگر از متصديان باجهها برايم داستان دعواي دو زن در خياباني در شهرك قدس را تعريف ميكند كه يكي چنان با گوشي تلفن همراهش به صورت ديگري كوبيده بود كه جاي كبود شده صورتش از دور هم معلوم بود.
مرد، معلم بازنشسته بود. اگر براي تشكيل پرونده نيامده بود، با ديدنش گمان ميكردي با اين موها و محاسن سپيد همين چند دقيقه پيش صف نماز جماعت مسجد را ترك كرده است. كتك خورده بود. جواني كه به گفته خودش براي كشتنش آمده بود، او را كتك زده بود. ميگويد: «از مسجد برميگشتم كه ديدم دو تا ماشين جلوي خانهام پارك كردهاند. داخل هر كدام دختر و پسري نشسته بودند كه كارهاي غيراخلاقي انجام ميدادند. شماره خودروها را يادداشت كردم. فقط ميخواستم كمي بترسند و بروند.
آخر كوچه كه جاي اين كارها نيست. توي اين كوچه آدمهاي خانواده داري زندگي ميكنند.» يادداشت كردن شمارههاي خودرو سبب شد تا يكي از دو راننده از خودرو پياده شود و به پيرمرد حمله كند. آنطور كه شاهدان ميگفتند، پسر جوان طوري پيرمرد را كتك ميزد كه انگار قصد جانش را كرده بود.آن طرفتر دو جوان نشستهاند. علي و مهدي زير چشمهايشان كبود است اما مهدي صورتش ورم هم كرده و رد چاقويي هم روي پيشانياش به يادگار مانده است. ردي مايل از وسط پيشاني به سمت گوش چپش كه تنها از بيرون ۱۶ بخيه خورده است.
پسر دايي و پسرعمه هستند و خودشان ميكوشند كه اصلا قرار نبوده دعوا كنند. مهدي كاسب است و ميوه فروشي دارد و علي كارمند راهآهن است. شب حادثه در خانه يكي از اقوام در خيابان خواجوي كرماني مراسم داشتند. مراسم عقدكنان يكي از دخترهاي فاميل بوده و آنها خودشان صاحب مجلس بودهاند اما دو گروه ۵-۶ نفري جلوي خانهاي كه در آن مراسم برپا بوده به جان هم ميافتند و دعوا ميكنند.
حتي شيشه خودرو مهمانان آنها را هم ميشكنند. مهدي ميگويد: «رفتم سوا كنم. نميخواستم دعوا ادامه داشته باشه. يكي چاقو كشيد بزنه تو پهلوي اون يكي؛ ولي ما مانع شديم. آخرش هم با چاقو كشيد روي پيشاني من.» تنها يك ضربه كوچك با آن جسم نوك تيز كافي بود تا خون از پيشاني اين جوان ۲۷ ساله فواره بزند. اما به گواه علي، مهدي بازهم دستش را روي پيشانياش گذاشته و با صداي آرام گفته: «عيبي نداره فقط دعوا را تمام كنين ما مراسم داريم و مجلس به هم ميخورد!» اما انگار آنها نميخواستند دعوا تمام شود!
هميشه همينطور است. همه چيز از دست به يقه شدن دو نفر آغاز ميشود و كار به مشت و لگد ميرسد. بعضي از نزاعها به كشيدن چاقو يا حتي ضربه با چوب ختم ميشود خلاصه آنكه بعضي از اين دعواهايي كه روزانه شهروندان شاهدش هستند ميتواند به قتل بينجامد و به قيمت كشته شدن يك انسان تمام شود.
نظر کاربران
مردم دیگه اعصاب نمونده براشون !آستانه تحریک اومده پائین وباهرتلنگری مردم مثل خروس جنگی میپرن بهم-خودتون میدونید چه چیزائی اعصاب مردمو داغون کرده