مگر برای یک بی نماز، در مسجد را میبندند؟
غلامرضا بنی اسدی در یادداشتی در روزنامه جمهوری اسلامی به مخالفان توسعه اینترنت اعتراض کرد.
«جمهوری اسلامی» در ادامه آورده است؛ مگر ما این قدر ضعیفیم که دیگران فوت کنند و ما را باد تا آن سوی کوی قاف ببرد؟ خس و خاشاک هم اینقدر سست ریشه نیستند که به اندک بادی، از زمین جدا و همراه باد شوند چه رسد به ما که به مثل کوهیم و به معنا شجره طیبه.کدام کوه است که در برابر تند باد سرخم کند که ما از فوت این و آن بترسیم؟
این را به کسانی میگویم که تا بحث فضای مجازی و اینترنت پرسرعت به میان میآید فریاد وا اسلاما سرمی دهند و فکر میکنند در دهکده جهانی اینترنت هر ایرانی تا دکمه پاور را میزند، ایمان خویش را در دست دارد تا به حراج بگذارد در کوچههای تارنما. میپندارند چنان غافل و بیعقل و بیهویتیم که فوری ایمان مان را ببازیم و شکار شیطان شویم.
این دغدغهها هر چند از سر خیرخواهی و غیرت دینی هم باشد باز با واقعیتهای جامعه ما نمیخواند. فکر میکنم همانطور که اگر کسی در توانایی دفاعی ما شک کند دست او را باید گرفت و سایت به سایت چرخاند و اقتدار نظامی مان را به چشمش سرمه کرد تا پشت گرم تر، سخن بگوید، کسی را هم که در توان معرفتی ما و در استحکام ایمانی ما، چنان ترید دارد که میپندارد فضای مجازی میتواند حقیقتهای معنوی و معرفتی ما را ببرد، باز باید دستش را گرفت و در جامعه گرداند و مساجد و اعتکافها و دعاها و مدارس و دانشگاهها را و حتی در همین فضای مجازی، فراوان گروههای اجتماعی را که سرشار معرفت و اندیشه دینی هست، به او نشان داد تا بداند ایرانی، آنقدر قوی بنیه هست که هم ایمان خود را به سلامت در ببرد و هم فرصتی برای تولید و تبلیغ پیام بسازد تا نگاه جهانیان را به این سو بخواند.
من تعجب میکنم وقتی حساسیت بر خیها را میبینم و میخوانم فلان روز نامه و بهمان نشریه در برابر شتاب اینترنت و فضای مجازی به فغان میآیند که انگار سیل و طوفان در راه است و ما را خانهای عنکبوتی و سست بنیاد است که عنقریب ما را با خود خواهد برد! نه، این طور نیست. مطمئن باشید ما به لحاظ معرفتی و اندیشهای در چنان جایگاهی هستیم که اگر قرار به ترسیدن و دورباد و کورباد باشد، دیگران باید از ما بترسند نه ما که به لحاظ دینی و فرهنگ ملی دست بالا را داریم.
بله، ممکن است در این میان تلفات هم بدهیم اما این در برابر دستاوردهای که میتوانیم و باید به دست بیاریم قابل اعتنا نیست. وقتی قرار باشد خیابانی را توسعه دهند برای خدمت به مردم و آسان سازی رفت و آمد آنان، چند خانهای هم یا کوچک خواهد شد و یا از بین خواهد رفت اما آیا میتوان به این بهانه که خانه چند نفر از بین میرود از منافع عمومی توسعه خیابان چشم پوشید؟ من وقتی هشدار شداد و غلاظ یک نشریه را خواندم که نسبت به اینترنت و تلگرام و... هشدار میداد یاد این ضرب المثل معروف ایرانی افتادم که "به خاطر یک بینماز که در مسجد را نمیبندند" حالا به خاطر چند نفر که به شیطنت میپردازند در این محیط که نمیشود فرصت گسترده فضای مجازی را از یک ملت با هویت و یک انقلاب معرفتی گرفت.
اگر استدلال آنان درست باشد که چون برخیها در فضای مجازی شکار میشوند و برخی هم ممکنه استفاده ناصواب کنند از این رسانه، باید بساط این ظرفیت را برچید، پس باید هیچ خیابانی نساخت چون دزدها هم از همین خیابان استفاده میکنند! هیچ بانکی نساخت چون ممکن است به آن دست برد بزنند و حتی در مرز هم نباید جاده زد چون ممکن است اشرار و قاچاق چیان از آن عبور کنند و بیمارستان نباید ساخت چون اراذل و اوباش زخمی را مدوا میکند و...با این منطق باید همه کارها را تعریف کرد.
همیشه بهترین پاسخ، پاک کردن صورت مسئله نیست، حل آن است....و حرف آخرهمانطور که در دیگر حوزهها نباید توان ملی را کم گرفت و کسر خواند، در حوزه معرفتی هم نباید این نگاه را داشت. این جا هم میتوانیم هم از خود دفاع کنیم و هم بالاتر؛ از بیگانه به استدلال برتر در فرایند جادلهم بالتی هی احسن، یقه بگیریم. پس نگران نباشید. بگذارید راه باز باشد. ما نه از راه باز ضرر میکنیم و نه از جاده دراز...
نظر کاربران
آنان که نمی توانند یوسف باشند بهتر انسان هم نباشند چه برسه به مسلمان!!
در دنیایی که کار به جایی رسیده گروهکایی همچون داعش و طالبان هم کمتر از نت پر ستاب و با پهنای باند نمی خوان...باید از اونا هم کمتر باشیم کسی که می خواد به بدیها روی بیاه توی تاریکی هم روی میاره و روشنایی هیچ بدی برای کسی ندارد!ده به دانش خونواده ها و پدر مادرها برای بازرسی و دید رسی فرزندانشون!!!
این بر می گر