نوباوه: اصلاح طلبان بهتر اصولگرايانند
شكاف در اردوگاه اصولگرايي اين روزها بيش از هميشه نمايان شده است؛ شكافي كه سبب شكست آنها در انتخابات مجلس در حوزه تهران شد و اين روزها برخي از آنها كه در سال‌هاي پيش به دنبال توجيه شكست بودند اكنون آن را پذيرا شده و به دنبال يافتن مقصر البته نه مانند قبل از درون اردوگاه رقيب بلكه از درون جريان خودي هستند مانند بیژن نوباوه كه به صراحت مي‌گويد: اصلاح‌طلبان قابل اعتمادتر از اصولگرايان هستند!
روزنامه آرمان: شكاف در اردوگاه اصولگرايي اين روزها بيش از هميشه نمايان شده است؛ شكافي كه سبب شكست آنها در انتخابات مجلس در حوزه تهران شد و اين روزها برخي از آنها كه در سال‌هاي پيش به دنبال توجيه شكست بودند اكنون آن را پذيرا شده و به دنبال يافتن مقصر البته نه مانند قبل از درون اردوگاه رقيب بلكه از درون جريان خودي هستند مانند بیژن نوباوه كه به صراحت مي‌گويد: اصلاح‌طلبان قابل اعتمادتر از اصولگرايان هستند!
امروز آنها به اين حرف آيت‌ا...هاشمي مبني بر غيرقابل اعتماد بودن افرادي رسيدند كه خط عوض مي‌كنند و بارها از سوي خودش و فرزندانش بيان شده است. نوباوه كه خودش آخرين فردي بود كه در ليست اصولگرايان جاي گرفت، از نحوه چيدن اين ليست گلايه دارد و در اين مصاحبه در يك جا اصولگرايان را شكست نخورده مي‌داند و در جاي ديگر مي‌گويد بايد علل شكست بررسي شود كه اين يعني آشفتگي در اعضاي جربان اصولگرا موج مي زند. وي درباره اينكه در تهران ليست ۳۰نفره اصلاح‌طلبان و حاميان دولت پيروز شدند و خبري از اصولگرايان نبود، توضيح داد: «هر وقت بالاي ۵۰ درصد مردم تهران در انتخابات شركت كرده‌اند، اصلاح‌طلبان پيروز شده‌اند.»
عصرایران نوشت؛ وي در واكنش به اينكه «بعد از مجلس پنجم هر وقت مردم شركت كردند، اصلاح‌طلبان پيروز شده‌اند، مثلا حداد از مجلس ششم تا به امروز يك سبد راي ثابت داشته است اما در برخي انتخابات‌ها، نفر اول شده و در برخي انتخابات‌ها، نفر آخر، توضيح داد: من در دوره نهم با ۴۹۰ هزار راي، نفر ششم شدم و الان با حدود ۸۰۰ هزار راي به مجلس راه پيدا نكردم.
حدود ۲۵ درصد مردم پايين شهر تهران در انتخابات شركت نكردند و اين يعني اينكه طبقه مستضعف در انتخابات شركت نكرده است و اين براي نظام خطرناك است. اين نشان مي‌دهد كه در حال حاضر طبقه متوسط به بالا شرايط بهتري براي زندگي دارند. در شهرهايي كه مشكلات فراواني مالي و اقتصادي دارند و بيكاري بيداد مي‌كند، فردي حاضر است به خاطر ۵۰هزار تومان راي خود را بفروشد.
رشد ۲۵ درصدي مشارکت درشمال تهران
وي افزود: در مقابل به نظر مي‌رسد آمار مشاركت در شمال تهران ۲۵ درصد نسبت به دورهاي گذشته رشد داشته است. من دو برابر دوره قبل راي آوردم پس چرا بايد نفر ۳۶ام بشوم. اين نشان مي‌دهد مردم در جنوب شهر شركت كردند اما اين مشاركت در شمال تهران بيشتر بوده است. اين مشاركت نيز به خاطر نگرش سياسي بوده است. اگر مشاركت مردم در تهران مانند دوره قبل بود شايد نتايج فرق مي‌كرد. نوباوه با بيان اينكه مجلس متاثر از دولت روحاني است، افزود: اما آيا دولت باید عامل تشكيل مجلس باشد، بايد بگويم نه. دولت موفقيت چنداني نداشته است كه مردم به خاطر آن مجلس خواست روحاني را بسازند.
وي گفت: مجلس نهم همراه با دولت بود. در اين مجلس دو فراكسيون بود كه يكي فراكسيون ما يعني اصولگرايان بود و ديگري فراكسيون رهروان ولايت. رهرواني‌ها طرفدار دولت بودند. مگر آقاي جلالي كه رئيس فراكسيون رهروان بود در فهرست اصلاح‌طلبان و طرفداران دولت حضور نداشت؟ اين حضور نشان داد اين فراكسيون دولتي بود كه به نظر من خيلي بد است. در مجلس هشتم ۵۵ نماينده اصلاح‌طلب وجود داشت كه كار كردن با آنها خيلي راحت و شفاف بود. در مجلس اصولگراي نهم براي يك طرح ۱۱۴ امضا جمع مي‌كرديم اما فقط ۳۰ نفر راي مي‌دادند. اين يعني چي؟ چرا برخي از اين آقايان حاضر نشدند به برجام راي علني بدهند؟
من اعتقاد داشتم كه برجام، فرجام مشخصي نخواهد داشت و به نفع كشور نخواهد بود و به خاطر همين به راي‌گيري علني، راي مثبت دادم اما برخي چون به نظرات خود اعتماد نداشتند و اعتقاد نداشتند حاضر نشدند تبعات راي‌گيري علني را بپذيرند. از رئيس مجلس تا نمايندگان در صحن حاضر نشدند راي علني بدهند درباره برجام. حالا چرا اين افراد راي ندادن چون چهره واقعي شان با راي‌شان متفاوت است. نمايندگان اصولگراي مجلس ششم و نمايندگان اصلاح‌طلب مجلس هشتم خيلي رفتار شفافي داشتند درست برخلاف رفتار نمايندگان اصولگراي مجلس نهم. در اين ميان اما كسي طلا ارائه مي‌كند ولي نقره مي‌فروشد، اين سخت و البته خطرناك است.
وي افزود: مجلس نهم نمايندگان با دولت هماهنگ بودند. ببينيد در برنامه ششم چه اتفاقي افتاد. به مجلس فشار آمد كه اين برنامه به مجلس دهم برود. نوبخت آمد، آقاي معاون اول تلفني با آقاي مصباحي‌مقدم صحبت كرد تا اين برنامه به مجلس دهم برود. ما دو ماه در كميسيون زحمت كشيديم و بعد دولت صحبت از استرداد مي‌كند كه بفرست براي مجلس دهم. آيا مجلس دهم كه دو سوم نمايندگان آن بي‌تجربه هستند بهتر مي‌تواند از مجلس نهم كه آن را بررسي كرده است، برنامه ششم را بررسي كند؟ وي در پاسخ به اين سوال كه چه اتفاقي افتاد كه اصولگرايان در زماني كه رقيب در صحنه حضور نداشت، دچار چنين اختلافاتي شدند، اظهارکرد: قبول ندارم كه اصولگراها با هم اختلاف دارند. به نام اصولگرايي هستند.
جماعتي به نام اصولگرا درست كردند. من معتقد هستم همه اصولگرا هستند خود اصلاح‌طلبان هم اصولگرا هستند اما چه دليلي دارد وقتي جماعتي به نام اصولگراست شما تعريف جديدي ارائه بدهيد. چون دو گفتمان اصولگرايي در مجلس هست مي‌شود گفت كه ما با هم اختلاف داريم كه بيشتر بحث سليقه است، اما سوال من اين است كه چرا فردي كه اصولگراست بايد نفر سوم فهرست اصلاح‌طلبان در انتخابات باشد. نوباوه درباره اختلافات فراكسيون اصولگرايان با رهروان كه به گفته برخي موفق به جذب تابش شدند، گفت: چرا اسمش را گذاشتند اصولگرا؟
مي‌گذاشتند مستقل‌ها. در مجلس هنوز راي به صندوق ريخته نشده است، لابي‌ها آغاز مي‌شود و از داخل مجلس با نامزد پيروز احتمالي لابي مي‌كنند. براي من سوال است كه تابش چگونه در فراكسيون رهروان حضور پيدا كرد. افرادي مانند تابش بسيار قابل اعتماد و احترام هستند اما افرادي كه از زير پرچم اصولگرايي به زير پرچم اصلاح‌طلبي مي‌روند و با نام آنها انتخاب مي‌شوند چندان قابل اعتماد نيستند.
دختر آقاي هاشمي حرف خوبي زده بود مبني بر اينكه كساني كه خط عوض مي‌كنند قابل اعتماد نیستند، نه براي اين سو و نه براي آن سو. وي در بخش ديگري گفت: آخرين نفري بودم كه وارد ليست شدم. اصلاح‌طلبان اساسا با شخصيت كاري ندارند ولي جامعه اصولگرا بر اساس شناخت افراد راي مي‌دهند. وي با اذعان به اينكه رفتن من به فهرست اصولگرايان سخت بود، ادامه داد: به عنوان آخرين نفر وارد شدم. اختلاف وجود داشت و نمي‌شود آن را كتمان كرد. اگر بر اساس عقل سليم حركت مي‌كرديم موفق‌تر بوديم.
امروز آنها به اين حرف آيت‌ا...هاشمي مبني بر غيرقابل اعتماد بودن افرادي رسيدند كه خط عوض مي‌كنند و بارها از سوي خودش و فرزندانش بيان شده است. نوباوه كه خودش آخرين فردي بود كه در ليست اصولگرايان جاي گرفت، از نحوه چيدن اين ليست گلايه دارد و در اين مصاحبه در يك جا اصولگرايان را شكست نخورده مي‌داند و در جاي ديگر مي‌گويد بايد علل شكست بررسي شود كه اين يعني آشفتگي در اعضاي جربان اصولگرا موج مي زند. وي درباره اينكه در تهران ليست ۳۰نفره اصلاح‌طلبان و حاميان دولت پيروز شدند و خبري از اصولگرايان نبود، توضيح داد: «هر وقت بالاي ۵۰ درصد مردم تهران در انتخابات شركت كرده‌اند، اصلاح‌طلبان پيروز شده‌اند.»
عصرایران نوشت؛ وي در واكنش به اينكه «بعد از مجلس پنجم هر وقت مردم شركت كردند، اصلاح‌طلبان پيروز شده‌اند، مثلا حداد از مجلس ششم تا به امروز يك سبد راي ثابت داشته است اما در برخي انتخابات‌ها، نفر اول شده و در برخي انتخابات‌ها، نفر آخر، توضيح داد: من در دوره نهم با ۴۹۰ هزار راي، نفر ششم شدم و الان با حدود ۸۰۰ هزار راي به مجلس راه پيدا نكردم.
حدود ۲۵ درصد مردم پايين شهر تهران در انتخابات شركت نكردند و اين يعني اينكه طبقه مستضعف در انتخابات شركت نكرده است و اين براي نظام خطرناك است. اين نشان مي‌دهد كه در حال حاضر طبقه متوسط به بالا شرايط بهتري براي زندگي دارند. در شهرهايي كه مشكلات فراواني مالي و اقتصادي دارند و بيكاري بيداد مي‌كند، فردي حاضر است به خاطر ۵۰هزار تومان راي خود را بفروشد.
رشد ۲۵ درصدي مشارکت درشمال تهران
وي افزود: در مقابل به نظر مي‌رسد آمار مشاركت در شمال تهران ۲۵ درصد نسبت به دورهاي گذشته رشد داشته است. من دو برابر دوره قبل راي آوردم پس چرا بايد نفر ۳۶ام بشوم. اين نشان مي‌دهد مردم در جنوب شهر شركت كردند اما اين مشاركت در شمال تهران بيشتر بوده است. اين مشاركت نيز به خاطر نگرش سياسي بوده است. اگر مشاركت مردم در تهران مانند دوره قبل بود شايد نتايج فرق مي‌كرد. نوباوه با بيان اينكه مجلس متاثر از دولت روحاني است، افزود: اما آيا دولت باید عامل تشكيل مجلس باشد، بايد بگويم نه. دولت موفقيت چنداني نداشته است كه مردم به خاطر آن مجلس خواست روحاني را بسازند.
وي گفت: مجلس نهم همراه با دولت بود. در اين مجلس دو فراكسيون بود كه يكي فراكسيون ما يعني اصولگرايان بود و ديگري فراكسيون رهروان ولايت. رهرواني‌ها طرفدار دولت بودند. مگر آقاي جلالي كه رئيس فراكسيون رهروان بود در فهرست اصلاح‌طلبان و طرفداران دولت حضور نداشت؟ اين حضور نشان داد اين فراكسيون دولتي بود كه به نظر من خيلي بد است. در مجلس هشتم ۵۵ نماينده اصلاح‌طلب وجود داشت كه كار كردن با آنها خيلي راحت و شفاف بود. در مجلس اصولگراي نهم براي يك طرح ۱۱۴ امضا جمع مي‌كرديم اما فقط ۳۰ نفر راي مي‌دادند. اين يعني چي؟ چرا برخي از اين آقايان حاضر نشدند به برجام راي علني بدهند؟
من اعتقاد داشتم كه برجام، فرجام مشخصي نخواهد داشت و به نفع كشور نخواهد بود و به خاطر همين به راي‌گيري علني، راي مثبت دادم اما برخي چون به نظرات خود اعتماد نداشتند و اعتقاد نداشتند حاضر نشدند تبعات راي‌گيري علني را بپذيرند. از رئيس مجلس تا نمايندگان در صحن حاضر نشدند راي علني بدهند درباره برجام. حالا چرا اين افراد راي ندادن چون چهره واقعي شان با راي‌شان متفاوت است. نمايندگان اصولگراي مجلس ششم و نمايندگان اصلاح‌طلب مجلس هشتم خيلي رفتار شفافي داشتند درست برخلاف رفتار نمايندگان اصولگراي مجلس نهم. در اين ميان اما كسي طلا ارائه مي‌كند ولي نقره مي‌فروشد، اين سخت و البته خطرناك است.
وي افزود: مجلس نهم نمايندگان با دولت هماهنگ بودند. ببينيد در برنامه ششم چه اتفاقي افتاد. به مجلس فشار آمد كه اين برنامه به مجلس دهم برود. نوبخت آمد، آقاي معاون اول تلفني با آقاي مصباحي‌مقدم صحبت كرد تا اين برنامه به مجلس دهم برود. ما دو ماه در كميسيون زحمت كشيديم و بعد دولت صحبت از استرداد مي‌كند كه بفرست براي مجلس دهم. آيا مجلس دهم كه دو سوم نمايندگان آن بي‌تجربه هستند بهتر مي‌تواند از مجلس نهم كه آن را بررسي كرده است، برنامه ششم را بررسي كند؟ وي در پاسخ به اين سوال كه چه اتفاقي افتاد كه اصولگرايان در زماني كه رقيب در صحنه حضور نداشت، دچار چنين اختلافاتي شدند، اظهارکرد: قبول ندارم كه اصولگراها با هم اختلاف دارند. به نام اصولگرايي هستند.
جماعتي به نام اصولگرا درست كردند. من معتقد هستم همه اصولگرا هستند خود اصلاح‌طلبان هم اصولگرا هستند اما چه دليلي دارد وقتي جماعتي به نام اصولگراست شما تعريف جديدي ارائه بدهيد. چون دو گفتمان اصولگرايي در مجلس هست مي‌شود گفت كه ما با هم اختلاف داريم كه بيشتر بحث سليقه است، اما سوال من اين است كه چرا فردي كه اصولگراست بايد نفر سوم فهرست اصلاح‌طلبان در انتخابات باشد. نوباوه درباره اختلافات فراكسيون اصولگرايان با رهروان كه به گفته برخي موفق به جذب تابش شدند، گفت: چرا اسمش را گذاشتند اصولگرا؟
مي‌گذاشتند مستقل‌ها. در مجلس هنوز راي به صندوق ريخته نشده است، لابي‌ها آغاز مي‌شود و از داخل مجلس با نامزد پيروز احتمالي لابي مي‌كنند. براي من سوال است كه تابش چگونه در فراكسيون رهروان حضور پيدا كرد. افرادي مانند تابش بسيار قابل اعتماد و احترام هستند اما افرادي كه از زير پرچم اصولگرايي به زير پرچم اصلاح‌طلبي مي‌روند و با نام آنها انتخاب مي‌شوند چندان قابل اعتماد نيستند.
دختر آقاي هاشمي حرف خوبي زده بود مبني بر اينكه كساني كه خط عوض مي‌كنند قابل اعتماد نیستند، نه براي اين سو و نه براي آن سو. وي در بخش ديگري گفت: آخرين نفري بودم كه وارد ليست شدم. اصلاح‌طلبان اساسا با شخصيت كاري ندارند ولي جامعه اصولگرا بر اساس شناخت افراد راي مي‌دهند. وي با اذعان به اينكه رفتن من به فهرست اصولگرايان سخت بود، ادامه داد: به عنوان آخرين نفر وارد شدم. اختلاف وجود داشت و نمي‌شود آن را كتمان كرد. اگر بر اساس عقل سليم حركت مي‌كرديم موفق‌تر بوديم.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
گندزدید با اون حقوق های نجومیتون وا ون برجامتون کدو اصلاحات خجالت بکشید از روی این مردم سه ساله مملکت را فلج کرده اید بسه دیگه
بالاخره نوباوه متوجه شدن اصلاح طلبان بهتر اصولکرایان هسن ولی دیر متوجه شدی اما جای شکرش باقیست