تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی بازی را تغییر میدهد
تاسیس تلویزیون خصوصی مجاز شد؟
از نیمههای دهه هفتاد و به خصوص پس از ایجاد آزادیهای اجتماعی پررنگتر شده در آغاز دولت اصلاحات بحث راهاندازی شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای خصوصی در ایران آغاز شد. اما از همان ابتدا شورای نگهبان و برخی مسئولین وقت با این مسئله قاطعانه مخالفت کردند.
علی لاریجانی رئیس وقت سازمان صدا و سیما در تیر ماه ۱۳۷۹ نامهای به آیت الله جنتی رئیس شورای نگهبان مینویسد و از او می پرسد:«تفسیر آن شورای محترم نسبت به اصل چهل و چهارم قانون اساسی در خصوص موارد ذیل به چه ترتیبی است؟ آیا اجازه تاسیس و راه اندازی رادیو و تلویزیون و یا شبکههای خصوصی در داخل یا خارج از کشور و یا انتشار فراگیر (مانند ماهواره، فرستنده، فیبر نوری و...) برای مردم در قالب امواج رادیویی و کابلی غیر از سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی مجاز است؟»
شورای نگهبان اما در پاسخ به آیت الله یزدی (رئیس وقت قضائیه) که مشابه همین سوال را پرسیده بود پاسخ خود را با نگاه به اصل ۱۷۵ ارائه داد: «مطابق نص صریح اصل ۴۴ قانون اساسی در نظام جمهوری اسلامی ایران رادیو و تلویزیون دولتی است و تاسیس و راهاندازی شبکه های خصوصی رادیو و تلویزیونی به هر نحو، مغایر این اصل است. بدین جهت انتشار و پخش برنامههای صوتی و تصویری از طریق سیستمهای فنی قابل انتشار فراگیر (همانند ماهوره، فرستنده، فیبر نوری و غیره) برای مردم در قالب امواج رادیویی و کابلی غیر از سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران خلاف اصل مذکور است.»
مطابق این نظر بحث خصوصی شدن تلویزیون و رادیو در ایران خیلی سریع منتفی اعلام شد. با این حال در همه این سالها تلاشهایی در این خصوص شد. شاید مهمترین تلاش هم متعلق به مهدی کروبی است که در سال ۸۴ تصمیم گرفت شبکه «صبا» را تاسیس کند و حتی بهروز افخمی هم به عنوان مدیرعامل آن انتخاب شد. این شبکه تا پای پخش برنامه هم پیش رفت و قرار بود با توجه به اینکه در قانون آمده همه شبکه های تلویزیونی و رادیویی در ایران تحت لوای سازمان صدا و سیما اجازه فعالیت دارند برنامههای «صبا» از طریق کشور امارات و شهر دوبی پخش خواهد شد که به دلیل مخالفت با این ترفند کار شبکه صبا شروع نشده تمام شد.
اما در فروردین ماه سال ۸۸ مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی مهم و کمتر دیده شدهای در خصوص لزوم به وجود آمدن شبکههای تلویزیونی خصوصی در کشور منتشر کرد. در بخشی از این گزارش آمده بود: «روند «شبكهسازی» به عنوان مهمترین ابزار رسانههای غربی در راهاندازی براندازی نرم، نیازمند طراحی، مدیریت دقیق و هدفمند رسانههای دیجیتالی و تلویزیونهای ماهوارهای خودی و پرمایه به منظور ترتیب دادن یك رقابت و مناظره جدی و اساسی با بهرهگیری از مزیتهای نسبی رسانههای خودی (مجاورت جغرافیایی، مجاورت معنوی، پشتوانه فنی مناسب و...) در مقایسه با رسانههای رقیب غیرخودی است، این مهم به ویژه با توجه به درونمایه اندیشهای و تبلیغ غیرمستقیم تلویزیون بی.بی.سی، برخلاف تلویزیون صدای آمریكا (VOA) ضروریتر به نظر میرسد.»
در این گزارش همچنین تاکید شده بود: «جلوگیری از راهاندازی تلویزیونهای ماهوارهای با توجه به طراحی پایگاههای اینترنتی متنوع و متعدد نمیتواند عامل بازدارنده موثری در راه ارتباطگیری با مخاطبان داخلی به ویژه جوانان ایران با گرایش بالا به سوی اینترنت باشد، زیرا در دنیای اینترنت داستان به كلی با دنیای تلویزیونهای ماهوارهای فرق میكند و احتمال دسترسی به سایت تلویزیونهای ماهواره با توجه به طراحی و ساخت روزانه صدها فیلترشكن بسیار سهلتر است. بنابراین بهتر است ضمن راهاندازی تلویزیونهای رقیب با درونمایه تحلیلی قوی، از ظرفیت سایتها و پایگاههای مختلف اینترنتی نیز در این زمینه استفاده شود.»
پس از گذشت ۷ سال از نگارش این گزارش بسیار مهم مجلس هشتم، آثار بیتوجهی به هشدارهای مندرج در آن کاملا نمایان شده است، ریزش رو به رشد مخاطبان تلویزیون دولتی، افزایش تاثیرگذاری بالای شبکههای ماهوارهای بر خط مشی و فکر مردم داخل کشور، اوضاع خراب و نا به سامان تلویزیون از نظر مالی، اعتراضات ریز و درشت مسئولین به فربه بودن بدنه کارمندان صدا و سیما که بخش عمدهای از بودجه سازمان صرف خرج و مخارج آنها میشود و استفاده نکردن از نیروهای جوان و مستعد و متخصص که نتیجهاش کمبود برنامه های جذابی شده که بتواند مخاطب نسل جدید را به سمت خود جذب کند، تنها بخشی از آسیبهایی است که انحصاری بودن صدا و سیما در این سالها و بی توجهی به انواع و اقسام سلایق موجود در کشور به جذب مخاطبین داخلی وارد کرده است.
حالا اتفاق جالبی رخ داده که میتواند آغازگر یک مسیر تازه در اعطای مجوز به شبکههای خصوصی باشد. مدتی پیش اساسنامه «موسسه جهانی ولایت» که زیر نظر آیت اله مکارم شیرازی اداره میشود توسط شورای انقلاب فرهنگی به تصویب رسید. اما نکته جالب ماجرا در این اساسنامه مربوط به ماده بند ۵ اساسنامه است جایی که فعالیتهای این موسسه در راستای اهدافش تشریح شده و در بخشی از این فعالیتها آمده: «تاسیس و راهاندازی شبکه های ماهورهای و دیجیتالی در خارج از کشور.»
دفتر آیتالله مکارم شیرازی هم موسسه ولایت را چنین تعریف کرده: «شبکه جهانی ولایت یک شبکه ماهواره ای مستقل جهانی بوده و تحت نظارت آیت الله العظمی مکارم شیرازی دام ظله فعالیت می نماید و عقاید پیروان اهل بیت علیهم السلام را به صورت مستدل به دور از هر گونه اهانت به دیگران به زبان های متعدد در جهان پخش می کند و بسیار مؤثر واقع گردیده است.»
این دقیقا همان چیزی است که بسیاری به دنبال آن بودند، ایجاد یک شبکه خصوصی و ماهوارهای با اخذ مجوزهای لازم از شورای عالی انقلاب فرهنگی که هیچ خط و ربطی به صدا و سیما و مدیران و تصمیم گیرندگان آن نداشته باشد و برنامه هایش در چارچوب خط قرمزهای قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی (و نه خط قرمزهای صدا و سیما) ساخته و پخش شود.
این مجوز صادر شده و موسسه ولایت خارج از بحث جنس محتوایی که تولید میکند، اجازه پیدا کرده بدون نظارت سازمان صدا و سیما برنامههای خود را تولید و پخش کند. این یک گام رو به جلو در زمینه فعالیت های بخش خصوصی در تولید برنامه در قالب شبکه های تلویزیونی خصوصی است و حالا باید دید آیا این اتفاق میتواند ادامهدار باشد یا اعطای این مجوز هم کاملا انحصاری است و قرار نیست در حوزههای دیگر چنین مجوزهایی صادر شود.
نظر کاربران
البته که انحصاری خواهد بود ...
کاشکی تلویزیون خصوصی باشه خسته شدیم ازاین همه برنامه یکنواخت وتکراری صداوسیماهیچ جذابیتی نداره