اصولگرايان عليه اصولگرايان
جدال بهارستان جديتر شده، حالا صفكشيها بر سر رياست كميسيونهاست. صفكشيهايي كه ديگر خيلي جاها سهضلعي شده؛ مخالفان دولت، حاميان لاريجاني و فراكسيون اميد. اين سهضلعي چند روزي است كه در مجلس بوي تشكيل فراكسيون سوم ميدهد. موضوع كاملا جدي است. دو طرف فراكسيون ولايت هيچ نشاني از تمايل به ادامه همنشيني با هم بروز نميدهند.
سيدحسين نقوي حسيني از طيف مخالفان دولت در فراكسيون ولايت كمترين ابراز علاقهاي براي ادامه حيات اين فراكسيون به شكل فعلي انجام نميدهد. نقوي حسيني معتقد است هواداران لاريجاني تنها نياز به راي بقيه اصولگرايان داشتند. دلايل هر چه باشد به نظر ميرسد فضاي مجلس به سمت يك سهقطبي جدي خواهد رفت كه هيچكدام در قامت اكثريت قاطع قرار ندارند.
سهقطبياي كه بقيه تحولات پارلمان منوط به ائتلافهاي مقطعي بين دو قطب آن خواهد بود. هواداران علي لاريجاني ميگويند كه فراكسيون سوم به زودي شكل ميگيرد و بعيد است كه اين موضعگيري چندان بيپشتوانه و توخالي باشد؛ چرا كه هنوز خاطره جدالهاي اصولگرايان معتدل و مخالفان دولت در خاطرها شفاف و روشن است. بعيد است كه يك راي به رياست لاريجاني و توافق دو هفتهاي اين خاطرهها را به اين زوديها پاك كند.
متن گفتگو با سيدحسين نقوي حسيني در زیر میآید:
شما موافق تجزيه فراكسيون ولايت هستيد؟
ما فراكسيون را براي از هم پاشيدن تشكيل ندادهايم. ما آمدهايم كه قاطعانه كار كنيم و اين راه را ادامه ميدهيم. اگر دوستاني هستند كه تمايل ديگري دارند ديگر تكليف خودشان است كه بروند يا بمانند.
آقاي لاريجاني در ميانه اين بحث كه در بين دو طيف فراكسيون ولايت به راه افتاده كجا قرار دارند؟
من از انگيزه ايشان خبر ندارم. آقاي لاريجاني خودشان كسي بودند كه بر تشكيل فراكسيون تاكيد داشتند و اصرار ميكردند كه اصولگرايان بايد يكپارچه شوند. اين را هم در چند جلسه قبل از تشكيل مجلس تاكيد كرده بودند. ما مطلع نيستيم كه تغيير نظر دادهاند يا نه.
ولي خب شاهد هستيم كه بحث تجزيه فراكسيون از نزديكترين افراد به ايشان شروع شده و ما اميدواريم كه اگر آقاي لاريجاني در اين بحث تجديدنظر نكرده، به اطرافيان خود تذكر بدهد. ما دوست نداريم شرايط طوري شود كه گزينه سال بعد ما براي رياست كسي غير از آقاي لاريجاني باشد. اما اگر آنها در عضويت خود براي فراكسيون تجديدنظر كنند، ما هم در تصميم امسال تجديدنظر ميكنيم.
شما به انتخابات هيات رييسه دايم معترض بوديد. آقاي لاريجاني اين را طبيعي دانستند كه مثلا راي آقاي دهقان به اندازه ٢٠ راي كم شود. شما چه ارزيابي داريد؟
هر چه بود طبيعي نبود. جلسات ما نشان ميداد كه اكثريت را در اختيار داريم. اما گويا برخي همكاران جاي ديگري هم سرمايهگذاري كرده بودند كه تصميم قاطع فراكسيوني ما اين گونه در صحن علني زمين خورد. اين يعني اتفاقاتي فراتر از غيبت چند نماينده در جلسه در اين اتفاق دخيل بوده است. ارزيابي ما اين است كه رفتار نهايي برخي عزيزان كاملا غير فراكسيوني و متاسفانه مذورانه است.
در يك موقعيت فرضي، تصور كنيد كه سرنوشت فراكسيون رهروان مجلس نهم پيش روي اين فراكسيون قرار دارد. شما در نقطه آغاز كار ترجيح ميدهيد آن را نگه داريد يا راه را براي تجزيه آن باز كنيد؟
ما در فعاليت فراكسيوني سه رفتار داريم: وحدت فراكسيوني، انشعاب فراكسيوني و تشكيل سوفراكسيونها. رفتار سوم خيلي طبيعي است كه در يك تشكيلات سياسي منسجم، واحدهاي كوچكتري زير چتر مجموعه اصلي تشكيل شوند. خيلي از احزاب بزرگ دنيا هم طيفهاي مختلفي دارند كه كنار هم هستند. اما انشعاب يك كار كاملا غيرتشكيلاتي است. آن هم جايي كه نميدانيم دليلش چيست؟ آيا ما كاري كردهايم؟ تخلفي داشتهايم؟ خب چه شده كه ميخواهند انشعاب كنند؟ متاسفانه بايد صريح بگويم كه برخي از عزيزان با راي يك ليست انتخاباتي وارد مجلس شدند، بعد با آنها به هم زدند و آمدند با راي فراكسيون ولايت خودشان را تثبيت كردند و حالا كه ديگر راي نميخواهند، قصد رفتن دارند. خب اين يعني سوءاستفاده از تشكلها و ليستهاي سياسي براي جمع كردن راي.
البته برخي دلايلي هم مطرح ميشود. مثلا ميگويند نميتوانيم با مخالفان دولت نظير جبهه پايداري كنار بياييم.
مگر ما و اين چهرهها را از قبل نميشناختند؟ مگر نميدانستند نزديكان جبهه پايداري هم هستند؟
خب ميآمدند همان اول شرط ميكردند و اين را ميگفتند. چرا اول نگفتند؟ ما هم همان اول خط قرمزمان اين بود كه دو نفر از اعضاي ليست تهران به هيچ عنوان نبايد در اين فراكسيون باشند. جدي هم بوديم اما بعدا براي تشكيل فراكسيون حداكثري گفتيم از اين خط قرمز چشم ميپوشيم.
الان هم به اين بهانه نميآييم انشعاب كنيم كه چرا فلاني و فلاني هم هستند. دوستان چرا فقط وقتي راي ميخواستند چشم به روي مخالف دولت و جبهه پايداري بستند؟ چون به نفعشان بود. حالا ديگر به نفعشان نيست. اگر اينها خط قرمز بودند از اول كنارشان نمينشستند ولي وقتي نشستند و بعد از اينكه كارشان انجام شد، اين حرفها را ميزدند. اين رفتار غير از نفاق، دورويي و سودجويي مطلق چيزي نیست.
ارسال نظر