«ایستاده در غبار» یک ترنس است!
نشست خبری فیلم «ایستاده در غبار» امروز با حضور عوامل این فیلم در موسسه هنری اوج برگزار شد. محمدحسین مهدویان کارگردان فیلم دراین نشست درباره حذفیات دو تا سه دقیقهای فیلم توضیح داد و در بخش دیگری، از علاقهاش به ساخت فیلمی درباره شهید بروجردی تا فیلم کودک و نوجوان سخن گفت.
نشست خبری فیلم «ایستاده در غبار» با حضور کارگردان این فیلم محمدحسین مهدویان کارگردان و تهیهکننده آن حبیب والینژاد برگزار شد که هادی حجازیفر بازیگر نقش سردار احمد متوسلیان و محمدرضا شجاعی طراح صحنه و لباس نیز آنها را همراهی میکردند، همچنین علی سرتیپی پخشکننده این فیلم نیز دقایقی پس از شروع این نشست به عوامل این فیلم ملحق شد.
حبیب والینژاد به عنوان تهیهکننده فیلم در پاسخ به این سوال گفت: «خانواده جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان از مراحل ابتدایی ساخت فیلم در جریان بودند و در کنار ما حضور داشتند و این همکاری همچنان نیز ادامه پیدا کرده است.» با توجه به اینکه اکران این فیلم یکبار به تعویق افتاده بود، والینژاد دلیل این اتفاق را نیز شرایط اکران دانست. به گفته او، برای اکران این فیلم فکر شده است و منتظر به وجود آمدن شرایطی برای دیده شدن فیلم در اخبار و رسانهها بودهاند.
مهدویان کارگردان «ایستاده در غبار» نیز درباره برخورد خانواده متوسلیان با فیلم اینگونه توضیح داد: «وقتی فیلم آماده شد و خانواده حاج احمد فیلم را دیدند در قسمتی از فیلم ابهام داشتند. در نهایت با صحبتها و بررسیهایی که انجام شد فیلم به خواست خانواده متوسلیان کوتاه و نسخه فعلی برای اکران آماده شد. البته حذف این بخش کوتاه به فیلم لطمهای نمیزند و تنها دو سه دقیقه از فیلم کوتاه شده است.»
او در پاسخ به سوال دیگری درباره برنامه آیندهاش، با اشاره به اینکه نباید لزوما فیلم بعدیاش مربوط به جنگ باشد، گفت:«در حال حاضر روی سوژهها و موضوعات مختلف کار میکنم. همیشه پس ذهنم فیلم ساختن در مورد قهرمانان جنگ الویت دارد و نظرم این است که سهگانهای بسازم که با «آخرین روزهای زمستان» شروع شده و «ایستاده در غبار» در واقع بخش دوم آن است. دوست دارم قسمت بعدی این سهگانه ساخت فیلمی در مودر شهید محمد بروجردی باشد، اما زمان ساختن این فیلم مشخص نیست.»
کارگردان «ایستاده در غبار» که پیش از این هم از اکران فیلمش در گروه «هنر و تجربه»، همزمان با اکران عمومی ابراز خوشحالی کرده بود، در ادامه گفت: «بسیار نسبت به این اتفاق خوش بین هستم، زمانی که امیرحسین علم الهدی پیشنهاد اکران فیلم در گروه «هنر و تجربه» را داد بسیار خوحال شدم. به نظرم به این شکل اکران طولانیتر خواهیم داشت و با توجه به اینکه فیلم در گروه آزاد سینمایی به نمایش درمیآید و ما سالنهای محدودتری داریم، با اکران در «هنر و تجربه» اتفاقات بهتری برای فیلم خواهد افتاد.»
یکی از موضوعات دیگری که در این نشست به آن پرداخته شد، موضوع انتخاب بازیگر بود که مهدویان با اشاره به این که از ابتدا هادی حجازیفر از سوی برخی دوستان برای بازی در این فیلم پیشنهاد شده بود گفت: «میدانستیم که به بازیگر بسیار خوبی برای این نقش احتیاج داریم، بخصوصو اینکه با شیوه رئالیستی کار میکردیم و در این شرایط کار بازیگر سختتر میشود چون باید همه امکانهای بازیگری را از بازیاش بگیرد و طبیعی باشد. از طرفی نمیتوانستیم از بازیگر چهره هم برای فیلم استفاده کنیم، چون آشناییهایی در ذهن مخاطب ایجاد میکرد که نمیخواستیم.
از همان ابتدا هادی حجازیفر پیشنهاد شده بود، اما من با دیدن عکسش این پیشنهاد را رد کردم و مشکلم در واقع با چهره او بود. بازیگران دیگری هم در این میان آمدند و تست دادند که هیچکدام مناسب نبودند تا اینکه در آخرین لحظات وقتی تست گریم حجازیفر را دیدم نظرم عوض شد و متوجه شدم استایل و طرز رفتارش بسیار به چیزی که میخواهم نزدیک است. دلیل تردید من این بود که بازیگر باید با یک گریم سنگین در شرایط سختی کار میکرد و واقعا وقتی حجازیفر را به دست شهرام خلج برای گریم سپردیم بینی و ابرو و حتی ریش را هم به صورت او اضافه کرد. اما پس از گریم به نظرم آمد که قطعا بهترین بازیگر برای این نقش خود اوست. البته خودش هم در ابتدا به خاطر نداشتن شباهت در این مورد تردیدهایی داشت.»
یکی از اتفاقات جالبی که برای فیلم «ایستاده در غبار» افتاده این است که اکران فیلم با اخبار زنده بودن حاج احمد متوسلیان، همراه شده است که این موضوع نیز از دیگر سوالات خبرنگاران در اینباره بود. والینژاد تهیهکننده فیلم، با توجه به اینکه در زمان جنگ نیز درباره مفقودالاثرهای عملیات بیتالمقدس فیلم مستندی ساخته شده و بعد شهدایی که در این فیلم از آنها نام برده شده، بازگشتهاند این اتفاق را مشابه خاطره قبلیاش دانست. اما مهدویان این اتفاق را بسیار عجیب دانست و گفت: «حتی برخی از اطرافیان از ما میپرسیدند این موضوع جزو کمپین شما برای اکران فیلم است؟ که من هم میگفتم نه من آقای دهقان وزیر دفاع را اصلا تا به حال ندیدهام. به نظرم مسئله متوسلیان بعد از سالها جدی شده است و اتفاقا دیروز آقای رضایی هم به طور جدی تاکید کردهاند که حاج احمد متوسلیان زنده و زندانی است.
در شبکههای مجازی هم میبینم کسانی که حتی او را درست نمیشناسند در اینباره هشتگی درست کردهاند و اینکه همه این اتفاقات با اکران فیلم ما همزمان شده برای من بسیار عجیب است. با خود فکر میکنم که چه اتفاقی افتاد ما سال گذشته تصمیم به ساخت این فیلم گرفتیم و بعد در اردیبهشت قرار بود اکران داشته باشیم و حالا در این تاریخ و همزمان با این اخبار در حال اکران فیلم هستیم. خیلی دوست دارم که ایشان برگردد و فیلم را با هم ببینیم. اما این تصور برای من خیلی دور است، در واقع این برایم بیشتر یک جور فانتزی است تا واقعی. ما هم مخاطبان این اخبار هستیم و نه بیشتر.»
فیلم ما یک موجود ترنس است!
در ادامه دوباره بحث اینکه «فیلم ایستاده در غبار» در واقع مستند است یا داستانی، پیش کشیده شده که مهدویان در اینباره مثال جالبی زد و گفت: «اگر سینما را انسان فرض کنیم، همه انسانها یا زن هستند یا مرد. در سینما هم این پیش فرض وجود دارد که همه فیلمها یا مستند هستند یا داستانی. اما واقعیت این است که درباره انسانها هم ما با افرادی مواجه هستیم که ترنس هستند، یعنی نه زناند و نه مرد یا میشود گفت هم زناند و هم مرد. نمیشود هم آنها را نادیده گرفت و گفت قبولشان نداریم. فیلم ما هم یک موجود ترنس است. یعنی هم مستند است و هم داستانی یا نه مستند است و نه داستانی. اما مسئله این است که این فیلم برای نمایش در سینما طراحی شده. یعنی صحنههای باشکوهی دارد، در یک روایت منسجم بیش از یک ساعته پیش میرود و فیلمبرداری و ... نیز برای سینما طراحی شده. و یک ویژگی دیگر اینکه قهرمان ملی دارد و مردم با دیدن فیلم بیشتر با آن آشنا میشوند.»
در بخش دیگری از این نشست، به ماجرای حضور سازمان هنری اوج اشاره شد که وجود چنین موسساتی میتواند در عین حمایتها برخی محدودیتها را نیز برای فیلم به وجود آورد. والینژاد در اینباره نیز اینطور توضیح داد: «وقتی اسم متوسلیان میآید همه فیلم را متعلق به خودشان میدانند، مثل قهرمانی ملی که احساس میکنند باید دینی را به او ادا کنند. همه مطمئنا مثل یک فیلم ملی پای کار بودند و تلاش کردند. ما با آقای رضایی هم همیشه مشورتهایی داریم و چندباری قرار بود فیلم را ببینند که نمیدانم بالاخره این اتفاق افتاد یا نه.»
این تهیهکننده همچنین، ساخته شدن فیلم «ایستاده در غبار» را یک شروع دانست و گفت: «این فیلم روایت آقای مهدویان از حاج احمد متوسلیان است، اما ما از هر کسی که بخواهد درباره متوسلیان فیلم بسازد حمایت میکنیم. شاید دوستان دیگر طرحهای دیگری از در اینباره داشته باشند. به نظر ما هرچقدر بیشتر در اینباره ساخته شود بهتر است، چون متوسلیان در واقع یک الگوست.»
مهدویان نیز در ادامه این بحث، با اشاره به اینکه فیلم ساختن درباره جنگ سخت است، گفت: «اگر بخواهید درباره جنگ به یک روایت شخصی و نگاه مستقل برسید کار بسیار سختی خواهد بود و پوست کلفت میخواهد! از طرفی هم باید با خیلی چیزها مواجه شوی از جمله حرف زدن با آدمهایی که ممکن است اصلا حرف زدن با آنها برای فیلمت فایدهای نداشته باشد و ترجیح بدهی با آنها صحبت نکنی. اما وقتی راجع به جنگ کار میکنی باید از این دست جلسهها هم بگذاری. من سالهاست با آقای والینژاد کار میکنم و اینکه این بخش از کار را به عهده میگیرند، بسیار کمککننده است. در واقع اگر ایشان نبودند من نمیتوانستم «آخرین روزهای زمستان» یا «ایستاده در غبار» را بسازم. در اینباره آقای والینژاد و در کنار ایشان آقای بنان نقش بسیار مهمی دارند.»
مهدویان با اشاره به اینکه کار تیم تهیه را تنها هماهنگیهای پشت صحنه و حتی تامین تجهیزات نمیداند، ادامه داد: «به نظر من همیشه کسانی هستند که در این موارد ماهرتر باشند. اما کار مهم آقای والینژاد و بنان این بود که فیلمنامه را مثل بار شیشه از این تونل مرگ عبور دادند و به هر ترتیب از آن محافظت کردند و با اینکه ممکن است خودشان سیاه و کبود شده باشند این بار را سالم رساندند.»
به عقیده او نگه داشتن داستان به همان شکلی که هست از همه چیز مهمتر بوده و با اینکه هدف گرفتن سیمرغ و تشویق در جشنواره نبوده اما به این اتفاق هم دست پیدا کردهاند: «داستان مهم است چون باید مخاطب حس کند با اثری صادق مواجه است. البته این بار شیشه هنوز هم روی دستمان است و ما وسط این جاده خطرناک هستیم. اگر مخاطب این اثر را صادقانه نیابد ما به هدفمان در اینباره نرسیدهایم.»
او در بخش دیگری از صحبتهایش، به این موضوع اشاره کرد که در همه جای دنیا جنگ یک موضوع جالب است که بسیاری از فیلمسازان مشهور میخواهند درباره آن بسازند، اما در ایران برعکس است: «چون در اینجا خیلی از سازمانها به این موضوع پول خوبی میدهند بسیاری این موضوع را مستمسک قرار میدهند که بودجه دریافت کنند و ما با حجم زیادی از فیلمهای مزخرف جنگی روبرو هستیم که در واقع مهمل و بیمایه هستند و از فیلم جنگی فقط لباس خاکی و پلاک باقی مانده است.»
او همچنین در ادامه درباره اینکه علاقهمند است برای کودکان فیلم بسازد گفت: «ما با فیلمهای کودک و نوجوان عاشق سینما شدیم و خود من هنوز تصویر شگفتانگیزی از «دزد عروسکها» در خاطره دارم. اما الان در سینماهای ما فیلمی برای کودکان وجود ندارد.» علی سرتیپی که در جلسه حضور داشت از این موضوع استقبال کرد و گفت در اینباره آماده همکاری است.
در بخشهای دیگر این نشست سرتیپی و والینژاد با اشاره به اینکه فعلا اکران داخلی بسیار مهم است از برنامههایی برای اکران بینالمللی این فیلم خبر دادند که جزئیات آن در آینده مشخص خواهد شد. همچنین حجازیفر نیز با اشاره به پیشنهادهایی که برای حضور در فیلمهای سینمایی داشته است، از تدارک برای روی صحنه بردن تئاتر «مکبث» خبر داد.
ارسال نظر