گزارشی از ستارههای میلیونی موسیقی زیرزمینی
ستاره شدن به هر قیمتی می ارزد؟
آرزوی ما این است كه ستاره قلب مردم شوید و قله معروفیت را در زمان كمتری طی کنید، اما شما كه تازه پا به این عرصه میگذارید اگر بدون برنامهریزی در مسیر تولید آلبوم موسیقی حركت كنید، مطرح میشوید، اما ماندگار نخواهید ماند.
گرچه راههای میانبر شهرت به آسانی و با صرف هزینه پیدا میشوند اما فرد در نهایت ستاره ای غیر ماندگار میشود!
«بابک صحرایی» موسیقیدان و ترانهسرا در این باره میگوید: در حال حاضر آفت بزرگ موسیقی، موسیقی زیرزمینی است،این نوع موسیقی بدون رعایت کردن اسلوبها و چارچوبها و بدون داشتن دغدغه فرهنگی، جریان نامناسبی را ایجاد می کند و منجر به تولید ترانهها و موسیقیهایی شده که در حال ضربه زدن به ریشه و بنیاد موسیقی سالم داخل کشور هستند.
قشری که در قالب موسیقی زیر زمینی در حال فعالیت هستند، اکثرا از بدیهیترین اصول موسیقی اطلاعی ندارند و کمترین دغدغهای برای ارتقای فرهنگ و سطح شعور جامعه ندارند. به همین دلیل دست به تولید کارهایی میزنند که متاسفانه نه تنها سطح موسیقی و ترانه ایران را پایین آوردند، بلکه آسیبهای فرهنگی و اجتماعی زیادی را در سطح جامعه ایجاد کردهاند.
وی قشر نوجوان کشور را در معرض خطر این نوع موسیقی میداند و بیان میکند: رفتن به سمت مسایل غیر اخلاقی، ابتذال و شکستن هنجارهای اجتماعی، همیشه از طرف بخشی از جامعه مورد استقبال قرار میگیرد، مخصوصا قشر نوجوان جامعه. مورد اقبال قرار گرفتن اثری ضعیف و مبتذل، لزوماً به معنای دارا بودن شاخصهای مثبت آن اثر نیست. این درست همان اتفاقی است که در موسیقی زیر زمینی ما افتاده است و سیل ترانههای سطحی و غیراخلاقی که در قالب موسیقیهای سطحی بیان میشوند، در بطن جامعه نفوذ یافتهاند، قشر جوان و عموما نوجوان هم به آنها اقبال نشان دادند و در نتیجه باعث شده که جریان اصلی موسیقی هم آسیب ببیند.
وقتی موسیقی اصولی قافیه را به موسیقی زیرزمینی میبازد
این ترانهسرا در ادامه به امکانات و خدمات موسیقی زیر زمینی اشاره و اظهار میکند: موسیقی زیرزمینی امکانات وسیعی چون اینترنت و یا پخش کلیپ از شبکههای ماهوارهای در اختیار دارد که باعث بیشتر شنیده شدن آن میشود. اما از طرف دیگر در موسیقی جدی و اصولی ما، هیچ نوع امکاناتی برای عرضه در اختیار ندارد، به همین دلیل موسیقی جدی، قافیه را به موسیقی زیرزمینی می بازد و تا زمانی که امکاناتی برای عرضه وجود نداشته باشد، طبیعتا شنیده نخواهد شد.
صحرایی به بسترسازی مناسب برای فعالیت جوانان در موسیقی اشاره میکند و توضیح میدهد:بدون بسترسازی مناسب و امکانات، فقط توقع داریم. تا یک جوان تحت آموزش و هدایت قرار نگیرد، نمیتوان توقعی از او داشت. در همه جای دنیا، موسیقی جزئی از برنامه آموزشی مدارس قرار دارد،جوانی که از 10 سالگی موسیقی را فراگرفته، وقتی قصد قدم گذاشتن در این عرصه را دارد، چون شناخت مناسبی دارد، اصولی پیش میرود.
در ایران اما برعکس است، وقتی شخصی میخواهد کاری جدی انجام دهد، نه حمایت نهادهای مسوول را دارد، نه حمایت رسانهها و نه جریان جدی موسیقی توان حمایت از او را دارد؛ بنابراین توقع از یک جوان در این وادی، توقعی نابجا است.
نمونه واضح آن، حمید طالب زاده است؛ حمید طالبزاده، خواننده خوبیست از این جهت که صدایش رنگ خوبی دارد، گستره صدایی خوبی دارد و از طرف دیگر از تکنیک خوانندگی خوبی برخوردار است. طالبزاده بیش از 10 سال است که در موسیقی ایران در حال فعالیت است و اولین آلبومش با عنوان «ندای عاشقانه» با همکاری چهرههای شناخته شده موسیقی در سال 80 به بازار عرضه کرد، اما این آلبوم به دلیل پخش نامناسب و حمایت نشدن به هیچ عنوان شنیده نشد. آلبوم دیگری با نام «چی کار کنم» نیز در سال 83 عرضه کرد که این آلبوم هم به خاطر همان شرایط بد به جایی نرسید.
کار به آنجا رسید که حمید طالبزاده تکآهنگی خواند و کلیپی برایش ساخت و آن را از طریق شبکههای ماهوارهای پخش کرد و تبدیل به یکی از خوانندههای شماره اول پاپ شد! این اتفاق خیلی غمانگیز است و باعث میشود که الگوسازی نامناسب برای جوانان صورت بگیرد.
«مانی رهنما» آهنگساز و خواننده پاپ هم درباره کلیپهای ماهوارهای موسیقی ایران میگوید: زمانی که جوانی خواننده، مکانی برای ارائه کارهایش نداشته باشد، مسلما به سمت ساخت کلیپ و پخش آن از شبکههای ماهوارهای کشیده میشود. وقتی برآورد میکند و میبیند که هزینه یک آلبوم حدود 40 میلیون خواهد بود و بعد از آن باید به فکر پخشش باشد که آن هم ممکن است درست از آب در نیاید، به راهی غیر از راه درست کشیده میشود.
منبع: خبرگزاری برنا
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
ارسال نظر