خواندنی های امروز رسانه های ایران
خواندنی ترین یادداشت ها و مقالات روزنامه های امروز ایران را در اینجا آورده ایم، چکیده ای از قابل توجه ترین ها
برترین ها: خواندنی ترین یادداشت ها و مقالات روزنامه های امروز ایران را در اینجا آورده ایم، چکیده ای از قابل توجه ترین ها:
یادداشت روزنامه شهروند به مناسبت روز جوان:
ابتداي انقلاب بسياري از دستاندركاران كشور را جوانان تشكيل ميدادند. بهطور قطع نميخواهيم نتيجه بگيريم كه الان هم بايد شاهد همان وضع باشيم، چه بسا آن حد از جوانگرايي نيز عوارض خاص خود را دارد که داشت؛ ولي به علت بقاي آن جوانان در قدرت که تاكنون میانسالی را هم پشت سرگذاشتهاند، در حال حاضر اجازه و امكاني داده نشده است كه نيروهاي جوان نيز خودي نشان دهند؛ نهتنها در سطح مديريت، بلكه در رفتارهاي عادي نيز همواره تحت مراقبت و تحت نظر هستند
اقدام جالب شهرداری کرج:
اگر یک روز صبح بیدار شدید و دیدید متکدیان شهرتان چندبرابر شدهاند، تعجب نکنید، احتمالا شهرداری شهر همسایه متکدیان شهر خود را به شهر شما صادر کرده است، این همان کاری است که شهرداری کرج با ورامین کرده است
حسین شمسیان در کیهان نوشت:
کسی با ملاقات بهائیان، به عقاید و باورهای مردم توهین میکند که به شخصه هیچ ارزش و اعتباری ندارد و در روزهای فتنه، جاده صاف کن آمریکا و نوکر انگلیس بوده است، کسانی ... و در مقابل، کسانی دلخور و دلسرد میشوند که صاحب اصلی انقلابند،که برای انقلاب جان و مال دادهاند، که امروز هم فرزندانشان در کسوت مدافع حرم جانشان را نثار راه انقلاب میکنند،که ....
حال باید پرسید چرا همیشه آنها که باید، یک فاز و حتی چند فاز عقب هستند!!؟ چرا همیشه صبر میکنند تا کار به نهایت برسد و سپس اقدام نیمبندی میکنند!؟ و البته گاهی همان اقدام نیمبند را هم نمیکنند!آیا مصلحتی در میان است!؟
انتقاد روزنامه کیهان از برنامه هفت:
در بخش گفتوگوی برنامه هفت، علی عطشانی، کارگردانی که فیلم اخیرش به دلیل ابتذال بیش از حد، قبل از اکران حاشیهساز شده به تقدیر از ناصر ملک مطیعی پرداخت. با توجه به اینکه این بخش از برنامه، قبلا ضبط شده بود و زنده نبود، جای انتقاد است که چرا دستاندرکاران برنامه «هفت» این بخش را حذف نکردند؟
تقدیر پیدرپی از عنصر ثابت فیلمهای فاسد دوران طاغوت در دو روز، گویای طرحی برای احیای این بازیگر از رده خارج است. امام خمینی(ره) در سخنرانی ۱۲ بهمن سال ۵۷ ، از سینمای دوره طاغوت با عنوان «مرکز فحشا» یاد کردند. از برخی برنامهسازان و اهالی سینما و تلویزیون باید پرسید که آیا بازیگر مذکور، یکی از نمادهای آن «مرکز فحشا» نبود؟
توصیه مسعود پزشکیان به عارف و لاریجانی در روزنامه اعتماد:
بعد از اين وزنكشي و رودررويي، مقاطع حساس زيادي خواهد بود كه منافع ملي همكاري اطرافيان آقايان عارف و لاريجاني را ميطلبد. اين همان الزامي است كه باعث ميشود اكنون دو طرف متوجه باشند كه تمام پلهاي پشت سر خود را براي ارتباط و همكاري با يكديگر خراب نكنند. بزنگاههايي كه نياز به همكاري جدي طرفين در چهار سال آينده داشته باشند بسيار خواهند بود و اگر امروز متوجه كنترل فضاي سياسي شكل گرفته نباشيم، در لحظه بزنگاه براي رسيدن به همگرايي و وحدتي تاثيرگذار محتاج صرف انرژي و زمان زيادي خواهيم بود و چه بسا صرف اين انرژي و زمان هم نتواند در آن بزنگاهها كارگر بيفتد
عباس عبدی از مشابهت رژیم شاهنشاهی و رژیم کنونی عربستان نوشت:
آنان كه اوضاع محمدرضا شاه را در سالهاي ١٣٥٢ تا ١٣٥٦ به ياد دارند ميدانند كه تا چه حد از جانب كشورهاي كمكبگير مورد احترام و حتي مجيزگويي بود ولي هنگامي كه ستاره اقبال آن رژيم رو به افول گذاشت دوستانش او را فراموش كردند و حتي او را به كشورشان نيز راه ندادند. اگر از اين منظر به اوضاع عربستان نگاه كنيم، اوضاع را در سالهاي آينده ناپايدار خواهيم يافت و چه بسا زلزلهاي بزرگتر از زلزله سال ١٣٥٧، منطقه را به لرزه درآورد. آمدن اين زلزله دير و زود دارد، ولي سوخت و سوز نخواهد داشت
حسین هاشم پور در شرق نوشت:
وقتی کلهر نتواند برای مردم کمانچه بنوازد، بهیقین دیگرانی سازهای دیگرتر خواهند نواخت؛ بنابراین دلواپسان پیش از همه در چاهی که میکنند، فرو خواهند رفت؛ نکته اکنون اینجاست که وقتی به همه بدجوری برخورده، دولت هم باید در عالیترین سطحش واکنشی نشان دهد و دستکم از اعتبار مجوزهایی که صادر میکند، دفاع کند. زیبنده نیست برخی در برخی استانها مجوزهای دولت را کاغذپاره بخوانند. زیبنده نیست مجوزهای دولت را مختص تهران بدانند، نباید که ایران سرای یک بام و چندین هوا ارزیابی شود
علی اصغر سید آبادی در شرق نوشت:
از گذشتههای دور برخی از خودکشیها نمایشی و برخی اعتراضی بوده است، اما جز در موارد اندک و درباره برخی چهرههای شناختهشده، بازتاب اغلب آنها از محله یا منطقهای فراتر نمیرفت، اما اکنون این نوع خودکشیها از خصلت ملی برخوردار میشوند و در زمانی اندک، هنوز گرما از تن خودکشیکننده رخت برنبسته، تصویرش موبایلبهموبایل میچرخد. آنچه اکنون به پدیده تبدیل شده است، کارکرد بهتازگی فراگیرشده خودکشی است. خودکشی برای برخی از افراد همچون رسانه است. کسانی که در خلوت خود را میکشند، ممکن است از سر ناتوانی باشد و بخواهند خود را از دشواریهای زندگی خلاص کنند، اما آنان که خودکشیشان را به نمایش میگذارند، میخواهند با ما سخن بگویند؛ خودکشی برایشان رسانه است
مجید فراهانی در جوان نوشت:
بوي ظروف يكبار مصرف تمامي زندگي را در بر گرفته است. سيطره واژه يكبار مصرف چنان گسترده شده است كه از مرز ظروف غذا هم گذشته و شاهد آن هستيم كه بسياري از روابط اجتماعي و اخلاقيات نيز متأسفانه يكبارمصرف شدهاند. ديگر نه در سفرههاي ايراني خبري از هنر و عشق است و نه در پهنه روابط فردي و اجتماعي خبري از دوستيهاي پايدار مبتني بر نان و نمك. روزگاري به خود ميباليديم كه دوستيهايمان چندين سال قدمت دارد ولي اكنون واژههايي از اين دست موجب تمسخر خيليهاست
دختر هوادار پرسپولیس و زینال بندری در روزنامه قانون:
یک دختر جوان در میان صدهزار مرد، دیدار پرسپولیس و راهآهن را از نزدیک تماشا کرده است. او لحظاتی بعد از شروع بازی عکسی از خودش در فضای مجازی منتشرکرد و نوشت: گفته بودم به ورزشگاه آزادی ميروم و بالاخره آمدم. دخترک ۲۱ ساله ای که ۵ پیراهن و ۵ شلوار را روی هم پوشیده بود تا لو نرود، حالا با مشکل بزرگی مواجه شده است؛ تهدید به بازداشت و حتی مرگ
بايد این دختر هنجارشکن بازداشت شده و در مقابل ورزشگاه آزادی در قفس آهنی سوزانده شود تا درس عبرتی برای تماميبانوان فوتبال دوست نه تنها در ایران بلکه در کل جهان شود». این کامنت یک کاربر به نام «زینال بندری» است که در یکی از سایتهای خبری برای او گذاشته اند. دختر از کامنت عکس گرفته و در اینستاگرامش منتشر کرده، کنار آن هم نوشته: به کدامین جرم مرا ميخواهند بسوزانند؟ به کدامین جرم ميخواهند آتشم بزنند؟ شاید به جرم لذت تماشا و تشویق زنده تیمم!
واکنش شهرام ناظری نسبت به لغو کنسرت ها:
در اين سالها نه حتي ريالي از صداوسيما يا نهاد ديگري حقوق گرفته يا درخواست امكانات و تسهيلاتي مانند وام و غيره را داشتهام ولي با من اينطور رفتار ميشود. اگراين مشكلات براي كسي بهوجود مي آمد كه خارج از كشور زندگي ميكند و حالا به دليل شرايط يا برنامهاي به ايران بازگشته با من كه با وجود تمام سختي ها و مصائب اين همه سال است كه دركشورم مانده و آن را ترك نكردهام متفاوت بود. چنين برخوردي با كسي كه عاشق كشورش است جاي تاسف دارد
بهروز افخمی در گفت و گو با وطن امروز و سیر تحول عجیب عقایدش:
جشنواره کن جشنواره این جور تجارتهاست. کن جشنواره جریان دگرباش فیلمسازی است. مثلا وقتی به فیلم «آبی گرمترین رنگ است» جایزه دادند اصلا به خاطر این دادند که درباره همجنسبازی است و خیلی وقیحانه هم در این باره ساخته شده است. حالا بعضیها میگویند به کیفیت هنری فیلم جایزه دادند اما این حرفها مزخرف است. مزخرف جریان روشنفکری وازده و جشنوارهزده است.
ارسال نظر