۳۱۸۶۵
۱ نظر
۵۰۱۹
۱ نظر
۵۰۱۹
پ

هدایتی: با پسرعمه زا دوباره بچه شدم

جهانگير شاه قهوه تلخ پسر عمه زا شد!

يك‌ ماه هر روز ما و عروسك‌‌گردان‌ها با هم تمرين مي‌كرديم و صداهاي مختلف را روي عروسك‌ها مي‌گذاشتيم تا سرانجام آقاي طهماسب گفت اين خنگ‌بازي‌‌، خنده‌ها و «ها» گفتن را براي «پسر‌عمه‌زا» نگه‌دار.

خبرگزاری ایسنا: شايد خيلي‌ها هنوز ندانند «پسر‌عمه‌زا» با آن صداي خاص و تند تند حرف زدن بچه‌گانه‌اش، دست‌پخت محمدرضا هدايتي‌ است كه نقش انواع و اقسام پيرمرد را در سريال‌هاي مهران مديري بازي كرده؛ از طغرل «پاورچين» تا جهانگيرشاه دولو در «قهوه تلخ».

او اين‌ روز‌ها با «كلاه‌قرمزي هوووو...» گفتن‌‌هايش دوباره سر زبان‌ها افتاده است. بخشي از گفته‌هاي او در ادامه مي‌آيد:

در مركز هنرهاي نمايشي زاهدان تئاتر كار مي‌كردم. البته از ۱۰ سالگي در تئاتر بودم اما كار جدي‌ام از سال ۷۰ در مركز هنرهاي نمايشي زاهدان آغاز شد. آنجا ۲ اثر را به جشنواره آورديم و من با آن آثار، بازيگر اول جشنواره شدم.

همين عاملي شد كه به تهران فكر كنم. در همان سال‌ها كه تئاتر به جشنواره مي‌آورديم، يكسري دوست پيدا كردم كه به واسطه حمايت آنها توانستم به بازي جلوي دوربين راه پيدا كنم.

جهانگير شاه قهوه تلخ پسر عمه زا شد!

همان سال‌هاي اولي كه به تهران آمدم، با دانشجويان تئاتر كار مي‌كرديم و حتي يك بار هم با آقاي زنجان‌پور و مودبيان كار كردم. بعد از اينها با آقاي مديري آشنا شدم.

راستش اصلا نمي‌خواستم با كمدي شروع كنم تا آنجا كه به سختي پذيرفتم با كمدي فعاليت جدي‌ام را آغاز كنم. در همه تئاتر‌هايي كه كار كرده بودم، نقش كمدي نداشتم و فكر نمي‌كردم بتوانم در اين زمينه موفق شوم ولي شدم و الان هم راضي هستم.

واقعا بايد بگويم من خيلي آدم خوش‌شانسي بودم كه با مهران مديري كار كردم. اگر آغاز فعاليتم با او نبود، آنقدر ديده نمي‌شدم. در واقع با مهران مديري ديده شدم كه كارگردان بزرگي مانند آقاي جعفري‌جوزاني نقش جدي و خوبي را در سريالي عظيمي مانند «در چشم باد» به من داد.

اواخر سال ۸۷ يك روز حبيب رضايي با من تماس گرفت و گفت آقاي طهماسب خواسته به دفتر بيايي و براي يك كار عروسكي تست بدهي. من هم رفتم. آنجا آقاي طهماسب گفت تلويزيون از ما مي‌خواهد پس از سال‌ها دوباره كلاه‌قرمزي را روي آنتن ببريم و ما هم يك عروسك به نام «پسرعمه‌زا» را به جمع‌مان اضافه كرده‌ايم و مي‌خواهيم صدايش را شما بگويي‌. من هم گفتم با كمال ميل!

پس از آن، يك‌ ماه هر روز ما و عروسك‌‌گردان‌ها با هم تمرين مي‌كرديم و صداهاي مختلف را روي عروسك‌ها مي‌گذاشتيم تا سرانجام آقاي طهماسب گفت اين خنگ‌بازي‌‌، خنده‌ها و «ها» گفتن را براي «پسر‌عمه‌زا» نگه‌دار. ۳-۲ روز اولي كه «كلاه‌قرمزي ۸۸» را ضبط مي‌كرديم، صدايم اين كه الان هست، نبود و بيشتر شبيه كلاه‌قرمزي صحبت مي‌كردم.

آن اوايل پسرعمه‌زا حتي صحبت هم نمي‌كرد اما هرچه كردم، ديدم نمي‌توانم حرف نزنم! و همين شد كه يواش‌يواش عروسك زبان بسته‌، زبان باز كرد و به اين وضعيتي كه امروز مي‌بينيد، افتاد!
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • محمد

    صداشم خوبه...

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج