آیا هوآوی، سامسونگ بعدی است؟
هوآوی شرکتی است که در سال ۱۹۸۷ از سوی یک مهندس عمران تاسیس شد و زمانی که برای اولین بار نامش در میان شرکت های پرقدرت و فعال در حوزه تجهیزات مخابراتی شنیده شد، در حال پشت سر گذاشتن سال ۲۰۰۲ بودیم.
هوآوی شرکتی است که در سال ۱۹۸۷ از سوی یک مهندس عمران تاسیس شد و زمانی که برای اولین بار نامش در میان شرکت های پرقدرت و فعال در حوزه تجهیزات مخابراتی شنیده شد، در حال پشت سر گذاشتن سال ۲۰۰۲ بودیم. در همان مقطع زمانی، هوآوی تلاش می کرد تا در رقابتی سخت، شرکت Cisco را پشت سر قرار دهد.
در سال ۲۰۰۶، تبدیل شده بود به یکی از بزرگترین بازیگران صنعت تجهیزات مخابراتی و در سال ۲۰۱۲، توانست شرکت اریکسون را هم پشت سر گذاشته و به بزرگترین سازنده و تامین کننده چنین محصولاتی بدل گردد.
در سال ۲۰۱۰، اولین تلفن هوشمندش را عرضه کرد. در سال ۲۰۱۵، سومین تولید کننده بزرگ موبایل در جهان بود و در همان سال ۲۰۱۵، طی گزارشی اعلام کرد که رشدی بیشتر از ۳۷ درصد در قیاس با فروش خودش در سال ۲۰۱۴ پیدا کرده است. در مقام مقایسه، اپل که در رتبه دومین فروشنده بزرگ موبایل در جهان ایستاده، تنها ۰.۴ درصد رشد داشت.
در بخش انرژی های خورشیدی، موسسه تحقیقاتی GTM Research گزارش می دهد که هوآوی توانسته به دومین شرکت پردرآمد تبدیل شود.
شرکت مورد اشاره همچنین از رایانش ابری، سایر گجت های دیجیتالی، اینترنت اشیا و ابرکامپیوترها کسب درآمد می کند. مدیران ارشد هوآوی مدتی پیش در نشست خبری که در شنژن برگزار شد، اعلام کردند که می خواهند در بخش تکنولوژی های سازمانی هم دقیقا مانند تکنولوژی هایی که برای کاربران عادی توسعه داده اند، پیشرفت کرده و نامی فراگیر از خود بر جای گذارند.
بیایید ادعای مدیران هوآوی را به شکلی ساده تشریح کنیم: فرض کنید شرکت سیسکو بگوید که به شکل همزمان، می خواهد تبدیل به اپل و Dell بشود.
مشخصا انجام چنین کاری، مدیریت یک چالش ساده نیست. معمولا حتی شرکت های بزرگ دنیای تکنولوژی قادر به انجام چنین کاری نیستند و اگر انجامش دهند، درصد شکست بالایی در انتظارشان است. تلویزیون هایی که HP توسعه داد را به خاطر دارید؟ گجت هایی که اینتل توسعه می داد یا دوربین هایی که سیسکو ساخت را چطور؟ می دانید سرنوشت شان چه بود؟ راستی، چه بر سر کسب و کار Nest آمد از وقتی که گوگل آن را خرید؟
هر زمان که هوآوی وارد حوزه جدیدی می شود، تحلیلگران دقیقا همین موارد را به خاطر آورده، مرور کرده و بیان می کنند که راهکار جدید، عاقبت خوبی برای شرکت مورد بحث نخواهد داشت.
این در حالیست که می توان استراتژی هوآوی را به سامسونگ تشبیه کرد و این دو شرکت را با هم مورد مقایسه قرار داد.
برای یک لحظه، فراموش کنید که سامسونگ چقدر بزرگ است. شرکت کره ای در سال ۱۹۹۹، به عنوان یک سازنده درجه دوم به حساب می آمد تا اینکه در همان سال، سیاست و استراتژی جدیدی را در پیش گرفت. استراتژی جدید این بود که نیمی از درآمدها و سرمایه، صرف مواردی شوند که در آینده ی دور نتیجه بخش می شوند و نیمی دیگر، صرف مواردی گردند که در آینده ی نزدیک به بار می نشینند.
بر همین اساس، سامسونگ سرمایه گذاری سنگینی روی حافظه های فلش، DRAM و LCD انجام داد. به شکل همزمان، شروع به استخدام مدیران و طراحان با تجربه تر کرد تا بتواند مشتریان سطح بالاتری را نشانه بگیرد. نتیجه، دست کم برای خود کره ای ها جذاب بوده است: سامسونگ تبدیل شد به بزرگترین کابوس سونی و اپل، در حالی که تلاش می کند خود را به عنوان یک شرکت نوآور در بسیاری از زمینه ها نیز بشناساند.
همانند سامسونگ، هوآوی هم با استفاده از طراحی های هوشمندانه اش، توانسته به شکل مداوم در بازارهای مختلف رشد کند. به تلفن هوشمند P۹ نگاه کنید که همین چند روز پیش رونمایی شد؛ این شرکت چینی، موفق به همکاری با کمپانی معتبر لایکا برای توسعه دوربین دوگانه همین اسمارت فون شده است. این در حالیست که چینی ها به شکل پیوسته مدیران برتر را به سوی خود جذب کرده و استخدام می کنند.
هوآوی به تازگی دست به توسعه مبدل های انرژی خورشیدی زده است (دستگاه مورد نیاز پنل های خورشیدی که انرژی دریافتی را به الکتریسیته تبدیل می کند) که در نگاه اول، از کسب و کار اصلی همین شرکت، یعنی توسعه تجهیزات مخابراتی، کاملا متفاوت است.
در نهایت هم، به هیچ عنوان نمی توان فاکتوری به نام «حضور در چین» را نادیده گرفت. علیرغم وجود مشکلات اقتصادی بسیار، نرخ رشد چین بسیار مطلوب است و در این کشور، برندهای محلی هستند که اقتصاد را مدیریت می کنند.
موسسه آماری IDC باور دارد که در سال ۲۰۱۱، سهم شرکت های بین المللی در خصوص بازارهای مثل سرورهای مبتنی بر معماری x۸۶ و تجهیرات مخابراتی، برابر با ۷۰ الی ۸۰ درصد بوده اما حالا، به ۴۰ درصد تقلیل یافته است. این در حالیست که دولت چین اکنون، بیشتر از هر زمان دیگری به حمایت از کسب و کارهای محلی می پردازد. هوآوی می تواند از سرمایه و تجربیاتی که اندوخته، استفاده کند تا در همه زمینه هایی که فعالیت می کند، سهم بیشتری در بازارهای اروپا، ژاپن، آمریکای شمالی و سایر نقاط جهان داشته باشد.
ارسال نظر