مقصد بعدی داعش کجاست؟
گروه تروریستی داعش استراتژی جدیدی را اتخاذ کرده که مبتنی بر انتقال جنگ به پایتختهای کشورهای بهویژه اروپایی است، آن هم در سایه تنگتر شدن حلقه محاصره این گروه بهویژه در شهرهای موصل و الرقه.
از زمان انفجارهای فرودگاه بروکسل و برخی ایستگاههای متروی این شهر، بیشتر پایتختهای اروپایی در حال حاضر در حالتی از نگرانی و تنش امنیتی بهسر میبرند. انفجارهای بروکسل را یک شبکه وابسته به داعش صورت داد و این گروه بلافاصله مسئولیت این حملات را بر عهده گرفت. فرودگاههای اروپایی در چارچوب طرحهای امنیتی فوقالعاده فعالیت میکنند و نیروهای امنیتی با لباس شخصی یا رسمی، تقریبا در همه جا مستقر هستند و من، شخصا در یکی از این فرودگاهها تفتیش شدم.
در حال حاضر، پرسشهای زیادی درباره دلایل حملات بروکسل و موعد این حملات در روزنامهها و ایستگاههای تلویزیونی غربیها توسط «کارشناسان» امور تروریسم مطرح میشود؛ از جمله اینکه آیا این حملات، انتقامگیری از دستگیری «صلاح عبدالسلام» مغز متفکر حملات پاریس است؟ و حمله بعدی کجا خواهد بود؟
انتخاب بروکسل به چند دلیل بوده است؛ بارزترین دلیل نیز حضور جمعیتی بزرگی از مسلمان است که ۳۰ درصد از ساکنان آن را شامل میشوند، دلیل بعدی مشارکت آن (بلژیک) در ائتلاف شصتگانه تحت رهبری آمریکا علیه داعش است که هواپیماهای آن روزانه مواضع داعش در عراق و سوریه (بیش از ۱۰ هزار حمله هوایی تاکنون) را هدف قرار میدهند. وجود مقر پارلمان اروپا و مقر سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در قلب بروکسل را از دیگر دلایل میتوان شمرد.
چه بسا مبالغه نمیکنیم اگر بگوییم بلژیک یکی از بهترین «بسترهای» اروپایی برای داعش و هواداران آن است و شهروندان آن، که به داعش میپیوندند به نسبت جمعیت این کشور، میزان بالایی را تشکیل میدهند (۴۰۰ تروریست از مجموع ۱۱ میلیون نفر جمعیت). شمار زیادی از این تروریستها از اتباع کشورهای مغرب اسلامی هستند که از طریق خاک ترکیه، عازم سوریه و عراق شدهاند.
اینجا از تجربه شخصی خودم میگویم؛ من که در طول ۲۰ سال گذشته در حال تردد به بروکسل برای مشارکت در سمینارها و سخنرانیها بودم بسیار کم بود که یک «یورو» به رانندههای تاکسی پرداخت کنم؛ چرا که بیشتر آنها از مغرب اسلامی بودند و مرا از طریق تلویزیون میشناسند و از گرفتن کرایه از من امتناع میکردند ولی در آخرین سفرم به بروکسل که پس از انفجارهای پاریس بود، حالتی از ترس و نگرانی را در محافل آنها مشاهده کردم به طوریکه، این رانندهها از صحبت کردن با من به زبان عربی مانند گذشته امتناع میکردند و درباره سیاست و امور منطقه طبق معمول صحبت نمیکردند و من این بار کرایه کامل را پرداخت کردم.
وقتی میگویم خاستگاه داعش همچنین در بروکسل است، اشاره من به بیشتر بودن جمعیت عرب و مسلمان در این شهر و حضور نسبی هواداران این گروه در میان آنها است هرچند اکثریت قریب به اتفاق آنها میانهرو و مسالمتجو هستند و از خشونت، تروریسم و سازمانهای آن تنفر دارند. صلاح عبدالسلام توانست به مدت ۴ ماه از دست پلیس بلژیک، که در حال یافتن وی در خانههای آشنایان و دوستانش در حومه «مولینبیک»، منطقهای که اکثریت جمعیت آن را عربها و مسلمانان تشکیل میدهند و برای پلیس منطقهای بسته محسوب میشود، فرار و خود را مخفی کند و هیچکسی مکان اختفای وی را به پلیس اطلاع نداد، عملیات بازداشت (او) نیز به دلیل تماس تلفنی وی با یکی از دوستانش انجام شد درست مانند اشتباههای مشابهی، که سرکردگان گروه «القاعده» مانند «خالد شیخ محمد»، «رمزی بن الشیبه» و «ابو مصعب السوری» مرتکب شدند.
ما بر این باور نیستیم که انفجارهای سهشنبه گذشته بروکسل در انتقام از بازداشت عبدالسلام صورت گرفته باشد؛ زیرا چنین حملاتی نیاز دارد که مقدمات آن چند هفته یا چند ماه قبل آماده شود. این مقوله بهویژه در خصوص انفجار انتحاری صورت گرفته در سالن خروجی فروگاه بروکسل صدق میکند. ما احتمال میدهیم که یک باند سازماندهی شده و به خوبی آموزش دیده که دستکم ۱۰ عضو دارد، عامل این حملات است.
داعش استراتژی جدیدی را اتخاذ کرده که مبتنی بر انتقال جنگ به پایتختهای کشورهای بهویژه اروپایی، که با این گروه میجنگند، است، آن هم در سایه تنگتر شدن حلقه محاصره این گروه و افزایش آمادگی کشورهای ائتلاف عربی و غربی برای حمله به دو مقر این گروه تروریستی یعنی موصل و الرقه. همین امر داعش را مجبور میکند به مراکز دیگری و نیز به عملیات مخفیانه (زیرزمینی) منتقل شود و در انتظار عبور «توفان» کنونی بماند درست مانند گروه القاعده، که پس از حمله آمریکایی- غربی به افغانستان در ماه اکتبر ۲۰۰۱ در پی حملات یازدهم سپتامبر، شماری از سرکردگان خود را به یمن و پس از آن به سوریه اعزام کرد و گروه تروریستی «جبهه النصره» را تشکیل داد.
اخبار رسیده از سوریه طی روز پنجشنبه، حاکی است که نیروهای ارتش سوریه با پشتیبانی هوایی روسیه وارد شهر «پالمیرا» (تدمر) شدند که از نزدیک به یک سال پیش تحت اشغال داعش درآمده است، در حالیکه نیروهای ارتش عراق تحت حمایت نیروهای ویژه آمریکا و جنگندههای آن و نیز با پشتیبانی یگانهایی از نیروهای پیشمرگه کُرد به ورودیهای شهر موصل نزدیک میشوند آن هم پس از موفقیتشان در بازپسگیری شهر «اربیل» یعنی بیش از ۲ ماه پیش.
سخت است نشانههای استراتژی «تهاجمی» جدید داعش را مشخص کرد ولی میتوان اینگونه گمانهزنی کرد که آن، لیبی را به عنوان مقر ذخیرهای خود انتخاب کرده است. داعش در مناطق «درنه» ،«جبل الاخضر» در شرق و «سرت» در غرب و «الکفره» در جنوب لیبی حضور دارد و تعداد عناصر آن نیز حدود بیش از ۱۰ هزار جنگجو است که برخی از آنها از افراد قبایل متعصبی هستند که مانند برخی از عناصر امنیتی وابسته به رژیم سرهنگ «معمر قذافی»، به دلیل حمایت از نظام سابق به حاشیه رانده شدهاند. علاوه بر این، بیش از ۳۰ میلیون قطعه سلاح از انواع و در حجمهای مختلف و نیز هزاران تن مهمات و تجهیزات نظامی سنگین در لیبی وجود دارد. شاید یمن یکی دیگر از گزینههای داعش است آن هم با توجه به عملیات اخیر این گروه علیه نیروهای ائتلاف سعودی در جنوب این کشور و بهویژه در «عدن».
بعید نیست هدف قرار دادن پایتختهای اروپایی دیگری غیر از بروکسل، مانند پاریس و لندن و شاید خود آمریکا در چارچوب استراتژی تهاجمی جدید داعش باشد؛ زیرا داعش در پی اجرایی کردن بخش مربوط به «شوک رسانهای» گنجانده شده در استراتژی خودش است، به رغم اینکه، آن طی ۱۸ ماه گذشته بیش از ۷۵ حمله در خارج از سوریه و عراق انجام داد ولی تنها حملاتی که تحت پوشش گسترده رسانهها بودند، حملات پاریس و بروکسل بود.
اگر اطلاعاتی، که مسئولیت حمله انتحاری اخیر در استانبول را به داعش نسبت میدهد، صحت داشته باشد- این حمله تعمدانه گردشگران اسرائیلی را هدف قرار داد که به کشته شدن ۵ تن و زخمی شدن شماری منجر شد- چه بسا این حمله مقدمهای برای حملات مشابه در دیگر پایتختهای اروپایی باشد و تحول جدیدی را شکل خواهد داد.
چهبسا، گروه تروریستی داعش که بیش از ۳۰ درصد از اراضی تحت اشغال خود در سوریه و عراق را از دست داده است، طی ماههای آینده خطرناکتر شود. لذا، هر اندازه حلقه محاصره آن تنگتر شود این گروه خشنتر و برای انتقام تشنه میشود.
ارسال نظر