جـهان غیـرقابل پیـش بینـی
نیلوفر قدیری در گزارشی در روزنامه فرصت امروز نوشت: یشبینی درباره اقتصاد و سیاست، چند سالی است که به یک شغل تبدیل شده است. در کشورهای توسعهیافته، تحلیلگران و پژوهشگران برای این کار، آموزش میبینند و بعد با دستمزدهای گرانقیمت در اندیشکدههای معتبر، مشغول به کار میشوند.
این روندی است که از غرب آغاز شده و چند سالی است که در کشورهای توسعهیافته شرقی هم جا افتاده است. این افراد با مطالعه دقیق تحولات و رصد اخبار و با پشتوانهای که از تاریخ و گذشته در نتیجه سالهای تحقیق و مطالعه دارند، پیشبینی و تحلیل درباره روندهای آینده سیاسی اقتصادی جهان را ارائه میکنند. نظرسنجی از بخشهای مختلف جوامع و دسترسی به اطلاعات شفاف، در این پیشبینیها عامل موثری است.
اما تحولات جهان امروز بهگونهای پیش میرود که خارج از اکثر این پیشبینیها به نظر میرسد قدرت گرفتن چهرههای عجیب در انتخابات بعضی کشورها مانند آنچه این روزها در آمریکا میگذرد و فراز و فرود قیمت نفت، دو نمونه از این تحولات سیاسی اقتصادی خارج از پیشبینیهاست.
در آمریکا دو نامزد خارج از سیستم و معترض به دو قطب ثابت سیاسی این کشور اکنون در حال قدرت گرفتن هستند و فاصلهای با رسیدن بهعنوان نامزدی نهایی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا ندارند. دونالد ترامپ و برنی ساندرز، دو چهره برجسته انتخاباتی این روزهای آمریکا که توجه جهان را به خود جلب کردهاند، در دو منتها الیه راست و چپ دو حزب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا قرار گرفتهاند. هر دو از منتقدان سرکش نظام سیاسی- اقتصادی حاکم بر آمریکا و همچنین اصول و سیاستهای حاکم بر احزاب خود هستند.
این دو بر خلاف همه پیشبینیها که تا همین اواخر نشان میداد چهرههای جدی نیستند، انتخابات درون حزبی در ایالات مختلف آمریکا را یک به یک با موفقیت پشت سر گذاشتهاند. رقیب ساندرز، هیلاری کلینتون وزیرخارجه پیشین و چهره قدرت و ثروت و تنها نامزد جدی زن انتخابات ریاستجمهوری آمریکاست و رقیب ترامپ هم قدیمیترین حزب سیاسی آمریکا با همه توشه سیاسی اقتصادی و رسانهایاش یعنی جمهوریخواهان. نتایجی که در این انتخابات تا کنون به دست آمده با نظرسنجیها هم متفاوت بوده است.
قیمت و موقعیت بازار نفت هم اگرچه این روزها موضوع بیشتر گمانهزنیهای کارشناسان و رسانههای اقتصادی جهان است، اما هیچ تصویر روشن و مشخصی برای تحلیلگران ندارد و کسی نمیتواند آینده آن را در ماههای پیش رو پیشبینی کند، همانطور که کسی نمیتوانست سقوط اینچنینی قیمت نفت را در سالی که گذشت پیشبینی کند. ورود متغیرهای بیشتر نسبت به گذشته به بازارها و خارج شدن اقتصاد جهان از کنترل دو یا چند قدرت به دنبال جهانیشدن تجارت، از عواملی است که پیشبینیهای اقتصادی از جمله پیشبینی وضعیت نفت را دشوار و غیرممکن میکند.
طرفداران تئوری توطئه همچنان بر این باورند که هر رویداد غیرمنتظرهای لزوما برای همه غیرمنتظره نیست و دستی در تهیه و تدارک آن در کار بوده است. حتی برای این دو نمونه سیاسی- اقتصادی که ذکر شد، توجیهاتی از سوی این گروه وجود دارد و آن را فراتر از آنچه به نظر میرسد تحلیل و توصیف میکنند.
با این حال به نظر میرسد گسترش ابزارهای اطلاعات و ارتباطات، عوامل کنترل افکار عمومی را از اختیار یک یا چند رسانه و فرد خارج کرده و این موجب تغییرات آنی در رفتارهای رایدهندگان و رقم خوردن تحولات سیاسی خارج از پیشبینی، مانند آنچه این روزها در آمریکا میبینیم، شده است. جهان با این شتاب تغییر و تحولات از این هم غیرقابل پیشبینیتر خواهد شد.
ارسال نظر