شیخ الشیوخ خراسان
پس از قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، یک روحانی مشهدی در حالی که دستش را بالای چارچوب پنجره قدیمی بیت امام (ره) در قم گرفته بود، به ارائه گزارشی از فجایع ۱۵ خرداد در محضر امام(ره) و جمعیت کثیری که به بیت مراجعه کرده بودند پرداخت.
در این سخنرانی ۳۵ دقیقهای، امام(ره) ۲۰ دقیقه گریست. آن روحانی که تنها سه سال از معمم شدنش میگذشت شیخ عباس واعظ طبسی بود؛ کسی که از بهمن ۱۳۵۷ تا امروز تولیت آستان قدس رضوی را بر عهده داشته است؛ شیخالشیوخ خراسان.
عباس واعظ طبسی، بهمن ۱۳۱۴ در یک خانواده مذهبی در مشهد به دنیا آمد. پدرش شیخ غلامرضا از وعاظ مشهور دوران رضاشاه بود که آوازهاش در همه کشورهای اسلامی پیچیده بود. شیخ غلامرضا تنها یک سال بعد از تولد فرزندش وقتی برای سخنرانی به تهران میرفت در سبزوار به طرز مشکوکی از دنیا رفت.
واعظ طبسی تا مقطع تحصیلی اول دبیرستان در مدرسه ابنیمین به تحصیلات جدید پرداخت و برخلاف میل خانواده که میخواستند در علوم پزشکی ادامه تحصیل دهد، علاقهاش به علوم دینی او را به حوزه علمیه مشهد کشاند. طبسی جوان آغاز جامعالمقدمات را در محضر استاد خالقی، سیوطی را در محضر شیخ عباس جاویدی و منطق، سیوطی، مغنی بابالول، رابع، مطول، معانی و بیان را در محضر ادیب نیشابوری (ادیب ثانی) گذراند.
آیتالله میلانی، احمد مدرس یزدی، شیخ مجتبی قزوینی و هاشم قزوینی از دیگر اساتید او در حوزه مشهد بودند. با سخنرانی نواب صفوی در مشهد (۱۳۳۰)، جرقههای حرکت انقلابی در سر واعظ زده شد و از ۱۳۳۵ مبارزات علنی خود را علیه رژیم شاه آغاز کرد.
طبسی در ۱۳۳۶ با امام (ره) آشنا شد و اولین سخنرانی ضد رژیم پهلوی را در منزل میراحمدی انجام داد. در ۱۳۳۹ در حالی که هنوز معمم نبود، به دنبال سخنرانی درباره عدل زمامدار در سرای محمدیه، ممنوعالمنبر شد.
طبسی پیش از انقلاب شش بار به زندان افتاد. به گفته خودش در ابتدای مبارزاتش تنها بود بهخصوص که در حوزه مشهد هم افکار خاص ضدمبارزه حاکم بود. با حضور آیتالله خامنهای و شهید هاشمینژاد در مشهد، جلسات این سه روحانی برجسته برگزار شد که در یک پنجشنبه، عباس واعظ طبسی و سیدعلی خامنهای سوگندی برای تشکیل حکومت اسلامی و مرجعیت امام یاد کردند. مدتی بعد هاشمینژاد نیز به این سوگند اضافه شد و حلقه اصلی مبارزان روحانی در خراسان شکل گرفت.
در ۱۳۴۱ بهخاطر سخنرانی علیه رفراندوم فرمایشی شاه به زندان افتاد اما در سال ۴۲ راهپیمایی ۱۵ خرداد را در مشهد سازماندهی کرد و پس از آن به نمایندگی از حوزه علمیه مشهد برای بیعت به قم و نزد امام (ره) رفت. در همانجا بود که از او خواسته شد در حضور امام و مردم صحبتهایی را مطرح کند که خطابه ۳۵ دقیقهای واعظ طبسی منجر به گریه ۲۰ دقیقهای امام شد. پس از این حرفها، شیخ عباس در راهآهن دستگیر و زندانی شد.
خود واعظ طبسی به نقل از شیخ علیاصغر مروارید، که در زندان با او آشنا شد، میگوید که امام درباره این اتفاق، خطاب به ساواک گفتهاند: «شما مهمان من را گرفتید پس در حقیقت خود من را گرفتید». طبسی در ۱۳۴۴ و بعد از یک سلسله سخنرانی در رفسنجان دوباره سر از زندان ساواک درآورد و تا سقوط رژیم پهلوی ممنوعالمنبر بود.
شیخِ جدید خراسان پس از آن علاوه بر تحصیل و تدریس در حوزه مشهد، نماینده وجوهات شرعیه امام در خراسان و رابط بین امام خمینی و مردم بود. در این سالها بارها به زندان افتاد. در سال ۴۶ نیز به همراه آیتالله خامنهای و شهید هاشمینژاد به کمک مردم زلزلهزده فردوس، کاخک و گناباد شتافت.
به گفته خود طبسی، مقداری آب و خاک از املاک جد پدری به او به ارث رسید که با فروش آن ۳۰ هزار تومان نصیبش شد. در تیر ۴۸ زمینی ۲۸۸ متری به قیمت متری ۱۰۰ تومان از مرحوم امامی خرید و با وام ۱۵ هزار تومانی و در مجموع خرج ۹۹ هزار تومان، خانهای در مشهد با معماری پدرزنش ساخت که تا پایان عمر نیز در همین خانه سکونت داشت. او دو پسر به نامهای مصطفی (رئیس دفتر تولیت آستان قدس) و ناصر دارد.
او در سال ۵۴ باز هم دستگیر و به یک سال و نیم حبس محکوم شد و با انتقال به زندان قزلحصار با شید باهنر آشنایی پیدا کرد. پس از زندان همچنان به مبارزات علیه رژیم پهلوی ادامه داد و در ۱۳۵۶ به دستور امام تظاهرات گسترده زنان محجبه در مشهد را سازماندهی کرد. در سال ۵۷ به همرا دو یار قسمخورده خود ستاد مسجد کرامت را تشکیل داد و با حمله عوامل شاه به بیمارستان امام رضا(ع) با سازماندهی مردم این بیمارستان را از مزدوران رژیم پس گرفت.
به گفته واعظ طبسی، امام خطاب به فرموده بودند: «من به شما از دو حیث ارادت دارم؛ به خاطر خودتان و به خاطر مرحوم والدتان». آیتالله العظمی بروجردی نیز واعظ طبسی را «زبان روحانیت» نامیده بود. او از این تعابیر به عنوان افتخارات خود یاد میکرد.
واعظ طبسی چند ماه پیش از انقلاب نیز با آیتالله بهشتی برای همکاری در زمینه تشکیل حزب جمهوری اسلامی دیدار کرد. با پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۵۷، امام خمینی در یکی از اولین احکام خود شیخ خراسان را به سرپرستی آستان قدس رضوی منصوب کردند. کمیته انقلاب خراسان که در نبود نهادهای اداری ابتدای انقلاب تنها مرجع تصمیمگیری در استان خراسان بود نیز توسط واعظ طبسی اداره میشد و تا مدتها سپاه خراسان هم تحت کنترل این روحانی برجسته بود و از عهده حفظ امنیت خراسان در سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی به خوبی برآمد.
در ۱۳۵۸ شیخ عباس واعظ طبسی به عضویت مجلس خبرگان قانون اساسی درآمد. این روحانی بلندپایه از طرفداران پر و پا قرص و مدافعان اصلی ولایت فقیه به حساب میآمد. طبسی در دروس خود بر اساس مبانی امام خمینی(ره) و آیات عظمی نائینی، خویی و حکیم، دروسی چون منطق، اصول، معالم، قوانین، رسائل و کفایه را تدریس میکرد.
در ۱۵ فروردین ۱۳۵۹ امام خمینی طی حکمی حجتالاسلام والمسلمین عباس واعظ طبسی را به عنوان تولیت آستان قدی رضوی منصوب کردند و طبسی نماینده ولیفقیه در استان خراسان هم شد. در بخشی از این حکم آمده بود: «نظر به سابقه جنابعالی در اداره امور آستانه مقدسه حضرت ثامن (ع) و اعتمادی که در اینباره به جنابعالی میباشد، به سمت تولیت آن آستانه مقدسه منصوب میشوید ... لازم به تذکر است که هیچیک از نهادهای جمهوری اسلامی مانند جهاد سازندگی و همچنین وزارت ارشاد ملی یا اشخاص عادی حق دخالت در موقوفات و سایر متعلقات آستان قدس را ندارد.»
امام در سال ۶۷ مجدداً حکم تولیت آستان قدس رضوی (ع) را به شیخالشیوخ خراسان دادند و نوشتند: «جنابعالی از چهرههای درخشان مدیریت و انقلاب اسلامی بهخصوص در استان خراسان میباشید». با رحلت رهبر کبیر انقلاب در خرداد ۶۸، حضرت آیتالله خامنهای نیز واعظ طبسی را بر تولیت آستان قدس رضوی ابقا کردند. او در سال ۷۵ با حکم رهبر معظم انقلاب به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد و تا پیش از درگذشت، عضو این مجمع بود.
مغز اقتصادی و دقت مرحوم طبسی را میتوان از این صحبت او دریافت: «دفترچهای داشتم که مخارج روزانه، هفته و ماهانه را مینوشتم و حتی اگر یک ریال هم به کسی کمک میکردم در دفترچه بنده منعکس میشد و الان من این دفترچهها را دارم». وی پس از مسئولیت تولیت آستان قدس رضوی، نظام نوین اداری اسلامی را در آن ایجاد کرد، برای حفظ اموال آستان قدس تلاشهای فراوانی انجام داد و با احیای موقوفات، آن را از نذورات جدا کرد. در زمان او آستان قدس توسعه هفت برابری داشت و از ۱۲ هکتار به ۹۰ هکتار رسید.
ساخت دو دانشگاه با فضایی بیش از ۳۴ هزار متر مربع و ۱۷ رشته تحصیلی، ۹۸ هزار مترمربع فضای آموزشی در قالب بنیاد فرهنگی رضوی، اهدای ۳۷۰ هزار مترمربع به آموزش و پرورش، ساخت ۵۷ هزار متر مربع فضای آموزشی، ایجاد مؤسسه به نشر با ۱۱۳۰ عنوان کتاب، احداث ۳۶ کتابخانه جدید و توسعه کتابخانه مرکزی آستان قدس و گردآوری ۸۰ هزار جلد کتاب خطی و چاپ سنگی و افزایش کتلب به بیش از دو میلیون جلد از فعالیتهای سازمان تحت مدیریت او بود؛ ضمن اینکه هولدینگ آستان قدس علاوه بر اشتغالزایی در شرق کشور، به عنوان یکی از نمونههای مدیریت موفق اسلامی شناخته میشود.
شیخ عباس واعظ طبسی در هر چهار دوره گذشته مجلس خبرگان رهبری به عنوان نماینده مردم خراسان حضور داشت اما به دلیل کسالت برای حضور در خبرگان پنجم ثبتنام نکرد. ریاست حوزه علمیه خراسان از دیگر مناصب آن مرحوم بود. او تغییراتی ساختاری، نرمافزاری، رفاهی - معیشتی و سختافزاری نیز در حوزههای علمیه خراسان و طلاب علوم انسانی این استان ایجاد کرد.
طبسی در زمینه فرهنگی معتقد بود که «برنامهها و سیاستگذاریهای آستان قدس همواره باید منسجم و هماهنگ با سیستمهای نظام و ملهم از افکار و اندیشهها و نظرات امام و رهبری باشد». در زمینه سیاسی نیز تاکید داشت که «اگر واقعا بخواهیم در مسائل سیاسی رعایت تقوا را بکنیم سیاست امام و سیاست رهبری، سیاست ماست. باید خود را در برابر ملتی بزرگ، انقلابی قوی و نظامی استوار و مستحکم در برابر شعارهای اصولی انقلاب خودمان ملتزم و متعهد بدانیم».
از نظر سیاسی شاید بتوان آیتالله عباس واعظ طبسی را از سیاسیون راستگرای متمایل به اعتدالیون دانست که بیش از آنکه در میانه میدان سیاست باشد، از نفوذ خود در پشت صحنه برای کمک به نظام اسلامی استفاده کرده و با مدیریت موفق در آستان قدس الگویی برای مدیریت موفق اسلامی ارائه کرده است.
بسیاری، عباس واعظ طبسی را با توجه به جایگاه و کاریزمایش، نفر اول خراسان میدانستند که حتی تغییر استانداران و امورات استان با نظر و مشورت او صورت میگرفت. اکبر هاشمی رفسنجانی که از دوستان صمیمی واعظ طبسی بوده است، در کتاب خاطرات سال ۶۸ خود (بازسازی و سازندگی) برای روز سهشنبه ۲۰ تیر ۶۸ مینویسد: «شب با آیتالله خامنهای جلسه خصوصی داشتیم. موقع شام آقای واعظ طبسی هم به ما ملحق شد. درباره استاندار خراسان صحبت شد».
یا در ذیل خاطرات سهشنبه ۲۷ تیر ۶۸ هاشمی آمده است: «دیروقت به خانه آمدم. آفای طبسی تلفنی خواست که آقای حسن غفوریفرد به جای استاندار فعلی، استاندار خراسان شود».
همچنین هاشمی در خاطرات دوشنبه ۹ مرداد نوشته است: «آقای صالحآبادی نماینده مشهد آمد و از تندروها انتقاد داشت. اظهار وفاداری کرد و خواست که در مشهد، گروه آنها را درشرایط جدید بیحمایت نگذاریم. قبلا با آقای طبسی درگیر بودهاند. گفتم از آقای طبسی درخواست میکنم که حالت پدری نسبت به دو جریان داشته باشند».
به هر حال شاید بتوان از میان این سطور، به قدرت و نفوذ شیخالشیوخ خراسان در این استان پی برد. طبسی پیش از انتخابات ۹۴ و در زمان تأیید صلاحیتها نیز درخواست کرده بود که شرایط بهگونهای باشد که همه سلایق این گونه احساس کنند که در رقابت انتخاباتی حضور دارند. او در آخرین اقدام خود برای کمک به نظام، صبح جمعه ۷ اسفند آرای خود را در دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری به صندوق انداخت و پس از آن، ظهر همان روز به دلیل سکته مغزی و مشکلات تنفسی در بیمارستان بستری شد.
دکتر حسن قاضیزاده هاشمی - وزیر بهداشت - شخصاً بر بالین شیخ خراسان حاضر شد و تعداد زیادی از بزرگان نظام از جمله حجتالاسلام محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری، آیتالله هاشمی رفسنجانی، سیدحسن خمینی، اسحاق جهانگیری، حجتالاسلام سیدمجتبی خامنهای فرزند مقام معظم رهبری و بسیاری دیگر از بزرگان در طول این یک هفته از آیتالله عباس واعظ طبسی عیادت کردند.
به هر روی آیتالله واعظ طبسی تولیت آستان قدس رضوی و نماینده ولی فقیه در استان خراسان، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو چهار دوره پیشین مجلس خبرگان رهبری پس از یک دوره بیماری و یک هفته کما، بامداد روز جمعه ۱۴ اسفند در ۸۱ سالگی به دیار باقی شتافت تا اهالی خراسان در سوگ شیخالشیوخ خود عزادار شوند.
ارسال نظر