خودكشی پس از قتل همسر
مردي معتاد به شيشه، پس از كشتن همسرش به بهانه ارتباط نامشروع، دست به خودكشي زد. او كه با خوردن ٢٠٠ قرص دچار مسموميت شديد شده بود با حضور به موقع پليس و انتقال به بيمارستان از مرگ حتمي نجات يافت.
روزنامه اعتماد: مردي معتاد به شيشه، پس از كشتن همسرش به بهانه ارتباط نامشروع، دست به خودكشي زد. او كه با خوردن ٢٠٠ قرص دچار مسموميت شديد شده بود با حضور به موقع پليس و انتقال به بيمارستان از مرگ حتمي نجات يافت.
متهم مردي ٢٧ ساله به نام سعيد است كه شامگاه ١٦ ارديبهشت ٩٢ پس از ورود به خانه با همسرش درگير شد و او را خفه كرد. او پس از آن با خوردن تعداد زيادي قرص دست به خودكشي زد اما پس از مسموميت شديد، با پليس تماس گرفت و آنها را از وقوع جنايت باخبر كرد. ماموران در همان ابتداي ورود به خانه متهم، با جسد همسر او كه آثار خفگي روي گردنش به وضوح ديده مي‌شد، روبه‌رو شدند. آنها به سرعت با عوامل اورژانس تماس گرفتند و سعيد را به بيمارستان منتقل كردند تا از مرگ حتمي نجات يابد.
همزمان ماموران پزشكي قانوني بررسي جسد و صحنه جرم را آغاز كردند. تحقيقات نشان مي‌داد مقتول پس از درگيري با متهم، به دست او خفه شده و به دليل انسداد مجاري تنفس جان باخته است.
به اين ترتيب پرونده‌اي با موضوع «قتل عمد» تشكيل و براي رسيدگي در اختيار پايگاه دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. متهم كه پس از بهبود شرايط جسماني، مورد بازجويي قرار گرفته بود به قتل اعتراف كرد و به كارآگاهان گفت: «من به روانگردان شيشه اعتياد دارم. از مدتي قبل به همسرم زهرا - مقتول - مشكوك شده بودم. او مدام با تلفن صحبت مي‌كرد. چند بار تماس‌هايش را چك كردم و مطمئن شدم با مردي ديگر دوست شده است. روز حادثه، او و پسر خردسالم به خانه مادرزنم رفته بودند و قرار بود شب دنبال‌شان بروم و برشان گردانم اما وقتي تنهايي براي انجام كاري به خانه خودمان برگشتم با زهرا روبه‌رو شدم.
او بچه را در خانه مادرش گذاشته و خودش تنهايي برگشته بود. خيلي عصباني شدم كه به حرف من گوش نداده. سر همين موضوع با هم درگير شديم و من در يك لحظه كنترلم را از دست دادم و زهرا را خفه كردم. وقتي فهميدم كشته شده تصميم گرفتم خودم را هم بكشم. به خيابان ناصرخسرو رفتم و ٢٠٠ دانه قرص خريدم. آنها را يكجا خوردم اما پس از لحظاتي دچار مسموميت شديدي شدم. همان لحظه با پليس تماس گرفتم و ماجرا را گفتم. مامورها كه آمدند به بيمارستان منتقل شدم.»
با اعتراف سعيد به قتل همسرش، كيفرخواست پرونده با موضوع اتهامي «قتل عمد» صادر و براي تعيين حكم به شعبه دوم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي مقدم زهرا ارسال شد. صبح ديروز در ابتداي جلسه رسيدگي به پرونده، پدر و مادر مقتول با تقاضاي قصاص به استقبال داماد خود رفتند و به قضات گفتند: «زهرا زن پاكدامني بود. او با هيچ مرد غريبه‌اي ارتباط نداشت. متهم به خاطر مصرف شيشه دچار توهم شده بود و شك نادرستش باعث كشته شدن دختر ما شد. تقاضاي ما قصاص است.»
پس از آنها اما پدر متهم به عنوان ولي قهري پسر مقتول - پدربزرگ كودك چهار ساله - اعلام رضايت كرد و گفت: «من از طرف نوه‌ام گذشت مي‌كنم. اگر پدر بالاي سر او باشد براي آينده‌اش بهتر است.»
پس از او نوبت به متهم رسيد. او كه در تمام دقايق رسيدگي به پرونده، سكوت كرده بود پس از ايستادن پشت جايگاه نيز تنها چند جمله به زبان آورد و گفت: «اتهام قتل را قبول دارم، آن روز حالم بد بود.» وكيل او نيز با تاكيد بر اختلال رواني متهم به قضات گفت: «پزشكي قانوني اختلال رواني متهم را تاييد كرده است به همين دليل درخواست صدور دستور مجدد بررسي سلامت رواني او را از قضات دارم.»
در پايان جلسه، قضات وارد شور شدند و موافقت خود را با درخواست وكيل متهم اعلام كردند. قرار است به زودي متهم براي تعيين سلامت رواني به كميسيون پنج نفره پزشكي قانوني اعزام شود.
متهم مردي ٢٧ ساله به نام سعيد است كه شامگاه ١٦ ارديبهشت ٩٢ پس از ورود به خانه با همسرش درگير شد و او را خفه كرد. او پس از آن با خوردن تعداد زيادي قرص دست به خودكشي زد اما پس از مسموميت شديد، با پليس تماس گرفت و آنها را از وقوع جنايت باخبر كرد. ماموران در همان ابتداي ورود به خانه متهم، با جسد همسر او كه آثار خفگي روي گردنش به وضوح ديده مي‌شد، روبه‌رو شدند. آنها به سرعت با عوامل اورژانس تماس گرفتند و سعيد را به بيمارستان منتقل كردند تا از مرگ حتمي نجات يابد.
همزمان ماموران پزشكي قانوني بررسي جسد و صحنه جرم را آغاز كردند. تحقيقات نشان مي‌داد مقتول پس از درگيري با متهم، به دست او خفه شده و به دليل انسداد مجاري تنفس جان باخته است.
به اين ترتيب پرونده‌اي با موضوع «قتل عمد» تشكيل و براي رسيدگي در اختيار پايگاه دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. متهم كه پس از بهبود شرايط جسماني، مورد بازجويي قرار گرفته بود به قتل اعتراف كرد و به كارآگاهان گفت: «من به روانگردان شيشه اعتياد دارم. از مدتي قبل به همسرم زهرا - مقتول - مشكوك شده بودم. او مدام با تلفن صحبت مي‌كرد. چند بار تماس‌هايش را چك كردم و مطمئن شدم با مردي ديگر دوست شده است. روز حادثه، او و پسر خردسالم به خانه مادرزنم رفته بودند و قرار بود شب دنبال‌شان بروم و برشان گردانم اما وقتي تنهايي براي انجام كاري به خانه خودمان برگشتم با زهرا روبه‌رو شدم.
او بچه را در خانه مادرش گذاشته و خودش تنهايي برگشته بود. خيلي عصباني شدم كه به حرف من گوش نداده. سر همين موضوع با هم درگير شديم و من در يك لحظه كنترلم را از دست دادم و زهرا را خفه كردم. وقتي فهميدم كشته شده تصميم گرفتم خودم را هم بكشم. به خيابان ناصرخسرو رفتم و ٢٠٠ دانه قرص خريدم. آنها را يكجا خوردم اما پس از لحظاتي دچار مسموميت شديدي شدم. همان لحظه با پليس تماس گرفتم و ماجرا را گفتم. مامورها كه آمدند به بيمارستان منتقل شدم.»
با اعتراف سعيد به قتل همسرش، كيفرخواست پرونده با موضوع اتهامي «قتل عمد» صادر و براي تعيين حكم به شعبه دوم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي مقدم زهرا ارسال شد. صبح ديروز در ابتداي جلسه رسيدگي به پرونده، پدر و مادر مقتول با تقاضاي قصاص به استقبال داماد خود رفتند و به قضات گفتند: «زهرا زن پاكدامني بود. او با هيچ مرد غريبه‌اي ارتباط نداشت. متهم به خاطر مصرف شيشه دچار توهم شده بود و شك نادرستش باعث كشته شدن دختر ما شد. تقاضاي ما قصاص است.»
پس از آنها اما پدر متهم به عنوان ولي قهري پسر مقتول - پدربزرگ كودك چهار ساله - اعلام رضايت كرد و گفت: «من از طرف نوه‌ام گذشت مي‌كنم. اگر پدر بالاي سر او باشد براي آينده‌اش بهتر است.»
پس از او نوبت به متهم رسيد. او كه در تمام دقايق رسيدگي به پرونده، سكوت كرده بود پس از ايستادن پشت جايگاه نيز تنها چند جمله به زبان آورد و گفت: «اتهام قتل را قبول دارم، آن روز حالم بد بود.» وكيل او نيز با تاكيد بر اختلال رواني متهم به قضات گفت: «پزشكي قانوني اختلال رواني متهم را تاييد كرده است به همين دليل درخواست صدور دستور مجدد بررسي سلامت رواني او را از قضات دارم.»
در پايان جلسه، قضات وارد شور شدند و موافقت خود را با درخواست وكيل متهم اعلام كردند. قرار است به زودي متهم براي تعيين سلامت رواني به كميسيون پنج نفره پزشكي قانوني اعزام شود.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
پس از آنها اما پدر متهم به عنوان ولي قهري پسر مقتول – پدربزرگ كودك چهار ساله – اعلام رضايت كرد و گفت: «من از طرف نوه‌ام گذشت مي‌كنم. اگر پدر بالاي سر او باشد براي آينده‌اش بهتر است.»
بله خب بایدم گذشت کنی.پسرته .عروست رو کشته مهم نیس که.حالا اگه عروست پسرتو میکشت بازم به خاطر سایه ی سر ِ مادر از خونش میگذشتی؟؟
پاسخ ها
این پدر نبودنش هزار مرتبه بهتر از بودنشه
خب مشخصه که پدر متهم به پسر خودش رضایت میده دلش که برای دختر بد بخت مردم نسوخته اون پدر معتاد شیشه ای بودنش چه نفعی برای اون پسر داره بجز اینکه یه روزی بره اونم بکشه مگه نمونه شو تا حالا نداشتیم از این آدما هرکاری برمیاد چون هیچ وقت به حال خودشون نیستن اینا خطرناکن هم برای جامعه و هم برای خانواده های خودشون