انتخابات هفتم اسفند چند ویژگی داشت. ویژگی اول این بود که مردم، برای حضور در عرصه انتخابات مصمم شدند و این حضور در نقاط مختلف کشور، با شور و شعور توأمان بود.
موسوی لاری در روزنامه اعتماد نوشت: انتخابات هفتم اسفند چند ویژگی داشت. ویژگی اول این بود که مردم، برای حضور در عرصه انتخابات مصمم شدند و این حضور در نقاط مختلف کشور، با شور و شعور توأمان بود. در تهران و شهرهای بزرگ که بیش از یک کرسی در مجلس دارند، باوجود فضاسازی رسانههای منتسب به یک جناح خاص که خواستار بیاعتنایی مردم به فهرستها و تصمیمگیری روی اشخاص بودند، مردم کاملا برعکس عمل کرده و فهرستي رأی دادند.
«فهرستمحور»بودن یکی دیگر از ویژگیهای انتخابات مجلس دهم و خبرگان پنجم بود. در واقع مردم به گرایشهای سیاسی ائتلافها و چهرههایی که مؤید تدوینکننده فهرستها بودند اعتماد کردند. رخداد رد صلاحیتها و حذف چهرههای معروف، مردم را متوجه «نقطه اتکایی» فهرست اصلاحطلبان کرد و آنان در جبهههای سیاسی، این مؤلفه را یافتند. این البته درباره شهرهای بزرگی مثل تهران، اصفهان، شیراز و تبریز صادق است. در این شهرها اعتماد به احزاب، جناحها و گروهها مشخص بود.
از ویژگیهای دیگر انتخابات هفتم اسفند، توجه جریانات مختلف به تجربههای گذشته بود. به طور مثال جریان اصلاحات تلاش کرد مدل تجربهشده و موفق انتخابات ریاستجمهوری سال ٩٢ را در انتخابات مجلس ٩٤ نیز به کار بگیرد. حرکت به سمت ائتلاف و اهمیتیافتن آن، مهمترین دستاوردی بود که در جریانات سیاسی حاصل شد. احزاب براساس شرایط بهوجودآمده، سلیقههای درونجناحی را کنار گذاشتند و به صورت اجماعی وارد صحنه انتخابات شدند. این روند به گونهای بود که جامعه هم احساس کرد جریانات سیاسی داخل یک جبهه و ائتلاف، قدمهایي جدی در جهت همگرایی برداشتهاند.
البته اصولگرایان نتوانستند به همگرایی کامل برسند و با چند فهرست وارد انتخابات شدند؛ اما اصلاحطلبان در قالب ائتلاف منسجم انتخابات ٩٢، قدم به عرصه انتخابات مجلس دهم گذاردند.
بااینحال در هر حوزهای که این نقطه قوت نادیده گرفته شد، مشکلاتی بروز کرد که آثار آن را در برخی شهرستانها میتوان مشاهده کرد.
البته این موارد نادر است اما بعضی از احزاب راه خود را جدا کردند و بهاینترتیب، هم به خودشان ضربه زدند و هم ائتلاف را دچار آسیب کردند. نکته دیگر درباره این انتخابات، آرامش حاکم در سطح کشور در مراحل مختلف برگزاری انتخابات بود به این ترتیب که جریانات مختلف سیاسی بر این باور بودند كه هر نوع تندروی و تنش به زیان آنها و منافع ملی تمام خواهد شد. توصیه مسئولان دولت و چهرههای شاخص اصلاحات مبنی بر حفظ خونسردی و آرامش در مقابل حرکتهای تحریککننده، به خوبی در تمام سطوح هواداران اصلاحات پیگیری شد و این جای تقدیر بسیار دارد. اکثر فعالان سیاسی جریان مقابل نیز سعی کردند در قالب یک جریان رقیب و نه مخالف خود را نشان دهد که این نقطه قوت آنها و یک گام به جلو ارزیابی میشود.
بااینحال این جریان سیاسی از امکان وسیع تبلیغی برای مطرحکردن خود برخوردار بود و حتی در مواردی از آییننامههای انتخاباتی و تبلیغاتی عدول کرد. بااینحال این جریان به این نتیجه رسیده بود که با رقبای خود فقط در قالب رقیب مواجه شود.
و اما نکته آخر درباره انتخابات هفتم اسفند، نابرابری در تبلیغات انتخاباتی بود. که از بین دو جریان اصلی موجود، جریان اصولگرا از دو ماه پیش همه امکانات را در اختیار داشت و همه کاندیداهای آنها با دریافت تأیید صلاحیت، از لحاظ تبلیغاتی، منابع مالی و رسانهای از آمادگی لازم برخوردار بودند.
در سوی مقابل جریان اصلاحات تا روز بیست و هفتم بهمن، در بسیاری از حوزهها حتی در تهران نتوانسته بود فهرستهای خود را نهایی کند؛ چراکه وضعیت کاندیداهای این جریان در خصوص تأیید صلاحیتها همچنان در هالهای از ابهام قرار داشت و در آخر هم تغییر خاصی پیدا نکرد. البته این روند در دورههای گذشته هم رخ داده بود اما این دوره به طور بیسابقهای خود را نشان داد.
جریان اصلاحات در حدود ٧٠ حوزه کاندیدا نداشت و خیال جریان رقیب از این بابت راحت بود. ازاینرو فعالان سیاسی و بزرگان اصلاحات در انتظار آخرین بررسیهای شورای نگهبان ماندند و بعد از آن این مسئله فرصت زیادی از تبلیغات را از ما سلب کرد.
آنچه در این میان نباید فراموش شود، دستاوردهای اجماع و همگرایی کمنظیر ایجاد شده در این انتخابات است که کنشگران اصلاحطلب حتما به این سرمایه گرانبها توجه لازم را دارند. یعنی همانطور که در انتخابات ٩٤ از تجربه سال ٩٢ استفاده شد، این انتخابات نیز باید اندوختهای باشد برای سال ٩٦ و چنانچه كاستيهايي هم وجود داشته در فرصت باقيمانده نسبت به رفع آنها اقدام كنيم.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر