فرهنگ و هنر وجه ويژه و نقطه قوت ايران است و چشم و گوش جهانيان از آثار و آواز و نگارههاي عالمان و هنرمندان و شاعران و سينماگران ايراني خاطرات شيريني را ثبت و ضبط كرده است
احمد مسجد جامعی در اعتماد نوشت: فرهنگ و هنر وجه ويژه و نقطه قوت ايران است و چشم و گوش جهانيان از آثار و آواز و نگارههاي عالمان و هنرمندان و شاعران و سينماگران ايراني خاطرات شيريني را ثبت و ضبط كرده است تا جايي كه حتي روساي جمهور كشورهاي صنعتي جهان نيز از جمله در آخرين ديدارها و اظهاراتشان، به خدمات درخشان ايرانيان به فرهنگ و تمدن و هنر جهاني تصريح و بر آن تاكيد كردند.
در چنين شرايطي بيش از همه، حوزه فرهنگ امكان ظهور و بروز دارد و ميتواند از يك سو سليقه و فهم ما را از عالم و آدم انعكاس دهد، كاري كه از جمله سينماي ايران به عنوان يك رسانه مدرن و تاثيرگذار در سالهاي گذشته انجام داد و در آينده ميتواند حضور درخشانتري را تجربه كند و از سوي ديگر بازاري براي عرضه محصولات و افزايش كارآيي و كارآفريني فراهم سازد.
هنرمندان در طول اين سالها در تعامل با هنر جهاني دستاوردهاي خوبي داشتهاند كه زمينه حضور آنها به راحتي در مجامع بينالمللي نه تنها فراهم آمده است كه با استقبال مواجه خواهد شد.
اين روندي تاريخي در تمدن ايران است، به نحوي كه حتي پس از دوره تلخ تسلط مغولان و ايلخانيان، ايرانيان توانستند مكتب هنري مغولي و تيموري را برپا سازند كه در دوره صفويه به اوج رسيد. در واقع ايرانيان با هوشمندي توانستند ققنوس خفته را از دل آتش بيرون كشند و آثار هنري جاويدي بيافرينند.
ياد گفته خانم پري صابري ميافتم كه هنوز جهان با عمق روح ايراني معاصر روبهرو نشده و اگر از انزوا بهدرآيد باز هم جهان مسحور هنر و فرهنگ و تمدن و انديشه ايراني خواهد شد. حتي در هنرهاي جديد مانند تئاتر و سينما و تجسمي و حجم نيز با اينكه در غرب شكل گرفتهاند، وضع چنين است كه ايرانيان با همان روحيه تاريخي ميتوانند آنها را از آن خود و در همان حوزه مكاتب و مكاتيب جديدي را پايهگذاري كنند، به شرط آنكه زمينه تعامل و نقد و گفتوگو براي آنها فراهم آيد.
به عنوان نمونه، گرانترين هنرمندان تجسمي در اين سوي عالم، ايراني هستند. استاد احصايي و استاد تناولي از اين قبيلاند. سينماي ايران هم از همه جشنوارههاي بزرگ عالم بالاترين جوايز را دريافت كرده است و در سالهاي اخير در همكاريهاي مشترك به توان فني خود افزوده است.
صنايع دستي و فرش ايران، سابقهاي دستكم به قدمت روابط سياسي ايران و مغرب زمين دارند كه زيور و زينت كاخهاي كهن آنها بوده است.
اگر بتوانيم در نهايت ٠. ٥% از تجارت فرهنگ و هنر و خلاقيت در جهان را به دست آوريم، درآمد كل حاصل از آن، دو برابر مجموع درآمدي نفتي كشور در شرايط كنوني است و رسيدن به چنين رقمي منوط به چند نكته است:
١- نخست باور به اين مساله؛ كه در اينجا نقش اهالي فرهنگ و هنرمندان براي باز كردن باب مفاهمه و گفتوگو نقشي بيشتر و هرچند متفاوت از مسوولان اجرايي است. البته اين موضوع از مسووليت مديران چيزي نميكاهد ولي خود نيز قابل ناديده گرفتن نيست. بيترديد ساخت و ارايه فيلمهاي ايراني در مجامع جهاني و سخنان آنها در تلطيف فضا به نفع ايران، بسيار تاثيرگذار بوده است.
٢- يافتن سياستهاي اجرايي و عملياتي؛ براي اين كار ميتوان سند برنامه چهارم توسعه به ويژه درباره مشاركت بخش خصوصي و هنرمندان در عرصه توليدات فرهنگي را مبنا قرار داد. آن برنامه با همكاري نزديك هنرمندان و مديران و نظريهپردازان اين حوزه در دفتر كار نگارنده به عنوان وزير وقت فرهنگ و ارشاد، تدوين شده است و بزرگاني همچون مرحوم دكتر حسن حبيبي كه هم اجرا و قانونگذاري را ميشناخت و هم از اصحاب فكر و فرهنگ بود، بيش از ٢٠ جلسه سه ساعته در آنجا درباره آن، گفتوگو و رايزني داشتهاند كه پشتوانه اين سند ماندگار بود.
پس از آن اين سند در شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز به بحث و نظر گذاشته شد و بالاخره به تصويب مجلس رسيد. هرچند كه در دولت بعد كه مشخصهاش همان ادبيات و ادب مشهور بود، كنارش گذاشتند.
٣- تدوين راهكار اجرايي كه قطعا بخشي از ذخيره آزاد شده را براي شروع كار ميطلبد. بسياري از نامآوران و موسسههاي خارجي دلبستگيهايي دارند كه در حمايت از فرهنگ و هنر ايراني جلوه ميكند. به عبارت ديگر پشتيباني آنها از اين عالم، برايشان وجاهت ميآورد. اين تجربه در دورههاي پيشين مديريتي هم وجود داشته كه انديشه و كالاي فرهنگي ايرانيان با هزينه ديگران ترويج شود.
هرچند اين روند و روال هم قابل نقد است كه آثاري از ايران براي مخاطبان جهاني، بيهيچ توجهي به ذوق و سليقه آنها، فراهم آمده و ارسال شده كه از انبارخانههاي فرهنگ فراتر نرفتهاند و گاهي نتايج عكس نيز داشتهاند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر