دیه خراش پوست بدون خونریزی چقدر است؟
مطابق بند یک ماده ۴۸۰ قانون مجازات اسلامی دیه خراش پوست بدون آنکه خون جاری شود (حارصه) یک شتر است.
بهزاد اکبرآبادی در خصوص فصل اول باب دهم از کتاب چهارم قانون مجازات اسلامی (دیه جراحت سر و صورت) اظهارداشت: طبق ماده ۴۸۰ قانون مجازات اسلامی دیه جراحت سر و صورت به این ترتیب است، دامیه یعنی خراشی که از پوست بگذرد و مقدار اندکی وارد گوشت شود و همراه با جریان خون باشد (کم یا زیاد) دو شتر، دیه جراحت متلاحم یعنی جراحتی که موجب بریدگی عمیق گوشت شود لکن به پوست نازک روی استخوان نرسد سه شتر، دیه جراحت سمحاق یعنی جراحتی که از گوشت بگذرد و به پوست نازک روی استخوان برسد چهار شتر، دیه جراحت موضحه یعنی جراحتی که از گوشت بگذرد و پوست نازک روی استخوان را کنار زده و استخوان را آشکار کرده پنج شتر و دیه جراحت هاشمه (عملی که استخوان را بشکند گرچه جراحتی را تولید نکرده باشد) ۱۰ شتر است.
وی به جراحات دیگر سر و صورت اشاره کرد و افزود: دیه جراحت منقله یعنی جراحتی که درمان آن جز با جابجا کردن استخوان میسر نباشد ۱۵ شتر، دیه جراحت مامومه (جراحتی که به کیسه مغز برسد) ثلث دیه کامل و یا ۳۳ شتر و دیه جراحت دامغه یعنی جراحتی که کیسه مغز را پاره کند غیر از ثلث دیه کامل ارش بر او افزوده میشود.
وی تصریح کرد: طبق تبصره ذیل ماده مذکور، دیه جراحات گوش و بینی و لب در حکم جراحات سر و صورت است.
اين جرم شناس یادآور شد: تعداد زخم های سر و صورت و نامگذاری آنها به ترتیبی که در ماده ۴۸۰ آمده است مورد اتفاق نظر فقها نیست و برخی تعداد آنها را به سیزده زخم نیز رسانیدهاند عدهای هم تعداد کمتری را بیان کرده و بعضی از زخم های مزبور را یکی دانستهاند مانند حارصه و دامیهها، گفته شده یک زخم است.
اکبرآبادی ادامه داد: برخی زخم حائفه را به این زخم ها اضافه کردهاند یعنی زخم ها به درون مغز سرایت می کند، برخی زخم باصعه را بیان کردهاند و آن زخمی است که از حارصه شدیدتر و از دامیه خفیف تر باشد و بر فهم آن را میان دامیه و متلاحم دانستهاند.
این مدرس دانشگاه آزاد خاطر نشان کرد: آنچه که در این زمینه بیان شده است اختلاف در الفاظ است و ممکن است هر کسی برای زخمی نام مخصوص را قرار دهد سپس به نامها نباید توجه کرد بلکه باید میزان جراحت و زخم را درنظر گرفت و با توجه به مقدار آن دیه یا ارش عادلانه را تعیین کرد.
وی در تصریح جراحت حارصه گفت: حارصه به خراشیدگی های سطحی و ساییدگی های پوستی گفته می شود که نیاز به بخیه ندارد.
اکبر آبادی ادامه داد: حرص به معنای شکفتن، پاره کردن و کوبیدن است و زخم هم چون پوست را پاره می کند حارصه نام گرفته است عدهای گفتهاند اگر زخم پوست را بشکافد حارصه نام دارد و اگر پوست را بکند قاشره نام می گیرد این زخم معمولا بدون خونریزی است.
وی در پایان عنوان کرد: دیه زخم حارصه یک شتر است و به جز گروهی اندک کسی با این حکم مخالفت نکرده است و مخالفان، حکم به نصف شتر کرده اند که البته مستندی برای گفته خود ندارند و حتی برخی کلام ایشان را چنین توجیه کردهاند که منظورشان دیه حارصه زن است اما این توجیه از اصل سخن، غیر موجه تر است زیرا دیه زن هنگامی به نصف تقلیل پیدا میکند که بیشتر از ثلث دیه شود.
ارسال نظر