خبرآنلاین: اين روزها هومن برقنورد با دو سريال به خانههاي مردم بازگشته است. «چك برگشتي» سيروس مقدم كه دوباره دارد از تلويزيون پخش ميشود و «شهرزاد» كه در شبكه نمايش خانگي كارش بالا گرفته است. اين بازيگر درباره نقشها و معيارهايش براي انتخاب اين نقشها و اين دو سريال گفتوگويي داشته است كه ميخوانيد:
آقاي برقنورد شما در سريال چك برگشتي شخصيت جالبي را بازي كردهايد. آدمي كه خودش را درگير حواشي نميكند و بيشتر امرار معاش و سلامت خود و خانواده برايش مهم است. اين روند از ابتدا در قصه وجود داشت يا كم كم اضافه شد. شما چقدر ايدهپردازي داشتيد؟
از ابتدا در قصه اتفاق ميافتاد اما آن نوع كاراكتري كه من در سريال معرفي كردم نوعي نگراني و استرس در چهره اش داشت. از آن طرف هم كسي كه برايش مشكل ايجاد ميكرد برادر همسرش بود و نميدانست بايد با او چه كند؟ بيشتر درگير اين چيزها بود ولي در پرداخت نقش اين خيلي قوام پيدا كرد و به نتيجه رسيد. بازهم ميگويم متن پتانسيلش را داشت و من كاراكتر يك آدم ساده كه كاري به هيچ چيز ندارد را به آن اضافه كردم تا نقش تبديل شد به همين كاراكتر احمدي كه الان موجود است و شما ميبينيد.
اين سريال پر از تنش فكري بود اما روابط آدمها را در دنياي مدرن روايت ميكرد اين جنگ بين سنت و مدرنيته را چطور به تصوير كشيديد؟
سوال به نظرم پيچيده است من اساسا به اين پيچيدگيها اعتقاد ندارم نه فقط در اين كاراكتر كه در هيچ كدام از نقشهايي كه بازي كردهام به اين پيچيدگيها فكر نميكنم. يك نگاه خيلي ساده دارم، به اين دليل كه اولا اين كار از تلويزيون پخش ميشود بنابراين فرهيختهها هم ممكن است پاي تلويزيون بنشينند و افرادي با معلومات بالا و تحصيلات بالا هم شايد تلويزيون ببينند اما من به عامه مردم فكر ميكنم. من فكر ميكنم كلا سريالهايي كه براي تلويزيون ساخته ميشود به جز سريالهاي تاريخي متعلق به عامه مردم است بنابراين من نگاهم به همه كاراكترهايي كه بازي ميكنم يك نگاه خيلي ساده است. كاراكتري كه حضور دارد و در زندگي همه ما وجود دارد. شايد من باعث ميشوم يك نقشي در خانواده ديده شود و مردم وقتي من را ميبينند بگويند احمد فلان سريال. به اين پيچيدگيهايي كه شما از آن صحبت ميكنيد هيچوقت فكر نميكنم و تقابل مدرنيته و سنت اصلا دغدغهام نيست.
يعني دغدغه شما همين طبقهاي هستند كه بازي ميكنيد؟
دغدغه من قشر ضعيف جامعه است. چون قشري كه قوي است، به هر حال گليمش را از آب بيرون ميكشد، كسي كه ضعيف است هميشه مظلوم واقع ميشود براي همين دوست دارم با آنها بيشتر همذات پنداري كنم يعني سعي ميكنم طوري نقش را ارائه بدهم كه آنها با من همذات پنداري كنند. اگر اين اتفاق نيفتد بازيگر موفقي نخواهم بود مگر اينكه سريال خاصي باشد و تلويزيون برنامه خاصي براي آن داشته باشد. تعداد زيادي كارشناس روانشناسي و جامعهشناسي جمع شده باشند و متن را تحليل كرده باشند آن وقت از آن منظر به ماجرا نگاه ميكنم.
براي رسيدن به اين همذات پنداري چقدر بين مردم جامعه حضور داريد مثلا با اتوبوس يا مترو رفت و آمد ميكنيد يا اخبار را پيگيري ميكنيد.
واقعيتش را بخواهيد تردد من با وسايل عمومي نيست ولي خب آنطور هم نيست خيلي فاصله هم بگيرم، به هرحال رستوران ميروم و سينما ميروم، بيشتر در دوروبر خودم ميگردم و به رفتار اطرافيانم دقت ميكنم ممكن است يك پلاني از نگهباني باشد بگويد آقا كجا؟ ما بگوييم ميخواهيم برويم داخل، فيلمبرداري. منظورم اين است كه اينطور نيست راه بيفتم در خيابان و مردم را نگاه كنم و ايده بگيرم. خود به خود پيش ميآيد.
يعني تكنيك بازيگري بيشتر به شما كمك ميكند؟
بله هر قدر كه سنمان بالاتر ميرود بالاخره در تماس بيشتري با آدمهايي مختلف خواهي داشت. معمولا من ذهنم جزئيات را ثبت ميكند و در جايي كه به كار ميآيد از آن استفاده ميكنم.
هومن برق نورد بعد از بازي در نقشهايي در ساختمان پزشكان و دودكش و دزد و پليس چه كار كرد كه نقشهايش تكراري نشود؟
برنامه ريزي خاصي ندارم و از الان نميتوانم به آينده فكر كنم، فقط تمام تلاشم را ميكنم هر كاراكتري كه بازي ميكنم با كاراكتر قبلي به نحوي تفاوت داشته باشد، اما خب هر كاري انجام دهم هومن برق نورد در آن هست ديگر. به هر حال من تلاشم را ميكنم يك جايي جواب ميدهد، يك جايي جواب نميدهد، بعضي وقتها كم ميآورم اما ميدانم آدمي نيستم كه مايوس شوم.
تلويزيون باعث شهرت شد اما اين تئاتر بود كه باعث شد شما در كارهاي تلويزيوني بدرخشيد ورود بازيگرهاي تلويزيون به تئاتر را مثبت تلقي ميكنيد يا نه؟
بله كاملا موافق هستم البته بايد درست هدايت شوند چون اگر درست هدايت نشوند مشكل ايجاد ميكند، چون اگر دقت كنيد كاري كه همه بازيگرهاي آن تئاتري باشند پرستيژ ديگري دارد. نميگويم بازيگران تلويزيون يا سينما خوب نيستند، صحبت من بين خوب و خوبتر است؛ به همين دليل ميگويم اتفاق خوبي خواهد افتاد اگر بازيگرهاي تلويزيون به تئاتر بيايند يا ما ازتئاتر به سينما و تلويزيون برويم. ما از آنها ياد ميگيريم آنها از ما. يك دادوستد دو طرفه است حالا اينكه بعضيها برنمي تابند ديگر اشتباهشان است.
خيلي از بازيگرها براي بازي در كارهاي سينمايي گزيده كار هستند اما براي تلويزيون آنطور كه بايد سختگيري نميكنند.
بستگي دارد منظور از گزينه كاري چيست اگر منظور اين است كه من در سال بايد فقط يك يا دو كار داشته باشم بايد ببينيم چقدر دستمزد به ما ميدهند خب اگر دستمزد كافي باشد طبيعي است كه فقط دو كار بازي ميكنم. اما اگر منظور انتخاب خوب است ممكن است 4 فيلمنامه به شما بدهند كه همه آنها خوب باشند و پشت سر هم به تو پيشنهاد شود، هر 4 فيلمنامه هم براي شبكه يك باشد.
به نظرم هيچ اشكالي ندارد كار ميكنيم كارمان اين است شغلمان اين است خب من وقتي پيمان قاسمخاني يك متن ميفرستد و من كيف ميكنم يا سروش صحت يك متن مينويسد خوشم ميآيد، از متن برزو نيك نژاد هم لذت ميبرم تداخل كاري هم با هم ندارند هر سه هم در مشتم است، وقتي متن را ميخواندم كاراكتر را در ذهنم ساختهام چرا نبايد بازي كنم؟من به گزيده كاري اعتقاد ندارم البته آن زمان كه من اشكها و لبخندها را كار ميكردم نقش يك لات كلاه مخملي را بازي ميكردم بعد از اينكه آن كار پخش شد حداقل هفت فيلمنامه سينمايي براي من فرستادند كه همان كاراكتر بود خب من همه آنها را رد كردم ولي اگر ميخواستم كار كنم سه تا از آنها تصويب ميشد يا نميشد؟ مطمئن باشيد اگر اين اتفاق ميافتاد الان دو خسرو خان ديگر در سينما داشتيم بعد سينما براي من جديتر است من طنز را در سينما دوست ندارم مگر اينكه يك نقش خاص باشد طنز را گذاشتهام براي تلويزيون و كمي تئاتر. نگاهم در سينما جديتر است.
اين روزها با سريال شهرزاد در شبكه خانگي حضور داريد به نظرتان اين دو مديوم تلويزيون و شبكه خانگي چه تفاوتي با هم دارند؟
من تفاوت شبكه خانگي را در كم رنگ بودن خط قرمزهاي آن ميدانم. آن حجابي كه ما در شبكه خانگي ميبينيم با حجابي كه در تلويزيون ميبينيم زمين تا آسمان فرق دارد، قصهاي كه در شبكه خانگي ميتوان كار كرد را تلويزيون به هيچ عنوان اجازه نميدهد كار كنيم و به هر حال يك بخش خصوصي است كه هر چه سرمايه و تكنيك و كارگردان و تيم حرفهايتر جمع شود طبيعتا كار استخوان دارتر و حرفهايتر تحويل داده ميشود. من چون خيلي آدم ساده بيني هستم و مسائل را پيچيده نميكنم تنها تفاوت را در خط قرمزهاي بين شبكه نمايش خانگي و تلويزيون ميبينم.
شما در خيلي از كارهاي حسن فتحي حضور داشتهايد. اين همكاري چه ويژگيهايي داشته كه ادامهدار شده است؟
من با آقاي فتحي در ۶ يا ۷ كار همكاري داشتهام. در دو فيلم سينمايي يك تله فيلم و چند سريال. به همين دليل آقاي فتحي كاملا من را ميشناسد و هميشه در ذهنش هستم و خوشبختانه هر كاري را بخواهد شروع كند با من هم تماس ميگيرد.
ارسال نظر