مکافات حضور «سارقان خارجی» در ایران!
هرچند شاید حضور باستانشناسان خارجی در ایران و برسر محوطههای تاریخی و غنیِ ایران قبل از انقلاب، به مکافاتی تبدیل شده بود که پدر باستانشناسی ایران را مجبور به تصویب قانونی برای هر نوع خروج آثار تاریخی از ایران و اقداماتی نظیر آن کرده بود، اما به نظر میرسد حالا در دولت یازدهم این حضور به یک پاداش تبدیل شده است.
از سال ۱۸۰۰ میلادی به بعد، با ورود میسیونرهای خارجی به ایران، علاقه به شناسایی مکانهای ذکر شده در کتاب مقدس و نویسندگان کلاسیک گسترش یافت. در نیمه اول قرن نوزدهم، تلاش برای توصیف و تهیه طرح از آثار قدیمی آغاز و در اواخر قرن نوزدهم، ایران با وجود حفظ استقلال خود، به منطقه حائل بین امپراطوریهای انگلیس و روسیه در آسیا تبدیل شد. نفوذ این دو کشور و حضور جاسوسهای آنها در ایران امکان را برای توجه به آثار قدیمی نیز فراهم کرد.
پس از آن و از دههی ۱۸۳۹ میلادی بود که علاقمندان و باستانشناسان مختلفی مانند «بارون» روس، «لایارد» بریتانیایی، «هنری سی. راولینسون» یا «فلاندن» و «کست» با هدف انجام کارهای مختلف مانند مطالعه و تهیه طرحهایی در حوزه تاریخ باستان شناسی به ایران سفر کردند.
و در ادامه کاوش باستانشناسان خارجی در ایران نخست با حضور فرانسویها، سپس موسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو، در ادامه ایتالیاییها و به مرور باستانشناسان دیگر کشورها ادامه پیدا کرد و البته به مرور فعالیتهای باستانشناس ایرانی در کنار تیمهای خارجی پررنگتر شد، تا انقلاب اسلامی که فعالیتهای باستانشناسی در ایران موقتا متوقف شدند.
هر چند قبل از آن در دههی ۵۰ باستانشناسانی مانند دکتر فیروز باقرزاده و یا دکتر عزتالله نگهبان حضور باستانشناسان ایرانی را در تیمهای خارجی تقریبا اجباری میکرد و به جوانان ایرانی پروبال میداد.
در طول سالهای دفاع مقدس تنها کاوشهای نجات بخشی محدودی انجام شد و بیشتر فعالیتها متمرکز بر نجات و حفاظت آثار در خطر بود. از دهه ۱۹۹۰ میلادی (۱۳۶۹ شمسی) تحقیقات باستانشناسی در ایران بار دیگر جان تازهای گرفت و از سال ۲۰۰۰ میلادی (۱۳۷۹ شمسی) کاوشهای مشترک ایرانی و خارجی آغاز شد و این قضیه به مرور و سالها ادامه داشت تا ادغام سازمان میراث فرهنگی.
هدف اصلی از تحقیقات باستان شناسی در ایران در فاصلهی سالهای ۱۹۶۰ تا وقوع انقلاب اسلامی، درک فرهنگهای گذشته و ساز و کارهای فرهنگی بود. در فاصله ۱۹۸۰میلادی (۱۳۵۹ شمسی) تا سال ۲۰۰۰، تنها باستان شناسان ایرانی در ایران فعالیت داشتند؛ از آن پس، سازمان میراث فرهنگی در چارچوب جدید پروژههای به اصطلاح مشترک شروع به صدور مجوز خاص برای هیاتهای خارجی جهت تحقیقات باستان شناسی و حفاری در ایران کرد.
یکی از نخستین مطالعات مشترک توسط فرانسویها و ایتالیاییها در مرودشت فارس و مسجد عتیق اصفهان انجام شد که بررسی ژئوفیزیکی و مرمت بودند و یکی از اولین پروژههای مشترک کاوش هیئت ایران و آلمان بود که به بررسی و کاوش در وشنوه و اریسمان در حوالی کاشان پرداخت. این کار مشترک بزودی با ورود یک تیم ژاپنی در سال ۲۰۰۳ ادامه یافت که شامل حفاری و بررسی در گیلان بود.
هرچند حضور تیمهای مشترک باستانشناسی خارجی در ایران تا اوایل دولت نهم به مرور انجام میشد، اما با روی کار آمدن این دولت، مسئولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به مرور مخالفت خود را با حضور هیاتهای مشترک باستانشناسی خارجی علنی کردند و حتی در دورهای رئیس وقت این سازمان در دولت دهم باستانشناسان خارجی را عدهای سارق نامید و رسما مخالفتاش را با حضور این گروهها در ایران اعلام کرد.
بنابراین حضور باستانشناسان خارجی در ایران به حداقل رسید و باستانشناسان محدودی مانند "کالییری" در تختجمشید، «رافائل بیشونه» در خراسان و گروه ایتالیاییها به کاوشهای خود در مسجد امام (ره) اصفهان ادامه میدادند. با این وجود نباید این نکته را از ذهن دور داشت که مخالفت مسئولانی چون حمید بقایی در آن زمان بیشتر به دلیل خارج شدن امورات از دستشان بود و نه دلیل فنی و تخصصی خاصی.
مسئولان آن دولت حتی با انتشار بیانیهای در شهریور ماه ۱۳۸۷ برائت خود را از این اقدام با مطرح کردن دلایلی چون کمبود بودجه اعلام کردند.
در بخشی از آن بیانیه آمده بود: «... در حالی که عزیزان مطلع هستید که این پژوهشکده با کمبود جدی بودجه مواجه است و تمام تلاش خود را بکار بستهایم تا از راههای مختلف این چرخه از حرکت باز نایستد. بدیهی است، راه سختی در پیش داریم در برابر عظمت تمدن ایرانی که روزگاری بر نیمی از جهان فرمان میراند و ۳۲ کشور را مدیریت میکرد، مدیریت بر میراث بجای مانده از این تمدن، یعنی میراث جهانی کار بسیار مشکلی است. در نتیجه همین پژوهشهای باستان شناسی است که پس از پیروزی انقلاب تا به امروز تنها از طریق همین پژوهشکده باستان شناسی بیش از ۲۰ نفر با هزینه هیاتهای خارجی در ردههای دکتری در دانشگاههای خارج از کشور مشغول به تحصیل هستند و همین عزیزان در همین سالهای اخیر که به کشور برگردند خود پرچمدار پژوهشهای نوین باستانشناسی خواهند بود و بدیهی است که حوزه باستانشناسی ایران قدرت بیشتری میگیرد. موضوعی که تمام باستانشناسان خارجی آن را تایید میکنند. در بیشتر کشورهای همسایه به سختی میتوان یکی دو نفر باستانشناس پیدا کرد. (!)»
و سرانجام با روی کارآمدن دولت یازدهم بار دیگر مسئولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و متولیان باستانشناسی ایران با برگزاری جلسات مختلف با مسئولان میراث فرهنگی کشورهای مختلف و انعقاد قراردادهایی که دستکم یک بند از آنها مختص حضور تیمهای مشترک باستانشناس بود بار دیگر به حضور این تیمها در ایران رسمیت دادند.
و حالا اگر قرار باشد میزان رشد حضور هیاتهای باستانشناسی مشترک خارجی در کشور را فقط به نسبت تعداد اخبار منتشر شده در رسانهها بررسی کنیم، پرچم صلح سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و مسئولان پژوهشگاه این سازمان برای حضور باستانشناسان خارجی در ایران بالاست.
هرچند با توجه به روند کنونی نباید این نکته را از ذهن دور داشت که سیاستهای کلی سازمان میراث فرهنگی در زمینههای مختلف حتی بحث باستانشناسی به عنوان یکی از مهمترین بحثهای تخصصی این سازمان به متولیان آن بخش دیکته میشود و الزاما آنچه از حیث تخصصی و مدیریت در رشد باستانشناسی حائز اهمیت است، در این حوزه و در پژوهشکدهی باستانشناسی اجرائی نمیشود.
سید محمد بهشتی، رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در این زمینه به خبرنگار ایسنا اظهار میکند: همکاریهای بینالمللی ما در چارچوب تفاهمنامههایی است که بین پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی نقاط مختلف دنیا تنظیم و توافق شده است و در چارچوب آن تفاهمنامهها، ما برنامههایی را به صورت مشترک با طرف خارجی تدوین میکنیم.
وی با بیان اینکه از نظر پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی یک اصولی اهمیت دارند، نخست این که حتما هر فعالیت باستانشناسی در ایران باید فعالیت مشترک باشد، توضیح میدهد: این حالت را ما در ایران قبول نداریم که یک هیات باستان شناسی بیاید و در یک گوشه از کشور ما شروع به فعالیت کند، بلکه باید این اقدام به صورت مشترک بین گروه باستانشناسی ایرانی و خارج باشد. باید یک هیات مشترک تشکیل شود، هر چند اندازه های این اشتراک باید در موضوعات مختلف متفاوت باشد. با این وجود باید یعنی سرپرست ایرانی و خارجی، تعداد اعضا، حاصل فعالیتهای پژوهشی و اهداف در این پروژه میان دو گروه مشترک بوده و برابری داشته باشد.
مشاور رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بر این قضیه نیز تاکید میکند: که گاهی اوقات ممکن است حضور باستانشناسان خارجی در یک تیم کاوش به صورت حضور باستانشناسان متخصص میان رشتهای باشد نه یک تیم کاوش.
او ارتقای دانش باستانشناسی ایران را در راستای همکاری با هیاتهای خارجی از جمله اهداف حضور پررنگ تیمهای کاوش در ایران نسبت به دو دولت گذشته میداند و میگوید: هر چند علم باستانشناسی یک موضوع قدیمی است، اما خود آن به شدت در حال تغییر و تحول است. این که ما سر خود را پایین بیندازیم و فکر کنیم که نباید با دنیا ارتباط داشته باشیم کار پسندیدهای نیست، یعنی حتما باید با دانش باستانشناسی و همه تحولات آن مرتبط باشیم.
بهشتی بر لزوم انتشار بینالمللی فعالیتهای باستانشناسی در کشور تاکید کرده و بیان میکند: وقتی ما یک کار مشترک با یک هیات خارجی داشته باشیم این حتما باید انتشار در سطح بینالمللی پیدا میکند، چون کاوش تیمهای داخلی که نهایتا منجر به یک گزارش باستان شناسی به زبان فارسی میشود، چون ارتباط زیادی با شبکهی آن منظومه علمی در سطح جهان نداریم، بسیار کم است، در صورتی که اگر کارهای مشترک زیادی داشته باشیم، قطعا پژواک بین المللی هم راه میافتد.
او اضافه میکند: در دولت گذشته فعالیتهای بینالمللی باستانشناسی در ایران وجود نداشت، اما از دو سال گذشته با ادامهدار شدن این فعالیتها همهی آنها اطلاعرسانی میشوند.
بهشتی تاکید میکند: کلیّت این است که همکاریهای بینالمللی ما رو به توسعه است به خصوص در زمینههایی که ما توانایی کمتری داریم، تقریبا باید بیشتر تمایل داشته باشیم، مانند بحث باستانشناسی میان رشتهای که استفاده از تکنولوژی، مستندسازی و شناسایی، در آزمایشهای مختلفی که به صورت رشتههای علمی به کمک باستانشناسان میآیند در ایران بسیار کم است.
رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در ادامه با تاکید بر اینکه هر پروژهای یک اقتضا دارد و همیشه نمیتوان یک راهحل برای همهی مسائل داشت، میگوید: باستانشناسی یک اسم عام است، وقتی در عالم واقع محقق میشود، صورتهای مختلف دارد. ممکن است زمانی یک پروژهی باستان شناسی فقط بررسی شناسایی عمیق علمی باشد، یا زمانی یک حفاری گسترده باشد، که شرایط آنها با یکدیگر بسیار متفاوت هستند.
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، با وجود صحبتهای سید محمد بهشتی، نباید برخی اتفاقات پیش آمده در این حوزه را از ذهن دور داشت. زمانیکه را که دانیل پاتس پس از کاوش در محوطهی تاریخی «نورآباد ممسنی» و بدون استعلام از هیات ایرانی کاوش گزارشهای کاوش را در قالب گزارشی انگلیسی در ایران به چاپ رساند و در دور بعدی انتشار آن، نام دو شخص ناشناس دیگر را به این گزارش اضافه کرد.
حال این پرسش مطرح میشود که با توجه به صحبتهای رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری حضور هیاتهای مشترک باستانشناسی خارجی چه میزان ضابطهمند و برای انجام برنامههای مشترک علمی انجام میشود؟ هر چند وی روی تفاهمنامههایی که با مسئولان حوزهی میراث فرهنگی در کشورهای مختلف امضا میکند، تاکید دارد.
در حالی که طبق صحبتهای پیشین بهشتی ایران هنوز در حوزهی باستانشناسی در حد استانداردهای جهانی نرسیده و ضعیف عمل میکند، میتوان به حضور شایسته و بایستهی باستانشناسان خارجی در محوطههای ارزشمند و تاریخی و غنی ایران اطمینان کرد! هر چند باید تلاش کنیم تا سرقتهای باستانشناسی از نوع اشیا به خصوص قبل از انقلاب اسلامی و از نوع مطالعات و ارائهی گزارشها حتی در همین چند سال اخیر را از دهن خارج کنیم!
و البته دغدغههای سیدمنصور سیدسجادی، یکی از باستانشناسان پیشکسوت که بیش از ۴۰ سال است عمر خود را روی محوطهی جهانی «شهرسوخته» گذاشته حائز اهمیت است.
او در بخشی از صحبتهایش با ایسنا در ۱۵ آذرماه امسال، به این نکته تاکید داشت که «هیاتهای مشترک یعنی مرتبه علمی دو سرپرست خارجی و ایرانی باید نزدیک به هم یا رتبه آنها یکی باشد. به عنوان مثال یک استاد دانشگاه هاروارد نمیتواند در شهر سوخته با یک باستان شناسی تازه فارغ التحصیل از ایران در قالب هیاتی مشترک کار کند. هیات مشترک یعنی انتشارات و بودجه مشترک؛ اگر دولت ۵۰ میلیون تومان برای ان کاوش اختصاص میدهد هیات خارجی مشترک نیز باید همین مقدار اعتبار را در اختیار داشته باشد. در واقع هیات مشترک یک تعریف دارد که با حضور خارجیها در ایران متفاوت است.»
«سیدسجادی در پاسخ به این پرسش که چقدر در ایران استانداردسازیها برای حضور هیاتهای مشترک باستانشناسی فراهم شده است، بیان میکند: من جزو نخستین افرادی هستم که پس از انقلاب از خارجیها برای تبادل نظر و افکار با باستانشناسان ایرانی دعوت کردم، بنابراین مطلقا مخالفتی با حضور خارجیها در حفاریها نداریم، اما شدیدا با بررسی خارجیها در ایران مخالفم.
وی با بیان این نکته که باید بررسیهای باستانشناسی در ایران را فقط ایرانیها انجام دهند، ادامه میدهد: زمانی که ترانشهای ده در ده متر ایجاد میشود و خارجیها میخواهند بررسی منطقه را انجام، شناسایی و تعیین حریم کنند، کار ایراد دارد. در واقع با شکل کنونی هیاتهای مشترک مخالفم و معتقدم که ما باید برابری را حفظ کنیم.»
ارسال نظر