۲۵۹۳۴۶
۱۳ نظر
۵۰۰۸
۱۳ نظر
۵۰۰۸
پ

آزار و اذیت زنان توسط سارق مسلح

خبر سرقت مسلحانه از یک آرایشگاه زنانه در یکی از مناطق شهر اهواز، دیروز دهان به دهان چرخید. این خبر می‌گفت که یک فرد مسلح وارد یک آرایشگاه زنانه شده و با تهدید زنان حاضر در آرایشگاه و آزار و اذیت تنی چند از آنان، پول و موبایل و طلاهای آنان را به سرقت برده و فرار کرده است.

خبرگزاری ایسنا: خبر سرقت مسلحانه از یک آرایشگاه زنانه در یکی از مناطق شهر اهواز، دیروز دهان به دهان چرخید. این خبر می‌گفت که یک فرد مسلح وارد یک آرایشگاه زنانه شده و با تهدید زنان حاضر در آرایشگاه و آزار و اذیت تنی چند از آنان، پول و موبایل و طلاهای آنان را به سرقت برده و فرار کرده است.

این آرایشگاه که در خیابان دهم منطقه "پاداد" اهواز واقع است، عصر روز یکشنبه(۳ آبان ماه) شاهد یک سرقت مسلحانه بود. حادثه در حدود ساعت ۵ بعدازظهر و در زمانی که آن منطقه مسکونی و تجاری، شلوغ‌ترین ساعات خود را می‌گذراند، اتفاق افتاده است.

یکی از زنان حاضر در این آرایشگاه در زمان وقوع سرقت، به خبرنگار ما توضیح داد: حدود ساعت ۵ بعدازظهر روز یکشنبه به آرایشگاه رفتم. این آرایشگاه در خیابان اصلی قرار دارد و در حیاط آن رو به خیابان باز می‌شود. قبل از وارد شدن دیدم یک مرد بیرون در حیاط آرایشگاه ایستاده است. او قبل از من داخل حیاط رفت و دوباره بیرون آمد. من فکر کردم شاید همسر یکی از خانم‌های داخل آرایشگاه باشد، بنابراین شک نکردم. من وارد آرایشگاه شدم و از حیاط به سالن رفتم.

وی ادامه داد: زمانی که به صندوق مراجعه کردم و منتظر بودم که منشی برای من فیش صادر کند، متوجه شدم یکی از خانم‌هایی که آنجا نشسته است قیافه‌اش تغییر کرد و وحشت زده شد. همان موقع آن مرد که حالا یک ماسک سبز رنگ روی دهان و بینی‌اش زده بود پشت سر من بود و اسلحه را روی سر من گرفته بود. او بلند بلند داد می زد و می‌گفت "خفه شوید. اگر صدایتان در بیاید او را می‌کشم."

این شاهد ماجرا افزود: آن مرد همه ما را که حدود ۱۲ نفر بودیم، جمع کرد و به اتاقی در آخر سالن برد. فکر می‌کنم او سالن را می‌شناخت چون مستقیم ما را به آن اتاق برد و در را بست. در همین حین دو، سه نفر از خانم‌ها بدون این‌که او متوجه شود فرار کردند و به یک اتاق دیگر رفتند و در را بستند.

وی ادامه داد: او بر سر ما داد می‌کشید، یک پلاستیک سفیدرنگ به یکی از خانم‌ها داد و گفت "همه طلاها، پول‌ها و گوشی‌هایتان را در این کیسه بریزید." جالب اینجا بود که او خودش اقدام نمی‌کرد و از بقیه می‌خواست که کارهایی که می‌خواهد را انجام دهند.

این خانم گفت: آن مرد، بعد از این‌که طلاها و گوشی‌ها را گرفت، به یکی از خانم‌ها گفت که با او به بیرون از اتاق برود. من از پشت شیشه مات در اتاق دیدم که متاسفانه آن خانم مورد آزار قرار گرفت. آن دختر بعد از دو سه دقیقه به اتاق برگشت و به شدت می‌لرزید و از وحشت نمی‌توانست حرف بزند. بعد از آن، یکی دیگر از خانم‌ها را جدا کرد و به بیرون از اتاق برد و او را هم آزار داد.

وی افزود: در آن زمان و وقتی سارق یکی از آن خانم‌ها را از اتاق بیرون برده بود، یکی از خانم‌هایی که در اتاق بود با موبایلش که قایم کرده بود به همسرش زنگ زد. وقتی آن مرد به اتاق برگشت می‌خواست یکی دیگر از خانم‌ها که بسیار محجبه هم بود و به شدت ترسیده بود را بیرون ببرد که خوشبختانه این اتفاق نیفتاد و از اتاق بیرون رفت و به ما گفت که سر جایمان بمانیم و صدایمان در نیاید.

این شاهد سرقت گفت: ما شنیدیم که صدای کشوهای صندوق سالن آرایشگاه می‌آید. بعد از آن ما همچنان می‌ترسیدیم و از اتاق بیرون نرفتیم. چند دقیقه بعد صدای آقایی از توی سالن آمد که صدا می‌زد "خانم‌ها این‌جا هستید؟ کسی اینجا نیست؟" بعد از آن، ما در را باز کردیم و همه در حالی که با وحشت جیغ می‌کشیدند از اتاق به سالن برگشتند. از قرار معلوم صدای آن مرد را از بیرون شنیده بودند و بعد از آن بود که کسبه محل به سالن آمدند. حدود یک پانزده بعد هم پلیس آمد.

وی ادامه داد: تمام این ماجرا نیم ساعت طول کشید. سالن دوربین داشت. آن مرد قد بلند، پیراهن مشکی، شلوار تیره و موهای مرتبی داشت و حدود ۲۵ تا ۳۰ ساله بود. فکر می‌کنم که از راه پشت بام فرار کرده باشد چون من از پشت بام صدای پا شنیدم.

یکی دیگر از شاهدان این ماجرا که در زمان وقوع سرقت در آرایشگاه حضور داشته نیز گفت: من حدود ساعت ۵ به آرایشگاه رفته بودم. خانم آرایشگر داشت کار من را انجام می‌داد که از پشت سرم صدای آن مرد را شنیدم که هفت تیر را روی سر یکی از خانم‌ها گذاشته بود و به ما می‌گفت خفه شوید. همه ما را به یک اتاق در راهرو آخر سالن برد. به نظر می‌آمد که او فضای سالن را می‌شناسد. البته مسئولان سالن بعد گفتند که در هفته‌های گذشته آنجا تعمیرات داشته‌اند.

این شاهد ادامه داد: آن مرد گفت، همه، طلا و موبایل‌هایشان را به او بدهند. من هم گردنبندم را به او دادم. بعد از آن او دو نفر از خانم‌ها را یکی یکی بیرون از اتاق برد. من ندیدم چه اتفاقی بیرون افتاد ولی آنها بعد از چند دقیقه که به اتاق برگشتند، بسیار وحشت زده بودند و می‌لرزیدند. بعد از آن، اهالی آن خیابان به سالن آمدند و پس از آن هم پلیس و خانواده‌های ما آمدند.

عبداللهی، جانشین معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی خوزستان توضیح داد: افراد متهم این سرقت دستگیر شده‌اند.

سرهنگ سیدرحمان موسوی، معاون انتظامی فرماندهی انتظامی خوزستان نیز گفت: متهمان دستگیر شده‌اند و اخبار تکمیلی متعاقبا برای خبرگزاری‌ها ارسال خواهد شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    عجب خوبه والا ناموس مردم دیگه هیجا امنیت ندارن. گیرم که بگیرینشونو اعدامشون کنید ایا ابرو اون دوتا زن بدبخت برمیگرده؟دوستان بفکر جایی مثل خانه عفاف باشید تا این مریضهای جنسی برن خودشونو خالی کنن دیگه کاری به نوامیس مردم نداشته باشن

    پاسخ ها

    • حامد

      دادا این ادما مریض هستن و درست بشو نیستن مگه تو خارج ک همه چی ازاده کم تجاوز جنسی انجام میشه؟ روز به روز مدل جدیدشو میدن بیرون جالا شما میخوای با ی خانه عفاف همه جی حل بشه؟

  • بدون نام

    اختلاس، دزدی،کارتن خوابی،فحشا، ایدز،اعتیاد، بی اخلاقی، ریا و دورویی و دروغگویی و تملق و تجاوز و... آنهم در یک کشور اسلامی. کشوری که از صبح تا شب روی امر به معروف و حجاب و شعایر دینی تاکید دارد. اگر کسی این مطالب را بخواند و تن و بدنش نلرزد، انسان نیست.

  • محمد

    والا من که به عنوان یه مرد خجالت کشیدم این خبرو خوندم ...کثافتکاریهای یه مشت علاف و لات هست که جامعه مردهارا همیشه شرمگین میکندو اون عده میگن پشت هرفسادی و کثافتکاری یه مرد هست وگرنه همه مردها که این طور نمیشن این بی بندوبار هست نه همه مردها

  • بدون نام

    فقط اعدام درملأ عام

  • مسعود

    چرا اینطوری شده اینجا , اینا بیمارهای روانی هستند که از نظر جنسی دیگه کم اوردن مجبورن دست به اینکارها بزنند .

  • نیما

    با چند تا دزد نمی توانیم مقابله کنیم انوقت میریم کاخ سفید را بگیریم؟

    پاسخ ها

    • بدون نام

      دمت گرم نيما جون گل گفتي

  • amir

    واقعان که ما خاک تو سرش خدا لعنتش کنه

  • پرسپولیسی ترین پسر دنیا

    زنده باد دختر خانم های ایران.

    پاسخ ها

    • بهار

      چه ربطی داشت؟

  • بدون نام

    يكي بگه تاكي

  • بدون نام

    واللا تو نیم ساعت سه تا ازارو اذیت ......باورش سخته حالا میمردین بعد سوم امام می رفتین ارایشگاه روز بعد عاشورا پیاز داغش زیاده و خیلی چاخان وپاخان حالا ی دردی ساده بوده امان از دست خانوما

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج