ربودن دختر جوان با سانتافه کرایه ای
۲۷ شهریور دختر ۳۵ساله‌ای نزد مأموران پلیس پایتخت رفت و از پسر جوانی به اتهام آدم‌ربایی شکایت کرد.
همشهری آنلاین: ۲۷ شهریور دختر ۳۵ساله‌ای نزد مأموران پلیس پایتخت رفت و از پسر جوانی به اتهام آدم‌ربایی شکایت کرد.
او گفت: صبح از خانه‌ام در غرب تهران بيرون آمدم تا به محل كارم بروم. منتظر تاكسي بودم كه يك خودروي سانتافه مقابلم توقف كرد و راننده خواست سوار ماشينش شوم اما من با عصبانيت از او خواستم كه برايم مزاحمت ايجاد نكند.
با اين حال راننده دست بردار نبود تا اينكه بعد از چند دقيقه از ماشين پياده شد و با زور و تهديد چاقو مرا سوار ماشينش كرد. در بين راه با التماس از او خواستم كه رهايم كند اما او مرتب با چاقو تهديدم مي‌كرد كه اگر سكوت نكنم مرا مي‌كشد.
وي ادامه داد: در بين راه او حتي با يك خودروي پرايد هم تصادف كرد و با اينكه خسارت سنگيني به‌خودروي پرايد وارد شد، از صحنه تصادف فرار كرد. اين مرد در ادامه به سمت حاشيه تهران تغيير مسير داد و پس از توقف در محلي خلوت، با تهديد چاقو مرا مورد آزار و اذيت قرار داد. با اين شكايت تيمي از مأموران اداره ۱۶ پليس آگاهي تحقيقات خود را در اين زمينه شروع كردند. همزمان همان راننده پرايدي كه با جوان سانتافه‌سوار تصادف كرده بود به طرح شكايت پرداخت و سرنخ مهمي را در اختيار پليس قرار داد.
وي گفت:پس از تصادف، راننده سانتافه كه سراسيمه بود پا به فرار گذاشت اما توانستم شماره پلاك ماشين او را يادداشت كنم. ماموران به بررسي شماره پلاك سانتافه پرداختند و دريافتند كه چند روز قبل جواني اين خودرو را از يك مؤسسه كرايه كرده بود. مأموران با اين سرنخ موفق شدند متهم پرونده را شناسايي و او را دستگير كنند. اين مرد روز گذشته براي انجام تحقيق به شعبه دوم بازپرسي در دادسراي جنايي تهران منتقل شد اما اصرار داشت كه بي‌گناه است.
وي گفت: برادرم شب قبل از حادثه براي رفتن به جشن عروسي يكي از دوستان خودروي سانتافه‌اي كرايه كرده و قرار بود فرداي آن روز خودرو را برگردانيم. صبح قبل از اينكه ماشين را برگردانيم، مشغول تفريح و گشتن در خيابان بودم كه يك دفعه چشمم به دختر جواني افتاد. او منتظر تاكسي بود و من هم دلم به حالش سوخت و سوارش كردم. پس از آن بود كه وسوسه‌هاي شيطاني به سراغم آمد و او را مورد آزار و اذيت قرار دادم. من او را تهديد نكردم و او به تصور اينكه وضع مالي خوبي دارم سوار ماشينم شد.
هم‌اكنون پسر سانتافه‌سوار با قرار قانوني در اختيار مأموران اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران قرار گرفته است و تحقيقات در اين زمينه ادامه دارد.
او گفت: صبح از خانه‌ام در غرب تهران بيرون آمدم تا به محل كارم بروم. منتظر تاكسي بودم كه يك خودروي سانتافه مقابلم توقف كرد و راننده خواست سوار ماشينش شوم اما من با عصبانيت از او خواستم كه برايم مزاحمت ايجاد نكند.
با اين حال راننده دست بردار نبود تا اينكه بعد از چند دقيقه از ماشين پياده شد و با زور و تهديد چاقو مرا سوار ماشينش كرد. در بين راه با التماس از او خواستم كه رهايم كند اما او مرتب با چاقو تهديدم مي‌كرد كه اگر سكوت نكنم مرا مي‌كشد.
وي ادامه داد: در بين راه او حتي با يك خودروي پرايد هم تصادف كرد و با اينكه خسارت سنگيني به‌خودروي پرايد وارد شد، از صحنه تصادف فرار كرد. اين مرد در ادامه به سمت حاشيه تهران تغيير مسير داد و پس از توقف در محلي خلوت، با تهديد چاقو مرا مورد آزار و اذيت قرار داد. با اين شكايت تيمي از مأموران اداره ۱۶ پليس آگاهي تحقيقات خود را در اين زمينه شروع كردند. همزمان همان راننده پرايدي كه با جوان سانتافه‌سوار تصادف كرده بود به طرح شكايت پرداخت و سرنخ مهمي را در اختيار پليس قرار داد.
وي گفت:پس از تصادف، راننده سانتافه كه سراسيمه بود پا به فرار گذاشت اما توانستم شماره پلاك ماشين او را يادداشت كنم. ماموران به بررسي شماره پلاك سانتافه پرداختند و دريافتند كه چند روز قبل جواني اين خودرو را از يك مؤسسه كرايه كرده بود. مأموران با اين سرنخ موفق شدند متهم پرونده را شناسايي و او را دستگير كنند. اين مرد روز گذشته براي انجام تحقيق به شعبه دوم بازپرسي در دادسراي جنايي تهران منتقل شد اما اصرار داشت كه بي‌گناه است.
وي گفت: برادرم شب قبل از حادثه براي رفتن به جشن عروسي يكي از دوستان خودروي سانتافه‌اي كرايه كرده و قرار بود فرداي آن روز خودرو را برگردانيم. صبح قبل از اينكه ماشين را برگردانيم، مشغول تفريح و گشتن در خيابان بودم كه يك دفعه چشمم به دختر جواني افتاد. او منتظر تاكسي بود و من هم دلم به حالش سوخت و سوارش كردم. پس از آن بود كه وسوسه‌هاي شيطاني به سراغم آمد و او را مورد آزار و اذيت قرار دادم. من او را تهديد نكردم و او به تصور اينكه وضع مالي خوبي دارم سوار ماشينم شد.
هم‌اكنون پسر سانتافه‌سوار با قرار قانوني در اختيار مأموران اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران قرار گرفته است و تحقيقات در اين زمينه ادامه دارد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
دختر سی و پنج ساله!!!!!!!!!!!
پاسخ ها
ویوتو درست کن 35 سال سنی نیست تو این دوره زمونه که پسرا تازه 47 سالگی فکر ازدواج کردن به سرشون میزنه
آخه با این وضع مثلا مردها(!!) دیدن دختر 35 ساله تعجب داره!
واحیرتا وا عجبا دختر 35 ساله مگه داریم خوشهال سدم
به زور با تهدید چاقو سوارت کرده هیچکی هم نبوده به دادت برسه لابد!!! چه دروغ شاخداری
بهتر بود متن رو میزاشتین ربودن پیرزن با سانتافه
پاسخ ها
واقعا برای تفکرت عمیقا متاسفم
لابد زنت بشه 35 ساله طلاقش میدی چون پیرزن شده.خدا خودش بهت عقل بده
اگه شما پسرا برق لب و لاک نزنید و ابرو قیطونی برندارید یقین بدونید دخترا ب اولین ن دومین خواستگار بله رو میگن
این هم از نیک مردان این سرزمین...
یعنی عقل در حد زیر خط فقر!
ربودن فسیل زنده باسانتافه
جالبه میگه دلم به حالش سوخت با سانتافه رفتم سوارش کردم...! بابا تو چقدرررررر دلسوز و دلرحم و دل نازکی, اگه یه پیرمرد هم بود بازم دلت به حالش میسوخت سوارش کنی؟؟
درسته که بنده خدا 35سالشه وهنوز دختره ولی پیره زن که نیست هنوز
این خبرهای پخش شده در اینترنت و روزنامه ها اکثر مواقع با واقعیت خیلی فرق دارن
خیلی تابلو دروغ میگه
اینکه ربودن نبوده !
دزدان مادر بزرگ!خ خ خ خ
پاسخ ها
اگه خواهر خودت بود هم همچین حرفی پشت سرش میزدی بی جنبه
کوفت
ایول ]فرین آقا محمد
فکر کنم دخترک 35 ساله فکر کرده به کندو عسل زده. دیده موم هم گیرش نیومده این طرح ریخته هر دو مقصرا .
پاسخ ها
بابا کارآگاه....
تو اینجا حروم شدی!!
باعث تاسفه که دختران پاک سرزمینم اینچنین هوس باز شدن وصرفا به خاطر ماشین مدل بالای طرف مقابل بدون فکرکردن به ذات طرف و هدفش سوار ماشینشون میشن .... دختری که از خودش محافظت نکنه ازار و اذیت هم میشه ... جامعه که معصوم نیست و پاک .... بدی هست ... بدبختای ماشین ندیده ... ابروی همه ی دخترا رو همین شماها بردید لعنتیا
پاسخ ها
آخییییی حتما مردان سرزمینت هم خیلی پاک و معصوم هستن!!
پسر دروغگو و نامرد ،دختر طمعکار و ظاهربین را فریب داده!
عرضه دروغ گفتن نداشت، اعتراف می کرد بهتربود.
دختر35ساله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سنجش بالاست مشکوک میزنه چی بگم .هر چی بگم مریم خانوم ناراحت میشه
پاسخ ها
عقده هاتو خالی کن چون منم بی محل میشدم همین واکنش رو نسبت به دخترا داشتم.